خواندنیهایی از فرازو فرودهای زندگی ورزشی پدر استقلال
رفتن تا آستانه جاودانگی
بیش از پنج دهه حضور در فوتبال آن هم در بالاترین رده منصورپورحیدری را به یکی از شاخصترین افراد در این رشته ورزشی تبدیل کرده است. کسی که امضایش پای بسیاری از اتفاقات و موفقیتهای تاریخ فوتبال ایران است. بعضی از این اتفاقات، اما بسیار پررنگتر بوده است که مرور آنها خالی از لطف نیست.
نسل طلایی استقلال را ساخت
منصور پورحیدری طلاییترین نسل فوتبال استقلال را ساخت. احمدرضا عابدزاده را به تیم اصفهان آورد، مجید نامجومطلق، شاهرخ و شاهین بیانی، رضا احدی، جواد زرینچه، مهدی فنونیزاده، صادق ورمزیار، عبدالصمد مرفاوی، عباس سرخاب، عبدالعلی چنگیز، جعفر مختاریفر، امیر قلعهنویی، رضا حسنزاده و محسن گروسی همگی از شاگردان پورحیدری در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بودند.
بیش از پنج دهه حضور در فوتبال آن هم در بالاترین رده منصورپورحیدری را به یکی از شاخصترین افراد در این رشته ورزشی تبدیل کرده است. کسی که امضایش پای بسیاری از اتفاقات و موفقیتهای تاریخ فوتبال ایران است. بعضی از این اتفاقات، اما بسیار پررنگتر بوده است که مرور آنها خالی از لطف نیست.
نسل طلایی استقلال را ساخت
منصور پورحیدری طلاییترین نسل فوتبال استقلال را ساخت. احمدرضا عابدزاده را به تیم اصفهان آورد، مجید نامجومطلق، شاهرخ و شاهین بیانی، رضا احدی، جواد زرینچه، مهدی فنونیزاده، صادق ورمزیار، عبدالصمد مرفاوی، عباس سرخاب، عبدالعلی چنگیز، جعفر مختاریفر، امیر قلعهنویی، رضا حسنزاده و محسن گروسی همگی از شاگردان پورحیدری در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بودند.تیمی که منصورخان با آنها در فوتبال ایران آقایی میکرد و آسیا را فتح کرد و دو بار به فینال جام باشگاهها رسید. شاگردانی که علی پروین با آنها در بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن قهرمان شد.
حسرت آخرین قهرمانی
تعصب و علاقه منصور پورحیدری به استقلال تمامی نداشت. در اواسط لیگ چهاردهم که پزشکان به او توصیه اکید کرده بودند نباید در محیط سرد باشد، باز او خودش را به زمین شماره دو آزادی یا کمپ ناصر حجازی میرساند تا از داخل ماشین یا رختکن، کنار تیم محبوبش باشد. در پایان فصل باوجود بیماری به خرمشهر رفت تا در فینال جام حذفی تیم را تنها نگذارد. وقتی از او سوال شد پیشبینیاش از فینال استقلال و ذوبآهن چیست، با لحنی امیدوار و مهربان گفت امیدوارم اگر بازی به پنالتی هم کشید استقلال برنده شود. هرچند او به آرزویش نرسید و نتوانست آخرین قهرمانی را با آبی محبوبش جشن بگیرد.
حسرت تکرار قهرمانی در آسیا
او حسرتهایی هم از زمان جوانی داشت. پورحیدری کمی هم بدشانس بود. او میتوانست در سال ۱۹۹۱ یک بار دیگر با استقلال قهرمانی آسیا را تجربه کند اما این تیم در فینال از الهلال عربستان شکست خورد تا رکورد تاریخی دو قهرمانی پیاپی در جام باشگاههای آسیا برای او رقم نخورد. پورحیدری یک بار هم با استقلال به مقام سومی آسیا رسید. این اتفاق در فروردین سال ۸۱ شمسی رخ داد و بازی معروف استقلال و آنیانگ و باتلاق ورزشگاه آزادی برای هواداران فوتبال یادآور آن دوره است، اتفاقی که هرچند استقلال را از یک قهرمانی دیگر در آسیا دور نگه داشت و این تیم بهعنوان سومی قناعت کرد، اما حداقل سبب این شد که چمن ورزشگاه آزادی یک بار بهصورت اساسی ترمیم شود.
وقتی امیر جواب منصورخان را داد
دو فصل بود که استقلال با امیر قلعهنویی خوب نتیجه نمیگرفت، منصورخان در یک مصاحبه ضعف تیم را درون دروازه تشخیص داد و گفت کاش مهدی رحمتی جدا نمیشد.این جمله منصورخان باعث شد تا امیر قلعهنویی بگوید پورحیدری مدیرفنی نیست و نباید حرف فنی بزند. وقتی منصورخان دید شاگرد بامرامش حرمت شاگرد و استادی را حفظ نمیکند گفت کاش از اول در مورد امیر حرف نمیزدم. با ادامه دادن این حرفها استقلال به حاشیه میرود، در این ماجرا هم او به نفع استقلال کنار کشید. هر چند از شاگردش که از کنار دست خودش ژنرال شده بود دلگیر به نظر میرسید.
مرد همهکاره آبیها
منصور پورحیدری از یک جهت برای استقلالیها بینظیر و تکرارنشدنی است. او در تمام عنوانها و سمتها در تیم فعالیت کرده است. هوادار بود، بازیکن این تیم شد و سپس بهعنوان کمک مربی کار کرد. در سال ۵۸ مدیر و همهکاره استقلال شد. بعد سرمربیگری تیم را برعهده گرفت. عضویت هیاتمدیره، کمیته نقلوانتقالات و مدیر فنی و سرپرست، دیگر پستهای منصورخان در استقلال بود.
امضای پورحیدری پای اولین قهرمانی استقلال
استقلال اولین قهرمانیاش را با سرمربیگری منصور پورحیدری کسب کرد. آبیپوشان در سال ۶۲ قهرمان جام باشگاههای تهران شدند. آخرین قهرمانی استقلال با منصورخان هم به سال ۱۳۷۹ برمیگردد که قهرمان آخرین دوره لیگ آزادگان شدند. در این ۱۲ سال استقلال جامهای فراوانی با منصورخان به ویترین افتخاراتش اضافه کرد.
هاشمینسب را مهاجم کرد
منصور پورحیدری علاوهبر اینکه اولین مربی ایرانی است که از سیستم ۲-۳-۵ استفاده کرد و تا سال های سال روش او در فوتبال ایران مورد استفاده قرار گرفت و موفق بود، یک حرکت ابتکاری دیگر هم انجام داد که از آن زمان تا الان مربیان ایرانی در شرایط بحرانی از آن کمک میگیرند. در داربی سال ۸۹ منصورخان از مهدی هاشمینسب مدافع سرشناس تیمش که از اردوگاه رقیب خریداری شده بود در نوک خط حمله استفاده کرد تا پرسپولیسیها حسابی غافلگیر شوند! یاغی فوتبال ایران که برای تسویهحساب با علی پروین تشنه گلزنی بود، سرانجام موفق شد دروازه احمدرضا عابدزاده را باز کند و استقلال را دو بر یک پیش بیندازد. این حرکت پورحیدری یعنی فرستادن مدافع سرزن به خط حمله، توسط بسیاری از مربیان از جمله امیر قلعهنویی تقلید شد.
تنها جدال لفظی منصورخان با کیروش بود
منصور پورحیدری در تمام سالهای فوتبالش فقط با یک نفر جدال لفظی، آن هم در سطح بسیار خفیف پیدا کرد.وقتی منصورخان از تعطیلی مداوم لیگ و عملکرد تیمملی انتقاد مودبانه، منطقی و فنی کرد، این موضوع با واکنش تندی از سوی کیروش همراه شد. رفتار تند مرد پرتغالی آنقدر مرد جنتلمن فوتبال ایران را ناراحت کرد که تصمیم گرفت دیگر در مورد کیروش و تیمملی تحت هدایت او صحبت نکند. کیروش تنها مرد فوتبالی بود که منصورخان را وادار به پاسخگویی و وارد شدن به یک جدال لفظی کرد.
تیم ملی را رها کرد
دوران پورحیدری در تیم ملی چندان ادامهدار نبود و او در یک اقدام غافلگیرکننده برای کمک به استقلال از تیم ملی کنارهگیری کرد. در آن دوره سوکوموروخوف سرمربی روستبار استقلال نتایج بدی را با این تیم میگرفت و بعد از دعوت علی فتحاللهزاده از پورحیدری، او عطای تیم ملی را به لقایش بخشید و به استقلال برگشت. شاید اگر او در تیم ملی میماند، این تیم میتوانست در جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان به قهرمانی دست پیدا کند و این حسرت تاریخی برای فوتبال ایران باقی ماند. کنارهگیری پورحیدری از تیم ملی اوج علاقه او به استقلال را نشان میدهد.
آن روز به منصورخان خیانت کردند؟!
دومین شائبه و شایعه خیانت به منصور پورحیدری مربوط به حدود ۱۵ سال قبل است. در اولین دوره لیگ برتر که استقلال منصورخان برای قهرمان شدن فقط یک امتیاز از میدان انزلی میخواست. اما یک اتفاق عجیب در بازی آخر جام را از دست استقلال درآورد و به پرسپولیس و علی پروین داد. استقلال یک بر صفر به ملوان باخت و آن طرف هم پرسپولیس یک بر صفر فجرسپاسی را برد تا در روز آخر اولین دوره لیگ برتر جای تیم اول و دوم عوض شود. در آن بازی استقلالیها خیلی از موقعیتهای گلزنی را از دست دادند و تیم همیشگی نبودند. منصورخان هیچوقت در مورد آن بازی صحبت نکرد و نگفت که واقعا آیا خیانتی به او شده بود یا نه، البته علی پورحیدری پسر منصورخان چند روز پیش به یک روزنامه ورزشی گفته بود در آن بازی به پدرش خیانت کردند.
روزی که سکوها شعار حیا کن و رها کن سر دادند!
پورحیدری هیچوقت لیدر و بوقچی نداشت و اهل پول خرج کردن برای کسب محبوبیت و گرفتن لقب و عنوان از سکوها نبود. برای همین در خیلی جاها به پرافتخارترین مربی ایران ظلم شد. پورحیدری در سال ۷۹ یعنی آخرین دوره لیگ آزادگان توانست مقتدرانه استقلال را قهرمان کند و آبیها را پس از چند سال ناکامی، بالاتر از پرسپولیس قرار دهد. پس از این موفقیت یعنی قهرمانی همچنین بردن داربی بعد از پنج سال، او اولین دوره لیگ برتر را با استقلال شروع کرد. سالی که برای پورحیدری با باخت تمام شد، در همان هفتههای نخستین عجیب و غریب بود. استقلال منصورخان در همان هفتههای اول وقتی که یک گل از پاس تهران عقب افتاد، در کمال تعجب سکوها با تحریک لیدرها شروع به سر دادن شعار حیاکن، رهاکن برای موفقترین سرمربی تیمشان کردند. دست آخر هم با شکست بحثبرانگیز برابر ملوان و از دست رفتن قهرمانی امیر قلعهنویی بهطور موقت سرمربی استقلال شد و جامحذفی را کسب کرد.
پرویز به توصیهاش گوش نکرد و باخت
پرویز مظلومی مربیگری را کنار دست منصور پورحیدری شروع کرد و بعدها مستقل شد، و به دنبال کسب استقلال و خارج کردن نامش از زیر سایه منصورخان بود.حسن روشن تعریف میکند که در داربی معروف سه بر دو که ایمون زاید هتتریک کرد، پورحیدری بعد از آمدن مهدی مهدویکیا به پرویز میگوید مهدی امیرآبادی را به زمین بفرستد تا با این بازیکن یارگیری کند، اما مظلومی به توصیه استاد گوش نمیدهد تا تمام دستاوردهایش در داربی یکجا بر باد برود. منصورخان در دوران بازنشستگی از سرمربیگری، از سوی بسیاری از شاگردانش مورد کملطفی قرار گرفت.
هرچه گل خوردید برای من
در یکی از معدود فیلمهای به جا مانده از دوران مربیگری منصور پورحیدری در دهه ۶۰ او با تواضع تمام از شاگردانش میخواهد بازی هجومی انجام دهند و به آنها میگوید نگران گل خوردن نباشید، اگر گل زدید، نوشجانتان و هرچه گل خوردید برای من است. او در رختکن و تمرینات یک مربی جنتلمن و حرفهای بود که شاگردانش حتی یک کلمه زشت یا بیادبی از او سراغ ندارند، حتی در سختترین لحظات که به شدت تحت فشار بود.
ارسال نظر