در جستوجوی زمان از دست رفته
پدیده پیری جمعیت یک مساله مهم برای تصمیمسازان کشوری و جوامع تجاری است. پیر شدن بمب جمعیتی دهه ۶۰، افزایش نرخ بیکاری و جستوجوی مستمر جوانان در پی فرصتهای شغلی و بالا رفتن هزینههای درمانی درسنین پیری همگی عواملی هستند که لزوم رسیدگی به این مساله را در کشور ما گوشزد میکنند. نگاهی به آمارهای بینالمللی و سازمان ملل حاکی از آن است که در سالهای آینده تا سال ۲۰۵۰ ایران با جمعیتی سالمند مواجه خواهد بود و در کنار آن کاهش نرخ باروری نیز به این معضل دامن خواهد زد. طبق آمارهای سازمان ملل متحد نرخ وابستگی یعنی درصد افراد کمتر از ۱۹ سال و بیش از ۶۵ سال، در سال ۲۰۱۵ برای ایران به ۵۵ درصد جمعیت رسیده است و انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ این نرخ حدود ۷/ ۰ درصد کاهش یابد.
پدیده پیری جمعیت یک مساله مهم برای تصمیمسازان کشوری و جوامع تجاری است. پیر شدن بمب جمعیتی دهه ۶۰، افزایش نرخ بیکاری و جستوجوی مستمر جوانان در پی فرصتهای شغلی و بالا رفتن هزینههای درمانی درسنین پیری همگی عواملی هستند که لزوم رسیدگی به این مساله را در کشور ما گوشزد میکنند. نگاهی به آمارهای بینالمللی و سازمان ملل حاکی از آن است که در سالهای آینده تا سال ۲۰۵۰ ایران با جمعیتی سالمند مواجه خواهد بود و در کنار آن کاهش نرخ باروری نیز به این معضل دامن خواهد زد. طبق آمارهای سازمان ملل متحد نرخ وابستگی یعنی درصد افراد کمتر از ۱۹ سال و بیش از ۶۵ سال، در سال ۲۰۱۵ برای ایران به ۵۵ درصد جمعیت رسیده است و انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ این نرخ حدود ۷/ ۰ درصد کاهش یابد. طبق گزارشهای جهانی موجود، در سال ۲۰۰۰ حدود ۲/ ۶ درصد از جمعیت ایران بالای ۶۰ سال سن داشتند و ایران در این سال در رتبه ۱۲۰ از ۲۰۱ کشور جهان از این نظر قرار داشته است، در حالی که در سال ۲۰۱۵ حدود ۲/ ۸ درصد از جمعیت ایران بالای ۶۰ سال سن داشتند و ایران از این نظر به رتبه ۱۱۱ رسیده، که همین امر حاکی از پیرتر شدن جمعیت در ایران است.
برای مرتفع کردن این مشکلات، شاید گام نخست در این راه اتخاذ تصمیمات کارآمد برای حفظ جمعیت در حال کار به مدت زمان بیشتری در سیستم اقتصادی کشور باشد. نخست آنکه باید توجه داشت بهرغم آنکه نیروی جوان کشور ما با مشکل کمبود فرصتهای شغلی روبهرو هستند، کماکان بازارهای کشور حتی صنایعی چون بانک و بیمه در سیطره افراد خاصی است. مدیران ارشد این بازارها بخشهای مختلف را بین خود تقسیم کردهاند، و حتی گاهی سه شغل هم از اشتهای آنها نمیکاهد. این موانع راه ورود جوانان را به بازار کار محدود کرده است. تسهیل این امر زمینه تقویت نسل آینده را که قرار است بار تکفل سنگینی را به دوش حمل کند، فراهم میکند. در کنار آن نیز تامین مالی این افراد از روند نزولی رشد جمعیت خواهد کاست. با وام ۱۰ میلیونی نمیتوان انقلابی در میزان ازدواج جوانان و نرخ زادوولد به پا کرد اما با یک حقوق ثابت برای یک جوان میتوان به اهدافی در این زمینه دسترسی پیدا کرد. خطر دیگری که این منابع اقتصادی کشور را تهدید میکند مهاجرت به سایر نقاط جهان است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، از جمله متداولترین راههای مقابله با پیری جذب جمعیت جوان و با کیفیت سایر کشورها است که عدم توجه به این نسل در کشورهای توسعهیافته مکانیزمی برای خروج این منابع ارزشمند به مقصد کشورهای دیگر خواهد بود. این مساله بهحدی پیشرفت کرده که به سمت رقابت بین کشورهای واردکننده مهاجران در حال حرکت است. سیاستمداران بهدنبال طراحی مکانیزمی هستند که بین کشورهای دریافتکننده اولویتبندی کرده و براساس درجه سالمندی آنها میزان مهاجرانی از این دست، برای ورود به کشورشان تعیین شود.
در گام بعدی تعدیل سیستم بازنشستگی این نسل بهگونهای است که بتوان هزینههای مستمری آنان را تامین کرد. برای مثال اخیرا در کشورهایی چون آلمان و سوئیس برای حفظ جمعیت نیروی کار خود در آینده از رویههای تعیین دستمزد بازنشستگی براساس سالهای مشارکت و میزان داوطلبانه آنها در پرداخت وجوه به بیمه استفاده میشود یا در سوئد سیستمهایی طراحی شده که کودکان از بدو تولد شروع به پرداخت حق بیمه برای دوران سالمندی خود میکنند. همچنین پژوهشگران در حال بررسی و طراحی سیستمهای کاری با تنوع بالا و برنامه زمانبندی بهگونهای هستند که نیروی کار در طی سالیان متمادی مستهلک نشود و انگیزه کارکنان برای کار کردن در سنین بالا نیز حفظ شود.
مساله دیگری که کشور باید به آن توجه ویژه داشته باشد، بخش خدمات درمانی است. ایالاتمتحده که یکی از غولهای اقتصادی دنیا محسوب میشود، هنوز در حال دستوپنجه نرم کردن با مشکلات موجود در این بخش است و نتوانسته آن را بهصورت همگانی در کشورش اجرا کند. از جمله معضلات پیش روی اقتصادهای جهان، تامین تجهیزات درمانی و منابع کافی برای خدماترسانی به افراد در کهنسالی خواهد بود. با توجه به هزینههای بالای فعلی این بخش در کشور، باید چارهای اساسی در گسترش تجهیزات درمانی اندیشیده شود چرا که با افزایش جمعیت پیر و تقاضای بالا در این بخش، هزینهها و قیمت خدمات رشدی دوچندان خواهند داشت. از جمله راهحلهای ممکن میتوان به گسترش مشارکت بخش خصوصی در حوزه خدمات درمانی اشاره کرد.
این موارد صرفا طرحهایی کلی در بحث نحوه برخورد دولتها با پدیده پیری در دنیا بهشمار میروند، اما شواهد نشان میدهد کشورها با جدیت بالا در پی سیاستگذاری و اتخاذ تصمیمات زیرساختی برای مواجهه با این پدیده در آینده هستند. میتوان گفت کشور ما براساس آماری که ذکر شد، بهصورت بالقوه در سطح بالایی با این مشکلات روبهرو خواهد شد که این امر لزوم رسیدگی به این مساله را یادآور میشود. با روند فعلی مقصد نهایی ما شاید جمعیتی پیر و فقیر باشد.
ارسال نظر