بستری برای هضم بخشهای جدید اقتصاد
خودروسازی امروزه به یکی از محرکهای مثبت اقتصاد در کشورهایی که صاحب دانش خودروسازی هستند تبدیل شده است. این صنعت اثری چند جانبه در اقتصاد یک کشور میگذارد. در اینجا قصد داریم تا اثر تقاضا در صنعت خودرو را روی دیگر بخشهای اقتصاد بررسی کنیم. هر چند فی نفسه رشد فروش خودرو در هر کشوری میتواند جنبه مهمی از تحرک اقتصاد در آنجا باشد.
ساخته شدن یک دستگاه خودرو در یک کارخانه صنایع زیادی از نفت و پتروشیمی تا فولاد و شیشهسازی را درگیر کرده و به تحرک وا میدارد، اما این موضوعات چیز جدیدی نیستند و پیش از این در مورد آن مکرر بحث شده است.
خودروسازی امروزه به یکی از محرکهای مثبت اقتصاد در کشورهایی که صاحب دانش خودروسازی هستند تبدیل شده است. این صنعت اثری چند جانبه در اقتصاد یک کشور میگذارد. در اینجا قصد داریم تا اثر تقاضا در صنعت خودرو را روی دیگر بخشهای اقتصاد بررسی کنیم. هر چند فی نفسه رشد فروش خودرو در هر کشوری میتواند جنبه مهمی از تحرک اقتصاد در آنجا باشد.
ساخته شدن یک دستگاه خودرو در یک کارخانه صنایع زیادی از نفت و پتروشیمی تا فولاد و شیشهسازی را درگیر کرده و به تحرک وا میدارد، اما این موضوعات چیز جدیدی نیستند و پیش از این در مورد آن مکرر بحث شده است. آنچه امروزه اهمیت دارد این است که خودروسازی بستر مناسبی برای جذب و هضم کردن بخشهای جدید فناوری و به تبع آن اقتصاد است. شاخههای مختلف دیجیتال با سرعت زیادی در حال رشد هستند و اقتصاد باید برای آنها بستر حرکت ایجاد کند. بخش زیادی از این پیشرفت دیجیتالی به وسیله تقاضایی که برای دستگاههای دیجیتال همراه وجود دارد جذب شده است، اما رشد دیجیتال سریعتر از رشد تقاضا در این بخش است. به همین دلیل اکنون صنعت خودروسازی پا پیش گذاشته و در حال جذب قدرت شرکتهای دیجیتالی است. در برخی موارد حتی شرکتهای توسعه دهنده دیجیتال پا پیش گذاشته و به سراغ صنعت خودرو رفتهاند. چرا که قدرت هضم صنعت خودرو به مراتب بیشتر از مثلا صنعت موبایل است. در سال ۲۰۱۵ گردش مالی صنعت موبایل و تبلت کمی بیشتر از ۳۰۰ میلیارد دلار بوده است. در حالی که گردش مالی صنعت خودرو و قطعهسازی آن بیش از ۵/ ۴ تریلیون دلار است که در حدود ۷۰۵ میلیارد دلار آن سهم بخش قطعهسازی برآورد شده است. با این توضیح که شیب رشد صنعت موبایل و تبلت از سال ۲۰۰۷ یعنی زمان ظهور تلفنهای هوشمند به غیر از سه سال اول شیبی ملایم بوده است، اما شیب گردش مالی در صنعت خودرو پیوسته افزایش یافته است.
شرکتهای دیجیتالی حاضر در سیلیکون ولی اکنون تمرکز خود را روی فناوریهای دیجیتالی گذاشتهاند که میتوانند در خودروسازی کاربرد داشته باشند. این تمرکز دو شاخه مجزا را بهطور همزمان دنبال میکند. شاخه اول که برای ما ملموس تر است، تولید فناوریهایی است که در محصول نهایی قرار گرفته و به دست مصرفکننده میرسند. ما آنها را در قالب آپشنهای جدید خودروها میبینیم و به کار میگیریم، اما بخش اصلی در فناوریهایی است که به ساخت خودروها کمک میکنند. روبات ها، نرم افزارهای کنترل، نرم افزارهای طراحی و شبیهسازهای رایانهای تونل باد و آیرودینامیک که نرم افزارهایی بسیار گرانقیمت هستند از جمله دسته دوم به حساب میآیند.
توسعه خودروهای الکتریکی در حال حاضر و خودروهای خودران در مرحله بعد بازار بزرگ دیگری را پیش روی شرکتهای دیجیتال قرار داده است. تقاضایی که به واسطه این خودروها پیش روی صنعت دیجیتال گذاشته شده است با هیچ یک از تجربیات گذشته آنها قابل مقایسه نیست. دانش دیجیتال به دلیل آنکه یک دانش فکری بوده برای به ظهور رسیدن نیاز کمتری به نهادههای تولید غیر انسانی دارد، با سرعت زیادی رشد میکند. اغلب بخشهای اقتصاد توانایی هضم آن را با سرعت بالا ندارند، اما صنعت خودرو از آنجا که زیربنای لازم یعنی خودرو را بهطور کامل آماده دارد میتواند آنها را بهصورت آپشنهای جدید در خود هضم کند. این موضوع حتی در موارد مشابه صنعت خودرو نیز کفه ترازو را به سود خودروسازی سنگین میکند. بهعنوان مثال صنعت هوافضا نیز چنین قابلیت هضمی دارد اما تعداد وسایل نقلیه هوایی که در سال تولید میشوند قابل مقایسه با رقم بیش از ۹۲ میلیون دستگاه خودرویی که در سال ساخته میشوند نیست.
ارسال نظر