مدیر سازمان درآمدهای عمومی شهرداری در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد:
بهای خدمات شهروندی؛ پایدارترین منبع درآمدی
دنیای اقتصاد، مهرداد امیر کلالی- سازمان درآمدهای عمومی شهرداری مشهد سازمانی است که وظایف مختلفی از قبیل برنامهریزی و اقدام به منظور وصول تعرفه مصوب درآمدها و عوارض شهرداری، برنامهریزی به منظور مطالعه و پیشنهاد منابع جدید و بازنگری منابع درآمد، صدور دستورالعمل به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت مودیان تعرفههای مصوب عوارض و هماهنگی لازم برای یکسان سازی رویه های وصول عوارض و درآمدها در شهرداری را برعهده دارد. با محمد آذری، مدیر این سازمان به گفتوگو نشستیم. از جمله سوابق مدیریتی، اجرایی و علمی، آقای آذری می توان به مدیر امور مالی شهرداری مشهد، مدیر امور مالی وذیحساب سازمان جهاد کشاورزی خراسان،معاون اداری مالی جهاد کشاورزی استان خراسان، مسئول مالی و طرح و برنامه دفتر جهادسازندگی در کشور سودان، عضو جامعه حسابداران رسمی کشور و عضو انجمن حسابداران خبره ایران اشاره کرد.
دنیای اقتصاد، مهرداد امیر کلالی- سازمان درآمدهای عمومی شهرداری مشهد سازمانی است که وظایف مختلفی از قبیل برنامهریزی و اقدام به منظور وصول تعرفه مصوب درآمدها و عوارض شهرداری، برنامهریزی به منظور مطالعه و پیشنهاد منابع جدید و بازنگری منابع درآمد، صدور دستورالعمل به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت مودیان تعرفههای مصوب عوارض و هماهنگی لازم برای یکسان سازی رویه های وصول عوارض و درآمدها در شهرداری را برعهده دارد. با محمد آذری، مدیر این سازمان به گفتوگو نشستیم. از جمله سوابق مدیریتی، اجرایی و علمی، آقای آذری می توان به مدیر امور مالی شهرداری مشهد، مدیر امور مالی وذیحساب سازمان جهاد کشاورزی خراسان،معاون اداری مالی جهاد کشاورزی استان خراسان، مسئول مالی و طرح و برنامه دفتر جهادسازندگی در کشور سودان، عضو جامعه حسابداران رسمی کشور و عضو انجمن حسابداران خبره ایران اشاره کرد. با او پیرامون درآمدهای شهرداری و اخذ عوارض مختلف از شهروندان مشهدی صحبت کردیم.
وی در صحبتهایش به درآمد پایدار اشاره دارد و اینکه هنوز برای کسب این درآمد راهی طولانی در پیش است چون درآمدهای یایدارشهرداری نسبت به هزینه های جاری شهری فاصله زیادی دارد. از وضعیت پرداخت عوارض و بهای خدمات اصناف مشهد میگوید که بهای خدمات را پرداخت نمیکنند و معتقد است که باید در زمینه اطلاع رسانی و آموزش های لازم به منظور پرداخت عوارض و بهای خدمات شهروندی اقدامات لازم صورت گیرد که مردم با آگاهی بیشتری عوارض وبهای خدمات شهروندی را پرداخت نمایند.
راهکارهایی که هماکنون شهرداری برای کسب درآمد پایدار دنبال میکند، چیست؟
شهرداری در دو حوزه کلی فعالیت میکند، یک بخش آن مربوط به اداره و نگهداری شهر است که اصطلاحا به آن فعالیتهای جاری میگوییم، به این معنا که این فعالیتها بهصورت روزمره انجام میپذیرد و هر نوع کوتاهی در این وظیفه، خسارات جبرانناپذیری به شهر وارد میکند. این نکته را عرض کنم که شهرداری و شهروند در مقابل هم نیستند؛ بلکه در کنار یکدیگر هستند و شهرداری وظیفه دارد شهر را برای رفاه حداکثری مردم آماده کند.
وقتی صحبت از نگهداری شهر میشود وظایفی از قبیل رفتوروب و نظافت شهر، جمعآوری زباله، نگهداری پارکها و فضای سبز و مسائل ترافیکی و ساماندهی مشاغل و خدمات آتشنشانی مطرح میشود. تصور کنید یک روز بهدلیل عدم تامین مالی، شهرداری نتواند زبالههای شهر را جمع کند، ببینید چه اتفاقی میافتد. بخش دوم فعالیتهای شهرداری با عنوان زیرساختهای شهرداری در حوزه عمران شهر شکل میگیرد.
پروژههایی از قبیل قطارشهری، بزرگراهها و تقاطعهای غیرهمسطح، ایجاد پارکها و پلها که جنبه زیرساختی دارد. میدانید که از دهه شصت به بعد شهرداریها خودگردان شدند، به این معنا که در ازای خدماتی که ارائه میدهند، وجوه آن را از مردم میگیرند. در کنار این موضوع سال به سال، کمکهای دولتی هم کاهش یافت. شهرداریها برای اداره و نگهداری شهر، باید منابع درآمدی داشته باشند.
من با این تعریف وارد میشوم که باید میان هزینههای نگهداری شهر و هزینهای که برای زیرساختها انجام میگیرد، تفاوت قائل شویم. این را به منابعی که میخواهیم استحصال کنیم، ارتباط میدهم. قاعدتا ما منابع سرمایهای را که استحصال میکنیم نباید خرج هزینههای جاری شهر کنیم. منابع سرمایهای قاعدتا باید خرج زیرساختهای شهری شود. اینجا این موضوع را به درآمدهای پایدار ارتباط میدهم.
دربحث درآمد پایدار همانطورکه از عنوانش مشخص است باید حداقل به نقطهای برسیم که درآمدهای پایدار شهری، تکافوی هزینه اداره و نگهداری شهر را بدهد که اصطلاحا به آن نقطه سربهسر میگوییم. درآمد پایدار از نظر ما سه ویژگی دارد. اولین ویژگی این است که دارای ثبات و تداوم باشد. یعنی با نوساناتی که در اقتصاد کشور اتفاق میافتد، درآمد پایدار تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
ویژگی دیگر این است که باید مطلوب باشد، یعنی به سمتوسویی برویم که عدالت اجتماعی را ارتقاء دهیم. ویژگی سوم درآمد پایدار این است که باید منعطف باشد به این معنی که هزینههای نگهداری شهر ثابت نیست و سال به سال افزایش مییابد و بهتبع آن هزینهها افزایش پیدا میکند. سه دلیل عمده باعث افزایش این هزینهها میشود که عبارتنداز:
۱- شهر همواره در حال توسعه است و به میزانی که شهر توسعه پیدا میکند هزینههای نگهداری شهر هم افزایش مییابد. به عنوان مثال توس و قرقی به محدوده شهر اضافه میشود و شهرداری وظیفه دارد که در آن مناطق خدمات ارائه دهد.
2- پروژههای زیرساختی که به اتمام میرسد و بعد از آن بحث نگهداری این پروژهها را داریم.
۳- سال به سال نرخ خدمات عمومی از جمله دستمزدها و مواد اولیه افزایش مییابد؛ لذا درآمدهای پایدار باید به حدی برسد که هزینههای اداره و نگهداری شهر را پوشش دهد. در مجموع باید درآمدهای پایدار هزینههای جاری شهر را پوشش دهد. pic۱
در حال حاضر برای درآمد پایدار چه اقداماتی انجام دادهاید؟
در وضعیت موجود، ۲۵ درصد ترکیب درآمدهای شهرداری مشهد از محل درآمدهای غیرساختمانی که به نظر بنده درآمدهای پایدار هستند و ۷۵ درصد از درآمدهای ساختمانی تامین می شود. هرچند که بعضی از کارشناسان این تحلیل را دارند که بخشی از درآمدهای ناشی از صدور پروانه را هم جزء درآمد پایدار تلقی کنیم؛ چون همیشه تعدادی متقاضی صدور پروانه خواهند بود؛ اما به نظر من به لحاظ تفکیک هزینههای جاری از هزینههای سرمایهای این گونه درآمدها پایدار نیستند به این دلیل که این درآمد باید خرج زیرساختهای شهری شود و مثلا پولی که باید خرج زیرساخت ها شود صرف امور کارمندان شهرداری شود.
از این جهت با توجه به نظرات کارشناسی درآمدهای بخش ساختمان را مطلق درآمدهای پایدار نمیدانیم. شهرداری در سال جاری حدود 1000 میلیارد تومان برای اداره و نگهداری شهر مشهد نیاز دارد. آن 25 درصدی که عرض کردم از محل درآمدهای غیر ساختمانی تامین میشود در حالت خوشبینانه تا پایان سال به 300 میلیارد تومان میرسد که 70 درصد همین مبلغ از محل مالیات برارزشافزوده تامین میشود.
حال فاصله ۷۰۰ میلیارد تومانی را چگونه و از کجا باید تامینکنیم که به نقطه سربهسر درآمد پایدار برسیم؟ شاید برای بعضی شهروندان این موضوع مطرح شود که شهرداری در راستای مدیریت و کاهش هزینهها چه اقداماتی انجام میدهد و این را هم بنده رد نمیکنم و با فرض مدیریت کامل هزینه در نهایت شاید بتوانیم مبالغی صرفهجویی کنیم؛ ولی این فاصله بسیار زیاد است که تمام تلاش شهرداری کاهش این فاصله و تامین آن از محل درآمدهای پایدار است.
موضوع دیگر که در ماده 174 قانون پنجم توسعه کشور ذکر شده است، بهای خدمات شهروندی است. بهنظر من پایدارترین منبع درآمدی که میتواند انجام پذیرد بهای خدمات pic2
شهروندی است. به این معنا که برای یک شهروند، شهرداری چه خدماتی ارائه میدهد و آن شهروند چقدر از خدمات استفاده میکند و چقدر عارضه برای شهر ایجاد میکند که این بها باید توسط شهروند به میزان بهرهمندی پرداخت شود. در شهر مشهد صاحبان واحدهای مسکونی و غیرمسکونی( اداری، تجاری، بهداشتی و..) و اتومبیلها و زائران از خدمات شهرداری استفاده میکنند. بهای خدمات شهروندی یعنی اینکه هر کدام از این گروههای استفادهکننده، سهم مشخصی از این بها دارند.
باتوجه به نکاتی که عرض کردم، مشهد حدود سه میلیون جمعیت دارد که با احتساب زائران، روزانه جمعیت مشهد بالغ بر سه میلیون و دویست هزار نفر میشود. در سال جاری از آن هزار میلیارد تومان حدود 58 الی 60 میلیارد تومان را برای حضور زائر در شهر هزینه میکنیم. قاعدتا این هزینهها باید توسط صنوف و واحدهایی که حضور زائر برای آنها بیشترین درآمد را دارد، پرداخت گردد.
آیا این موضوع را با اتاق اصناف مشهد در میان گذاشتهاید؟
ما جلسات زیادی با دوستان اصناف داشتیم و در حال پیگیری هستیم. موضوع مالیات برارزشافزوده، که بعضا توسط صنوف مطرح میشود ارتباطی به صنوف نداشته و توسط مصرفکننده نهایی پرداخت میشود. قاعدتا اصناف محترم بهتر میدانند که هزینه رفتوروب و نگهداری فضای سبز پیرامون مجتمعهای تجاری و خدمترسانی آتشنشانی در حوادث، همگی جزء خدمات شهرداری است و باید بهای خدمات آن پرداخت شود.
همانطور که عرض کردم با اصناف نشستها و جلساتی داشتیم؛ اما این مسأله نیاز به این دارد که همه نهادهای حاکمیتی و دولتی و شهری به کمک یکدیگر بیایند و این موضوع حل شود و به این واقعیت برسیم که بهای خدمات شهرداری باید توسط استفادهکنندگان این خدمات پرداخت شود.
برای واحدهای مسکونی هم به همین صورت است؟
واحدهای غیرمسکونی اعم از واحدهای تجاری، اداری، آموزشی و بهداشتی که بالغ بر ۱۵۰ هزار واحد است، فقط دومیلیاردتومان پرداخت کردهاند، در صورتی که از آن هفتصد میلیارد تومان سهم بهای خدمات شهروندی واحدهای غیرمسکونی تجاری رقم قابل ملاحظهای است. واحدهای مسکونی به اندازه هزینه شارژ یک آپارتمان هم به شهرداری عوارض پرداخت نمیکنند. حدود ۶۳۰ هزار قبض در سال جاری برای واحدهای مسکونی صادر میکنیم.
بهطور میانگین در سال گذشته سهم هر واحد مسکونی سالانه 50 هزار تومان عوارض نوسازی بوده است که کل رقم حدود 30 میلیارد تومان در سال است. این مبلغ کفاف هزینههای 10 روز شهرداری را هم نمیدهد. وقتی شهرداری برای یک ساختمان پروانه صادر میکند، یک حق امتیاز است که شهروند به شهرداری پرداخت میکند و این درآمدها باید خرج زیرساختهای شهری شود. ما باید بین حق امتیاز با بهای خدمات تفاوت قائل شویم و شهروندان متقاعد شوند که بهای خدمات به صورت مستمر و جاری بوده که باید در ازای استفاده از خدمات شهرداری مشابه سایر خدمات عمومی مثل آب و برق پرداخت نمایند.
در مورد بانک و موسسات مالی، اعتباری این موضوعات چطور است؟
بانکها چندوقت پیش مصوبه عوارض را از طریق دیوان عدالت اداری ابطال کردند با این توجیه که فعالیت بانکها محلی نیست. ما هم گفتیم اگر بنا بر این استدلال باشد پس همه دستگاههای دولتی چون با یک وزارتخانه مرتبط هستند فعالیتشان محلی نیست. چرا عدهای دنبال این هستند که حقوق شهر را پرداخت نکنند؟در صورتی که تمام واحدها، سازمان ها، نهادها و ... که در شهر فعالیت دارند و از خدمات شهر استفاده مینمایند باید بهای خدمات را متناسب پرداخت نمایند.
در مورد عوارض خودرو به چه صورتی است؟
در مورد عوارض خودرو این نکته را عرض کنم که افزون بر صد میلیارد تومان بابت هزینههای مرتبط با استفاده خودروها از امکانات شهری سالیانه در سطح مشهد هزینه میشود.این هزینهها شامل روکش آسفالت، تعمیر و مرمت آسفالت، خطکشی و نصب علائم و تجهیزات ترافیکی است. افزون بر این 800هزار خودرو پلاک در مشهد داریم، عوارضی که اگر سالانه پرداخت شود مجموعا حدود 16 میلیارد تومان میشود که به طور کامل هم پرداخت نمیشود. درحالی که یک خودرو در سال بین هشتصدهزار تومان الی یک میلیون تومان بیمه شخص ثالث
پرداخت؛ اما میانگین تعرفه عوارض خودرو در یک سال، بیست هزار تومان است. قاعدتا صاحبان خودروها باید بهای تمام شده خدمات مرتبط را پرداخت نمایند.
اطلاعرسانی درباره خدمات شهرداری یک امر ضروری است، شما چه برنامههایی برای این موضوع درنظر دارید؟
مردم باید شفاف بدانند که در شهرداری چه خدماتی انجام میشود و شاید در این بین شهرداری اطلاعرسانی کاملی نمیکند و اگر جایی هم اشتباهی صورت گرفته باید با شهامت اعلام کنیم و درصدد جبران آن برآییم. در حال حاضر نسبت به گذشته، مردم آگاهی بیشتری پیدا کردهاند که عمدتا ناشی از فعالیتهای مستمر و شاخص شهرداری، کمک رسانهها در اطلاع رسانی و ... است.
شهر متعلق به مردم است و کسانی که در شهرداری مشغول به خدمت هستند حقوقشان از پول همین مردم تامین میشود. حق این شهروند است که بابت هزینهای که برای بهای خدمات شهرداری میپردازد مطلع باشد که چطور هزینه میشود. بر همین اساس با دوستان به نتیجهای رسیدیم مبنی بر اینکه ما باید یک دبیرخانه آموزش شهروندی دایر کنیم تا بهطور مستمر با مردم ارتباط داشته باشد. البته حوزههای دیگر شهرداری مانند حوزه فرهنگی و حوزه خدمات شهری و روابط عمومی اقدامات مثبتی در جهت آموزش و اطلاعرسانی شهروندان ارائه دادهاند.
برای شفاف سازی و اطلاع رسانی در حوزه تعیین تعرفه درآمدهای شهرداری یک دبیرخانه دائمی داشته باشیم که این مسئولیت بزرگ را به خوبی انجام دهد. یک واحد مشاوره در مدیریت درآمدهای شهرداری ایجاد کردیم که هر شهروندی هر سوال و ابهامی پیرامون محاسبات درآمدی و فاکتوری که شهرداری برای شهروند صادر میکند، دارد، پاسخ میدهیم. کار دیگری که قرار است از همین دبیرخانه دائمی پیگیری کنیم، تشویق خوشحسابهای شهرداری مشهد است.
موضوع مهم دیگر در جهت تامین منابع و استفاده بهینه از منابع مدیریت هزینه است. برای تحقق این موضوع به نظر من به جای پرداختن به مسائل جزئی چناچه اقدامات ذیل صورت گیرد تاثیر قابل ملاحظهای در کاهش هزینهها، افزایش رضایتمندی و بهبود عملکرد شهرداریها خواهد داشت.
۱-شکلگیری مدیریت واحد شهری
2-اصلاح ساختار سازمانی شهرداری
۳-تجدیدنظر جدی و اساسی در خصوص واگذاری امور به بخش خصوصی
4-افزایش انگیزههای کاری بین پرسنل و وجدان کاری
۵-مشارکت عموم مردم در اجرای پروژههای شهری
6-آموزشهای مستمر شهروندی به منظور حفظ و نگهداری تأسیسات شهری
۷-اصلاح فرایندهای انجام کار و استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات
وی در صحبتهایش به درآمد پایدار اشاره دارد و اینکه هنوز برای کسب این درآمد راهی طولانی در پیش است چون درآمدهای یایدارشهرداری نسبت به هزینه های جاری شهری فاصله زیادی دارد. از وضعیت پرداخت عوارض و بهای خدمات اصناف مشهد میگوید که بهای خدمات را پرداخت نمیکنند و معتقد است که باید در زمینه اطلاع رسانی و آموزش های لازم به منظور پرداخت عوارض و بهای خدمات شهروندی اقدامات لازم صورت گیرد که مردم با آگاهی بیشتری عوارض وبهای خدمات شهروندی را پرداخت نمایند.
راهکارهایی که هماکنون شهرداری برای کسب درآمد پایدار دنبال میکند، چیست؟
شهرداری در دو حوزه کلی فعالیت میکند، یک بخش آن مربوط به اداره و نگهداری شهر است که اصطلاحا به آن فعالیتهای جاری میگوییم، به این معنا که این فعالیتها بهصورت روزمره انجام میپذیرد و هر نوع کوتاهی در این وظیفه، خسارات جبرانناپذیری به شهر وارد میکند. این نکته را عرض کنم که شهرداری و شهروند در مقابل هم نیستند؛ بلکه در کنار یکدیگر هستند و شهرداری وظیفه دارد شهر را برای رفاه حداکثری مردم آماده کند.
وقتی صحبت از نگهداری شهر میشود وظایفی از قبیل رفتوروب و نظافت شهر، جمعآوری زباله، نگهداری پارکها و فضای سبز و مسائل ترافیکی و ساماندهی مشاغل و خدمات آتشنشانی مطرح میشود. تصور کنید یک روز بهدلیل عدم تامین مالی، شهرداری نتواند زبالههای شهر را جمع کند، ببینید چه اتفاقی میافتد. بخش دوم فعالیتهای شهرداری با عنوان زیرساختهای شهرداری در حوزه عمران شهر شکل میگیرد.
پروژههایی از قبیل قطارشهری، بزرگراهها و تقاطعهای غیرهمسطح، ایجاد پارکها و پلها که جنبه زیرساختی دارد. میدانید که از دهه شصت به بعد شهرداریها خودگردان شدند، به این معنا که در ازای خدماتی که ارائه میدهند، وجوه آن را از مردم میگیرند. در کنار این موضوع سال به سال، کمکهای دولتی هم کاهش یافت. شهرداریها برای اداره و نگهداری شهر، باید منابع درآمدی داشته باشند.
من با این تعریف وارد میشوم که باید میان هزینههای نگهداری شهر و هزینهای که برای زیرساختها انجام میگیرد، تفاوت قائل شویم. این را به منابعی که میخواهیم استحصال کنیم، ارتباط میدهم. قاعدتا ما منابع سرمایهای را که استحصال میکنیم نباید خرج هزینههای جاری شهر کنیم. منابع سرمایهای قاعدتا باید خرج زیرساختهای شهری شود. اینجا این موضوع را به درآمدهای پایدار ارتباط میدهم.
دربحث درآمد پایدار همانطورکه از عنوانش مشخص است باید حداقل به نقطهای برسیم که درآمدهای پایدار شهری، تکافوی هزینه اداره و نگهداری شهر را بدهد که اصطلاحا به آن نقطه سربهسر میگوییم. درآمد پایدار از نظر ما سه ویژگی دارد. اولین ویژگی این است که دارای ثبات و تداوم باشد. یعنی با نوساناتی که در اقتصاد کشور اتفاق میافتد، درآمد پایدار تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
ویژگی دیگر این است که باید مطلوب باشد، یعنی به سمتوسویی برویم که عدالت اجتماعی را ارتقاء دهیم. ویژگی سوم درآمد پایدار این است که باید منعطف باشد به این معنی که هزینههای نگهداری شهر ثابت نیست و سال به سال افزایش مییابد و بهتبع آن هزینهها افزایش پیدا میکند. سه دلیل عمده باعث افزایش این هزینهها میشود که عبارتنداز:
۱- شهر همواره در حال توسعه است و به میزانی که شهر توسعه پیدا میکند هزینههای نگهداری شهر هم افزایش مییابد. به عنوان مثال توس و قرقی به محدوده شهر اضافه میشود و شهرداری وظیفه دارد که در آن مناطق خدمات ارائه دهد.
2- پروژههای زیرساختی که به اتمام میرسد و بعد از آن بحث نگهداری این پروژهها را داریم.
۳- سال به سال نرخ خدمات عمومی از جمله دستمزدها و مواد اولیه افزایش مییابد؛ لذا درآمدهای پایدار باید به حدی برسد که هزینههای اداره و نگهداری شهر را پوشش دهد. در مجموع باید درآمدهای پایدار هزینههای جاری شهر را پوشش دهد. pic۱
در حال حاضر برای درآمد پایدار چه اقداماتی انجام دادهاید؟
در وضعیت موجود، ۲۵ درصد ترکیب درآمدهای شهرداری مشهد از محل درآمدهای غیرساختمانی که به نظر بنده درآمدهای پایدار هستند و ۷۵ درصد از درآمدهای ساختمانی تامین می شود. هرچند که بعضی از کارشناسان این تحلیل را دارند که بخشی از درآمدهای ناشی از صدور پروانه را هم جزء درآمد پایدار تلقی کنیم؛ چون همیشه تعدادی متقاضی صدور پروانه خواهند بود؛ اما به نظر من به لحاظ تفکیک هزینههای جاری از هزینههای سرمایهای این گونه درآمدها پایدار نیستند به این دلیل که این درآمد باید خرج زیرساختهای شهری شود و مثلا پولی که باید خرج زیرساخت ها شود صرف امور کارمندان شهرداری شود.
از این جهت با توجه به نظرات کارشناسی درآمدهای بخش ساختمان را مطلق درآمدهای پایدار نمیدانیم. شهرداری در سال جاری حدود 1000 میلیارد تومان برای اداره و نگهداری شهر مشهد نیاز دارد. آن 25 درصدی که عرض کردم از محل درآمدهای غیر ساختمانی تامین میشود در حالت خوشبینانه تا پایان سال به 300 میلیارد تومان میرسد که 70 درصد همین مبلغ از محل مالیات برارزشافزوده تامین میشود.
حال فاصله ۷۰۰ میلیارد تومانی را چگونه و از کجا باید تامینکنیم که به نقطه سربهسر درآمد پایدار برسیم؟ شاید برای بعضی شهروندان این موضوع مطرح شود که شهرداری در راستای مدیریت و کاهش هزینهها چه اقداماتی انجام میدهد و این را هم بنده رد نمیکنم و با فرض مدیریت کامل هزینه در نهایت شاید بتوانیم مبالغی صرفهجویی کنیم؛ ولی این فاصله بسیار زیاد است که تمام تلاش شهرداری کاهش این فاصله و تامین آن از محل درآمدهای پایدار است.
موضوع دیگر که در ماده 174 قانون پنجم توسعه کشور ذکر شده است، بهای خدمات شهروندی است. بهنظر من پایدارترین منبع درآمدی که میتواند انجام پذیرد بهای خدمات pic2
شهروندی است. به این معنا که برای یک شهروند، شهرداری چه خدماتی ارائه میدهد و آن شهروند چقدر از خدمات استفاده میکند و چقدر عارضه برای شهر ایجاد میکند که این بها باید توسط شهروند به میزان بهرهمندی پرداخت شود. در شهر مشهد صاحبان واحدهای مسکونی و غیرمسکونی( اداری، تجاری، بهداشتی و..) و اتومبیلها و زائران از خدمات شهرداری استفاده میکنند. بهای خدمات شهروندی یعنی اینکه هر کدام از این گروههای استفادهکننده، سهم مشخصی از این بها دارند.
باتوجه به نکاتی که عرض کردم، مشهد حدود سه میلیون جمعیت دارد که با احتساب زائران، روزانه جمعیت مشهد بالغ بر سه میلیون و دویست هزار نفر میشود. در سال جاری از آن هزار میلیارد تومان حدود 58 الی 60 میلیارد تومان را برای حضور زائر در شهر هزینه میکنیم. قاعدتا این هزینهها باید توسط صنوف و واحدهایی که حضور زائر برای آنها بیشترین درآمد را دارد، پرداخت گردد.
آیا این موضوع را با اتاق اصناف مشهد در میان گذاشتهاید؟
ما جلسات زیادی با دوستان اصناف داشتیم و در حال پیگیری هستیم. موضوع مالیات برارزشافزوده، که بعضا توسط صنوف مطرح میشود ارتباطی به صنوف نداشته و توسط مصرفکننده نهایی پرداخت میشود. قاعدتا اصناف محترم بهتر میدانند که هزینه رفتوروب و نگهداری فضای سبز پیرامون مجتمعهای تجاری و خدمترسانی آتشنشانی در حوادث، همگی جزء خدمات شهرداری است و باید بهای خدمات آن پرداخت شود.
همانطور که عرض کردم با اصناف نشستها و جلساتی داشتیم؛ اما این مسأله نیاز به این دارد که همه نهادهای حاکمیتی و دولتی و شهری به کمک یکدیگر بیایند و این موضوع حل شود و به این واقعیت برسیم که بهای خدمات شهرداری باید توسط استفادهکنندگان این خدمات پرداخت شود.
برای واحدهای مسکونی هم به همین صورت است؟
واحدهای غیرمسکونی اعم از واحدهای تجاری، اداری، آموزشی و بهداشتی که بالغ بر ۱۵۰ هزار واحد است، فقط دومیلیاردتومان پرداخت کردهاند، در صورتی که از آن هفتصد میلیارد تومان سهم بهای خدمات شهروندی واحدهای غیرمسکونی تجاری رقم قابل ملاحظهای است. واحدهای مسکونی به اندازه هزینه شارژ یک آپارتمان هم به شهرداری عوارض پرداخت نمیکنند. حدود ۶۳۰ هزار قبض در سال جاری برای واحدهای مسکونی صادر میکنیم.
بهطور میانگین در سال گذشته سهم هر واحد مسکونی سالانه 50 هزار تومان عوارض نوسازی بوده است که کل رقم حدود 30 میلیارد تومان در سال است. این مبلغ کفاف هزینههای 10 روز شهرداری را هم نمیدهد. وقتی شهرداری برای یک ساختمان پروانه صادر میکند، یک حق امتیاز است که شهروند به شهرداری پرداخت میکند و این درآمدها باید خرج زیرساختهای شهری شود. ما باید بین حق امتیاز با بهای خدمات تفاوت قائل شویم و شهروندان متقاعد شوند که بهای خدمات به صورت مستمر و جاری بوده که باید در ازای استفاده از خدمات شهرداری مشابه سایر خدمات عمومی مثل آب و برق پرداخت نمایند.
در مورد بانک و موسسات مالی، اعتباری این موضوعات چطور است؟
بانکها چندوقت پیش مصوبه عوارض را از طریق دیوان عدالت اداری ابطال کردند با این توجیه که فعالیت بانکها محلی نیست. ما هم گفتیم اگر بنا بر این استدلال باشد پس همه دستگاههای دولتی چون با یک وزارتخانه مرتبط هستند فعالیتشان محلی نیست. چرا عدهای دنبال این هستند که حقوق شهر را پرداخت نکنند؟در صورتی که تمام واحدها، سازمان ها، نهادها و ... که در شهر فعالیت دارند و از خدمات شهر استفاده مینمایند باید بهای خدمات را متناسب پرداخت نمایند.
در مورد عوارض خودرو به چه صورتی است؟
در مورد عوارض خودرو این نکته را عرض کنم که افزون بر صد میلیارد تومان بابت هزینههای مرتبط با استفاده خودروها از امکانات شهری سالیانه در سطح مشهد هزینه میشود.این هزینهها شامل روکش آسفالت، تعمیر و مرمت آسفالت، خطکشی و نصب علائم و تجهیزات ترافیکی است. افزون بر این 800هزار خودرو پلاک در مشهد داریم، عوارضی که اگر سالانه پرداخت شود مجموعا حدود 16 میلیارد تومان میشود که به طور کامل هم پرداخت نمیشود. درحالی که یک خودرو در سال بین هشتصدهزار تومان الی یک میلیون تومان بیمه شخص ثالث
پرداخت؛ اما میانگین تعرفه عوارض خودرو در یک سال، بیست هزار تومان است. قاعدتا صاحبان خودروها باید بهای تمام شده خدمات مرتبط را پرداخت نمایند.
اطلاعرسانی درباره خدمات شهرداری یک امر ضروری است، شما چه برنامههایی برای این موضوع درنظر دارید؟
مردم باید شفاف بدانند که در شهرداری چه خدماتی انجام میشود و شاید در این بین شهرداری اطلاعرسانی کاملی نمیکند و اگر جایی هم اشتباهی صورت گرفته باید با شهامت اعلام کنیم و درصدد جبران آن برآییم. در حال حاضر نسبت به گذشته، مردم آگاهی بیشتری پیدا کردهاند که عمدتا ناشی از فعالیتهای مستمر و شاخص شهرداری، کمک رسانهها در اطلاع رسانی و ... است.
شهر متعلق به مردم است و کسانی که در شهرداری مشغول به خدمت هستند حقوقشان از پول همین مردم تامین میشود. حق این شهروند است که بابت هزینهای که برای بهای خدمات شهرداری میپردازد مطلع باشد که چطور هزینه میشود. بر همین اساس با دوستان به نتیجهای رسیدیم مبنی بر اینکه ما باید یک دبیرخانه آموزش شهروندی دایر کنیم تا بهطور مستمر با مردم ارتباط داشته باشد. البته حوزههای دیگر شهرداری مانند حوزه فرهنگی و حوزه خدمات شهری و روابط عمومی اقدامات مثبتی در جهت آموزش و اطلاعرسانی شهروندان ارائه دادهاند.
برای شفاف سازی و اطلاع رسانی در حوزه تعیین تعرفه درآمدهای شهرداری یک دبیرخانه دائمی داشته باشیم که این مسئولیت بزرگ را به خوبی انجام دهد. یک واحد مشاوره در مدیریت درآمدهای شهرداری ایجاد کردیم که هر شهروندی هر سوال و ابهامی پیرامون محاسبات درآمدی و فاکتوری که شهرداری برای شهروند صادر میکند، دارد، پاسخ میدهیم. کار دیگری که قرار است از همین دبیرخانه دائمی پیگیری کنیم، تشویق خوشحسابهای شهرداری مشهد است.
موضوع مهم دیگر در جهت تامین منابع و استفاده بهینه از منابع مدیریت هزینه است. برای تحقق این موضوع به نظر من به جای پرداختن به مسائل جزئی چناچه اقدامات ذیل صورت گیرد تاثیر قابل ملاحظهای در کاهش هزینهها، افزایش رضایتمندی و بهبود عملکرد شهرداریها خواهد داشت.
۱-شکلگیری مدیریت واحد شهری
2-اصلاح ساختار سازمانی شهرداری
۳-تجدیدنظر جدی و اساسی در خصوص واگذاری امور به بخش خصوصی
4-افزایش انگیزههای کاری بین پرسنل و وجدان کاری
۵-مشارکت عموم مردم در اجرای پروژههای شهری
6-آموزشهای مستمر شهروندی به منظور حفظ و نگهداری تأسیسات شهری
۷-اصلاح فرایندهای انجام کار و استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات
ارسال نظر