مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان در گفتگو با دنیای اقتصاد:
تفکر صنعتی؛ برند ورزشی؛ ساختار حرفه ای
دنیای اقتصاد: بی شک سپاهان در ورزش ایران یک استثنا است. ثبات مدیریتی باشگاه فولادمبارکه سپاهان و به دنبال آن، کسب عناوین پیاپی در عرصه فوتبال کشور، پایان استیلای سرخابی ها را بر جولانگاه پرطرفدارترین ورزش کشور رقم زده است. قهرمانی زردها در ورزش ایران حالا به امری عادی و بدیهی تبدیل شده است تا آنجا که اگر زردهای اصفهانی در پایان فصل موفق به کسب یکی از دو جام فوتبالی کشور نگردد گویی فصل با ناکامی ورزش اصفهان پایان یافته است.
گفتگوی ما با اصغرباقریان مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان از جنسی دیگر بود.
گفتگوی ما با اصغرباقریان مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان از جنسی دیگر بود.
دنیای اقتصاد: بی شک سپاهان در ورزش ایران یک استثنا است. ثبات مدیریتی باشگاه فولادمبارکه سپاهان و به دنبال آن، کسب عناوین پیاپی در عرصه فوتبال کشور، پایان استیلای سرخابی ها را بر جولانگاه پرطرفدارترین ورزش کشور رقم زده است. قهرمانی زردها در ورزش ایران حالا به امری عادی و بدیهی تبدیل شده است تا آنجا که اگر زردهای اصفهانی در پایان فصل موفق به کسب یکی از دو جام فوتبالی کشور نگردد گویی فصل با ناکامی ورزش اصفهان پایان یافته است.
گفتگوی ما با اصغرباقریان مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان از جنسی دیگر بود.
تجزیه برند فولاد مبارکه سپاهان اصفهان؛ در سه شاخه برند فولادمبارکه، باشگاه سپاهان و شهر اصفهان و در نهایت تاثیر آن بر توسعه برند شهری اصفهان پایه مصاحبه بود، از موضوع حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی تا نبود مقیاس مشخص برای ورزش حرفه ای در ایران و همچنین برنامه و فعالیت باشگاه سپاهان در افق 1400؛ هرچند که بنظر می رسد ورزش ایران هنوز برای رسیدن به جایگاه شایسته خود در مسیر ورزش حرفه ای راهی طولانی در پیش دارد.
دنیای اقتصاد: پیوند اقتصاد و ورزش با شروع دوره مدرنیته در اروپا همراه بود. همراهی این دو مقوله به نظر دور از هم، و قرار گرفتن در جایگاه ورزش حرفه ای چگونه شکل گرفت؟
در ابتدا ورزش با کارکردهایی همانند آنچه در یونان قدیم بود موجب ایجاد هیجان می شد.
با گذشت زمان و صنعتی شدن زندگی بخشی از فعالیت های دستی و بدنی توسط ماشین انجام شد که این اتفاق موجب وقت اضافه ای در زندگی افراد شد لذا ورزش جایگزین فعالیت های بدنی گردید و آنها اوقات فراغت خود را با دیدن مسابقات ورزشی پر می کردند و این شیوه تا اواسط قرن بیستم ادامه داشت اما در دوره شکل گیری اقتصاد نوین جهانی و بعد از جنگ جهانی دوم ساختار دنیا به گونه ای پیش رفت که هیچ فعالیتی نباید بدون درآمد باشد خصوصا فعالیت هایی که از لحاظ اجتماعی پایگاه قوی تری دارند به گونه ای که از دهه ۶۰ به این طرف هر مقوله ای که در جامعه مقبولیت بیشتری داشت درآمد بیشتری کسب می کرد.
دنیای اقتصاد: یعنی معتقدید که مبحث اقتصاد ورزش و ورزش حرفه ای در همین دوران شکل گرفت؟
در یک نگاه کلی برخی ورزش ها از جمله فوتبال از لحاظ اجتماعی پایگاه قوی تری دارند و تمام اقشار مردم در دنیا به این مقوله علاقه نشان می دهند.
در این مسیر افرادی که در اقتصاد ایده پرداز بودند به جای هزینه کردن پول برای ورزش مردم از دهه ۶۰، بحث اقتصاد در ورزش را مطرح کردند و از ورزش همگانی برای سلامت مردم به ورزش قهرمانی روی آوردند و از حدود ۴ دهه آخر قرن بیستم بحث ورزش حرفه ای مطرح شد به گونه ای که بخشی از درآمد برای خود ورزش و بخشی از هزینه ها در جایی دیگر سرمایه گذاری می شد تا منبعی درآمدزا باشد.
ورزش حرفه ای در بسیاری از ورزش ها از جمله تنیس، فوتبال، گلف و ... شکل گرفت و فعالان این عرصه با دیدن نتایج مثبت این نگرش به دنبال گسترش ورزش حرفه ای رفتند اما با وجودی که امروز دنیا در حال توسعه ورزش حرفه ای است ایران همچنان در همان پیچ اول جا مانده است.
دنیای اقتصاد: با این اوصاف فکر می کنید ورزش ایران توانسته است در مسیر حرفه ای شدن حرکت کند اگر بخواهیم ورزش حرفه ای را با تعریف جهانی در نظر بگیریم در ایران، در هیچ رشته و باشگاهی اصلا ورزش حرفه ای نداریم البته برخی باشگاه ها حرکت هایی در این مسیر داشته اند.
ورزش حرفه ای نیازمند یک سری پیش زمینه ها از نظر فکری و اقتصادی است که متاسفانه هنوز این زیرساخت ها در کشور ما تعریف نشده به خصوص در ابعاد قانون گذاری دچار خلل در ورزش حرفه ای هستیم در حالیکه دنیا برای رسیدن به ورزش حرفه ای مشکلات قانونی آن را حل کرده است.
دنیای اقتصاد: فکر می کنید نا آگاهی قانون گذار موجب این مشکلات شده است؟
به اعتقاد بنده مسئولان ورزشی کشور یا نمی خواهند و یا نمی توانند مسایل این حوزه را حل کنند. به عنوان مثال در دوره ای، افرادی برای ورزش کشور انتخاب شدند که متناسب با این مقوله نبودند. به اعتقاد بنده ورزش دارای یک سری خوبی ها و بدی هایی ست.
اینکه در دسترس مردم هستید، مورد اقبال عمومی قرار می گیرید، بسیار خوب است چرا که یک مدیر ورزشی بیشتر از دیگر مدیران مورد توجه مردم است. همچنین برخی اتفاقات همچون در دسترس مردم و مطبوعات بودن، موجب دور شدن مدیران ورزش از حیطه اصلی فعالیت شان می شود.
علاوه بر این، بسیاری از مدیران ورزشی علاقه ای ندارند خود را در چارچوب قانون قرار دهند در حالیکه قانون دارای اصولی است و مدیران را محصور می کند بنابراین بسیاری از مدیران ورزشی از زیر بار قانون فرار می کنند.
از سویی دیگر متولیان قانون گذار ما در مجلس هنوز به این نکته پی نبرده اند که کمبود اصلی ورزش، موضوع قانون گذاری است و رفع مشکلات و قوانین مانعی بر سر راه ورزش است و تا زمانی که قانون مشخصی در حوزه ورزش تدوین نشود موجب دور شدن از هدف اصلی ورزش حرفه ای می شویم. متاسفانه در حال حاضر با وجود توجه بیشتر مردم، حتی یک خط قانون در مورد فوتبال وجود ندارد.
دنیای اقتصاد: برای تغییر جایگاه ورزش و فوتبال کشور از وضعیت کنونی، باید چه کار کنیم؟
در کشور ما اگر قرار است فوتبال و ورزش تغییر کند در ابتدای امر باید نگرش و دیدگاه های خود را تغییر دهیم و شروع به ایده پردازی کنیم. مشکل ورزش کشور ما این است که می خواهیم همه چیز را در قالب اجرایی حل کنیم در حالیکه قالب اجرایی تا پشتوانه ایده پردازی و برنامه مناسب نداشته باشد قابل تغییر نیست.
ما نیازمند تغییر ساختارها هستیم که براساس آن دیدگاه ها تغییر و برنامه هایی ایجاد شود و تا زیرساخت های کشور مهیا نشود هیچ تفاوتی در ورزش ما ایجاد نخواهد شد.
دنیای اقتصاد: موضوع برندینگ یکی از موارد مشکل دار در کل اقتصاد کشور ماست. بنظر می رسد این موضوع در ورزش حرفه ای بیشتر خود را نشان داده است.
متاسفانه همین طور است. در تعریف کلی برندینگ باید گفت یک سری کالاها و خدماتی را تولید می کنند که باید آن را در معرض فروش قرار دهند و در نقطه مقابل نیز برخی افراد علاقمند و نیازمند به آن کالا هستند، در این میان یک گروه واسطی ایجاد می شود که خریدار و فروشنده را به یکدیگر متصل می کند.
ورزش نیز به عنوان گروهی واسط می تواند نقطه رابط قوی بین فروشنده و خریدار قرار گیرد و در این مسیر کسب درآمد کند اما این ارتباط نیازمند یک سری قوانین است.
در قانون کپی رایت فروشنده برای معرفی کالای خود به خریداران از برخی برندها استفاده می کند به عنوان مثال آرم شرکت خود را بر سینه بازیکنان یک تیم ورزشی می زند و بابت این کار باید
هزینه ای به آن باشگاه ورزشی پرداخت کند که این تابع قانون کپی رایت است و هیچ کس حق ندارد از این آرم استفاده کند اما متاسفانه در کشور ما این قانون وجود ندارد.
به طور مثال باشگاه سپاهان با حدود ۵ میلیون هوادار در سطح کشور می تواند رابط بین خریدار و فروشنده باشد اما در عمل به نام برند سپاهان چندین موسسه و مجموعه دیگر از این آرم استفاده می کنند و هیچ کس جلوی این کار را نمی گیرد چون قانونی در این خصوص وجود ندارد.
دنیای اقتصاد: موضوع پخش تلویزیونی مسابقات نیز یکی از موارد پر حاشیه در ورزش حرفه ای کشور است چرا هنوز در این خصوص به نتیجه ای نرسیده ایم؟
متاسفانه باشگاه ها در یک پروسه سنگین یک فعالیتی را تولید و نسبت به برگزاری مسابقه فوتبال اقدام می کنند و آن را در معرض نمایش افراد زیادی قرار می دهد.
در این مسیر تلویزیون نیز با پخش این مسابقه و جذب بیننده بیشتر تبلیغات بیشتری را کسب می کند که اینها موجب درآمدزایی می شود.
در دنیا نیز این گونه عمل می شود و تیم های ورزشی از جمله فوتبال حق پخش بازی خود مقابل تیم دیگر را به تلویزیون و یا سایت های مجازی می فروشند و در این پروسه کسب درآمد می کنند اما در ایران با وجود پخش مسابقات ورزشی، باشگاه ها از این مسیر کسب درآمدی ندارند.
باید قانون تی وی رایت مصوب شود و قوانینی تدوین شود که هزینه پخش مسابقات را به باشگاه ها بپردازد.
در دنیا، فوتبال این قدرت را دارد که از این چرخه درآمدزایی کند پس ایران نیز باید این گونه عمل کند. ورزش ایران تقریبا شرایط دنیا را دارد اما هنوز کسی برای کسب درآمد ورزش در کشور ایده پردازی نکرده است.
دنیای اقتصاد: موضوع بازاریابی کمین یا همان سوء استفاده از برند باشگاه که شما به آن اشاره کردید جای بحث بسیاری دارد. این مشکل علاوه بر سپاهان دامن تیم های پرآوازه پایتخت یعنی پرسپولیس و استقلال را نیز گرفته است؟
در ایران باشگاه استقلال و پرسپولیس به دلیل گستره اجتماعی بیشتر و بعد از آن باشگاه های سپاهان، تراکتورسازی و ملوان از هواداران زیادی بهره مند هستند و اگر این تیم ها در هر کشور حرفه ای بودند به بزرگترین برندهای حرفه ای ورزش فوتبال دنیا تبدیل می شدند چرا که تعداد هواداران این باشگاه ها بالاتر از حد نرمال است.
به عنوان مثال هواداران تیم سِویا به ۵۰۰ هزار نفر نمی رسد اما برند این باشگاه در اسپانیا از جایگاه مناسبی برخوردار است چرا که در قانون ورزش حرفه ای این کشورها، همه چیز برای برند باشگاه ها تعریف شده است.
با وجودی که بحران اقتصادی اروپا بعد از یونان به دو کشور اسپانیا و پرتغال سرایت کرد اما طی ۴ سال گذشته هیچ خدشه ای به ورزش این کشورها وارد نشد و این موضوع نشان می دهد مقوله ورزش و فوتبال حرفه ای در دنیا روز به روز در حال پیشرفت است و اگر این کشورها در این جام جهانی نتیجه نگرفتند برای جام جهانی آینده خود برنامه ریزی
می کنند در حالیکه دغدغه فوتبال و ورزش کشور ما به چک برگشتی مدیران باشگاه ها و زندانی شدن آنها و ... برمی گردد که با این مشکلات هیچ گاه نمی توان در کشور به ورزش حرفه ای رسید.
دنیای اقتصاد: با این اوصاف باشگاه فولاد مبارکه سپاهان چه راهکاری برای حفظ برند خود دارد؟
باشگاه فولاد مبارکه سپاهان از دو برند قدرتمند فولاد مبارکه که در اقتصاد کشور مطرح است و برندی ورزشی با سابقه ۶۰ ساله، در اصفهان تشکیل شده است.
تا پیش از این پیوند، سپاهان باشگاهی متوسط در کشور بود که ادغام این دو برند موجب موفقیت بسیاری برای این باشگاه شد به گونه ای که طی 13 سال گذشته 9 مقام قهرمانی کسب کرده است. لذا این برند با بهره گیری از یک تفکر صنعتی بزرگ و همچنین یک مجموعه ورزشی قدرتمند براساس تفکری بلند مدت شکل گرفته چرا که ساختارهای اقتصادی تفکراتی بلند مدت دارند.
دنیای اقتصاد: در تجزیه برند باشگاه فولاد مبارکه سپاهان علاوه بر این دو برند، برند دیگری به نام اصفهان وجود دارد نقش این باشگاه در توسعه این برند شهری چیست؟
فولاد مبارکه سپاهان از دل اصفهان آمده و به طور حتم از خصوصیات بهره گرفته است. فولاد مبارکه سپاهان زاییده اصفهان است و علایق این ارتباط وجود دارد و موفقیت این باشگاه در نهایت به موفقیت اصفهان برمی گردد و بلعکس.
برند اصفهان می تواند فضای اصفهان را تغییر دهد. برخی برندها منطقه ای و برخی دیگر جهانی هستند اما یکی از برندهایی که می تواند از ساحت اصفهان در دنیا دفاع کند برند باشگاه فولاد مبارکه سپاهان است.
دنیای اقتصاد: برنامه باشگاه فولاد مبارکه سپاهان در این تفکر درازمدت چگونه تدوین شده است؟
در دوره مدیریت جدید باشگاه از ابتدای امسال به سمت ساختاری نو با برنامه ریزی بلند مدت رفتیم. بر این اساس برنامه بلندمدت هفت ساله باشگاه فولاد مبارکه سپاهان را با عنوان سپاهان ۲۰۲۰ یا سپاهان ۱۴۰۰ تدوین کردیم که فعالیت های باشگاه در ۳ محور قابل تعریف است.
در بحث ورزشی، قهرمانی در باشگاه های آسیا و تثبیت قهرمانی در سال 1400، در بحث اقتصادی، دستیابی به درآمد سالانه 100 میلیارد تومان در سال 1400 و در بحث فرهنگی و اجتماعی دستیابی به 20 هزار تماشاگر ثابت و حداقل یک میلیون تماشاگر ثبت شده از جمله این محورهاست.
این برنامه کاملی است که در سنوات متوالی در حوزه های مختلف باشگاه مشخص شده و فکر می کنم سپاهان نخستین باشگاهی باشد که به این مسیر وارد شده و برای ادامه فعالیت خود در یک برنامه بلندمدت یک مقیاس اندازه گیری را ایجاد کرده و این خط کش ملاک کار باشگاه است.
دنیای اقتصاد: اما وجود این مقیاس اندازه گیری تنها در یک باشگاه می تواند تمام مشکلات ورزش حرفه ای را مرتفع کند؟
این گونه نیست. تمام باشگاه های ورزشی و حتی فدراسیون فوتبال و سازمان ورزش باید از این مقیاس اندازه گیری در فعالیت خود بهره مند شوند و اگر این مقیاس ایجاد شود فوتبال و ورزش کشور تا 5 سال آینده موفق خواهند شد چرا که اگر هدف مشخص شود می توان در مسیر درست، حرکت کرد.
باشگاه فولاد مبارکه سپاهان، ترکیبی از دو برند قدرتمند فولاد مبارکه که در اقتصاد کشور مطرح است و برندی ورزشی با سابقه 60 ساله، در اصفهان تشکیل شده است. تا پیش از این پیوند، سپاهان باشگاهی متوسط در کشور بود که ادغام این دو برند موجب موفقیت بسیاری برای این باشگاه شد به گونه ای که طی 13 سال گذشته 9 مقام قهرمانی ره آورد این تیم بوده است
گفتگوی ما با اصغرباقریان مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان از جنسی دیگر بود.
تجزیه برند فولاد مبارکه سپاهان اصفهان؛ در سه شاخه برند فولادمبارکه، باشگاه سپاهان و شهر اصفهان و در نهایت تاثیر آن بر توسعه برند شهری اصفهان پایه مصاحبه بود، از موضوع حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی تا نبود مقیاس مشخص برای ورزش حرفه ای در ایران و همچنین برنامه و فعالیت باشگاه سپاهان در افق 1400؛ هرچند که بنظر می رسد ورزش ایران هنوز برای رسیدن به جایگاه شایسته خود در مسیر ورزش حرفه ای راهی طولانی در پیش دارد.
دنیای اقتصاد: پیوند اقتصاد و ورزش با شروع دوره مدرنیته در اروپا همراه بود. همراهی این دو مقوله به نظر دور از هم، و قرار گرفتن در جایگاه ورزش حرفه ای چگونه شکل گرفت؟
در ابتدا ورزش با کارکردهایی همانند آنچه در یونان قدیم بود موجب ایجاد هیجان می شد.
با گذشت زمان و صنعتی شدن زندگی بخشی از فعالیت های دستی و بدنی توسط ماشین انجام شد که این اتفاق موجب وقت اضافه ای در زندگی افراد شد لذا ورزش جایگزین فعالیت های بدنی گردید و آنها اوقات فراغت خود را با دیدن مسابقات ورزشی پر می کردند و این شیوه تا اواسط قرن بیستم ادامه داشت اما در دوره شکل گیری اقتصاد نوین جهانی و بعد از جنگ جهانی دوم ساختار دنیا به گونه ای پیش رفت که هیچ فعالیتی نباید بدون درآمد باشد خصوصا فعالیت هایی که از لحاظ اجتماعی پایگاه قوی تری دارند به گونه ای که از دهه ۶۰ به این طرف هر مقوله ای که در جامعه مقبولیت بیشتری داشت درآمد بیشتری کسب می کرد.
دنیای اقتصاد: یعنی معتقدید که مبحث اقتصاد ورزش و ورزش حرفه ای در همین دوران شکل گرفت؟
در یک نگاه کلی برخی ورزش ها از جمله فوتبال از لحاظ اجتماعی پایگاه قوی تری دارند و تمام اقشار مردم در دنیا به این مقوله علاقه نشان می دهند.
در این مسیر افرادی که در اقتصاد ایده پرداز بودند به جای هزینه کردن پول برای ورزش مردم از دهه ۶۰، بحث اقتصاد در ورزش را مطرح کردند و از ورزش همگانی برای سلامت مردم به ورزش قهرمانی روی آوردند و از حدود ۴ دهه آخر قرن بیستم بحث ورزش حرفه ای مطرح شد به گونه ای که بخشی از درآمد برای خود ورزش و بخشی از هزینه ها در جایی دیگر سرمایه گذاری می شد تا منبعی درآمدزا باشد.
ورزش حرفه ای در بسیاری از ورزش ها از جمله تنیس، فوتبال، گلف و ... شکل گرفت و فعالان این عرصه با دیدن نتایج مثبت این نگرش به دنبال گسترش ورزش حرفه ای رفتند اما با وجودی که امروز دنیا در حال توسعه ورزش حرفه ای است ایران همچنان در همان پیچ اول جا مانده است.
دنیای اقتصاد: با این اوصاف فکر می کنید ورزش ایران توانسته است در مسیر حرفه ای شدن حرکت کند اگر بخواهیم ورزش حرفه ای را با تعریف جهانی در نظر بگیریم در ایران، در هیچ رشته و باشگاهی اصلا ورزش حرفه ای نداریم البته برخی باشگاه ها حرکت هایی در این مسیر داشته اند.
ورزش حرفه ای نیازمند یک سری پیش زمینه ها از نظر فکری و اقتصادی است که متاسفانه هنوز این زیرساخت ها در کشور ما تعریف نشده به خصوص در ابعاد قانون گذاری دچار خلل در ورزش حرفه ای هستیم در حالیکه دنیا برای رسیدن به ورزش حرفه ای مشکلات قانونی آن را حل کرده است.
دنیای اقتصاد: فکر می کنید نا آگاهی قانون گذار موجب این مشکلات شده است؟
به اعتقاد بنده مسئولان ورزشی کشور یا نمی خواهند و یا نمی توانند مسایل این حوزه را حل کنند. به عنوان مثال در دوره ای، افرادی برای ورزش کشور انتخاب شدند که متناسب با این مقوله نبودند. به اعتقاد بنده ورزش دارای یک سری خوبی ها و بدی هایی ست.
اینکه در دسترس مردم هستید، مورد اقبال عمومی قرار می گیرید، بسیار خوب است چرا که یک مدیر ورزشی بیشتر از دیگر مدیران مورد توجه مردم است. همچنین برخی اتفاقات همچون در دسترس مردم و مطبوعات بودن، موجب دور شدن مدیران ورزش از حیطه اصلی فعالیت شان می شود.
علاوه بر این، بسیاری از مدیران ورزشی علاقه ای ندارند خود را در چارچوب قانون قرار دهند در حالیکه قانون دارای اصولی است و مدیران را محصور می کند بنابراین بسیاری از مدیران ورزشی از زیر بار قانون فرار می کنند.
از سویی دیگر متولیان قانون گذار ما در مجلس هنوز به این نکته پی نبرده اند که کمبود اصلی ورزش، موضوع قانون گذاری است و رفع مشکلات و قوانین مانعی بر سر راه ورزش است و تا زمانی که قانون مشخصی در حوزه ورزش تدوین نشود موجب دور شدن از هدف اصلی ورزش حرفه ای می شویم. متاسفانه در حال حاضر با وجود توجه بیشتر مردم، حتی یک خط قانون در مورد فوتبال وجود ندارد.
دنیای اقتصاد: برای تغییر جایگاه ورزش و فوتبال کشور از وضعیت کنونی، باید چه کار کنیم؟
در کشور ما اگر قرار است فوتبال و ورزش تغییر کند در ابتدای امر باید نگرش و دیدگاه های خود را تغییر دهیم و شروع به ایده پردازی کنیم. مشکل ورزش کشور ما این است که می خواهیم همه چیز را در قالب اجرایی حل کنیم در حالیکه قالب اجرایی تا پشتوانه ایده پردازی و برنامه مناسب نداشته باشد قابل تغییر نیست.
ما نیازمند تغییر ساختارها هستیم که براساس آن دیدگاه ها تغییر و برنامه هایی ایجاد شود و تا زیرساخت های کشور مهیا نشود هیچ تفاوتی در ورزش ما ایجاد نخواهد شد.
دنیای اقتصاد: موضوع برندینگ یکی از موارد مشکل دار در کل اقتصاد کشور ماست. بنظر می رسد این موضوع در ورزش حرفه ای بیشتر خود را نشان داده است.
متاسفانه همین طور است. در تعریف کلی برندینگ باید گفت یک سری کالاها و خدماتی را تولید می کنند که باید آن را در معرض فروش قرار دهند و در نقطه مقابل نیز برخی افراد علاقمند و نیازمند به آن کالا هستند، در این میان یک گروه واسطی ایجاد می شود که خریدار و فروشنده را به یکدیگر متصل می کند.
ورزش نیز به عنوان گروهی واسط می تواند نقطه رابط قوی بین فروشنده و خریدار قرار گیرد و در این مسیر کسب درآمد کند اما این ارتباط نیازمند یک سری قوانین است.
در قانون کپی رایت فروشنده برای معرفی کالای خود به خریداران از برخی برندها استفاده می کند به عنوان مثال آرم شرکت خود را بر سینه بازیکنان یک تیم ورزشی می زند و بابت این کار باید
هزینه ای به آن باشگاه ورزشی پرداخت کند که این تابع قانون کپی رایت است و هیچ کس حق ندارد از این آرم استفاده کند اما متاسفانه در کشور ما این قانون وجود ندارد.
به طور مثال باشگاه سپاهان با حدود ۵ میلیون هوادار در سطح کشور می تواند رابط بین خریدار و فروشنده باشد اما در عمل به نام برند سپاهان چندین موسسه و مجموعه دیگر از این آرم استفاده می کنند و هیچ کس جلوی این کار را نمی گیرد چون قانونی در این خصوص وجود ندارد.
دنیای اقتصاد: موضوع پخش تلویزیونی مسابقات نیز یکی از موارد پر حاشیه در ورزش حرفه ای کشور است چرا هنوز در این خصوص به نتیجه ای نرسیده ایم؟
متاسفانه باشگاه ها در یک پروسه سنگین یک فعالیتی را تولید و نسبت به برگزاری مسابقه فوتبال اقدام می کنند و آن را در معرض نمایش افراد زیادی قرار می دهد.
در این مسیر تلویزیون نیز با پخش این مسابقه و جذب بیننده بیشتر تبلیغات بیشتری را کسب می کند که اینها موجب درآمدزایی می شود.
در دنیا نیز این گونه عمل می شود و تیم های ورزشی از جمله فوتبال حق پخش بازی خود مقابل تیم دیگر را به تلویزیون و یا سایت های مجازی می فروشند و در این پروسه کسب درآمد می کنند اما در ایران با وجود پخش مسابقات ورزشی، باشگاه ها از این مسیر کسب درآمدی ندارند.
باید قانون تی وی رایت مصوب شود و قوانینی تدوین شود که هزینه پخش مسابقات را به باشگاه ها بپردازد.
در دنیا، فوتبال این قدرت را دارد که از این چرخه درآمدزایی کند پس ایران نیز باید این گونه عمل کند. ورزش ایران تقریبا شرایط دنیا را دارد اما هنوز کسی برای کسب درآمد ورزش در کشور ایده پردازی نکرده است.
دنیای اقتصاد: موضوع بازاریابی کمین یا همان سوء استفاده از برند باشگاه که شما به آن اشاره کردید جای بحث بسیاری دارد. این مشکل علاوه بر سپاهان دامن تیم های پرآوازه پایتخت یعنی پرسپولیس و استقلال را نیز گرفته است؟
در ایران باشگاه استقلال و پرسپولیس به دلیل گستره اجتماعی بیشتر و بعد از آن باشگاه های سپاهان، تراکتورسازی و ملوان از هواداران زیادی بهره مند هستند و اگر این تیم ها در هر کشور حرفه ای بودند به بزرگترین برندهای حرفه ای ورزش فوتبال دنیا تبدیل می شدند چرا که تعداد هواداران این باشگاه ها بالاتر از حد نرمال است.
به عنوان مثال هواداران تیم سِویا به ۵۰۰ هزار نفر نمی رسد اما برند این باشگاه در اسپانیا از جایگاه مناسبی برخوردار است چرا که در قانون ورزش حرفه ای این کشورها، همه چیز برای برند باشگاه ها تعریف شده است.
با وجودی که بحران اقتصادی اروپا بعد از یونان به دو کشور اسپانیا و پرتغال سرایت کرد اما طی ۴ سال گذشته هیچ خدشه ای به ورزش این کشورها وارد نشد و این موضوع نشان می دهد مقوله ورزش و فوتبال حرفه ای در دنیا روز به روز در حال پیشرفت است و اگر این کشورها در این جام جهانی نتیجه نگرفتند برای جام جهانی آینده خود برنامه ریزی
می کنند در حالیکه دغدغه فوتبال و ورزش کشور ما به چک برگشتی مدیران باشگاه ها و زندانی شدن آنها و ... برمی گردد که با این مشکلات هیچ گاه نمی توان در کشور به ورزش حرفه ای رسید.
دنیای اقتصاد: با این اوصاف باشگاه فولاد مبارکه سپاهان چه راهکاری برای حفظ برند خود دارد؟
باشگاه فولاد مبارکه سپاهان از دو برند قدرتمند فولاد مبارکه که در اقتصاد کشور مطرح است و برندی ورزشی با سابقه ۶۰ ساله، در اصفهان تشکیل شده است.
تا پیش از این پیوند، سپاهان باشگاهی متوسط در کشور بود که ادغام این دو برند موجب موفقیت بسیاری برای این باشگاه شد به گونه ای که طی 13 سال گذشته 9 مقام قهرمانی کسب کرده است. لذا این برند با بهره گیری از یک تفکر صنعتی بزرگ و همچنین یک مجموعه ورزشی قدرتمند براساس تفکری بلند مدت شکل گرفته چرا که ساختارهای اقتصادی تفکراتی بلند مدت دارند.
دنیای اقتصاد: در تجزیه برند باشگاه فولاد مبارکه سپاهان علاوه بر این دو برند، برند دیگری به نام اصفهان وجود دارد نقش این باشگاه در توسعه این برند شهری چیست؟
فولاد مبارکه سپاهان از دل اصفهان آمده و به طور حتم از خصوصیات بهره گرفته است. فولاد مبارکه سپاهان زاییده اصفهان است و علایق این ارتباط وجود دارد و موفقیت این باشگاه در نهایت به موفقیت اصفهان برمی گردد و بلعکس.
برند اصفهان می تواند فضای اصفهان را تغییر دهد. برخی برندها منطقه ای و برخی دیگر جهانی هستند اما یکی از برندهایی که می تواند از ساحت اصفهان در دنیا دفاع کند برند باشگاه فولاد مبارکه سپاهان است.
دنیای اقتصاد: برنامه باشگاه فولاد مبارکه سپاهان در این تفکر درازمدت چگونه تدوین شده است؟
در دوره مدیریت جدید باشگاه از ابتدای امسال به سمت ساختاری نو با برنامه ریزی بلند مدت رفتیم. بر این اساس برنامه بلندمدت هفت ساله باشگاه فولاد مبارکه سپاهان را با عنوان سپاهان ۲۰۲۰ یا سپاهان ۱۴۰۰ تدوین کردیم که فعالیت های باشگاه در ۳ محور قابل تعریف است.
در بحث ورزشی، قهرمانی در باشگاه های آسیا و تثبیت قهرمانی در سال 1400، در بحث اقتصادی، دستیابی به درآمد سالانه 100 میلیارد تومان در سال 1400 و در بحث فرهنگی و اجتماعی دستیابی به 20 هزار تماشاگر ثابت و حداقل یک میلیون تماشاگر ثبت شده از جمله این محورهاست.
این برنامه کاملی است که در سنوات متوالی در حوزه های مختلف باشگاه مشخص شده و فکر می کنم سپاهان نخستین باشگاهی باشد که به این مسیر وارد شده و برای ادامه فعالیت خود در یک برنامه بلندمدت یک مقیاس اندازه گیری را ایجاد کرده و این خط کش ملاک کار باشگاه است.
دنیای اقتصاد: اما وجود این مقیاس اندازه گیری تنها در یک باشگاه می تواند تمام مشکلات ورزش حرفه ای را مرتفع کند؟
این گونه نیست. تمام باشگاه های ورزشی و حتی فدراسیون فوتبال و سازمان ورزش باید از این مقیاس اندازه گیری در فعالیت خود بهره مند شوند و اگر این مقیاس ایجاد شود فوتبال و ورزش کشور تا 5 سال آینده موفق خواهند شد چرا که اگر هدف مشخص شود می توان در مسیر درست، حرکت کرد.
باشگاه فولاد مبارکه سپاهان، ترکیبی از دو برند قدرتمند فولاد مبارکه که در اقتصاد کشور مطرح است و برندی ورزشی با سابقه 60 ساله، در اصفهان تشکیل شده است. تا پیش از این پیوند، سپاهان باشگاهی متوسط در کشور بود که ادغام این دو برند موجب موفقیت بسیاری برای این باشگاه شد به گونه ای که طی 13 سال گذشته 9 مقام قهرمانی ره آورد این تیم بوده است
ارسال نظر