اقتصاد و مدیریت و تاثیر آن درموفقیت پرسپولیس
عبور از ماجراجویی
رضا خوش نویس
پرسپولیس قهرمان لیگ برتر نشد اما آنچه به نمایش گذاشت و سختکوشی اش برای رسیدن به موفقیت، افکار عمومی و اهالی فوتبال را به تحسین واداشت. اما برای دل بردن از هواداران سخت گیر باشگاهی که جز قهرمانی هر نتیجهای برایش شکست محسوب میشود، عوامل بسیاری را به خدمت گرفت. پرسپولیس نایب قهرمان شد اما یکصد هزار هوادار مغموم و دلشکستهاش به تشویق این تیم پرداختند تا پیام روشنی را برای تصمیمسازان فوتبال ارسال کرده باشند و آن اینکه اگرچه هوادار ایرانی همیشه به نتیجهگرایی متهم بوده اما او هم قدرت تحلیل یک روند سازنده و پویا برای رسیدن به نتیجه را دارد و اگر همه چیز بر سر جایش بود و تلاش به حداکثر آن خرج شد اما نتیجه گرفته نشد، اما بازهم برای او قابل تقدیر و پذیرش است.
رضا خوش نویس
پرسپولیس قهرمان لیگ برتر نشد اما آنچه به نمایش گذاشت و سختکوشی اش برای رسیدن به موفقیت، افکار عمومی و اهالی فوتبال را به تحسین واداشت. اما برای دل بردن از هواداران سخت گیر باشگاهی که جز قهرمانی هر نتیجهای برایش شکست محسوب میشود، عوامل بسیاری را به خدمت گرفت. پرسپولیس نایب قهرمان شد اما یکصد هزار هوادار مغموم و دلشکستهاش به تشویق این تیم پرداختند تا پیام روشنی را برای تصمیمسازان فوتبال ارسال کرده باشند و آن اینکه اگرچه هوادار ایرانی همیشه به نتیجهگرایی متهم بوده اما او هم قدرت تحلیل یک روند سازنده و پویا برای رسیدن به نتیجه را دارد و اگر همه چیز بر سر جایش بود و تلاش به حداکثر آن خرج شد اما نتیجه گرفته نشد، اما بازهم برای او قابل تقدیر و پذیرش است. آنها به پرسپولیس نمره قبولی دادند و موفقیت پرسپولیس متعلق به کوچکترین اعضای باشگاه تا بازیکنان، مربیان و البته مدیرانش بود. اگرچه در تحلیل آنچه بازیکنان و مربیان تیم انجام دادند زیاد گفته و نوشته شده اما، آنچه دور از زمین سبز و داخل ساختمان باشگاه پرسپولیس هم رخ داد حاوی نکاتی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
ثبات مدیریت
ثبات مدیریت بی شک یکی از عوامل موفقیت است اما یکی از کاستی های فوتبال ایران در سال های اخیر فقدان این لازمه بوده است که همواره به تیم ملی و باشگاههای کشور به شدت آسیب رسانده است. تصمیمگیری هایی عجولانه از سوی برخی مسوولین در طول یک دهه اخیر سبب شده تا رفت و آمد مدیران در برخی باشگاههای لیگ برتری خصوصا دو تیم پرطرفدار پایتخت، از دست رفتن فرصتهای مناسب را در بر داشته باشد و قدرت برنامهریزی و امکان ترسیم استراتژی بلندمدت را از ایشان سلب کند. در این بین صندلی مدیریت پرسپولیس یکی از متزلزلترین صندلیهای تاریخ فوتبال ایران بوده است. پرسپولیس در طول سالهای اخیر بارها و بارها مدیر عامل خود را تغییر داده که متوسط عمر مدیریت آنها حتی به یک فصل هم نرسیده است. متوجه باشید که پرسپولیس در ۳۷ سال ابتدایی مدیریت خود فقط از ۳ مدیر عامل بهره برده است. اما حالا فقط نگاهی به لیست سیاهه مدیران آن و تاریخ ورود و خروج آنها به این تیم طی ۵ سال اخیر بیندازید:
حبیب کاشانی (سرپرست): ۱۱ مهر ۱۳۸۸ - شهریور ۱۳۹۰
محمد رویانیان:۱۱ شهریور ۱۳۹۰ - بهمن ۱۳۹۲
علی پروین: بهمن ۱۳۹۲ - اردیبهشت ۱۳۹۳
علیرضا رحیمی: اردیبهشت ۱۳۹۳ - شهریور ۱۳۹۳
بهروز منتقمی (سرپرست): شهریور ۱۳۹۳ - آذر ۱۳۹۳
حمید رضا سیاسی: آذر ۱۳۹۳ - اردیبهشت ۱۳۹۴
محمد حسین نژاد فلاح:اسفند ۱۳۹۳ - خرداد ۹۴
علی اکبر طاهری (سرپرست):خرداد ۹۴ تا کنون
هیچ مدیری در سالهای اخیر فرصت نداشته تا تفکرات خود را در این باشگاه پیاده کند و البته در این میان انتخابهای سیاستزده همچندان بیتاثیر نبوده است. انتخابهایی که همیشه نیم نگاهی ازسوی مقامات بالا دستی به آن شده تا سرنوشت پرطرفدارترین تیم کشور و البته قاره به زعم ایشان به دست هرکسی نیفتد. اما نتیجه این حساسیتها به رفت و آمدهای بسیار با تغییرات موسمی در سیاست کشور و تفاوتهای چینشی چپ و راست منجرشد. اما در فصلی که گذشت از این صندلی بازیهای معمول در این باشگاه خبری نبود. علی اکبر طاهری که از مدیران صنعتی بود و خودروسازان از او بهعنوان یک مذاکرهکننده حرفهای برای قراردادهای صنعت خودرو یاد میکردند فرصت یافت که با وجود داشتن حکم سرپرستی و نه مدیرعاملی، باشگاه را بدون تنش و با حداقل چالشها اداره کند.
پرهیز از جنجال
علی اکبر طاهری فرصت یافت و نتیجه این اعتماد، موفقیت در باشگاه بود. دیگرانی هم بودند که فرصت یافتند اما ارثیه دوران مدیریتشان در این باشگاه انبوهی از مصاحبههای آنچنانی و بدهی قراردادهای سنگین بود تا مشخص شود انتخاب مدیران برای باشگاههای بزرگ خود تخصصی ویژه و درایتی به غایت میطلبد. در سیاهه مدیران این باشگاه که پیش از این فهرست شد موارد خارقالعاده کم نبود. سیستم عقیم باشگاهداری دولتی در ایران باعث شد که حتی در مقطعی سکان هدایت این باشگاه بزرگ به یک برجساز داده شود به این امید که هزینههای سرسامآور باشگاه از روی دوش دولت برداشته شود. اما نتیجه کار تا بازداشت حمیدرضا سیاسی پیش رفت و داستانهای بسیاری درخصوص فساد مالی در آن مقطع مطرح شد. حتی آقای پلیس پر سروصدا هم از پس کار برنیامد. اما جنس طاهری با هر دوی ایشان متفاوت بود.اگرچه او هم به غیر فوتبالی بودن متهم بود اما هرگز سراغ ماجراجوییهایی از آن دست که رویانیان و سیاسی انجام دادند نرفت. سرمربی انتخاب او نبود اما به سبک سیاسی که دایی را کنار زد، با برانکو تا نکرد و از مصاحبههای آتشین و جنجالهای رسانهای و خریدهای پرسروصدا همچون زمان رویانیان هم خبری نبود. گویی در و تخته با هم جور در آمده باشند. هم مدیرعامل و هم سرمربی تیم هرگز رسانهها را به صحنه تاخت و تاز الفاظ درشت و تیترهای آنچنانی تبدیل نکردند. طاهری چراغ خاموش حرکت کرد و درتمام طول فصل کوشید تا بحرانها را پشت در اتاق مدیریتیاش حل کند. اتفاقی که روش و منش برانکو هم در آن بی تاثیر نبود. حتی درمقطعی از فصل که بیپولی کار تیم را تا اعتصاب کشاند، بازهم برانکو حاضر به مصاحبه علیه باشگاه نشد، با این فلسفه که «آدم در ظرفی که از آن غذا میخورد هرگز آب دهان نمیاندازد»
مدیریت اقتصادی
امروز دیگر عامترین مخاطبان فوتبال ایران هم میدانند که این رشته پولساز ورزشی در ایران ورشکسته است. پرسپولیس هم مستثنی نیست اما کم نبوده تئوریهایی که میگوید این تیم به واسطه طرفدارانش میتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اما چگونه و توسط چه کسانی؟ تجربه واگذاری این باشگاه و رقیب محبوب آبیاش با چند نمایش عجیب در سازمان خصوصیسازی عقیم ماند تا دولت رسما آنها را بنگاههای فرهنگی دانسته و قید الزام به واگذاری را از پای آنها بازکند. اهلیت امثال هدایتی و دیگر مدعیان خرید هم تایید نشد تا آنها همچنان در دامان دولت باقی بمانند. اما این وسط پولی هم برای اداره فرزندان پر سروصدا و البته پرخرج وجود نداشت. بزرگترین منبع درآمدی یعنی حق پخش با لجاجت رئیس سابق صدا و سیما به چشمهای خشکیده بدل شد و حامی مالی سازمان لیگ در تبلیغات محیطی هم در برآورده کردن هزینهها عقیم ماند تا مدیریت هزینه این دوباشگاه سختتر از همیشه شود. طرحهای پرسروصدا اما بیفایده مدیران قبلی مثل نوشابه انرژیزا، دانشگاه علمی- کاربردی پرسپولیس، راهاندازی شبکه ماهوارهای، قرارداد همکاری با باشگاه میلان و رئال مادرید، خرید هواپیمای اختصاصی و... به ایجاد کوچکترین راه برای تنفس آسانتر باشگاه نینجامید تا پرسپولیس عملا راهی برای کسب در آمد و حیات نداشته باشد. اما این بار طرح معقولانهتر سامانه پیامکی حامیان باشگاه توانست ممرّ درآمدی مطمئن را برای این باشگاه ایجاد کند. این بار از پرداختهای زیرمیزی و حواله ماشینهای لوکس و گرانقیمت به بازیکنان و تراکم مسکن و قولهایی از این دست هم خبری نبود تا پرسپولیس یکی از کمتنشترین فصلهای مالی خود را پشت سر بگذارد. اتفاقی که بیشک یکی از مهمترین عوامل در آرامش روانی تیم و نتیجهگیری هم بود.
ارسال نظر