تربیت فرزند
دخترها حرف بزنند، پسرها فعالیت کنند!
از دوران کودکی، دخترانتان را تشویق کنید که «حرف بزنند» و پسرها را تشویق به «فعالیتهای عملی» کنید. سیستم برنامهریزی ذهنی و عملکردی مغزی زنها و مردها بر این است که هنگام بروز مشکلات خانمها ابتدا حرف میزنند و مردها ابتدا اقدام میکنند.
زنها نیاز دارند حرف بزنند، زیرا صحبت کردن درباره مشکلاتشان باعث میشود که بتوانند بر احساساتشان مسلطتر شوند، سپس فکر کنند. البته، این مساله لزوما به این معنی نیست که پس از آن به نتایج درستی برسند، زیرا به نتیجه درست رسیدن مستلزم بلوغ، آگاهی و بینشهای صحیح است.
از دوران کودکی، دخترانتان را تشویق کنید که «حرف بزنند» و پسرها را تشویق به «فعالیتهای عملی» کنید. سیستم برنامهریزی ذهنی و عملکردی مغزی زنها و مردها بر این است که هنگام بروز مشکلات خانمها ابتدا حرف میزنند و مردها ابتدا اقدام میکنند.
زنها نیاز دارند حرف بزنند، زیرا صحبت کردن درباره مشکلاتشان باعث میشود که بتوانند بر احساساتشان مسلطتر شوند، سپس فکر کنند. البته، این مساله لزوما به این معنی نیست که پس از آن به نتایج درستی برسند، زیرا به نتیجه درست رسیدن مستلزم بلوغ، آگاهی و بینشهای صحیح است.
دخترها حرف بزنند، پسرها فعالیت کنند!
از دوران کودکی، دخترانتان را تشویق کنید که «حرف بزنند» و پسرها را تشویق به «فعالیتهای عملی» کنید. سیستم برنامهریزی ذهنی و عملکردی مغزی زنها و مردها بر این است که هنگام بروز مشکلات خانمها ابتدا حرف میزنند و مردها ابتدا اقدام میکنند.
زنها نیاز دارند حرف بزنند، زیرا صحبت کردن درباره مشکلاتشان باعث میشود که بتوانند بر احساساتشان مسلطتر شوند، سپس فکر کنند. البته، این مساله لزوما به این معنی نیست که پس از آن به نتایج درستی برسند، زیرا به نتیجه درست رسیدن مستلزم بلوغ، آگاهی و بینشهای صحیح است. اما این روند در زنها وجود دارد و سرکوب آن موجب اختلال یا توقف رشد سیستم ذهنی و مغزی آنها شده و موجب بروز افسردگی در آنها میگردد؛ در مواردی موجب بروز لکنت زبان در آنها میشود؛ یا در برخی موارد هم سرکوب حرف زدن در خانمها در سنین کودکی باعث مکثهای طولانی در صحبت کردن و بروز دشواری برای یافتن کلمات مناسب در آنها میشود. دختران کودک خود را تشویق کنید که صحبت کنند، این کار باعث رشد ذهنی و مغزی آنها میشود.
آقایان عزیز! اگر همسر شما درباره مشکلاتش حرف میزند کلافه نشوید، این موضوع را بهعنوان طبیعت زنانه بپذیرید، او نیاز دارد که حرف بزند تا بهتر بتواند فکر کند. مردها هنگام بروز مشکلات نیاز دارند که اقدام کنند، احساسات آنها همراه با اقدام است و فکر آنها پس از اقدام، راه میافتد. آیا تا به حال مردانی را دیدهاید که هنگام بروز مشکلات فورا دچار احساسات شده و اقدامی بدون فکر مرتکب شده باشند؟ این طبیعت را در پسران خود سرکوب نکنید. مردها به کارهای عملی علاقه دارند و کارهای عملی به رشد ذهنی و مغزی آنها کمک میکند.
در عوض سرکوب، به آنها آموزش «گریز زدن، فکر کردن و بعد عمل کردن» را بدهید. آموزش «گریز زدن» یعنی، بهطور مثال، به او یاد دهید که: «هنگام بروز مشکلات به پیادهروی برو تا بتوانی بهتر فکر کنی و عمل بهتری به ذهنت برسد»، یا اگر بعد از جریحهدار شدن احساساتش شروع به بازی میکند بر او خرده نگیرید! او باید بازی کند تا بهتر بتواند فکر کند. با این آموزش، به فرآیند «اقدام» او جهت میدهید، ما به این نوع آموزش، «آموزش جهتدهنده» میگوییم. مثلا مردی که آموزش ندیده باشد یا سرکوب شده باشد اگر موقع رانندگی با ماشینی تصادف کند فورا قفل فرمان را برداشته و به سراغ راننده آن ماشین میرود.
خانمهای عزیز، اگر شوهرانتان هنگام بروز مشکلات به ماهیگیری میروند این را به حساب بیفکری آنها نگذارید! بدانید که مردها نیاز دارند برای بهتر فکر کردن کاری انجام دهند، درست مانند شما که نیاز دارید برای بهتر فکر کردن، ابتدا صحبت کنید. پدر و مادرهای عزیز! سرکوب کردن، خرده گرفتن یا تنبیه فرزندان دردی را دوا نمیکند! آنچه که برای آنها مفید است آن است که از کودکی تحت آموزشی باشند که به آنها سمت و سویی مناسب بدهد و مانع رشد آنها نشود.
لطفا فرزندانتان را در رابطه زناشوییتان دخالت ندهید!
یکی از بزرگترین اشتباهات والدین در قبال فرزندان «درد دل گفتن به فرزند» است. پدر و مادرها بهتر است بیاموزند که یک فرزند در درجه اول فرزند آنها است. پس این فکر که «با او دوست هستم پس میتوانم با او از مشکلات بگویم» را کنار بگذارند. درد دل خود را با یک دوست مورد اعتماد یا بهتر از آن، یک مشاور کاردان درمیان بگذارید. فرزندان شما شکنندهتر از آنند که بتوانند بار مشکلات شما را نیز بر دوش بکشند. اشتباهی بزرگتر از درد دل گفتن به فرزند، اجازه دادن به او برای دخالت در رابطه شما با همسرتان است.
اگر با همسرتان مشکلی دارید، حتما به یک مشاور کاردان مراجعه کرده و از او کمک بخواهید و مشکلاتتان را میان خودتان حل کنید اما اجازه ندهید فرزندان شما برای رابطه شما تصمیم بگیرند. بچهها هرگز نباید به این باور برسند که آنها مسوول سر و سامان دادن به رابطه پدر و مادرشان هستند. بچهها زمانی که جنگ و فریاد پدر و مادر را میشنوند، احساس مسوولیت میکنند. فکر میکنند باید کاری انجام دهند تا پدر و مادر همدیگر را نکشند و با هم دوست بمانند. احساس گناه و مسوولیت شدید بار سنگینی بر شانههای ظریف فرزندان است.
پس اگر میخواهید با هم جر و بحث داشته باشید، حداقل و لطفا در جایی بحث کنید که دور از چشم و گوش فرزندان باشد. با یادگیری مدیریت صحیح رابطه، شناخت زن و مرد، کمک گرفتن از یک مشاور، در صورت لزوم مراجعه به یک روانپزشک مشکلاتتان را خودتان حل کنید و اجازه ندهید که فرزندانتان به این باور برسند که شما برای مدیریت و تصمیمگیری برای این رابطه بیکفایت هستید و به کمک آنها نیاز دارید.
فرزندم فریاد میکشد! چه کار کنم؟
اگر فرزند شما غالبا برای ابراز خواستهها و نیازهای خود فریاد میکشد، او را تنبیه نکنید. آنها زمانی فریاد میکشند که نیازی دارند اما فکر میکنند که به نیاز آنها توجهی نمیشود و درک نمیشوند. وقتی فرزند شما فریاد میکشد با کلمات و لحنی قاطعانه و در عین حال مهربان که گویای بزرگتر بودن شما باشد، او را تشویق به حرف زدن کنید. بهعنوان مثال، بگویید: «فریاد نزن. حرف بزن. مشکلت را به من بگو. من میشنوم. » اگر همچنان فریاد کشید و تسلیم حرف زدن نشد او را به اتاقش ببرید و به او بگویید که در اتاقش میماند تا یاد بگیرد که به جای فریاد زدن، صحبت کند.
بچه ابتدا در مقابل این کار مقاومت میکند و سعی میکند با ابراز خشم و خشونت وارد اتاق نشود یا از اتاق بیرون بیاید. اگر سن فرزندتان کم باشد خیلی مهم است که پشت در بایستید و او را تنها نگذارید. سپس شروع به گریه و التماس میکند. پس از آن ترس خود را از تنها ماندن احساس میکند، دقیقا پس از این مرحله است که والد موفق شده و کودک میآموزد که برای درخواست نیازش باید حرف بزند نه اینکه فریاد بکشد. ممکن است مجبور شوید چندبار این عمل را تکرار کنید تا کودک شما به مرور یاد بگیرد که به جای فریاد کشیدن حرف بزند و زمانی که متوجه شود راه بهتری نسبت به فریاد کشیدن برای رسیدن به نیازش وجود دارد حتما آن را انتخاب میکند. کمی در مقابل فریادهای او صبور باشید تا او به شما اعتماد کرده و حرف زدن را بیاموزد.
از دوران کودکی، دخترانتان را تشویق کنید که «حرف بزنند» و پسرها را تشویق به «فعالیتهای عملی» کنید. سیستم برنامهریزی ذهنی و عملکردی مغزی زنها و مردها بر این است که هنگام بروز مشکلات خانمها ابتدا حرف میزنند و مردها ابتدا اقدام میکنند.
زنها نیاز دارند حرف بزنند، زیرا صحبت کردن درباره مشکلاتشان باعث میشود که بتوانند بر احساساتشان مسلطتر شوند، سپس فکر کنند. البته، این مساله لزوما به این معنی نیست که پس از آن به نتایج درستی برسند، زیرا به نتیجه درست رسیدن مستلزم بلوغ، آگاهی و بینشهای صحیح است. اما این روند در زنها وجود دارد و سرکوب آن موجب اختلال یا توقف رشد سیستم ذهنی و مغزی آنها شده و موجب بروز افسردگی در آنها میگردد؛ در مواردی موجب بروز لکنت زبان در آنها میشود؛ یا در برخی موارد هم سرکوب حرف زدن در خانمها در سنین کودکی باعث مکثهای طولانی در صحبت کردن و بروز دشواری برای یافتن کلمات مناسب در آنها میشود. دختران کودک خود را تشویق کنید که صحبت کنند، این کار باعث رشد ذهنی و مغزی آنها میشود.
آقایان عزیز! اگر همسر شما درباره مشکلاتش حرف میزند کلافه نشوید، این موضوع را بهعنوان طبیعت زنانه بپذیرید، او نیاز دارد که حرف بزند تا بهتر بتواند فکر کند. مردها هنگام بروز مشکلات نیاز دارند که اقدام کنند، احساسات آنها همراه با اقدام است و فکر آنها پس از اقدام، راه میافتد. آیا تا به حال مردانی را دیدهاید که هنگام بروز مشکلات فورا دچار احساسات شده و اقدامی بدون فکر مرتکب شده باشند؟ این طبیعت را در پسران خود سرکوب نکنید. مردها به کارهای عملی علاقه دارند و کارهای عملی به رشد ذهنی و مغزی آنها کمک میکند.
در عوض سرکوب، به آنها آموزش «گریز زدن، فکر کردن و بعد عمل کردن» را بدهید. آموزش «گریز زدن» یعنی، بهطور مثال، به او یاد دهید که: «هنگام بروز مشکلات به پیادهروی برو تا بتوانی بهتر فکر کنی و عمل بهتری به ذهنت برسد»، یا اگر بعد از جریحهدار شدن احساساتش شروع به بازی میکند بر او خرده نگیرید! او باید بازی کند تا بهتر بتواند فکر کند. با این آموزش، به فرآیند «اقدام» او جهت میدهید، ما به این نوع آموزش، «آموزش جهتدهنده» میگوییم. مثلا مردی که آموزش ندیده باشد یا سرکوب شده باشد اگر موقع رانندگی با ماشینی تصادف کند فورا قفل فرمان را برداشته و به سراغ راننده آن ماشین میرود.
خانمهای عزیز، اگر شوهرانتان هنگام بروز مشکلات به ماهیگیری میروند این را به حساب بیفکری آنها نگذارید! بدانید که مردها نیاز دارند برای بهتر فکر کردن کاری انجام دهند، درست مانند شما که نیاز دارید برای بهتر فکر کردن، ابتدا صحبت کنید. پدر و مادرهای عزیز! سرکوب کردن، خرده گرفتن یا تنبیه فرزندان دردی را دوا نمیکند! آنچه که برای آنها مفید است آن است که از کودکی تحت آموزشی باشند که به آنها سمت و سویی مناسب بدهد و مانع رشد آنها نشود.
لطفا فرزندانتان را در رابطه زناشوییتان دخالت ندهید!
یکی از بزرگترین اشتباهات والدین در قبال فرزندان «درد دل گفتن به فرزند» است. پدر و مادرها بهتر است بیاموزند که یک فرزند در درجه اول فرزند آنها است. پس این فکر که «با او دوست هستم پس میتوانم با او از مشکلات بگویم» را کنار بگذارند. درد دل خود را با یک دوست مورد اعتماد یا بهتر از آن، یک مشاور کاردان درمیان بگذارید. فرزندان شما شکنندهتر از آنند که بتوانند بار مشکلات شما را نیز بر دوش بکشند. اشتباهی بزرگتر از درد دل گفتن به فرزند، اجازه دادن به او برای دخالت در رابطه شما با همسرتان است.
اگر با همسرتان مشکلی دارید، حتما به یک مشاور کاردان مراجعه کرده و از او کمک بخواهید و مشکلاتتان را میان خودتان حل کنید اما اجازه ندهید فرزندان شما برای رابطه شما تصمیم بگیرند. بچهها هرگز نباید به این باور برسند که آنها مسوول سر و سامان دادن به رابطه پدر و مادرشان هستند. بچهها زمانی که جنگ و فریاد پدر و مادر را میشنوند، احساس مسوولیت میکنند. فکر میکنند باید کاری انجام دهند تا پدر و مادر همدیگر را نکشند و با هم دوست بمانند. احساس گناه و مسوولیت شدید بار سنگینی بر شانههای ظریف فرزندان است.
پس اگر میخواهید با هم جر و بحث داشته باشید، حداقل و لطفا در جایی بحث کنید که دور از چشم و گوش فرزندان باشد. با یادگیری مدیریت صحیح رابطه، شناخت زن و مرد، کمک گرفتن از یک مشاور، در صورت لزوم مراجعه به یک روانپزشک مشکلاتتان را خودتان حل کنید و اجازه ندهید که فرزندانتان به این باور برسند که شما برای مدیریت و تصمیمگیری برای این رابطه بیکفایت هستید و به کمک آنها نیاز دارید.
فرزندم فریاد میکشد! چه کار کنم؟
اگر فرزند شما غالبا برای ابراز خواستهها و نیازهای خود فریاد میکشد، او را تنبیه نکنید. آنها زمانی فریاد میکشند که نیازی دارند اما فکر میکنند که به نیاز آنها توجهی نمیشود و درک نمیشوند. وقتی فرزند شما فریاد میکشد با کلمات و لحنی قاطعانه و در عین حال مهربان که گویای بزرگتر بودن شما باشد، او را تشویق به حرف زدن کنید. بهعنوان مثال، بگویید: «فریاد نزن. حرف بزن. مشکلت را به من بگو. من میشنوم. » اگر همچنان فریاد کشید و تسلیم حرف زدن نشد او را به اتاقش ببرید و به او بگویید که در اتاقش میماند تا یاد بگیرد که به جای فریاد زدن، صحبت کند.
بچه ابتدا در مقابل این کار مقاومت میکند و سعی میکند با ابراز خشم و خشونت وارد اتاق نشود یا از اتاق بیرون بیاید. اگر سن فرزندتان کم باشد خیلی مهم است که پشت در بایستید و او را تنها نگذارید. سپس شروع به گریه و التماس میکند. پس از آن ترس خود را از تنها ماندن احساس میکند، دقیقا پس از این مرحله است که والد موفق شده و کودک میآموزد که برای درخواست نیازش باید حرف بزند نه اینکه فریاد بکشد. ممکن است مجبور شوید چندبار این عمل را تکرار کنید تا کودک شما به مرور یاد بگیرد که به جای فریاد کشیدن حرف بزند و زمانی که متوجه شود راه بهتری نسبت به فریاد کشیدن برای رسیدن به نیازش وجود دارد حتما آن را انتخاب میکند. کمی در مقابل فریادهای او صبور باشید تا او به شما اعتماد کرده و حرف زدن را بیاموزد.
ارسال نظر