قسمت سیو یکم
شبهجزیره اسرارآمیز - ۲۵ شهریور ۹۵
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
او همچنان «پدر معنوی» کشور در جامعهای بود که برای یافتن مسیر عادت داشت به بالا نگاه کند. مرگ کیم در زمانی رخ داد که مشکلات بزرگ برای کرهشمالی در شرف آغازیدن بود و تاثیرات اتمام یارانههای شوروی و حوادث آب و هوایی همراه با اقتصاد ناکارآمد سازماندهی شده برای ایجاد رکود اقتصادی، کمبود غذا و قحطی در حال رخ نمودن بود. این تحولات همچنین در آستانه امضای «چارچوب مورد توافق» و مهم ۱۹۹۴ رخ داد که مشخصکننده اولین بده بستان عمده دیپلماتیک میان ایالاتمتحده و کرهشمالی از زمان آتش بس سال ۱۹۵۳ به بعد بود. یک سال پس از مرگ «رهبر بزرگ»، پیونگ یانگ مجبور شد از سازمانهای بینالمللی بخواهد که کمکهای انسان دوستانه ارائه دهند.در ابتدا پس از مرگ کیم ایل سونگ، فرزندش کیم جونگ ایل از انظار عمومی ناپدید شد، ظاهرا پس از مراسم احساسی دفن پدرش، پریشان خاطر بوده و دوره عزاداری سنتی کنفوسیوسی را به اجرا در میآورد (کل کشور یک دوره سه ساله ملی و رسمی عزاداری را براساس سنتهای کنفوسیوسی اجرا میکرد).
با این حال، بهطور کلی اعتقاد بر این است که کیم به سادگی از زمان برای تحکیم تیم رهبری جدید خود استفاده میکرد.کیم جونگ ایل دوباره در انظار ظاهر شد و اعلام کرد که فقط عنوان «دبیر کل حزب» را میپذیرد و عنوان رئیسجمهور را برای همیشه مختص پدر فقیدش دانست. این تضمین میکرد که کیش شخصیت کیم ایل سونگ بهعنوان پدر پایه گذار و نیروی هدایتگر ملت حفظ خواهد شد. کیم همچنین رئیس کمیسیون دفاع ملی شد؛ گروهی متشکل از ۱۰ نفر که شامل روسای نیروهای هوایی، دریایی و زمینی است. با این وجود، شایعات میگفت سلسلهمراتب ارتش، بهطور اخص، حامی کیم جونگ ایل برای رسیدن به قدرت نبود (او در آن زمان جوانترین عضو پولیتبوروی حزب کارگران با حداقل ۱۳ سال سن بود، در حالی که اعضای دیگر در دهه هفتاد یا هشتاد عمر خود بودند) و تصور میکردند که او رهبری بیاراده و مردد در زمانهای است که تا حد زیادی آینده کرهشمالی را تعیین خواهد کرد. گفته شده که کیم اتحادی با سلسلهمراتب نظامی تشکیل داد که تاکیدی دوباره بود بر ارزشهای رزمی و نظامی. این نظر بالاترین مقامی است- «هوانگ جانگ یوپ»- که از کرهشمالی گریخته است.
او معتقد بود که نظریه جوچهای که وی تا حد زیادی به توسعهاش کمک کرده بود با ظهور فلسفه «پرچم قرمز » کیم جونگ ایل تضعیف شده؛ فلسفهای که تعهد انقلابی و ارزشهای نظامی را برجسته ساخته و بهعنوان تحقق نظری آشتی میان کیم جونگ ایل و رهبری نظامی تلقی میشد. علاوهبر این، کیم آشکارا از تعداد زیادی از پایگاههای نظامی دیدار کرد که گفته میشود ۴۵ درصد از تمام دیدارهای سرزده او را تشکیل میدهد، از ارتش خلق کره خواست تا به هوش باشد، و منظما از پایگاههای ارتش دیدار میکرد و به دیدار سربازان میرفت و این تلاشی بود برای آماده نگه داشتن ارتش. علاوهبر این، او حامیان خود را به سوی مواضع مهم رهبری گروههای اجتماعی هدایت کرد، از جمله ۴ میلیون اتحادیه جوانان قوی سوسیالیست و ۸۰ هزار جنبش «سه تیم انقلابی» که دانشآموزان را به روستاها میفرستاد. گزارشهای تایید نشدهای وجود داشت که او چندین عضو غیرنظامی دفتر سیاسی(پولیتبورو) را که گمان میرفت مخالف نقش روز افزون ارتش باشند پاکسازی و اعدام کرد. بسیاری در کرهشمالی مایل بودند تردیدهای خود درباره کیم را به منظور اطمینان از جانشینی آرام در طی امضای چارچوب توافق با ایالاتمتحده آمریکا کنار بگذارند.
«انتظار هیچ تغییری از من نداشته باشید»
عبارت محبوب کرهای «پدر ببر، پسر سگ» عبارتی است که باعث و بانی سر زبان افتادن آن، ناظران پیونگ یانگ، فراریان و احتمالا ناراضیان کرهشمالی هستند. زمانی که کیم ایل سونگ زنده بود، کیم جونگ ایل در جایگاه تاثیرگذار «مرکز حزب» قرار داشت تا ترتیب بسیاری از ملاقاتها را داده یا قرار این ملاقاتها را با مقامهای ارشد در میان بگذارد و به همین ترتیب توانسته بود ائتلافها را تقویت کند، در حالی که مادر ناتنی خود را دور زده و مانع ارتقای برادر ناتنی، دایی ناتنی و ژنرالها میشد.کیم جونگ ایل به ندرت سفر میکرد و این سفرها هم معمولا به روسیه و چین بود؛ گمان بر این است که او چند کلام روسی و چند جمله انگلیسی صحبت میکرد. چیزهای اندکی از زندگی او قابلشناسایی و راستیآزمایی است، هرچند او احتمالا زندگی راحت و اشرافیای در بیشتر عمر خود داشت. با این حال، شایعات مختلفی در مورد شیوه زندگی و عادات او مطرح شده که باعث ایجاد تصویری عجیب از او شده است. این تصاویر شامل گزارش مجموعهای بالغ بر ۲۰ هزار ویدئو است (که در محمولههای دیپلماتیک به پیونگ یانگ فرستاده شده) که بر اساس این مجموعه، او ظاهرا شیفته رمبو، جیمز باند، فیلمهای ترسناک و فیلمهای اکشن هنگ کنگی بوده است و آشکارا شیفته موتور سیکلتهای هارلی دیویدسون است؛ نشانههایی هست از اینکه او روزگاری بزرگترین خریدار خصوصی «کنیاک هنسی پارادایز » در جهان بود و سالانه ۶۵۰ هزار تا ۷۲۰ هزار دلار برای خرید آن خرج میکرد؛ تمایل به کار تا دیر وقت داشت و فاکسهای مختلف را به وزارتخانههای مربوطه میفرستاد و بیشتر از ۴ ساعت در شبانهروز نمیخوابید.
ارسال نظر