برکناری «باز» سعودی و چشمانداز روابط تهران- ریاض
کامران کرمی مرد شماره یک عربستان در بحران سوریه و آشوبهای منطقهای از کار برکنار شد. بندر بن سلطان بن عبدالعزیز مهره کارکشته و پرنفوذ عربستان از ریاست سازمان اطلاعات کل عربستان برکنار شد. (هر چند برکناری او از دیگر پستش یعنی ریاست شورای امنیت ملی همچنان اعلام نشده است). خبر برکناری بندر به صورت رسمی از سوی عمویش ملک عبدالله پادشاه عربستان اعلام شد. تصمیم به برکناری شاهزاه بندر در حالی گرفته و صادر شده است که از نزدیک به یکسال پیش بهدلیل شکستهایی که او در اداره پرونده سوریه و آمریکا داشت، بحثها بر سر برکناری او از این سمت مطرح بود.
کامران کرمی مرد شماره یک عربستان در بحران سوریه و آشوبهای منطقهای از کار برکنار شد. بندر بن سلطان بن عبدالعزیز مهره کارکشته و پرنفوذ عربستان از ریاست سازمان اطلاعات کل عربستان برکنار شد. (هر چند برکناری او از دیگر پستش یعنی ریاست شورای امنیت ملی همچنان اعلام نشده است).
خبر برکناری بندر به صورت رسمی از سوی عمویش ملک عبدالله پادشاه عربستان اعلام شد. تصمیم به برکناری شاهزاه بندر در حالی گرفته و صادر شده است که از نزدیک به یکسال پیش بهدلیل شکستهایی که او در اداره پرونده سوریه و آمریکا داشت، بحثها بر سر برکناری او از این سمت مطرح بود.
غیبت چند ماهه بندر در جریان ملاقاتهای خارجی و بهخصوص در جریان سفر اخیر جان کری و باراک اوباما به ریاض، نشان داد که بندر عملا از صحنه ماجراجوییهای منطقهای کنار گذاشته شده و مقامات آمریکایی هم به این تصمیم روی خوش نشان دادهاند. در واقع از همان روزهای روی کار آمدن باراک اوباما و رویکرد غیر تهاجمی او و تیمش در منطقه خاورمیانه نشان داد که بندر که روابط ویژهای با بوش و حلقه نومحافظه کاران داشت، نمیتواند روزهای خوب خود در کاخ سفید را که به مدت ۲۲ سال سفارت عربستان را راهبری میکرد، مجددا از سر بگیرد.
اما شاید این تمام ماجرای بندر با اوباما نبود. بحران سوریه و ناکامی سیاستهای تهاجمی ریاض که خطر قدرت گیری سلفیهای تکفیری را به صدا درآورده بود، باعث شد آمریکا در میانه راه، خود را از این دام وا رهاند. این موضوع باعث شد خشم جناح بازها در عربستان از سیاستهای آمریکا تشدید شود. بندر که تلاشهای خود را ناکام میدید، زبان به انتقاد از آمریکا گشود و در جملهای مختصر اما گویا که هیچ نمونه دیگری از آن را نمیتوان در میان سیاستمداران محتاط سعودی سراغ گرفت، گفت: «ریاض به ارزیابی مجدد در روابط با واشنگتن خواهد پرداخت».
این اظهارنظر از سوی بندر باعث شد مقامات آمریکا و ریاض همزمان به این نتیجه برسند که بندر دیگر یک مهره سوخته در روابط متقابل است و ممکن است حفظ آن برای آینده روابط دو کشور گران تمام شود. بنابراین شایعات سفر بندر به آمریکا برای درمان نشانهای بود مبنی بر حذف تدریجی او از ساختار قدرت در عربستان و انتقال پروندههای استراتژیک امنیتی- خارجی به حوزه مسوولیت محمد بن نایف وزیر کشور. تصمیمی که میتواند نشانه جدیدی در تغییر رویکرد منطقهای عربستان در سوریه از حمایت از گروههای سلفی افراطی به سلفی میانهرو باشد.
اما آنچه دلیل اصلی برکناری بندر در داخل عربستان محسوب میشود به رویکرد او در سوریه برمیگردد. تحلیلگران در خصوص این تصمیم عربستان معتقدند که جایگاه بندر از ماهها قبل در خطر بود، آن زمان که او تصمیم گرفت از اتباع سعودی برای جنگ در سوریه استفاده کند، مقامات عالی رتبه عربستان از این تصمیم شاهزاده بندر ناراضی شدند، چرا که طی یک دهه گذشته آنها موفق شده بودند، هستههای تروریستی را که در داخل عربستان شکل گرفته بودند و هر از چندگاهی بر ضدنظام دست به اقداماتی میزدند سرکوب کنند، حال چگونه این شاهزاده سعودی تصمیم گرفته بود مجددا تروریستهای سعودی را به خدمت بگیرد؟ این امر باعث خشم مقامات عالی رتبه سعودی شد و در پی آن تصمیم به حذف وی از قدرت گرفتند.
بنابراین این تغییر میتواند نشانه دیگری باشد از حذف بندر در چرخه قدرت در عربستان و همچنین حذف تدریجی دیگر برادرانش (خالد و سلمان) که درواقع با مرگ پدرشان (سلطان بن عبدالعزیز) در سال ۲۰۱۱ این موضوع کلید خورده است.
نگاهی به کارنامه بندر که جناحبازها در عربستان را برعهده داشت، نشان میدهد که او رابطه ویژه و گستردهای با جریانات سلفی در منطقه از یکسو و سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی از سوی دیگر داشته است. این شاهزاده سعودی در سال ۲۰۱۱ همزمان با اوجگیری خیزشهای عربی و پس از غیبتی چند ساله از صحنه قدرت در عربستان طی حکمی از سوی ملک عبدالله بهعنوان رئیس اطلاعات عربستان به جای شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز منصوب شد.
بررسی سوابق بندر بهعنوان مسوول هماهنگی با گروههای سلفی (میانه رو و تروریستی) در منطقه نشان از خطرناک بودن تصمیم ریاض در این انتصاب داشت و نشان میداد که آل سعود، عزم جدی برای مقابله با محور مقاومت در منطقه و در راس آن نفوذ منطقهای ایران دارد، چرا که ناکامی سعودیها در پیشبرد سیاستهای خود در عراق، لبنان، یمن و بحرین، باعث شده بود تا مقامات ریاض معتقد باشند که موازنه منطقهای به نفع ایران و به ضرر عربستان تغییر پیدا کرده است. از سوی دیگر، بندر آمده بود تا مانع سرایت موج تحولات و خیزشهای عربی به داخل عربستان شود، اما ناکامی سیاستهای عربستان به رهبری بندر در سوریه باعث شد تا آنگونه که از او انتظار میرفت، به تقویت جبهه مخالفان نظام سوریه و ساقط کردن بشار اسد کمک کند.
بندر مخالف نقش ایران در منطقه
نگاه امنیتی بندر و نزدیکی به لابی اسرائیل و محافل نومحافظهکاران در آمریکا موجب شد تا او خصومتی دیرینه از ایران و محور مقاومت (ایران، سوریه، حزبالله لبنان و حماس) در منطقه داشته باشد. او در طول سالها فعالیت خود و بهخصوص در مقطع تحولات خاورمیانه، اقدامات زیادی در راستای تقابل با ایران و محور مقاومت انجام داد که سازماندهی جریانهای تروریستی و افراطگرای اسلامی برای مقابله ایدئولوژیک و نظامی با مقاومت تنها بخشی از این فعالیتها است.
کارشناسان معتقدند اختلاف افکنی میان شیعیان و اهل سنت یکی از مهمترین اولویتهای بندر در حمایت از گروهکهای تروریستی در منطقه بوده است که عمده این تلاشهای بندر به مقابله با نقش ایران در سوریه و حمایت از بشار اسد برمیگشت.
از سوی دیگر و بعد از تماس تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما که منجر به بهبود فضای مذاکرات هستهای و توافق اولیه موسوم به برنامه اقدام مشترک در سوم آذر ۹۲ شد، منابع خبری گزارش دادند که شاهزاده بندر بن سلطان هرگز خواهان بهبود روابط میان ایران و آمریکا نیست. او با نفوذی که بر پادشاه عربستان داشت، مخالف بهبود رابطه ایران و عربستان بود.
بندر در کنار دیگر باز سعودی یعنی سعودالفیصل وزیر خارجه کهنهکار عربستان، همواره مخالف بهبود روابط ایران و آمریکا بودهاند. این جناح معتقد است که ایران قوی در منطقه خطری برای اسلام سلفی و موجب رشد و گسترش نفوذ تشیع در جهان اسلام و بهخصوص در مناطق شرق عربستان است که شیعیان زیادی را در خود جای داده است. آنها معتقدند که هلال شیعی که متشکل از ایران، شیعیان عراق، لبنان، بحرین، یمن و عربستان است، تهدیدی برای نفوذ عربستان در منطقه و تحریک شیعیان این کشورها است.
بندر همواره نقش منفی در روابط با تهران بازی کرده است و از دید مقامات بلندپایه ایرانی بهعنوان یک مانع در بهبود روابط با عربستان عمل کرده است. در بحبوحه سفرهای منطقهای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به عمان، امارات، قطر و کویت، سفر به عربستان درهالهای از ابهام قرار گرفت. در این مقطع باز نام بندر به میان آمد. منابع آگاه عربی در این زمینه معتقدند که شرط بسیار سنگین ایران برای سعودیها، عامل اصلی انجام نشدن چنین سفری بوده است.
این منابع تاکید کردهاند ایران از عربستان خواسته برای حسن نیت جهت پیشبرد امور، بندر بن سلطان را از سمت رئیس سازمان اطلاعات کل این کشور بردارد، چون او همواره نقش منفی در روابط دو کشور ایجاد کرده و از سوی دیگر مسبب همه قتلها، ویرانیها و خونهایی است که در منطقه و بهخصوص در سوریه ریخته میشود.
کارشناسان معتقدند که مقامات تهران بر این نکته تاکید کردهاند که با توجه به نقش مخرب عربستان در منطقه، شامل مسلح کردن گروههای تروریستی در عراق، سوریه و لبنان، حمایت از گروهکهای تروریستی در ایران، لزوم برکناری بندر، برای شروعی دوباره در روابط تهران ـ ریاض ضروری به نظر میرسد. تاکید مقامات تهران به برکناری بندر اساسا موضوعی کلیدی محسوب میشود. هر چند که عوامل دیگری نیز در این میان نقش ایفا میکند.
روابط ایران و عربستان پس از رویکار آمدن دولت یازدهم و پیشرفت ایران در مذاکرات هستهای با غرب و بهویژه امضای توافقنامه ژنو دستخوش تحولاتی شده است. رسانههای عربی همواره از رایزنیهای ایران و عربستان برای سفر قریبالوقوع وزیر امورخارجه ایران به ریاض خبر دادهاند که تاکنون صورت نگرفته است.
در این ارتباط روزنامه السفیر لبنان از برگزاری سلسله نشستهایی میان مسوولان ایرانی و عبدالرحمن الشهری سفیر عربستان در تهران بهمنظور فراهم کردن مقدمات سفر ظریف به ریاض خبر داده بود، چرا که پیش از این وزیر خارجه ایران قصد سفر به عربستان را داشت. به گفته این منابع از زمان انتصاب الشهری، سفیر جدید عربستان در تهران در فوریه گذشته تا به حال، نشستهای دورهای میان او و مسوولان ایرانی برگزار شده است.
همچنین انتخاب حسین صادقی سفیر سابق ایران در ریاض و کارشناس سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بهعنوان سفیر جدید ایران در ریاض به جای محمد جواد رسولی محلاتی، میتواند تغییر دیگری در سیاستهای دو کشور در رسیدن به همکاریهای دوجانبه باشد.
حال که این مهره کلیدی، اما مخرب عربستان از صحنه بحرانهای منطقهای و همچنین گردونه قدرت در عربستان خارج شده است، میتواند نشانگر رویکرد جدید ریاض در برخورد با ایران و همچنین موضوعات دوجانبه و چندجانبه باشد که قطعا مهمترین آن بهبود فضای روابط با ایران و رسیدن به یک عصر جدید از همکاریهای منطقهای است که در جناح میانه رو عربستان که شامل خود ملک عبدالله و فرزندانش (عبدالعزیز بن عبدالله معاون وزیرخارجه و جانشین احتمالی سعودالفیصل، متعب بن عبدالله وزیر گارد ملی، معاون دوم نخستوزیر و ولیعهد احتمالی عربستان) است، طرفدارانی دارد که نبود بندر، میتواند به این جناح میانه رو و مهرههای جدید میدان تازهای برای رسیدن به یک تفاهم دهد.
ارسال نظر