بیتوجهی به حمایت از سرمایهگذاران در فوتبال
عباس سروری
امروزه، نبود توجه لازم به حمایت از سرمایهگذاران مختلف در عرصه فوتبال، به عنوان یکی از مهمترین چالشهای این ورزش پرطرفدار مطرح شده و اقدامی اساسی بر آن، کمترین خواسته اهالی فوتبال است. استراتژیهای طولانیمدت در شروع یک کار و فعالیت اقتصادی، همواره به عنوان یکی از اصول اساسی آن مطرح میشود و یک سرمایهگذار علاقمند به تیمداری در ورزش، فارغ از بحث علاقمندی، به دنبال آن است که حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد از پول هزینه شده خود را بازگرداند. بنابراین بازگشت این پول، نیازمند عرضه کالای سرمایهگذار و درخواست خرید متقاضیان این کالاها بوده است، مسئلهای که در فوتبال ما کمتر به آن توجه میشود.
امروزه، نبود توجه لازم به حمایت از سرمایهگذاران مختلف در عرصه فوتبال، به عنوان یکی از مهمترین چالشهای این ورزش پرطرفدار مطرح شده و اقدامی اساسی بر آن، کمترین خواسته اهالی فوتبال است. استراتژیهای طولانیمدت در شروع یک کار و فعالیت اقتصادی، همواره به عنوان یکی از اصول اساسی آن مطرح میشود و یک سرمایهگذار علاقمند به تیمداری در ورزش، فارغ از بحث علاقمندی، به دنبال آن است که حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد از پول هزینه شده خود را بازگرداند. بنابراین بازگشت این پول، نیازمند عرضه کالای سرمایهگذار و درخواست خرید متقاضیان این کالاها بوده است، مسئلهای که در فوتبال ما کمتر به آن توجه میشود.
عباس سروری
امروزه، نبود توجه لازم به حمایت از سرمایهگذاران مختلف در عرصه فوتبال، به عنوان یکی از مهمترین چالشهای این ورزش پرطرفدار مطرح شده و اقدامی اساسی بر آن، کمترین خواسته اهالی فوتبال است.استراتژیهای طولانیمدت در شروع یک کار و فعالیت اقتصادی، همواره به عنوان یکی از اصول اساسی آن مطرح میشود و یک سرمایهگذار علاقمند به تیمداری در ورزش، فارغ از بحث علاقمندی، به دنبال آن است که حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد از پول هزینه شده خود را بازگرداند. بنابراین بازگشت این پول، نیازمند عرضه کالای سرمایهگذار و درخواست خرید متقاضیان این کالاها بوده است، مسئلهای که در فوتبال ما کمتر به آن توجه میشود.
هزینه بدون بازگشت!
هنگام ایجاد یک تیم فوتبال از سوی برخی افراد، تفکر نخست ایجاد، آن است که از طریق این تیم، درآمدزایی نتیجهبخش صورت گیرد. این درآمدزایی در بخشهای مختلفی همچون هزینهکرد اسپانسر پیراهن، هزینه بلیط فروشی یا حق پخش به شمار میرود و برای تداوم راه، باید به سرمایهگذار این حوزه، کمکی صورت گیرد.فروش بازیکن نیز یکی از اتفاقات دیگری است که میتواند به اسپانسرهای مختلف کمکهای بسیاری را صورت دهد اما مسئله مهم این است که وقتی هیچ یک از این اتفاقات صورت نگیرد، اسپانسرها نمیتوانند در این عرصه دوام بیاورند.بدون شک اسپانسرها نمیتوانند تنها به دنبال هزینهکرد و عدم بازدهی باشند، بلکه باید درآمدی داشته باشند که این درآمدها شامل مسائل مختلف میشود.
نبود قانون مناسب برای حمایت از سرمایهگذار
متأسفانه ما هنوز به هدف مورد نظر خود در فوتبال از نظر سرمایهگذاری نرسیدهایم و به اعتقاد من قانون تدوین شده برای سرمایهگذار، کامل نیست.باید کاری کرد که فدراسیون فوتبال، صدا و سیما، مدیران باشگاه ها و وزارت ورزش و جوانان باید با تعامل، برای کمک به سرمایهگذاران در راستای سرمایهگذاری و هزینهکرد در فوتبال، امکانات لازم را فراهم کنند.از سوی دیگر فدراسیون فوتبال باید در این حوزه اقدامات مهمتری انجام داده و هزینههایی برای ماندن سرمایهگذاران انجام دهد. فدراسیون باید با در اختیار گذاشتن زمین و امکانات به سرمایهگذار، بخشی از هزینههای آن را حذف کند اما متأسفانه فدراسیون امروز به یک مصرف کننده تبدیل شده و در این زمینه اقدامات موثری صورت نمیدهد.
باشگاههای دولتی و موانع سرمایهگذاری در آن
باشگاههای دولتی حاضر در ورزش، دارای درآمد هستند و در کنار درآمد خود، هزینهای نیز به ورزش اختصاص میدهند اما سرمایهگذاران خصوصی تنها هزینههایی در ورزش صرف میکنند. پیشبینی من این است که با شرایط به وجود آمده، باشگاههای دولتی با توجه به هزینههای موجود، در آینده نزدیک پای خود را از سرمایهگذاری بیرون میکشند و این موضوع میتواند مشکلات مختلفی را به وجود آورد.
نیاز فوتبال ایران به حرفهایگری
فوتبال ایران نیازمند آن است که هرچه سریعتر روند حرفهایگری خود را طی کند و باید در همه حوزههای خود، حرفهای شود. فوتبال حرفهای، فوتبالی است که در آن بازیکن از ساعت ۸ صبح در اختیار باشگاه است و تا ساعت ۱۰ شب، همه فعالیتهای او زیر نظر باشگاه صورت میگیرد اما فوتبالیستهای ما در حال حاضر نزدیک به ۲ ساعت در شبانهروز در اختیار باشگاهها هستند.در صورتی که یک بازیکن در اختیار باشگاه باشد، از همه نظر همچون نوع رفتار، عملکرد، برخورد با هواداران، مطبوعات، پوشش و آرایش و موارد دیگر آموزش میبیند و این موضوع در نهایت مشکلات بسیاری را به دنبال خواهد داشت.در کنار این موضوع، حمایت از بخش خصوصی در سرمایهگذاری که یکی از مهمترین اصول حرفهایگری به شمار میرود، از دیگر راهکارهای مهم ارتقای صنعت فوتبال در کشور ما برای رسیدن به یک ایدهآل به شمار خواهد رفت.
امروزه، نبود توجه لازم به حمایت از سرمایهگذاران مختلف در عرصه فوتبال، به عنوان یکی از مهمترین چالشهای این ورزش پرطرفدار مطرح شده و اقدامی اساسی بر آن، کمترین خواسته اهالی فوتبال است.استراتژیهای طولانیمدت در شروع یک کار و فعالیت اقتصادی، همواره به عنوان یکی از اصول اساسی آن مطرح میشود و یک سرمایهگذار علاقمند به تیمداری در ورزش، فارغ از بحث علاقمندی، به دنبال آن است که حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد از پول هزینه شده خود را بازگرداند. بنابراین بازگشت این پول، نیازمند عرضه کالای سرمایهگذار و درخواست خرید متقاضیان این کالاها بوده است، مسئلهای که در فوتبال ما کمتر به آن توجه میشود.
هزینه بدون بازگشت!
هنگام ایجاد یک تیم فوتبال از سوی برخی افراد، تفکر نخست ایجاد، آن است که از طریق این تیم، درآمدزایی نتیجهبخش صورت گیرد. این درآمدزایی در بخشهای مختلفی همچون هزینهکرد اسپانسر پیراهن، هزینه بلیط فروشی یا حق پخش به شمار میرود و برای تداوم راه، باید به سرمایهگذار این حوزه، کمکی صورت گیرد.فروش بازیکن نیز یکی از اتفاقات دیگری است که میتواند به اسپانسرهای مختلف کمکهای بسیاری را صورت دهد اما مسئله مهم این است که وقتی هیچ یک از این اتفاقات صورت نگیرد، اسپانسرها نمیتوانند در این عرصه دوام بیاورند.بدون شک اسپانسرها نمیتوانند تنها به دنبال هزینهکرد و عدم بازدهی باشند، بلکه باید درآمدی داشته باشند که این درآمدها شامل مسائل مختلف میشود.
نبود قانون مناسب برای حمایت از سرمایهگذار
متأسفانه ما هنوز به هدف مورد نظر خود در فوتبال از نظر سرمایهگذاری نرسیدهایم و به اعتقاد من قانون تدوین شده برای سرمایهگذار، کامل نیست.باید کاری کرد که فدراسیون فوتبال، صدا و سیما، مدیران باشگاه ها و وزارت ورزش و جوانان باید با تعامل، برای کمک به سرمایهگذاران در راستای سرمایهگذاری و هزینهکرد در فوتبال، امکانات لازم را فراهم کنند.از سوی دیگر فدراسیون فوتبال باید در این حوزه اقدامات مهمتری انجام داده و هزینههایی برای ماندن سرمایهگذاران انجام دهد. فدراسیون باید با در اختیار گذاشتن زمین و امکانات به سرمایهگذار، بخشی از هزینههای آن را حذف کند اما متأسفانه فدراسیون امروز به یک مصرف کننده تبدیل شده و در این زمینه اقدامات موثری صورت نمیدهد.
باشگاههای دولتی و موانع سرمایهگذاری در آن
باشگاههای دولتی حاضر در ورزش، دارای درآمد هستند و در کنار درآمد خود، هزینهای نیز به ورزش اختصاص میدهند اما سرمایهگذاران خصوصی تنها هزینههایی در ورزش صرف میکنند. پیشبینی من این است که با شرایط به وجود آمده، باشگاههای دولتی با توجه به هزینههای موجود، در آینده نزدیک پای خود را از سرمایهگذاری بیرون میکشند و این موضوع میتواند مشکلات مختلفی را به وجود آورد.
نیاز فوتبال ایران به حرفهایگری
فوتبال ایران نیازمند آن است که هرچه سریعتر روند حرفهایگری خود را طی کند و باید در همه حوزههای خود، حرفهای شود. فوتبال حرفهای، فوتبالی است که در آن بازیکن از ساعت ۸ صبح در اختیار باشگاه است و تا ساعت ۱۰ شب، همه فعالیتهای او زیر نظر باشگاه صورت میگیرد اما فوتبالیستهای ما در حال حاضر نزدیک به ۲ ساعت در شبانهروز در اختیار باشگاهها هستند.در صورتی که یک بازیکن در اختیار باشگاه باشد، از همه نظر همچون نوع رفتار، عملکرد، برخورد با هواداران، مطبوعات، پوشش و آرایش و موارد دیگر آموزش میبیند و این موضوع در نهایت مشکلات بسیاری را به دنبال خواهد داشت.در کنار این موضوع، حمایت از بخش خصوصی در سرمایهگذاری که یکی از مهمترین اصول حرفهایگری به شمار میرود، از دیگر راهکارهای مهم ارتقای صنعت فوتبال در کشور ما برای رسیدن به یک ایدهآل به شمار خواهد رفت.
ارسال نظر