علت اختلافات دوحه و ریاض چیست؟
«سولوی» قطر
کشورهای عربی حوزه خلیجفارس در چنگال بحران بیسابقهای قرار دارند. در ساعات اولیه روز دوشنبه هفته گذشته عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر با انتشار بیانیهای هماهنگ جدایی دیپلماتیک خود از کشور کوچک اما ثروتمند قطر را اعلام کردند. آنها ارتباطات هوایی، زمینی و دریایی با این کشور را قطع کرده و به مقامات قطری حاضر در کشورهایشان دستور خروج دادند.
به نوشته واشنگتنپست، قطر با ۳۱۳ هزار نفر جمعیت بومی (و کمتر از ۲ میلیون نفر غیربومی) بهدلیل داشتن منابع غنی نفت و گاز نقش مهمی در صحنه جهانی داشته است.
کشورهای عربی حوزه خلیجفارس در چنگال بحران بیسابقهای قرار دارند. در ساعات اولیه روز دوشنبه هفته گذشته عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر با انتشار بیانیهای هماهنگ جدایی دیپلماتیک خود از کشور کوچک اما ثروتمند قطر را اعلام کردند. آنها ارتباطات هوایی، زمینی و دریایی با این کشور را قطع کرده و به مقامات قطری حاضر در کشورهایشان دستور خروج دادند.
به نوشته واشنگتنپست، قطر با ۳۱۳ هزار نفر جمعیت بومی (و کمتر از ۲ میلیون نفر غیربومی) بهدلیل داشتن منابع غنی نفت و گاز نقش مهمی در صحنه جهانی داشته است. روز دوشنبه که هیچیک از طرفین حاضر به تغییر مواضع نشدند، قیمت نفت تکان خورد. بنا به گزارشها، بهدلیل وحشت از مسدود شدن تنها مرز قطر از سوی عربستان، ساکنان نگران دوحه به سوپرمارکتها هجوم برده و قفسهها را خالی کردند. این اقدام بازتابی از سرخوردگی درازمدت در روابط با قطر است که سعودیها و اماراتیها آن را به حمایت از گروههای تروریستی و داشتن رابطه صمیمی با ایران متهم میکنند. روابط و امور کشورهای خلیجفارس بسیار پیچیده و نامطمئن شده است و مسائل مهم زیادی درخطر است. مثلا یکی از پایگاههای فرماندهی مرکزی آمریکا در قطر قرار دارد.
دلایل درگیری
سالها است که مقامات ریاض و ابوظبی از سیاست خارجه سرکشانه قطر ناراضی هستند. برخلاف مثلا بحرین که عمدتا در مسیر دلخواه سعودیها حرکت میکند، قطر از دیگر اعضای «شورای همکاری خلیجفارس» (گروهی متشکل از شش پادشاهی عرب) فاصله گرفت و خزانه و ثروت عظیم خود را در راه افزایش نفوذ خود در دیگر کشورها و مناطق دوردست سرمایهگذاری کرد. برای مثال پس از تحولات سیاسی بهار عربی، قطر خود را با احزاب سیاسی اسلامی مانند «اخوانالمسلمین» در مصر همراستا کرد و باور داشت پشتیبانی از جنبشهای مورد حمایت مردم کار درستی است. شبکه دولتی «الجزیره» قطر نیز برای اهداف این گروهها تبلیغ و از دموکراسی حمایت میکرد و با منطقهای تحت حمایت خودکامههای سکولار یا اعضای خانواده سلطنتی مخالف بود که این نوع تبلیغات خشم همسایگانش را برانگیخت. همچنین، قطر یکی از فعالترین حامیان گروههای مبارز در سوریه و لیبی بود.
اکنون دشمنان قطر ادعا میکنند این کشور نتوانسته حمایت خود از برخی گروههای شبهنظامی اسلامگرا را کنترل کند؛ از جمله حماس و سازمان اصلی مرتبط با القاعده در سوریه. قطر به حمایت از حوثیهای یمن نیز متهم شد. این ادعا بسیار عجیب است زیرا تا همین دیروز قطر بخشی از ائتلاف عربستان بود که با حوثیها مبارزه میکرد. «حسن حسن» کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: «کشورهای منطقه را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: گروهی که میخواهد منافع خارجی خود را با حمایت از اسلامگرایان پیش ببرد و گروهی دیگر که سیاست خارجی خود را با ایجاد گروههای اسلامگرا هدایت میکند.» حسن معتقد است که قطر در گروه اول و سعودیها و اماراتیها در دسته دوم قرار دارند. وزارت امور خارجه قطر طی بیانیهای این اقدام را «غیرقابلتوجیه» خواند و گفت قطع روابط درواقع لطمه به اقتدار و حاکمیت کشور است و این تصمیم تنها «براساس ادعاها و اتهامات بیپایه و اساس» گرفته شده است.
عربستان سعودی و امارات، از گروههای شورشی مختلفی در خاورمیانه حمایت میکنند. اما هر دو کشور در مناطقی مانند مصر با اسلام سیاسی مخالفت کرده و از رئیسجمهور فعلی عبدالفتاح السیسی حمایت کردند. السیسی در سال ۲۰۱۴ پس از کودتایی خونین به قدرت رسید. دولت جنگزده یمن (که تقریبا بهطور کامل توسط ریاض هدایت میشود) و رهبر تحت حمایت امارات در شرق لیبی (که رئیسجمهورشان مشتری ثابت عربستان سعودی است)، همگی روابط خود را با قطر قطع کردند. در این میان، امارات تاکید ویژهای بر نقش مستمر قطر در حمایت از شورشیان اسلامگرا در لیبی و دیگر کشورها کرده است و به نظر میرسد برای به انزوا کشاندن قطر تلاش زیادی میکند.
چرا حالا؟
چندین نظریه وجود دارد که توضیح میدهند چرا شرایط تا این حد وخیم شد. دو مورد هک و برملا شدن اطلاعات بر دشمنیها دامن زد. مورد اول در سایت رسمی مقامات قطر رخ داد که در آن امیر قطر نظراتی در حمایت از ایران و حزبالله بیان کرده بود. حتی با اینکه قطریها این نظرات را تکذیب و آنها را ساختهوپرداخته هکرها اعلام کردند، اما در شبکههای اماراتی و سعودی بهعنوان اخبار حقیقی منتشر شدند. در همین حال، ایمیلهای فاش شده از نماینده امارات در واشنگتن، تمایل دیرینه امارات برای مقابله با نفوذ قطر را نشان میداد. برخی کارشناسان معتقدند محمد بنزاید ولیعهد بانفوذ ابوظبی، محمد بنسلمان جانشین ولیعهد عربستان سعودی را شریکی مشتاق و مناسب برای خود یافته است که در سالهای اخیر افسار سیاست خارجه کشور را در دست گرفته و در منطقه یک ائتلاف ضدایران ایجاد کرده است.
در گزارشی فایننشالتایمز مدعی شد که ظاهرا مقامات قطری برای آزادی یکی از احزاب قطر در جنوب عراق، نزدیک به یک میلیارد دلار باج پرداخت کردهاند که گفته میشود این بودجه عمده برای حمایت از شبهنظامیان شیعه بوده است. یکی دیگر از دلایل اصلی، دونالد ترامپ بود که با سفر دوستانه خود به ریاض و در آغوش کشیدن برنامههای عربستان در خاورمیانه، به مقامات این کشور جرات و جسارت داد. «اندرو بوون» استاد موسسه اینترپرایزر آمریکا گفت: «سعودیها و اماراتیها سفر ترامپ را فرصت مناسبی برای به زانو درآوردن قطر دانستند.» به گفته یکی از خبرنگاران معروف امارات، مقامات ابوظبی میخواهند امتیازات زیادی از دوحه بگیرند؛ از جمله تضعیف رسانههای قطر در خارج از کشور و وادار کردن آن برای جدایی از سیاست خارجه مستقل و تکرو.
چه چیزهایی درخطر است؟
پیشبینی رخدادهای بعدی دشوار است. دو کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس که وسط این کشمکش گرفتار شدهاند (عمان و کویت)، ممکن است از نفوذ اندک خود برای مصالحه استفاده کنند. آمریکا نیز میتواند چنین کاری بکند، اما دولت ترامپ اظهارنظر معناداری دراینباره نکرد. اما احتمالا مجبور است برای برقراری آرامش تلاش کند، زیرا پایگاه هوایی «العدید» در خاک قطر است. علاوه بر این، قطر دارای ذخایر مالی قابلتوجهی است که حمایت سیاسی دولت ترکیه را جلب کرده و برای کشورهایی مانند روسیه و چین یک شریک کلیدی است. سعودیها و اماراتیها خواهند فهمید که منزوی کردن قطر چندان آسان نخواهد بود.
«تئودور کاراسیک» تحلیلگر ارشد مسائل خلیجفارس گفت: «فکر میکنند میتوانند قطر را خفه کرده و او را وادار به تسلیم کنند. اما احتمال دارد نتیجه کاملا معکوسی داشته باشد. اولین مورد این است که قطر بهدنبال همکاریهای امنیتی جدید با ترکیه خواهد رفت. همچنین ممکن است به ایران روی آورد.» بوون گفت: «ممکن است دو طرف درباره مواضع یکدیگر قضاوت درستی نکنند و این کار درگیریهای میان آنها را عمیقتر و طولانیتر کند.» این کشمکش پیچیدگی گروههای مختلف در خاورمیانه را نمایان میکند و مفسران آمریکایی دیگر نمیتوانند آن را اختلاف میان بلوک سنی عربستان سعودی و ایران شیعه جلوه دهند. حسن دراینباره نوشت: «تنش میان قطر و کشورهای همسایه نشان میدهد خطوط قدیمی ژئوپلیتیک دیگر در تفسیر مسائل خاورمیانه کارآیی ندارند.» حال باید دید که ترامپ که در جشنهای مجلل ریاض پایکوبی میکرد، در برابر این چالش چه موضعی میگیرد. کاخ سفید تاکید کرده بود رئیسجمهور به شکل بیسابقهای مسلمانان تمام جهان را متحد کرده است. رویدادهای این هفته نشان میدهد این ادعا تا چه اندازه غلط و مضحک است.
ارسال نظر