دانشگاهی که تجارتخانه شد
سمیرا دردشتی
روزنامه نگار
در یک دهه اخیر فرآیند کسب آموزش در ایران بهگونهای مداوم در حال سادهسازی است و برخلاف گذشته که افراد مسیرهای موازی با دانشگاه را برای گذراندن زندگی مورد توجه قرار میدادند، امروزه همه مسیرها از دانشگاه میگذرد، تا آنجا که حتی کسانیکه سالها بود، قلم را زمین گذاشته بودند و وارد بازار کار شدهاند نیز با نوعی احساس نیاز برای ادامه تحصیل مواجه شدهاند. احساس نیاز کاذبی که دانشگاههای گوناگون در حال ازدیاد برای آنان ایجاد میکنند و با تبلیغات رنگارنگ نظیر بینیازی از شرکت در کنکور، اعطای وامهای مختلف و.
سمیرا دردشتی
روزنامه نگار
در یک دهه اخیر فرآیند کسب آموزش در ایران بهگونهای مداوم در حال سادهسازی است و برخلاف گذشته که افراد مسیرهای موازی با دانشگاه را برای گذراندن زندگی مورد توجه قرار میدادند، امروزه همه مسیرها از دانشگاه میگذرد، تا آنجا که حتی کسانیکه سالها بود، قلم را زمین گذاشته بودند و وارد بازار کار شدهاند نیز با نوعی احساس نیاز برای ادامه تحصیل مواجه شدهاند. احساس نیاز کاذبی که دانشگاههای گوناگون در حال ازدیاد برای آنان ایجاد میکنند و با تبلیغات رنگارنگ نظیر بینیازی از شرکت در کنکور، اعطای وامهای مختلف و... افراد را در رقابتی بیسرانجام به سوی خود فرا میخوانند. اغلب این دانشگاهها عملا سیاستی برای درآمدزایی بینیاز از آموزش را دنبال میکنند و در نهایت با اعطای مدارکی مورد تایید وزارت علوم، به نیاز کاذب ایجاد شده پاسخ میدهند. در این میان دانشگاههای دولتی نیز می کوشند از رقابت برای کسب درآمد عقب نمانند و با تاسیس واحدهای شبانه و پردیسها مدارکی را در قبال پرداخت شهریه به دانشجویان اعطا میکنند.
حال آنکه برخی از رشتههای موجود در این دانشگاهها هیچ ارتباطی با بازار کار ندارند و حتی رشتههای دارای بازار کار نیز به جهت حجم فارغالتحصیل اشباع شدهاند. این انفکاک موجب شده است، جمعیتی که بهطور سنتی در مشاغل دیگری وارد بازار کار میشدند با مدرک دانشگاه هیچ جایگاهی در بازار برای خود پیدا نکنند. از سوی دیگر به جهت فقدان یک سیستم مناسب برای گزینش این دانشجویان، آنان حتی قادر به ایفای نقش خود در همین سیستمهای معیوب و سهلانگار دانشگاه نیستند. بنابراین، این گروه از آنها خود ایجادکننده نیازی جدید برای از میان برداشتن سد پایاننامه تا رسیدن به مدرک هستند. این نیاز، بازاری تازه به موازات دانشگاه پدید آورده و در غیاب ارتباط دانشگاه با بازار کار، گروهی از دانشگاهیان به آن مشغول شدهاند.
بازاری که هر اندازه تقاضا برای آموزش عالی گسترش مییابد، رونق آن نیز بیشتر شده و دانشجو که زمانی از او انتظار میرفت بخشی از فرآیند تولید علم را در کشور برعهده بگیرد به جایگاه مشتری مدرک تنزل پیدا کرده است. این موضوع با افزایش شمار دانشجویان و ارزش شدن مدرک برای دستیابی به جایگاههای برتر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ابعاد تازهای پیدا میکند. تا آنجا که در چندین نوبت موجب اعتراض دانشگاهیانی شد که هنوز امیدوارانه در تلاش برای نجات دانشگاه هستند و کوشیدند از طریق مراجع مختلف با این فرآیند مبارزه کنند. نامه اخیر استادان، پژوهشگران و دانشگاهیان به رئیسجمهور بیانگر بخشی از این دغدغهمندی بود. در این پرونده تلاش میکنیم آنچه را که بر سیستم آموزش عالی در حوزه نگارش پایاننامه رفته است مورد واکاوی قرار دهیم
ارسال نظر