نقش مدیریت شهری در تحقق توسعه فرهنگی
سمانه شهرکی امروزه فرهنگ مقولهای اجتنابناپذیر در زندگی اجتماعی و فردی افراد جامعه محسوب میشود و یکی از ارکان اصلی تشکیل حکومتها به شمار میآید. درواقع جمله معروف «کشوری که دارای فرهنگی عمیقتر است، از رشد و غنای بیشتری در عرصه بینالمللی بر خوردار است. » جملهای است که بسیاری از نظریهپردازان حوزه سیاست برآن تاکید دارند. اما در این خصوص با توجه به اهمیت این موضوع و نقش آن در رشد و توسعه جوامع این سوال مطرح میشود که مجموعههای مختلف حاکمیتی، مدیریتی و اجتماعی تا چه حد از این ظرفیت برای پیشبرد اهداف خود و جامعه استفاده کردهاند؟
در همینباره نگاهی به سیر تحول فرهنگ در کشورهای مختلف به ویژه در کشور خودمان نشان میدهد که آنچه به عنوان فرهنگ از آن یاد میشود، مجموعهای از باورهای دینی، ملی و تاریخی است که امروزه آن را در جهان با عنوان «فرهنگ ایرانی- اسلامی» میشناسند و براساس همین نگاه بود که مقام معظم رهبری درسخنان خود بارها بر تقویت سبک زندگی ایرانی- اسلامی و توجه نخبگان حوزه و دانشگاه به آن تاکید داشتهاند و شاید برای عملی شدن این نگاه است که در سالهای اخیر مدیریت شهری وارد این عرصه شده و با افزایش توجه به فرهنگ اسلامی- ایرانی سعی در تغییر و تثبیت آن در زوایای مختلف زندگی شهروندان دارد .
در همینباره نگاهی به سیر تحول فرهنگ در کشورهای مختلف به ویژه در کشور خودمان نشان میدهد که آنچه به عنوان فرهنگ از آن یاد میشود، مجموعهای از باورهای دینی، ملی و تاریخی است که امروزه آن را در جهان با عنوان «فرهنگ ایرانی- اسلامی» میشناسند و براساس همین نگاه بود که مقام معظم رهبری درسخنان خود بارها بر تقویت سبک زندگی ایرانی- اسلامی و توجه نخبگان حوزه و دانشگاه به آن تاکید داشتهاند و شاید برای عملی شدن این نگاه است که در سالهای اخیر مدیریت شهری وارد این عرصه شده و با افزایش توجه به فرهنگ اسلامی- ایرانی سعی در تغییر و تثبیت آن در زوایای مختلف زندگی شهروندان دارد .
سمانه شهرکی امروزه فرهنگ مقولهای اجتنابناپذیر در زندگی اجتماعی و فردی افراد جامعه محسوب میشود و یکی از ارکان اصلی تشکیل حکومتها به شمار میآید. درواقع جمله معروف «کشوری که دارای فرهنگی عمیقتر است، از رشد و غنای بیشتری در عرصه بینالمللی بر خوردار است.» جملهای است که بسیاری از نظریهپردازان حوزه سیاست برآن تاکید دارند. اما در این خصوص با توجه به اهمیت این موضوع و نقش آن در رشد و توسعه جوامع این سوال مطرح میشود که مجموعههای مختلف حاکمیتی، مدیریتی و اجتماعی تا چه حد از این ظرفیت برای پیشبرد اهداف خود و جامعه استفاده کردهاند؟
در همینباره نگاهی به سیر تحول فرهنگ در کشورهای مختلف به ویژه در کشور خودمان نشان میدهد که آنچه به عنوان فرهنگ از آن یاد میشود، مجموعهای از باورهای دینی، ملی و تاریخی است که امروزه آن را در جهان با عنوان «فرهنگ ایرانی- اسلامی» میشناسند و براساس همین نگاه بود که مقام معظم رهبری درسخنان خود بارها بر تقویت سبک زندگی ایرانی- اسلامی و توجه نخبگان حوزه و دانشگاه به آن تاکید داشتهاند و شاید برای عملی شدن این نگاه است که در سالهای اخیر مدیریت شهری وارد این عرصه شده و با افزایش توجه به فرهنگ اسلامی- ایرانی سعی در تغییر و تثبیت آن در زوایای مختلف زندگی شهروندان دارد .فرهنگی که ازآن به عنوان یک تمدن اصیل در مناسبات بینالمللی یاد میشود و وجه تمایز این کشور با سایر کشورهای جهان را فراهم میکند. مدیریت شهری با دریافت این موضوع که همراهی با نهادهای حاکمیتی در مقوله فرهنگ ایرانی - اسلامی نقش موثری در تحقق اهداف خود و ارائه جامعه شهری ایدهآل دارد، به دنبال بازتعریف شاخصها و سیاستهای مبتنی بر این مقوله است تا از طریق آن علاوه بر ایجاد بسترهای تعاملی مثبت در راستای تقویت سیاستهای کلان کشور گام بر دارد.امری که به خودی خود، موجب افزایش روحیه خود باوری در نسل جوان در مواجه آنها با فرهنگ وارداتی غرب میشود.امروزه یکی از چالشهای پیشروی هویت بومی و ملی هر جامعه، عدم آگاهی و عدم ارائه الگوی رفتاری فرهنگی آن جامعه است که کشورهای حوزه جنوب شرق و شاید با جرات بتوان گفت کشورهای مختلف جهان را تحت تاثیر یک فرهنگ غالب قراداده است. فرهنگی که طی دهههای گذشته با سیطره نظامی و اقتصادی قدرتهای بزرگ، سعی داشته تا زمینههای سلطه فرهنگی و دینی را نیز فراهم آورد. اما امروزه این فرهنگ بدون ریشه و ساخته و پرداخته نظامهای سیاسی، با بروز تحولات در مناطق مختلف جهان با چالشهای عمدهای روبه رو شده است.
در این تقابل است که ضرورت توجه به ابعاد فرهنگی ایرانی-اسلامی و اشاعه آن در نوع تعاملات مردمی، شهرسازی و زندگی فردی و اجتماعی اهمیت مییابد. همچنین توجه به این نگاه در سیاستهای حوزههای مختلف مدیریتی اعم از فرهنگی، عمرانی و خدماتی باعث شده است تا این نگرش در تعاریف فرهنگ شهروندی نیز گنجانده شود.
در واقع با همین رویکرد، به نظر میرسد مدیریت شهری از طریق تدوین سیاستها در شوراهای اسلامی و اجرای آن توسط شهرداریها به دنبال ایجاد بسترهای لازم و زیرسا ختهای مبتنی بر سبک زندگی ایرانی-اسلامی است، تا از گذر آن، پایههای تمدن عظیم ایرانی- اسلامی تقویت شود.
در همینباره نگاهی به سیر تحول فرهنگ در کشورهای مختلف به ویژه در کشور خودمان نشان میدهد که آنچه به عنوان فرهنگ از آن یاد میشود، مجموعهای از باورهای دینی، ملی و تاریخی است که امروزه آن را در جهان با عنوان «فرهنگ ایرانی- اسلامی» میشناسند و براساس همین نگاه بود که مقام معظم رهبری درسخنان خود بارها بر تقویت سبک زندگی ایرانی- اسلامی و توجه نخبگان حوزه و دانشگاه به آن تاکید داشتهاند و شاید برای عملی شدن این نگاه است که در سالهای اخیر مدیریت شهری وارد این عرصه شده و با افزایش توجه به فرهنگ اسلامی- ایرانی سعی در تغییر و تثبیت آن در زوایای مختلف زندگی شهروندان دارد .فرهنگی که ازآن به عنوان یک تمدن اصیل در مناسبات بینالمللی یاد میشود و وجه تمایز این کشور با سایر کشورهای جهان را فراهم میکند. مدیریت شهری با دریافت این موضوع که همراهی با نهادهای حاکمیتی در مقوله فرهنگ ایرانی - اسلامی نقش موثری در تحقق اهداف خود و ارائه جامعه شهری ایدهآل دارد، به دنبال بازتعریف شاخصها و سیاستهای مبتنی بر این مقوله است تا از طریق آن علاوه بر ایجاد بسترهای تعاملی مثبت در راستای تقویت سیاستهای کلان کشور گام بر دارد.امری که به خودی خود، موجب افزایش روحیه خود باوری در نسل جوان در مواجه آنها با فرهنگ وارداتی غرب میشود.امروزه یکی از چالشهای پیشروی هویت بومی و ملی هر جامعه، عدم آگاهی و عدم ارائه الگوی رفتاری فرهنگی آن جامعه است که کشورهای حوزه جنوب شرق و شاید با جرات بتوان گفت کشورهای مختلف جهان را تحت تاثیر یک فرهنگ غالب قراداده است. فرهنگی که طی دهههای گذشته با سیطره نظامی و اقتصادی قدرتهای بزرگ، سعی داشته تا زمینههای سلطه فرهنگی و دینی را نیز فراهم آورد. اما امروزه این فرهنگ بدون ریشه و ساخته و پرداخته نظامهای سیاسی، با بروز تحولات در مناطق مختلف جهان با چالشهای عمدهای روبه رو شده است.
در این تقابل است که ضرورت توجه به ابعاد فرهنگی ایرانی-اسلامی و اشاعه آن در نوع تعاملات مردمی، شهرسازی و زندگی فردی و اجتماعی اهمیت مییابد. همچنین توجه به این نگاه در سیاستهای حوزههای مختلف مدیریتی اعم از فرهنگی، عمرانی و خدماتی باعث شده است تا این نگرش در تعاریف فرهنگ شهروندی نیز گنجانده شود.
در واقع با همین رویکرد، به نظر میرسد مدیریت شهری از طریق تدوین سیاستها در شوراهای اسلامی و اجرای آن توسط شهرداریها به دنبال ایجاد بسترهای لازم و زیرسا ختهای مبتنی بر سبک زندگی ایرانی-اسلامی است، تا از گذر آن، پایههای تمدن عظیم ایرانی- اسلامی تقویت شود.
ارسال نظر