گفتوگو با فریدون بیگدلی خواننده پاپ
فکر میکنند حقشان را خوردهام
لیلا رضایی
فریدون بیگدلی از آن دسته خوانندگانی است که همواره اما و اگرهایی از او در میان همکارانش در مورد حضور پررنگش در رسانه ملی نقل می شود. او تاکنون کارهای زیادی را منتشر کرده است و یک پای ثابت برنامههای موسیقایی رادیو و تلویزیون بهشمار میآید. خواننده پرکاری است و اعتقادی به انتقادهای همکارانش ندارد. او فضای موسیقی ایران را ناعادلانه توصیف میکند و به چشمانداز آینده با ناامیدی نگاه میکند. آنچه میخوانید گفتوگو با این خواننده است.
خیلیها منتقد رابطه شما با رسانه ملی هستند و معتقدند با لابی و رابطه عنوان سوگلی رسانه ملی را یدک میکشید.
فریدون بیگدلی از آن دسته خوانندگانی است که همواره اما و اگرهایی از او در میان همکارانش در مورد حضور پررنگش در رسانه ملی نقل می شود. او تاکنون کارهای زیادی را منتشر کرده است و یک پای ثابت برنامههای موسیقایی رادیو و تلویزیون بهشمار میآید. خواننده پرکاری است و اعتقادی به انتقادهای همکارانش ندارد. او فضای موسیقی ایران را ناعادلانه توصیف میکند و به چشمانداز آینده با ناامیدی نگاه میکند. آنچه میخوانید گفتوگو با این خواننده است.
خیلیها منتقد رابطه شما با رسانه ملی هستند و معتقدند با لابی و رابطه عنوان سوگلی رسانه ملی را یدک میکشید.
لیلا رضایی
فریدون بیگدلی از آن دسته خوانندگانی است که همواره اما و اگرهایی از او در میان همکارانش در مورد حضور پررنگش در رسانه ملی نقل می شود. او تاکنون کارهای زیادی را منتشر کرده است و یک پای ثابت برنامههای موسیقایی رادیو و تلویزیون بهشمار میآید. خواننده پرکاری است و اعتقادی به انتقادهای همکارانش ندارد. او فضای موسیقی ایران را ناعادلانه توصیف میکند و به چشمانداز آینده با ناامیدی نگاه میکند. آنچه میخوانید گفتوگو با این خواننده است.
خیلیها منتقد رابطه شما با رسانه ملی هستند و معتقدند با لابی و رابطه عنوان سوگلی رسانه ملی را یدک میکشید. در این باره چه توضیحی دارید؟
متاسفانه یا خوشبختانه باید بگویم من اصلا حواسم به این چیزها نیست که بنشینم و ببینم چه کسی درباره من و فعالیتهایم چه میگوید و نظرش راجع به این موضوع چیست. من درخلوت خودم، مشغول کار و فعالیت هستم و در واقع فارغ از هرچیزی کارم را میکنم. متاسفانه این عده جوری برخورد میکنند که انگار من حقشان را خوردهام. فکر میکنند من به تلویزیون میروم و برایم فرش قرمز پهن میکنند ۱۵ - ۱۰ میلیون به حسابم برای هر اجرا میریزند.
اخیرا هم از این دست اتفاقات بسیار افتاده است و در شبکههای اجتماعی دیدهام که چیزهایی نوشته و پخش کردهاند. میخواهم بگویم به من چه مربوط است که آنها در تلویزیون نیستند؟ مگر من هر شب مانند خیلیها کنسرت برگزار میکنم؟ کسانی که ۵۰، ۴۰ میلیون برای یک شب اجرا دستمزد میگیرند، تکلیفشان چیست؟ باید با آنها هم اینگونه برخورد کنیم؟ باید آنها را نقد کنیم که چرا این همه کنسرت و آن هم با بلیتهای گرانقیمت برگزار میکنند؟
دلیل این حرف و حدیثها چیست؟
یک عده این حرفها را میزنند که خودشان هر کاری که دوست داشته باشند انجام میدهند. اینها همه چیز را باهم میخواهند و البته فقط برای خودشان! همین دوستان چه حمایتی تاکنون از من کردهاند؟ اصلا پیشنهاد می کنم که جایمان را با هم عوض کنیم، من بروم در شبکههای ماهوارهای بخوانم و آنها بروند صداوسیما یا به قول خودشان رسانه ملی و بشوند سوگلی آنجا! آیا میتوانند آن گونه که من زندگی میکنم، زندگی کنند؟
این عده که از آنها یادکردید کارهای زیادی منتشر کردهاند و بهنظر نمیرسد حسادت کنند.
بله کارهای زیادی منتشر کردهاند، اما حتی یکی از آنها شنیده نمیشود اگر شما یک آهنگ این دوستان را نام ببرید من ایمان میآورم. در حالی حاشیهسازی میکنند که بخش اعظمی از کارهای آنها اصلا شنیده نمیشود. سوال من این است؛ وقتی مخاطبی وجود ندارد برای در و دیوار کار منتشر میکنند؟ کار کردن برای در و دیوار فایده ندارد. بازهم به این چیزها کاری ندارم و فقط به این فکر میکنم که آیا توهین دردی را دوا میکند؟ متاسفانه اینها اتفاقات عجیب و غریبی است که پیرامون ما در حال افتادن است و همینها موجب میشوند جلوی رشد و پیشرفت افراد کاربلد و حرفهای گرفته شود. چون به جای اینکه روی کارشان تمرکز کنند، مدام در حال فکر کردن به پیشرفت و پسرفت همکاران خود هستند.
درباره شما همیشه انتقاد وجود دارد و اولین بار نیست که چنن حرفهایی مطرح میشود.
راستش من زخم خورده چنین موضوعات پیش پا افتادهای هستم. در ترکیه با وجود جمعیتی که دارد، تعداد خوانندگان به قدری زیاد است که نمیتوان حتی تعداد آنها را شمرد ولی هر کدام اسم و رسم و مخاطب خاص خود را دارند. چون برای ارائه و عرضه کار خود، جایگاه دارند؛ ولی ما اصلا از چنین جایگاهی برخوردار نیستیم و برای عرضه و ارائه کارهایمان جایی نداریم. ۲۵ سال است که من مشغول فعالیت در عرصه موسیقی پاپ هستم و فقط همان یک ربع ساعت را روی آنتن میروم، آن هم گاه به گاه بوده و همیشگی نیست. ضمن اینکه تلویزیون دیگر ابهت سابق را ندارد.
اگر از این شرایط گله مندید و رضایت ندارید، پس چرا نسبت به انتشار آلبوم اقدام نمیکنید؟
برای اینکه دوست ندارم کار بیهوده کنم. میدانید که متاسفانه شرایط موسیقی و همین طور وضعیت موزیسینها در ایران اصلا خوب نیست و نمیتوان به آن امید داشت. نه تنها من؛ بلکه هر خوانندهای هرگز دوست ندارد در شرایط نابسامان موسیقی کشور، آلبوم منتشر کند. چون بهنظر میرسد این روزها دیگر کسی آلبوم نمیخرد. به لطف اینترنت و از آنجا که درکشور ما قانون کپی رایت رعایت نمیشود، هرکس هر آهنگی را دوست داشته باشد، به راحتی میتواند آن را دانلود و گوش کند. دیگر چه نیازی به خرید آلبوم دارد که هم برایش هزینه بردارد و هم حجم گیر باشد؟
یعنی چه که نمیتوان به آن امید داشت؟
چرا باید امید داشت وقتی اصلا چیزی از موسیقی باقی نمانده است؟من امروزه درجایگاهی هستم که میتوانم شرایط خوب را از بد تشخیص بدهم و به همین دلیل نگران وضعیت موسیقی کشورم. میتوانم این را بگویم و روی آن تاکید کنم که اگر وضع به همین منوال پیش برود، متاسفانه موسیقی در ایران بهزودی خواهد مرد.
در این شرایط خاص و بد، نمیتوان از کسی توقع داشت با صرف هزینه بالا نسبت به تولید، انتشار و پخش آلبومی شرکت کند که نه بازگشت هزینه دارد و نه کسی آن را میشنود. جالبتر این است که تهیهکنندگان این عرصه نیز به راحتی قید هر چه موسیقی خوب است را زدهاند و فقط از چند خواننده پاپ که مردم از آنها استقبال میکنند، حمایت میکنند. چون به نفع هیچ تهیهکنندهای نیست که بیاید سرمایهاش را روی خوانندهای بگذارد که مطمئن نیست، سرمایهاش به او بازگردد یا نه!
یعنی انتشار آلبوم در شرایط فعلی سودی به حال خواننده یا تهیهکننده ندارد؟
آلبوم منتشر کردن به نفع هیچ کس نیست، نه منی که خواننده هستم و نه تهیهکنندهای که روی آن هزینه و سرمایهگذاری میکند. دیگر زمان سود بردن از آثار موسیقی گذشت و این منبع بهعنوان یک منبع کور دیگر درآمدزا نیست. من که سالها است در این عرصه مشغول هستم، هنوز نتوانستهام جایگاه مناسبی برای خودم پیداکنم، چه برسد به آنهایی که به تازگی از گرد راه رسیدهاند؛ چراکه ناخوانندگان بسیاری وارد این مقوله شده و عرصه را برای ما تنگ کردهاند. بیاید سرمایهاش را روی خوانندهای بگذارد که مطمئن نیست، سرمایهاش به او بازگردد یا نه!
البته من کار خودم را میکنم و شاید به جرات بتوانم بگویم که در روز برنامههایی را برگزار میکنم، اما وقتی میبینم انتشار آلبوم کاری عبث و بیهوده است، سعی میکنم دیگر دست به انتشار آن نزنم و تمامی قطعات خود را بهصورت تک قطعه منتشر کنم. هزینه کردن برای آلبوم وقتی که میدانیم سودی عاید نمیشود، کاری بیهوده است و من نیز مانند دیگر دوستان ترجیح میدهم کارهای خود را بهصورت تک قطعه منتشر کنم تا به دست علاقهمندان به موسیقی پاپ برسد. پیشترها وضعیت بهگونهای بود که شرکتها یکی دو قطعه از آلبوم را که میشنیدند، روی آن سرمایهگذاری میکردند، اما الان اصلا چنین اتفاقی نمیافتد و شرکتها به هیچ وجه آلبومها را نمیخرند و از خواننده حمایت نمیکنند.
ولی میگویند از کارهای شما حمایت میشود؟
متاسفانه این دوستان که چنین حرفهایی را میزنند همانهایی هستند که فکر میکنند من جای آنها را گرفتهام، اما اصلا اینطور نیست. هیچ کس نمیتواند جای کسی را بگیرد. چرا باید نسبت به من چنین حرفهایی زده شود؟ مگر من حقی از آنها ضایع کردهام که این قدر از من متنفرند؟ من فقط یک خواننده هستم که رسانهام تلویزیون است و صرفا بهدلیل قدمتی که دارم و از ابتدا با صدا و سیما همکاری داشتهام، اکنون نیز کارهایم از این رسانه پخش میشود و به دست مردم میرسد.
خوانندگان زیادی در این سالها شروع به فعالیت کردهاند. آیا این اتفاق به فضای موسیقی لطمه نمیزند؟
متاسفانه همین طور است و ماهم اصلا در این باره نه حرفی میزنیم و نه اعتراض میکنیم. جالب است که برخی از آنها پیشتر هم میآیند و کنسرتهای هر شبه برگزار میکنند که همین موجب میشود کلی پول به جیب بزنند. مشخص است از این پروسه میتوان درآمد هنگفتی داشت و طبیعی است که تهیهکنندگان دنبال چنین سوژههای پولسازی بروند. هر چند دیگر نمیتوان به موسیقی به دیده تجارت نگاه کرد. چون به قدری آمار دانلود و کپی و ... بالاست که دیگر فقط یک سری از افرادی که دارای سرمایه هنگفت هستند، میتوانند کارهایی بسازند و بخوانند که میدانند قرار نیست سرمایهای بازگردد. وقتی بابت آهنگی هزینه کنی و قرار نباشد از آن درآمدزایی کنی خوب معلوم است که به هر سایتی دلت بخواهد میتوانی بفرستی و منتشرش کنی. حتی دیگر نیاز نیست فقط دنبال سایتهای مجاز باشی و ترس از ممنوع الفعالیت شدن داشته باشی. کسانی که این گونه فعالیت میکنند، اصلا به مجاز شدن فکر نمیکنند و برای همین هم هر چه را دوست داشته باشند میخوانند و همین هم موجب شهرتشان میشود.
فکر میکنید به مجازها ظلم میشود؟
شاید اینطور باشد، ولی اقرار میکنم که شاید اگر من نیز همچون آنها بودم شهرتم بیش از اینی بود که امروزه دارم.
پیشنهادی در این زمینه دارید؟
راستش سالها پیشنهاد دادهایم و دیگر خسته شدهایم از پیشنهاد دادن و اینکه کسی به داد این پیشنهادها نرسید. پیشنهادی که عملی نشود و به سرانجام نرسد که ارزشی ندارد. دوست دارم اگر قرار است پیشنهادی ارائه شود، به آن پرداخته و عملی شود.
فریدون بیگدلی از آن دسته خوانندگانی است که همواره اما و اگرهایی از او در میان همکارانش در مورد حضور پررنگش در رسانه ملی نقل می شود. او تاکنون کارهای زیادی را منتشر کرده است و یک پای ثابت برنامههای موسیقایی رادیو و تلویزیون بهشمار میآید. خواننده پرکاری است و اعتقادی به انتقادهای همکارانش ندارد. او فضای موسیقی ایران را ناعادلانه توصیف میکند و به چشمانداز آینده با ناامیدی نگاه میکند. آنچه میخوانید گفتوگو با این خواننده است.
خیلیها منتقد رابطه شما با رسانه ملی هستند و معتقدند با لابی و رابطه عنوان سوگلی رسانه ملی را یدک میکشید. در این باره چه توضیحی دارید؟
متاسفانه یا خوشبختانه باید بگویم من اصلا حواسم به این چیزها نیست که بنشینم و ببینم چه کسی درباره من و فعالیتهایم چه میگوید و نظرش راجع به این موضوع چیست. من درخلوت خودم، مشغول کار و فعالیت هستم و در واقع فارغ از هرچیزی کارم را میکنم. متاسفانه این عده جوری برخورد میکنند که انگار من حقشان را خوردهام. فکر میکنند من به تلویزیون میروم و برایم فرش قرمز پهن میکنند ۱۵ - ۱۰ میلیون به حسابم برای هر اجرا میریزند.
اخیرا هم از این دست اتفاقات بسیار افتاده است و در شبکههای اجتماعی دیدهام که چیزهایی نوشته و پخش کردهاند. میخواهم بگویم به من چه مربوط است که آنها در تلویزیون نیستند؟ مگر من هر شب مانند خیلیها کنسرت برگزار میکنم؟ کسانی که ۵۰، ۴۰ میلیون برای یک شب اجرا دستمزد میگیرند، تکلیفشان چیست؟ باید با آنها هم اینگونه برخورد کنیم؟ باید آنها را نقد کنیم که چرا این همه کنسرت و آن هم با بلیتهای گرانقیمت برگزار میکنند؟
دلیل این حرف و حدیثها چیست؟
یک عده این حرفها را میزنند که خودشان هر کاری که دوست داشته باشند انجام میدهند. اینها همه چیز را باهم میخواهند و البته فقط برای خودشان! همین دوستان چه حمایتی تاکنون از من کردهاند؟ اصلا پیشنهاد می کنم که جایمان را با هم عوض کنیم، من بروم در شبکههای ماهوارهای بخوانم و آنها بروند صداوسیما یا به قول خودشان رسانه ملی و بشوند سوگلی آنجا! آیا میتوانند آن گونه که من زندگی میکنم، زندگی کنند؟
این عده که از آنها یادکردید کارهای زیادی منتشر کردهاند و بهنظر نمیرسد حسادت کنند.
بله کارهای زیادی منتشر کردهاند، اما حتی یکی از آنها شنیده نمیشود اگر شما یک آهنگ این دوستان را نام ببرید من ایمان میآورم. در حالی حاشیهسازی میکنند که بخش اعظمی از کارهای آنها اصلا شنیده نمیشود. سوال من این است؛ وقتی مخاطبی وجود ندارد برای در و دیوار کار منتشر میکنند؟ کار کردن برای در و دیوار فایده ندارد. بازهم به این چیزها کاری ندارم و فقط به این فکر میکنم که آیا توهین دردی را دوا میکند؟ متاسفانه اینها اتفاقات عجیب و غریبی است که پیرامون ما در حال افتادن است و همینها موجب میشوند جلوی رشد و پیشرفت افراد کاربلد و حرفهای گرفته شود. چون به جای اینکه روی کارشان تمرکز کنند، مدام در حال فکر کردن به پیشرفت و پسرفت همکاران خود هستند.
درباره شما همیشه انتقاد وجود دارد و اولین بار نیست که چنن حرفهایی مطرح میشود.
راستش من زخم خورده چنین موضوعات پیش پا افتادهای هستم. در ترکیه با وجود جمعیتی که دارد، تعداد خوانندگان به قدری زیاد است که نمیتوان حتی تعداد آنها را شمرد ولی هر کدام اسم و رسم و مخاطب خاص خود را دارند. چون برای ارائه و عرضه کار خود، جایگاه دارند؛ ولی ما اصلا از چنین جایگاهی برخوردار نیستیم و برای عرضه و ارائه کارهایمان جایی نداریم. ۲۵ سال است که من مشغول فعالیت در عرصه موسیقی پاپ هستم و فقط همان یک ربع ساعت را روی آنتن میروم، آن هم گاه به گاه بوده و همیشگی نیست. ضمن اینکه تلویزیون دیگر ابهت سابق را ندارد.
اگر از این شرایط گله مندید و رضایت ندارید، پس چرا نسبت به انتشار آلبوم اقدام نمیکنید؟
برای اینکه دوست ندارم کار بیهوده کنم. میدانید که متاسفانه شرایط موسیقی و همین طور وضعیت موزیسینها در ایران اصلا خوب نیست و نمیتوان به آن امید داشت. نه تنها من؛ بلکه هر خوانندهای هرگز دوست ندارد در شرایط نابسامان موسیقی کشور، آلبوم منتشر کند. چون بهنظر میرسد این روزها دیگر کسی آلبوم نمیخرد. به لطف اینترنت و از آنجا که درکشور ما قانون کپی رایت رعایت نمیشود، هرکس هر آهنگی را دوست داشته باشد، به راحتی میتواند آن را دانلود و گوش کند. دیگر چه نیازی به خرید آلبوم دارد که هم برایش هزینه بردارد و هم حجم گیر باشد؟
یعنی چه که نمیتوان به آن امید داشت؟
چرا باید امید داشت وقتی اصلا چیزی از موسیقی باقی نمانده است؟من امروزه درجایگاهی هستم که میتوانم شرایط خوب را از بد تشخیص بدهم و به همین دلیل نگران وضعیت موسیقی کشورم. میتوانم این را بگویم و روی آن تاکید کنم که اگر وضع به همین منوال پیش برود، متاسفانه موسیقی در ایران بهزودی خواهد مرد.
در این شرایط خاص و بد، نمیتوان از کسی توقع داشت با صرف هزینه بالا نسبت به تولید، انتشار و پخش آلبومی شرکت کند که نه بازگشت هزینه دارد و نه کسی آن را میشنود. جالبتر این است که تهیهکنندگان این عرصه نیز به راحتی قید هر چه موسیقی خوب است را زدهاند و فقط از چند خواننده پاپ که مردم از آنها استقبال میکنند، حمایت میکنند. چون به نفع هیچ تهیهکنندهای نیست که بیاید سرمایهاش را روی خوانندهای بگذارد که مطمئن نیست، سرمایهاش به او بازگردد یا نه!
یعنی انتشار آلبوم در شرایط فعلی سودی به حال خواننده یا تهیهکننده ندارد؟
آلبوم منتشر کردن به نفع هیچ کس نیست، نه منی که خواننده هستم و نه تهیهکنندهای که روی آن هزینه و سرمایهگذاری میکند. دیگر زمان سود بردن از آثار موسیقی گذشت و این منبع بهعنوان یک منبع کور دیگر درآمدزا نیست. من که سالها است در این عرصه مشغول هستم، هنوز نتوانستهام جایگاه مناسبی برای خودم پیداکنم، چه برسد به آنهایی که به تازگی از گرد راه رسیدهاند؛ چراکه ناخوانندگان بسیاری وارد این مقوله شده و عرصه را برای ما تنگ کردهاند. بیاید سرمایهاش را روی خوانندهای بگذارد که مطمئن نیست، سرمایهاش به او بازگردد یا نه!
البته من کار خودم را میکنم و شاید به جرات بتوانم بگویم که در روز برنامههایی را برگزار میکنم، اما وقتی میبینم انتشار آلبوم کاری عبث و بیهوده است، سعی میکنم دیگر دست به انتشار آن نزنم و تمامی قطعات خود را بهصورت تک قطعه منتشر کنم. هزینه کردن برای آلبوم وقتی که میدانیم سودی عاید نمیشود، کاری بیهوده است و من نیز مانند دیگر دوستان ترجیح میدهم کارهای خود را بهصورت تک قطعه منتشر کنم تا به دست علاقهمندان به موسیقی پاپ برسد. پیشترها وضعیت بهگونهای بود که شرکتها یکی دو قطعه از آلبوم را که میشنیدند، روی آن سرمایهگذاری میکردند، اما الان اصلا چنین اتفاقی نمیافتد و شرکتها به هیچ وجه آلبومها را نمیخرند و از خواننده حمایت نمیکنند.
ولی میگویند از کارهای شما حمایت میشود؟
متاسفانه این دوستان که چنین حرفهایی را میزنند همانهایی هستند که فکر میکنند من جای آنها را گرفتهام، اما اصلا اینطور نیست. هیچ کس نمیتواند جای کسی را بگیرد. چرا باید نسبت به من چنین حرفهایی زده شود؟ مگر من حقی از آنها ضایع کردهام که این قدر از من متنفرند؟ من فقط یک خواننده هستم که رسانهام تلویزیون است و صرفا بهدلیل قدمتی که دارم و از ابتدا با صدا و سیما همکاری داشتهام، اکنون نیز کارهایم از این رسانه پخش میشود و به دست مردم میرسد.
خوانندگان زیادی در این سالها شروع به فعالیت کردهاند. آیا این اتفاق به فضای موسیقی لطمه نمیزند؟
متاسفانه همین طور است و ماهم اصلا در این باره نه حرفی میزنیم و نه اعتراض میکنیم. جالب است که برخی از آنها پیشتر هم میآیند و کنسرتهای هر شبه برگزار میکنند که همین موجب میشود کلی پول به جیب بزنند. مشخص است از این پروسه میتوان درآمد هنگفتی داشت و طبیعی است که تهیهکنندگان دنبال چنین سوژههای پولسازی بروند. هر چند دیگر نمیتوان به موسیقی به دیده تجارت نگاه کرد. چون به قدری آمار دانلود و کپی و ... بالاست که دیگر فقط یک سری از افرادی که دارای سرمایه هنگفت هستند، میتوانند کارهایی بسازند و بخوانند که میدانند قرار نیست سرمایهای بازگردد. وقتی بابت آهنگی هزینه کنی و قرار نباشد از آن درآمدزایی کنی خوب معلوم است که به هر سایتی دلت بخواهد میتوانی بفرستی و منتشرش کنی. حتی دیگر نیاز نیست فقط دنبال سایتهای مجاز باشی و ترس از ممنوع الفعالیت شدن داشته باشی. کسانی که این گونه فعالیت میکنند، اصلا به مجاز شدن فکر نمیکنند و برای همین هم هر چه را دوست داشته باشند میخوانند و همین هم موجب شهرتشان میشود.
فکر میکنید به مجازها ظلم میشود؟
شاید اینطور باشد، ولی اقرار میکنم که شاید اگر من نیز همچون آنها بودم شهرتم بیش از اینی بود که امروزه دارم.
پیشنهادی در این زمینه دارید؟
راستش سالها پیشنهاد دادهایم و دیگر خسته شدهایم از پیشنهاد دادن و اینکه کسی به داد این پیشنهادها نرسید. پیشنهادی که عملی نشود و به سرانجام نرسد که ارزشی ندارد. دوست دارم اگر قرار است پیشنهادی ارائه شود، به آن پرداخته و عملی شود.
ارسال نظر