سالانه صدها وال باله بلند در مجمع الجزایر فارو سلاخی میشوند
وحشت در ساحل
نگار حسینی ظاهر این آدمها ابدا چیزی نشان نمیدهد، مقصودم این است که قیافه و هیکلشان شبیه آدمهای قبیله وحشت در آمازون نیست، از همین سفید و بلوندهای درشت هیکل اسکاندیناویاند. از همانها که معمولا با لبخند عکس میگیرند و هیچکس نمیتواند به متمدن نبودن متهمشان کند. این تصویری است که «بنجامین راسموسن»، عکاسی از اهالی دنور در ایالاتمتحده آمریکا در ابتدا میبیند و توصیف میکند. او به «دیلی میل» گفته است که در ابتدای ورود به جزایر فارو، مردمی میبیند با لبخندی بر لب در مجمع الجزایری که به شدت آرام و پاکیزه به نظر میرسند؛ جایی در میانه آبهایی به غایت آرام که دانمارک، بهعنوان یکی از دموکراتترین کشورهای دنیا حمایت از آن را بر عهده دارد، کشوری که مانند کشورهای دور و اطرافش، نه تنها به دفاع از حقوق بشر که به دفاع از حقوق حیوانات هم معروف است.
نگار حسینی ظاهر این آدمها ابدا چیزی نشان نمیدهد، مقصودم این است که قیافه و هیکلشان شبیه آدمهای قبیله وحشت در آمازون نیست، از همین سفید و بلوندهای درشت هیکل اسکاندیناویاند.
از همانها که معمولا با لبخند عکس میگیرند و هیچکس نمیتواند به متمدن نبودن متهمشان کند. این تصویری است که «بنجامین راسموسن»، عکاسی از اهالی دنور در ایالاتمتحده آمریکا در ابتدا میبیند و توصیف میکند. او به «دیلی میل» گفته است که در ابتدای ورود به جزایر فارو، مردمی میبیند با لبخندی بر لب در مجمع الجزایری که به شدت آرام و پاکیزه به نظر میرسند؛ جایی در میانه آبهایی به غایت آرام که دانمارک، بهعنوان یکی از دموکراتترین کشورهای دنیا حمایت از آن را بر عهده دارد، کشوری که مانند کشورهای دور و اطرافش، نه تنها به دفاع از حقوق بشر که به دفاع از حقوق حیوانات هم معروف است. راسموسن، اما نه برای بازدید از جذابیتهای جزایری در شمالگان قاره، بلکه برای کاری دیگر راهی فارو شده است، برای تصویر گرفتن از رسمی که جزایر فارو در جهان به آن معروف است: «عکاسی از مراسم سالانه شکار نهنگها». او پیش از دیدن صحنهها و عکسبرداری هیچ تصوری از چنین مراسمی ندارد. همه تصویرهایش برمیگردد به عکسهایی که دیده است و در آن صدها نهنگ باله بلند دراز به دراز در ساحل خوابانده شدهاند و البته عکسهایی از دریایی قرمز رنگ. چیزی که راسموسن
پس از عکاسی میبیند، شکار معنا ندارد، به تمامی سلاخی یک گله موجود زنده است. این گونه است که تا زمانی که راسموسن خود را در محاصره رنگ خون و بوی خون نمیبیند، کشتار را باور نمیکند. راسموسن پیش از سپیده دم به همراه مردم محلی برای ثبت تصویر رسم سالانه میرود. دریا هنوز رنگ دریاست. دریایی در میانه ایسلند و نروژ و در آبهای بسیار آرام اقیانوس منجمد شمالی.
به رنگ خون و سپیده دم
هنوز سپیده نزده، هوا گرگ و میش است. بویی که به مشام میرسد، بوی دریاست، همان بوی معمول نمک و خلوص و شن و ماسه و ساحل و آرامش. بعد به فاصله چند دقیقه همه چیز دگرگون میشود. سپیده که بزند، جدال آغاز میشود، این آغاز جنگی نابرابر است که میرود تا رنگ دریا را عوض بکند. محلیها سوار قایق میشوند با چنگکهای فلزیشان. سپیده که بزند، گله نهنگهای باله بلند جست و خیزکنان از راه میرسند، بیهیچ نگرانی از آنچه در ساعتهای آتی بر سرشان خواهد آمد. گله، تصوری از رنگ آب در چند دقیقه آینده ندارد، چیزی از چند صد سال اخیر به یادش نمانده است، حافظه تاریخی ندارد که این گونه شیطنت آمیز شنا میکند. میآید تا نزدیکی قایقها، میرسد به جایی کم عمق در ساحل. پیش از آنکه چنگکهای فلزی در سر نهنگها فرو بروند، نهنگهای گله، آخرین جست را میزنند و به سوی مردن خیز برمیدارند. به فاصله چند دقیقه صدها مایل از ساحل در خون فرو میرود و لاشه نهنگها سطح آب را میپوشانند. نهنگهای مرده میشوند لاشههای سیاه غرق در خون. رسم صدها ساله باز هم حفظ میشود به همت محلیها. عکاس به سرعت در کار گرفتن عکس است. دوربین دیجیتال است، سرعت عکس
برداشتن بالاست؛ اما به سرعت کشتار در این ثانیهها نمیرسد. راسموسن دوربین را که کنار میگذارد، صدها نهنگ مردهاند. آب به تمامی خونرنگ است. بویی که حالا به مشام میرسد نه بوی دریاست، نه بوی نمک، نه بوی ساحل نه بوی آرامش، به تمامی بوی خون است.
رقص روی خون
مراسم کشتار که به پایان میرسد، هنگامی که ساحل از لاشه نهنگها انباشته میشود، زمان رقص و پایکوبی است. رقص به مناسبت برگزاری روز «سیمن». اگر بهعنوان گردشگر بخواهید از مجمع الجزایر فارو دیدن کنید و احیانا سری به سایتهای راهنمای گردشگری این جزایر بزنید، این روز را بهعنوان یکی از روزهای جشن و پایکوبی برای مثال در جزیره کلاسکویک خواهید دید. در توضیح این رسم آمده که این مراسم رقص در هفته سوم آگوست و برای گرامیداشت صنعت این جزیره که مبتنی بر صیادی است، برگزار میشود. در این توضیحات اما کمتر اشارهای به کشتار نهنگ شده است. کشتار که تمام میشود، مردم که از مراسم رقص و پایکوبی خسته میشوند، نهنگها را قطعه قطعه میکنند و هرکس تکهای از گوشت و چربی حیوان را با خود میبرد.
خون و وحشت در ساحل
چیزی که راسموسن توصیف میکند، مستقل از عکسهایش، این است: «خون و وحشت در ساحل.» اما این تنها چند لحظه، چند دقیقه، چند ساعت است و این داستان صدها سال است در سواحل فارو ادامه دارد. این رسم در چند صد سال گذشته به صورت متوالی دنبال شده است. به نظر میرسد محلیهای این منطقه آن چنان به نگهداری از آداب و رسومشان پایبندند که اساسا به ذهنشان نمیرسد که این رسم سالانه به مرگ چه تعداد نهنگ میانجامد. مدافعان حقوق بشر هم کاری از پیش نبردهاند. سالهای سال است سازمانهای بسیار بزرگی مانند «انجمن نگهبانان دریا» یا «کمپین نهنگ» در مورد این کشتار وحشیانه، هشدار میدهند، این رسم، اما تا امروز ادامه یافته است. برای زنده نگه داشتن این مراسم، هر سال بیش از ۲۰۰ مایل از سواحل فارو مکانی برای سلاخی نهنگها میشود چیزی که به گفته عکاس آمریکایی، خون و خشونت موجود در آن را تنها میتوان در کشتارگاههای باقی نقاط دنیا دید؛ جایی که گاوها و خوکها را سلاخی میکنند.
گردنهای بریده خونآلود در ساحل
دریا غرق خون است. لاشه سیاه نهنگها روی آب معلقند. همه چیز اما به اینجا ختم نمیشود. در ادامه پاسداشت رسم دیرینه باید گوشت و چربی نهنگ جدا شود. در سدههای گذشته، مردم محلی از این گوشت و چربی تغذیه میکردند، امروزه، اما گوشت نهنگ مانند گذشته در سبد تغذیه مردم این منطقه جایی ندارد. بر همین اساس است که سازمانهای مدافع حقوق حیوانات این شکار سالانه را اقدامی غیرضروری توصیف میکنند. «کمپین وال» و نیز «جامعه نگهبانان دریا»، سالهاست تلاش میکنند مانع کشتار سالانه والها در جزایر فارو بشوند. آنها این شکار را، وحشیانه، غیرانسانی و البته غیر ضروری میدانند. بیش از این در زمینه بینالمللی برای نهنگهای آبهای این منطقه کاری انجام نشده است. البته نکته مهم آن است که این گونه در معرض خطر انقراض قرار ندارد و الا احتمالا سازمانهای تاثیرگذار تری برای جلوگیری از این کشتار، وارد میدان میشدند. شاید لازم است آنقدر نهنگ باله بلند کشته شود تا نسل این گونه در معرض انقراض قرار بگیرد و در نهایت اقدامی درخور برای نجات نهنگها انجام شود.
کشتار خونین برای ۵۰ هزار نفر
جمیعت مجمع الجزایر فارو حدود ۴۸ هزار نفر برآورد میشوند. بر اساس آمارهای منتشرشده، هر ساله حدود ۹۵۰ وال باله بلند در این منطقه شکار و سلاخی میشود. این به آن معنا است که بهطور تقریبی به ازای هر ۵۰ نفر از ساکنان منطقه، یک وال کشته میشود. در گذشته ساکنان این منطقه از گوشت نهنگ تغذیه میکردند؛ اما در حال حاضر و با دانستن اینکه در گوشت این پستانداران دریایی مقادیر بالایی جیوه و دیگر مواد سمی دیده میشود، این گوشت محبوبیت چندانی ندارد با این حال این به توقف کشتار نهنگ منجر نشده است. سازمانهای دامپزشکی جزیره هم از مخالفان این کشتار سالانه به حساب میآیند. مخالفت آنها هم به سیاق گروههای حامی حیوانات به هیچ جا نمیرسد. در حدود پنج سال پیش در سال ۲۰۰۸، رییس «اداره پزشکی» جزایر فارو اعلام کرد که گوشت و چربی نهنگ برای استفاده انسان چندان مناسب نیست. این هشدار چندان تاثیرگذار نبود. چندی بعد آژانس غذا و دامپزشکی جزایر فارو وارد عمل شد. مسوولان این آژانس هشدار دادند که گوشت نهنگ باله بلند برای انسان مضر است و نباید بیش از یک بار در ماه خورده شود. هشدار آنها در مورد زنان شدیدتر بود؛ کما اینکه تاکید میکرد
زنانی که در سن باروری قرار دارند، نباید از گوشت نهنگ باله بلند تغذیه کنند. این به آن معنا بود که این خوراک میتوانست باروری آنها را به خطر بیندازد.
چشم نهنگهای خون آلود به نسل جدید
هشدارهای مراکز رسمی و حامیان حقوق حیوانات تا امروز نتیجهای نداشته و ابدا نتوانسته از کشتار وحشیانه نهنگهای باله بلند در آبهای فارو جلوگیری کند. به نظر میرسد این آیین آنچنان در آداب و رسوم این مردم نهادینه است که چیزی جز زمان نمیتواند از پس آن بربیاید. تمام چشمها به نسل جدید مردم منطقه دوخته شده است. یکی از جوانان منطقه مجمع الجزایر فارو معتقد است که این رسم آخرین سالهای برگزاری خود را میگذراند. این مرد جوان که پدرش از بومیان مجمع الجزایر فارو است، بخش قابل توجهی از کودکیاش را در مراسم نهنگ کشان گذرانده است. او میگوید که نسل جدید، نسل جوانهای هم سن و سال او علاقهای به خوردن گوشت نهنگهای کشته شده و غوطهور در خون ندارند. این شاید نقطه نجاتی برای والهای بالهبلند باشد.
رسمی خونین اما قانونی
مردم محلی تمایل چندانی به خوردن گوشت نهنگ ندارند و از سوی دیگر ادارههای بهداشتی مجمع الجزایر مردم محلی را از خوردن گوشت این پستاندار منع میکند؛ با این حال هنوز این رسم در این منطقه قانونی است و هر سال برگزار میشود. دلایل قانونی بودن این رسم این نکته عنوان شده است که گوشت نهنگ هنوز بخشی از غذای مردم منطقه را تامین میکند. این برگزاری در میان جوامع محلی انجام میشود و در گروههای بزرگ برنامهریزی نمیشود. برگزاری این جشن سدههاست که ثبت میشود. از سال ۱۵۸۴ میلادی، تعداد نهنگهای شکارشده در هر سال مکتوب شده است، تعدادی که احتمالا میتواند تکاندهنده باشد.
ارسال نظر