شبهجزیره اسرارآمیز - ۲۶ اسفند ۹۵
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
حسن رابطه میان شوروی و کرهجنوبی نگرانی مهمی برای پیونگ یانگ بود و پیونگ یانگ را مجبور به شناسایی جهان در حال دگرگونی کرد. در واکنش، کرهشمالی به انزوا در غلتید و از سوی متحدان احساس خیانت میکرد و میترسید میدان را به کرهجنوبی واگذار کند. این احساس خرد شدن زمانی رخ نمود که گورباچف برای برقراری رابطه دیپلماتیک با سئول هیاتی را در ژوئن ۱۹۸۷ به این کشور روانه و سپس با «رُح تائه وو» رئیسجمهور وقت کرهجنوبی دیدار کرد. این رابطه جدید در نهایت پیونگ یانگ را مجبور کرد که فرآیند تعامل خود با کرهجنوبی را آغاز کند و در سپتامبر ۱۹۹۰ عالیترین هیات کرهشمالی که تا کنون به سئول سفر کرده برای مذاکره به کرهجنوبی رفت. در شوروی، پوشش رسانهای تحولات کرهشمالی بسیار زننده و ناملایم بود. مجله امور جاری لیبرال و بانفوذ «Argumenty I Fakty» پروندهای منفی از کیم ایل سونگ در آوریل ۰۹۹۱ منتشر کرد- درست پیش از اجلاس سران شوروی و کرهجنوبی- که پیونگ یانگ را آزرد. پس از این، مقالهای از سوی مورخ شوروی «میخاییل اسمیرنوف» منتشر شد که- البته علیه راست کیشی حزب کمونیست شوروی بود- ادعا میکرد که این کرهشمالیها بودند که آغازگر جنگ کره بودند. با آغاز دهه روشن شد که گورباچف در حال تجدید رابطه با کرهشمالی است. روسیه با قاطعیت، تمام کمکهای نظامی به کرهشمالی را با پافشاری بر اینکه پیونگ یانگ باید بدهیهای خود را با ارزهای معتبر خارجی تسویه کند قطع کرد.
اگرچه این مساله باعث شد کرهشمالی بهعنوان یکی از اقمار نظامی فعال شوروی کنار زده شود اما همین سبب انگیزهای برای مشارکتهای بعدی کرهشمالی در فعالیتهای غیرقانونی مختلف دیگر بهمنظور کسب ارز معتبر خارجی شد (مانند خرید و فروش مواد مخدر، جعل و تقلب، قاچاق، خرید و فروش غیر قانونی اسلحه و غیره). بلافاصله پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و قطع تقریبا کامل یارانه ها، وضعیت اقتصادی کرهشمالی به شدت رو به وخامت رفت و این نشان از میزان کمکهای شوروی میداد که باعث تغذیه قطرهای اقتصادی این کشور و یارانه دادن به هزینههای واردات میشد. این افول چشمگیر بود: در سال ۱۹۹۱ اتحاد جماهیر شوروی بیش از ۰۴ درصد از واردات کرهشمالی را تامین میکرد. تا سال ۳۹۹۱ این به زیر ۰۱ درصد رسید. دولت مجبور شد به شکست برنامه سوم هفت ساله (۷۸۹۱- ۳۹۹۱) اعتراف کند و بیان کرد که به برخی شاخصهای عمده مانند برق، فولاد و الیاف شیمیایی که در برنامه سوم هفت ساله پیشبینی شده بود بهدلیل تحولات بینالمللی و وضعیت حاد ایجاد شده در کرهشمالی دست نیافته است. با عنایت به اینکه بسیاری از صنایع کرهشمالی متکی به واردات ارزان بود، از دست دادن رابطه تجاری با اتحاد جماهیر شوروی فرآیند صنعتی زدایی را تسریع کرد. در همان زمان، هزینه واردات از کشورهای دیگر در حال افزایش بود؛ در فاصله ۹۸۹۱و ۲۹۹۱قیمت نفت خام به ۵۷ تا ۵۳۱دلار در هر تُن افزایش یافت و باعث بدتر شدن وضعیت شد.درحالیکه کرهشمالی از درآمد سرانه حدود دو برابری نسبت به کرهجنوبی برخوردار بود، در زمان فروپاشی شوروی وضعیت به چشمگیری واژگون شد.
راهحل دولت قابل پیشبینی بود: درخواستهای بیشتر برای تولید خارج از برنامه که به وضوح تناقضات اقتصاد دستوری را بیشتر برجسته کرد. چندین طرح بلند پروازانه و نسنجیده برای مهار رکود کلید خورد مانند احیای گسترده زمینهای ساحلی برای تولید برنج که زمانی با تردید مواجه شد که شرایط نامطلوب آب و هوایی و شیرین کردن آب موجب جاری شدن سیل شد. مزارع احیا شده برنج (حدود ۳۰۰ هزار هکتار) از منابع چشمگیری برخوردار بود و برنامه مرکزی به کنار رفت. در نتیجه، سیستم را از مسیر خود خارج کرد. برای چند پروژه زیربنایی برنامهریزی شد اما سپس کنار گذاشته شد مانند هتل ریوگ یونگ. تصمیم به تخصیص منابع ارزشمند کار، مواد و انرژی برای چنین پروژههایی- که ترکیبی بود از غرور و جهل اقتصادی- شکاف میان نخبگان و بقیه جامعه را منعکس کرد درحالیکه همچنان «اتلاف منابع» بیشتر را هم نشان میداد چرا که تکمیل همه چیز یا طولانیتر از حد انتظار بود یا هرگز تکمیل نشد. برابری اجتماعی- که هنوز در دهه ۷۰ قابل توجه بود- منجر به شکل گیری خودروهای دارای راننده برای مقام ها، رستورانهای خصوصی برای کادرها و مسکن بهتر و جیره غذایی برای نخبگان شد.
با سپاس فراوان از همراهی شما خوانندگان محترم. به اطلاع میرساند مجموعه مقالاتی که تحت عنوان «شبهجزیره اسرارآمیز» منتشر میشد با عنوان «کره شمالی: دولتی در اسارت توهم» از سوی انتشارات سرایی به زیور طبع آراسته شد. این کتاب به شکل مفصل و همراه با ۱۰ پیوست در ۵۹۲ صفحه منتشر
شده است. برای دریافت کتاب میتوانید با شماره تلفن ۲۲۵۶۳۴۵۸ انتشارات سرایی تماس بگیرید. آخرین شماره از این مجموعه به پاس احترام به شما خوانندگان عزیز منتشر میشود.
ارسال نظر