نگاهی به کادیلاک سویل، نامدارترین خودرو تاریخ صنعت خودرو ایران
باوقار؛ مثل سویل!
دنیای اقتصاد: بازار خودرو در آمریکا همواره الگویی برای خودروسازان بزرگ جهان بوده است تا محصولاتی مطابق با میل خریداران این بازار طراحی و تولید کنند. زیرا این بازار بعد از چین بزرگترین بازار خودرو در جهان به شمار میرود و تا همین چند سال قبل که چشم بادامیها به یک باره در بازار خودرو جهان ظهور نکرده بودند، بازار آمریکا بزرگترین بازار خودرو در جهان بود. به همین دلیل از دهههای قبل خودروسازانی مثل مرسدس بنز همواره محصولات مناسب این بازار را عرضه کردهاند. این موضوع بهخصوص در مورد مرسدس بنز بسیار پررنگتر است، زیرا مدل کلاس S این خودروساز همواره از سرسختترین رقیبان تولیدات لوکس دیترویت مثل لینکلن، کادیلاک و کرایسلر بودند.
دنیای اقتصاد: بازار خودرو در آمریکا همواره الگویی برای خودروسازان بزرگ جهان بوده است تا محصولاتی مطابق با میل خریداران این بازار طراحی و تولید کنند. زیرا این بازار بعد از چین بزرگترین بازار خودرو در جهان به شمار میرود و تا همین چند سال قبل که چشم بادامیها به یک باره در بازار خودرو جهان ظهور نکرده بودند، بازار آمریکا بزرگترین بازار خودرو در جهان بود. به همین دلیل از دهههای قبل خودروسازانی مثل مرسدس بنز همواره محصولات مناسب این بازار را عرضه کردهاند. این موضوع بهخصوص در مورد مرسدس بنز بسیار پررنگتر است، زیرا مدل کلاس S این خودروساز همواره از سرسختترین رقیبان تولیدات لوکس دیترویت مثل لینکلن، کادیلاک و کرایسلر بودند. عدهای معتقدند شکلگیری کادیلاک Seville درست از همینجا نشات میگیرد. در حالی که در سال ۱۹۷۳مرسدس بنز اتاق W۱۱۶ زیبایش را طراحی کرده بود و مدلهای ۴۵۰SEL آن با پیشرانه ۸ سیلندر انژکتوری در حال فتح بسیاری از بازارهای جهان، کادیلاک تصمیم گرفت خودرویی بسازد تا سهمش را در این قسمت از بازار حفظ کند. پس مدیران ارشد کمپانی، مهندس طراح کارکشته خود آقای ویلیام میچل معروف به بیل میچل را فراخواندند. کسی که ردپای او در طراحی بیوک ریویرا و کوروت استینگری C۲ هم دیده میشد. میچل با مفاهیم مورد نظر مدیران آشنا بود و به همین دلیل در کمتر از یک سال اولین نمونه پرتوتایپ از سویل آماده شد. اگر به شما بگویند نام چند خودروی لوکس را به زبان بیاورید از کدام خودروها نام خواهید برد؟ احتمالا میگوید: رولزرویس، بنتلی، مرسدس بنز، لینکولن، کادیلاک... صبرکنید، کادیلاک! این اسم برای ما ایرانیها کمی با دیگر نامها متفاوت است. این تفاوت بیدلیل هم نیست، زیرا زمانی ایران یکی از پایگاههای مونتاژ کادیلاک در جهان بود. بگذارید بهتر بگویم زمانی ایران تنها پایگاه مونتاژ کادیلاک در خارج از خاک آمریکا بود. کادیلاکی که برای ما ایرانیها یک نوستالژی تمام قد از خودروهای لوکس کلاسیک است.
تاریخچه
بازار خودرو در آمریکا همواره الگویی برای خودروسازان بزرگ جهان بوده است تا محصولاتی مطابق با میل خریداران این بازار طراحی و تولید کنند. زیرا این بازار بعد از چین بزرگترین بازار خودرو در جهان به شمار میرود و تا همین چند سال قبل که چشم بادامیها به یک باره در بازار خودرو جهان ظهور نکرده بودند، بازار آمریکا بزرگترین بازار خودرو در جهان بود. به همین دلیل از دهههای قبل خودروسازانی مثل مرسدس بنز همواره محصولات مناسب این بازار را عرضه کردهاند. این موضوع بهخصوص در مورد مرسدس بنز بسیار پررنگتر است، زیرا مدل کلاس S این خودروساز همواره از سرسختترین رقیبان تولیدات لوکس دیترویت مثل لینکلن، کادیلاک و کرایسلر بودند. عدهای معتقدند شکلگیری کادیلاک Seville درست از همینجا نشات میگیرد. در حالی که در سال 1973مرسدس بنز اتاق W116 زیبایش را طراحی کرده بود و مدلهای 450SEL آن با پیشرانه 8 سیلندر انژکتوری در حال فتح بسیاری از بازارهای جهان بود، کادیلاک تصمیم گرفت خودرویی بسازد تا سهمش را در این قسمت از بازار حفظ کند. پس مدیران ارشد کمپانی، مهندس طراح کارکشته خود آقای ویلیام میچل معروف به بیل میچل را فراخواندند.
کسی که ردپای او در طراحی بیوک ریویرا و کوروت استینگری C2 هم دیده میشد. میچل با مفاهیم مورد نظر مدیران آشنا بود و به همین دلیل در کمتر از یک سال اولین نمونه پرتوتایپ از سویل آماده شد. آقای طراح دو هدف داشت. ابتدا کاهش زمان و هزینه در طراحی محصول جدید و دیگری قیمتی کمتر نسبت به مرسدس بنز. او برای رسیدن به هدف اولش سراغ طراحی شاسی و پلتفرم جدید نرفت و به جای آن از پلتفرم x-body جنرال موتورز استفاده کرد. همچنین در بخش پیشرانه نیز موتور 8سیلندر V شکل با حجمهای 350 اینچ مکعب یا 5700 سی سی را برای این خودرو در نظر گرفتند. البته یک پیشرانه دیزلی هم برای مدلهای ابتدایی موجود بود که در کل زیاد مورد توجه خریداران قرار نگرفت. انگار یک قانون نا نوشته در آن سالها در بازار آمریکا وجود داشت که میگفت: خودروی دیزلی به درد نمیخورد! اما برعکس پیشرانه بنزینی بدل به موتور اصلی سویل شد. البته پیشرانه بنزینی انژکتوری بود و از این نظر در آن زمان کاملا جدید به حساب میآمد. سرانجام نسل اول سویل در سال 1975 بهعنوان مدل سال 1976 وارد بازار شد و تا سال 1979 نیز در خط تولید قرار داشت. در واقع این اولین نسل از سویل بود و بعدها نیز تولید این خودرو در نسلهای بعدی ادامه پیدا کرد.
طراحی
نگاهش که میکنید، آنقدر شیک است که انگار بدون لباسهای مارکدار نباید سوارش شوید، چون ممکن است به استایل کادیلاک سواران بر بخورد. بیش از 40 سال قبل طراحی شده، اما هنوز زیبا و جذاب است. یکی از دوستان اهل فوتبال درخصوص این خودرو میگوید: کادیلاک سویل ( کادیلاک ایران) از یک جهاتی شبیه به روبرتو باجو مهاجم افسانهای تیم ملی ایتالیا است! دلیلش هم برای این تشبیه جالب بود. او میگفت باجو با آن شکل ریشها و موهای خاصش هر چند پیر شده است، اما از جذابیتش کم که نشده هیچ، تازه یک استایل متفاوت از همنسلانش هم دارد. کادیلاک با آن خطوط سادهاش، بعد از 40 سال از مد که نیفتاده هیچ، تازه در خیابانها جلب توجه هم میکند. زیرا در میان انبوهی از خودروهای پر زرق و برق خیابانها، خودش را کاملا به نمایش میگذارد. تعریف طراحیاش کار سختی نیست. چون با زبان ساده طراحی خودروهای لوکس در آن دوران شکل گرفته است. دقیقا همان چیزی است که انتظار شما از یک خودروی کلاسیک لوکس است. ستونهای ایستاده، بدنه عریض، طول زیاد یعنی همان چیزهایی که یک خودروی لوکس واقعی نیاز دارد. در نمای رو به رو مثل بسیاری از خودروهای دهه 70 در آمریکا، سپری عریض و طویل دیده میشود. انگار یک تیرآهن 20 را فرم داده باشید و صیقل بزنید تا براق شود. البته فکر نکنید چون این سپر را به تیرآهن تشبیه کردیم پس احتمالا زیبا هم نیست. برعکس حجم کروم کاری آن آنقدر زیاد است که چشم هر بینندهای را محو تماشا میکند، البته از حق نگذریم کادیلاک مورد نظر ما جزو بهترینهای این خودرو در کشور است و به همین دلیل بسیار سالم و سر حال باقی مانده. از این رو قطعات تزئینی و بدنه آن به دلیل سالم بودن در کل نمای زیبایی برای این خودرو ایجاد میکند.
جلوپنجره خودرو نیز کرومی است و در بالای آن درست روی درب محفظه موتور، آرم برند کادیلاک قرار دارد. آرمی که متاسفانه از جمله قطعاتی است که در لیست دزدان اقلام قابل دزدیدن هم نوشته میشود. ضمن اینکه گاهی مشاهده میشود آرمهای این خودروی لوکس را روی خودروهای کم ارزش نصب میکنند که در چشم خودرودوستان واقعی کاری بسیار نامناسب قلمداد میشود. در نمای کناری بیش از هر چیز سایز بزرگ لاستیکها و ستونهای ایستاده سقف جلوه میکنند. انگار باید منتظر باشید یک مرد میانسال با کت و شلوار مد دهه 70 میلادی در حالی که کلاه بر سر و سیگار برگی در دست دارد از کابین عقب پیاده شود. نمای عقب اما سادهتر است و چراغهای کوچکی در منتها علیه دو سمت خودرو نصب شد است. کادیلاکهای سویل در ایران با نام کادیلاک ایران شناخته میشوند. این نام را میتوانید روی پلاکی کوچک در سمت چپ عقب بدنه ببینید. این خودرو در ایران با رنگهای سبز، قهوهای، طلایی، سرمهای، سفید، آبی آسمانی، مشکی و نقرهای عرضه شده است. همه کادیلاکهای مونتاژ شده در ایران دارای سقفهای ونیلی هستند که گاهی هم رنگ بدنه و گاهی با رنگ متفاوت ساخته شدند. مثلا در مدلهای سفید میتوانستید رنگ آبی خاصی نزدیک به سرمهای را روی سقف ببینید یا در همین خودروها رنگ کرم برای سقف هم وجود دارد. هر چند بهطور مثال در مدلهای مشکی و طلایی روکش سقف هم رنگ بدنه هم وجود داشت.
فنی
کادیلاک سویل همانطور که گفتیم مجهز به دو نوع پیشرانه 350 اینچ مکعبی یا 5700 سیسی بنزینی و دیزلی است که برای مدلهای ارائه شده در ایران از پیشرانه بنزینی استفاده شد. این پیشرانه به کمک سیستم سوخت رسانی انژکتوری کار میکند و از این نظر این خودرو یک نمونه پیشرفته در میان حریفانش بود. جالب است بدانید پیشرانه این خودرو توسط یکی دیگر از شرکتهای زیرمجموعه جنرال موتورز یعنی اولدزمبیل ساخته شده است و قدرت آن به 185 اسب بخار میرسد. اما تصور نکنید چون اسبهای بخار این پیشرانه آنقدرها بالا نیست پس کادیلاک هم حرفی برای گفتن ندارد. برعکس گشتاور 380 نیوتن متری که در دور موتور 2000 به دست میآید این توان را به سیول میدهد که در 10 ثانیه سرعتش از صفر به 100 کیلومتر در ساعت برسد. خودروی مورد نظر ما نیز از ساختهای سال 1358 است. یعنی این خودرو را باید جزو آخرین ساختهها برشمرد. قطعات فابریک بدنه، تودوزی دست نخورده، روکش سقف سالم و... یک مجموعه دوست داشتنی و قابل تحسین را فراهم کرده است که هر علاقه مندی را شیفته خود میکند. این خودرو جزو بهترین نمونههای موجود در کشور است و به همین دلیل مالک آن مهدی مالکی سعی کرده در حفظ و نگهداری این میراث صنعتی-فرهنگی تلاش کند. در پایان از همکاری صمیمانه مالک خودرو و دوست گرامی علی قدوسی که زمینه تهیه این گزارش را فراهم کردند، تشکر میکنیم.
سویل در ایران
در ایران بعضی از خودروهای روز آمریکایی توسط شرکت جنرال موتورز ایران و پارسخودروی کنونی تولید شد. یکی از این خودروها همین کادیلاک سویل معروف بود. این خودرو یک سال بعد از عرضه در آمریکا یعنی در سال 1977 یا 1356 توسط شرکت جنرال موتورز ایران در کیلومتر 9جاده مخصوص تهران-کرج مونتاژ شد. این مونتاژ برای شرکت مادر هم تجربه جدیدی بود؛ چراکه این اولین بار بود که کادیلاک در جایی غیر از خاک آمریکا ساخته میشد. به این ترتیب جنرال موتورز ایران که اولین خودرو 8 سیلندر بازار ایران یعنی بیوک اسکایلارک یا بیوک ایران را یک سال قبل یعنی در سال 1355 راهی بازار کرده بود، حالا یکی از لوکسترین خودروهای جهان را در خط مونتاژ داشت. خودرویی که در زمان خودش چند قدم جلوتر از خودروهای معمولی بود. تولید این خودرو طبق اطلاعات غیر مستند تا سال 59 بهصورت جسته و گریخته ادامه داشته است.
کابیــن
درون کابین کادیلاک ایران بیشتر شبیه به اتاق پذیرایی یکی از کاخهای تاریخی است! زیرا صندلیهای این کابین آنقدر راحت هستند که اطلاق کلمه مبل به آنها بهتر از صندلی است. کادیلاک سویل کابینی عریض دارد که خستگی در آن چیزی دست نیافتی است. صندلیهای جلو بهصورت برقی قابل تنظیم هستند. صندلی راننده در 6 جهت و صندلی کناری در 2 جهت. کابین سویل به کمک سیستم تهویه مطبوع نیمه اتوماتیک تهویه میشود. بله درست خواندید سیستم تهویه مطبوع نیمه اتوماتیک برای خودرویی که در سال 1975 طراحی شده است! این سیستم Climate Control نام دارد. میتوانید با استفاده از این سیستم، دمای دلخواهتان را مشخص کنید و بعد از آن سیستم خودش در صورت کاهش زیاد دما بخاری را فعال میکند و در صورت افزایش دما کولر را. به این ترتیب همواره دمای کابین در محدوده تنظیم شده مورد نظر شما قرار دارد.کادیلاک حتی برای آفتابگیر هم چراغهایی در نظر گرفته که نورشان قابل تنظیم است. چراغهای مطالعه انفرادی قابل تنظیم هم از دیگر امکانات رفاهی این خودرو هستند. هر کدام از سه فندک درون کابین را که فعال کنید، سویل آماده شدنش را با یک نُت پیانو اطلاع میدهد. اگر در یک خیابان تاریک خودروی شخصیتان را پارک کرده باشید و برای باز کردن قفل آن نیاز به استفاده از سوئیچ پیدا کنید، در صورت کمبود نور احتمالا از نور گوشی تلفن همراه کمک خواهید گرفت. اما اگر در سال 1975 قرار داشته باشید چه خواهید کرد؟ خب کادیلاک برای حل این مشکل راه دیگری دارد. به همین دلیل اگر در تاریکی شب دستگیره در را لمس کنید، چراغ کوچکی در این قسمت روشن میشود تا جای سوئیچ به راحتی قابل دیدن باشد.
همچنین چراغهای داخل کابین هم 20 ثانیه روشن میمانند تا نور به اندازه کافی وجود داشته باشد. روی گلگیرهای جلو قطعاتی وجود دارند که کارکرد چراغهای بزرگ، کوچک و راهنماها را به راننده گوشزد میکنند. این قطعات فیبرنوری به شما میگویند که مثلا راهنما کار میکند یا خیر. برای چراغهای عقب هم همین سیستم وجود دارد و اما فیبرنوری آن در بالای شیشه عقب جاگذاری شده است تا راننده بتواند نحوه عملکرد چراغهای عقب را از داخل آینه وسط و به کمک همین فیبر نوری ببیند. در سالهایی که کادیلاک ایران مونتاژ میشد، هنوز دزدگیرهای معروف وارد بازار نشده بودند. پس فروشگاههای خیابان سورنا هم نمیتوانستند کمکی به شما بکنند. به همین دلیل کادیلاک قبل از اینکه شما به دنبال درمان باشید از درد پیشگیری کرد و یک سیستم ایمنی برای سویل در نظر گرفت که در واقع همان دزدگیر است. شیشههای خودرو از نوع Soft Rey هستند و اشعه مضر نور خورشید را به داخل کابین راه نمیدهند. چراغهای مختلفی در بالای داشبورد وجود دارند که در نگاه اول شاید حتی دیده نشوند. این چراغها اطلاعات مختلفی را در اختیار راننده قرار میهند که از جمله آنها باید به اتمام آب شیشه شور، اتمام سوخت، اخطار باز بودن در صندوق عقب، چراغ میزان مصرف سوخت، چراغ روشن بودن کمپرسور کمک فنرهای بادی، دینام، فشار روغن، دزدگیر، اخطار بالا رفتن حرارت موتور و... اشاره کرد. صبر کنید هنوز لیست ادامه دارد! این خودرو مجهز به شیشه گرمکن عقب و کروز کنترل هم هست! کادیلاک حتی در صندوق عقب را هم برقی کرده است و فرمان خودرو علاوه بر هیدرولیک بودن در سرعتهای مختلف نسبت چرخش متفاوتی دارد. یک ساعت دیجیتالی کوارتز هم در کابین نصب شده است. خب احتمالا از خواندن لیست تجهیزات این خودرو خسته شدهاید پس همین را بگوییم که برف پاککنهای این خودرو هم به کمک شیشه شور با سه سرعت و روش مختلف شیشهها را تمیز میکنند و بس.
ارسال نظر