پایان دوئل
کتاب پایان دوئل اثر خورخه لوییس بورخس و ترجمه علی معصومی است که توسط انتشارات بوتیمار راهی بازار کتاب شده و ژانر این کتاب داستان کوتاه ۱۱۲ صفحهای اجتماعی است. خورخه لوئیس بورخس، شاعر و نویسنده آرژانتینی، در ۲۴ آگوست ۱۸۹۹ میلادی، در بوئنوس آیرس در خانوادهای اهل ادبیات متولد شد. برخی وی را از برجستهترین نویسندگان ادبیات آمریکای لاتین میدانند.
بورخس تمایل زیادی به نوشتن رمان نداشت و بیش از همه برای داستانهای کوتاهش به چهرهای مطرح در ادبیات جهان تبدیل شد؛ نویسندهای که بارها کاندیدای دریافت جایزه ادبی نوبل هم شد، اما هیچگاه نتوانست به این افتخار دست پیدا کند.
کتاب پایان دوئل اثر خورخه لوییس بورخس و ترجمه علی معصومی است که توسط انتشارات بوتیمار راهی بازار کتاب شده و ژانر این کتاب داستان کوتاه ۱۱۲ صفحهای اجتماعی است. خورخه لوئیس بورخس، شاعر و نویسنده آرژانتینی، در ۲۴ آگوست ۱۸۹۹ میلادی، در بوئنوس آیرس در خانوادهای اهل ادبیات متولد شد. برخی وی را از برجستهترین نویسندگان ادبیات آمریکای لاتین میدانند.
بورخس تمایل زیادی به نوشتن رمان نداشت و بیش از همه برای داستانهای کوتاهش به چهرهای مطرح در ادبیات جهان تبدیل شد؛ نویسندهای که بارها کاندیدای دریافت جایزه ادبی نوبل هم شد، اما هیچگاه نتوانست به این افتخار دست پیدا کند. پایان دوئل مجموعهای از داستانها و فراداستانهای بورخس است که در عین حال که مستقلاند اما مضامین آنها به هم پیوسته است. وی این داستانها را بعد از بازگشت از اسپانیا به آرژانتین نوشته و عمده آثارش در این زمان حول وضعیت بوئنوس آیرس میچرخد. او به بخشی از تاریخ اجتماعی این کشور و به ویژه لایههای پایین اجتماع میپردازد و در داستانهای کوتاهش تصاویر مقطعی ارائه میدهد که با کنار هم قرار دادن آنها میتوان به دیدی کلی دست یافت. در بخشی از این کتاب میخوانیم: به زودی خبر در اردوگاه پخش شد. نولان مصمم شده بود که جریان را با مسابقه به پایان برساند، ولی زندانیها نمایندهای فرستادند که به او بگویند که آنها نیز میخواهند تماشاچی باشند و روی نتیجه شرطبندی کنند. نولان که مرد فهمیدهای بود خود را قانع کرد که درخواست آنها را بپذیرد. با بهترین چیزهایی که داشتند، پول، لوازم اسبسواری، نیزه، شمشیر و اسب شرطبندی کردند. این وسایل در فرصت مناسب به دست بیوهها و خویشان نزدیکشان میرسید. گرما غیرعادی بود، به طوری که هیچکس از خواب بعد از ظهرش دست نکشید. همهچیز تا ساعت چهار به تعویق افتاد. نولان به شیوه مرسوم آمریکای جنوبی آنان را یک ساعت دیگر منتظر گذاشت. احتمالا درباره عملیات با افسرانش صحبت میکرد، دستیارش با کتری ماته داخل و خارج میشد.
ارسال نظر