رییس سازمان صنعت،معدن و تجارت خراسان رضوی:
پوشاک ما باید تن پوش مردمان دیگر کشورها باشد
دنیای اقتصاد- رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خراسان رضوی که در همایش تخصصی پوشاک در مشهد صحبت می کرد، خاطرنشان کرد: اگر میخواهیم پرچم ما درکشور دیگری افراشته باشد باید پوشاک ما تنپوش مردم آن کشور باشد. راضیه علیرضایی با اشاره به راهکارهایی در زمینه رشد پوشاک ایران در جهان افزود: باید ابتدا به تقویت برندها بپردازیم تا تمام انتظاراتی که مشتری تعریف میکند برآورده شود و از تکنو لوژی پیشرفته صنعت پوشاک جهان در تولید استفاده کنیم تا فراتر از منطقه قدم بگذاریم. وی با اشاره به اینکه در زمینه تولید پوشاک راه سختی در پیش داریم، اظهار کرد: تعرفههای حفاظتی که در تولید اعمال میشود باید به دنبال حفظ تولید داخلی باشد.
دنیای اقتصاد- رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خراسان رضوی که در همایش تخصصی پوشاک در مشهد صحبت می کرد، خاطرنشان کرد: اگر میخواهیم پرچم ما درکشور دیگری افراشته باشد باید پوشاک ما تنپوش مردم آن کشور باشد.
راضیه علیرضایی با اشاره به راهکارهایی در زمینه رشد پوشاک ایران در جهان افزود: باید ابتدا به تقویت برندها بپردازیم تا تمام انتظاراتی که مشتری تعریف میکند برآورده شود و از تکنو لوژی پیشرفته صنعت پوشاک جهان در تولید استفاده کنیم تا فراتر از منطقه قدم بگذاریم.
وی با اشاره به اینکه در زمینه تولید پوشاک راه سختی در پیش داریم، اظهار کرد: تعرفههای حفاظتی که در تولید اعمال میشود باید به دنبال حفظ تولید داخلی باشد. بسیاری از محدودیتهای قانونی، تولیدکنندگان را با مشکلاتی در زمینه صادرات مواجهه کرده است و باید این محدودیتها برطرف شود تا تولید رونق بگیرد.
علیرضایی در پایان تصریح کرد: اقتدار برند باید مخاطب را جذب کند و این موضوع یک برنامهریزی و فرایند اجرایی قوی را می طلبد که باید اجرا شود.
۷۰ درصد کالای قاچاق، پوشاک است
دبیر کمسیون قاچاق کالا نیز در این همایش که به همت تولیدی پوشاک اطمینان برگزار شده بود با اشاره به اینکه دغدغه اصلی ما در این کمسیون صدمهای است که از طریق قاچاق به تولید وارد میشود، اظهارکرد: خراسان رضوی سالانه میزبان ۲۲ تا ۲۷میلیون زائر و دارای ۶میلیون شهروند است و۴۰درصد از خریدی که در این استان انجام میشود، پوشاک است.
فروزانفر با بیان اینکه در دهه ۷۰ حجاج خریدهای خود را از مشهدانجام میدادند، تصریح کرد: خراسان رضوی سابقه طولانی در تولید پوشاک در کشور دارد که از لحاظ کیفیت با دوختهای خارجی همسان است اما متاسفانه در بازدیدی که از یکی از بازارهای مشهد داشتم، متوجه شدم از ۷۰۰تولیدی که در آن بازار فعال بودند، تنها ۱۰۰تولیدی ادامه کار میدهند و بقیه به انبار
تبدیل شدهاند.
وی با اشاره به سابقه طولانی ایران در زمینه نساجی خاطرنشان کرد: ایران در دوره صفویه نخستین تولیدکننده نخ ابریشم جهان بود، اما در ۲سال گذشته تولید نساجی ما به ۱۲۳تن کاهش یافته و در نتیجه آن ۵۰۰هزار شغل ازگردونه اشتغال کشور خارج شده است. فروزانفر تاکید کرد:۷۰درصد از کالای قاچاقی که وارد کشور میشود را پوشاک تشکیل میدهد و در نتیجه این اتفاق ۲۰۰هزار شغل پایدار از بین رفته است.
وی در تعریف مدیریت جهادی تصریح کرد: ۸۰سال پیش گاندی لباس تن خود را پاره کرد، زیرا دوخت خارج از هند بود و در نتیجه آن اقدام، امروز پوشاک هند به خارج از این کشور صادر میشود و در ایران نیز باید در این زمینه فرهنگسازی شود.
دبیر کمسیون قاچاق کالا با اشاره به اینکه یک ایرانی صنعت دوخت را به اسپانیا وارد کرد، افزود: متاسفانه در حال حاضر بازار ایران را کشور ترکیه در اختیار دارد و تولیدکنندگان در کمال تعجب تولید خود را به نام ترکیه میفروشند و بعضی از مافیای بازار با تبلیغات، روان خریدار را تغییر میدهند، غافل از اینکه ۴۰ سال پیش پوشاک از مشهد به لندن فرستاده میشد و تولیدکنندگان این سرزمین در اروپا نمایندگی داشتند.
فروزانفر در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه قاچاق کالا دیدگاه ما صرفا امنیتی نیست، بلکه نگاه این کمسیون به توسعه تولید است و سعی داریم رمق تولید را به آن بازگردانیم.
به هنگام گذر از خیابانها و کوچهها، معمولا تعداد زیاد فروشگاهها توجه ما را به خود جلب میکنند. انبوهی از سوپرمارکتها، بنگاههای معاملات املاک، آرایشگران، فروشندههای موبایل، مغازههای پوشاک، تعمیرات لوازم منزل، فست فودها و سایر خردهفروشانی از این دست که در واحدهای تجاری مشغول به فعالیت هستند. بعضی از آنها مستقیما فروشنده(توزیعکننده) کالا و برخی نیز ارائهدهنده خدمات هستند. آمار دقیقی در دسترس نیست اما به نظر میرسد تعداد این بنگاههای کوچک اقتصادی رو به افزایش بوده و هست.
در یک نقل قول بدون منبع ذکر شده بود که پیش از انقلاب اسلامی به منظور رفع معضل بیکاری، راهاندازی و افزایش مجوز بنگاههای معاملات املاک در دستور کار قرار گرفته بود. اگر شواهد را در چند سال اخیر مرور کنیم در مییابیم برای حل مشکل بیکاری انبوهی از افراد، روالی مشابه پیگیری شده است. یعنی به جای ثبات اقتصاد کلان و بهبود رقابت و در نتیجه رشد اقتصادی که منجر به ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری میشود، به وسیله درمانهای موقتی و بعضا غیرکارا دست به ایجاد شغل زدهایم. این مسئله نه تنها در بخش بازرگانی بلکه در صنعت نیز وجود دارد. طبق اطلاعات سرشماری کارگاههای صنعتی سال 1386 حدود 70 درصد از بنگاههای صنعتی فعال، کوچک هستند. این بنگاههای کوچک صنعتی(بین 10 تا 50 نفر) با اینکه سهم بسیار زیادی از اشتغال را به خود اختصاص دادهاند اما سهمشان از ارزش افزوده صنعت تنها 8 درصد است.
در علم اقتصاد افزایش تعداد بیشتر بنگاهها از یک سو با افزایش رقابت، موجب افزایش مازاد رفاه مصرفکنندگان و از سوی دیگر با تکرار(Duplication) هزینههای ثابت به رفاه اجتماعی ضربه میزند. به همین علت در اکثر مدلهای ورود و خروج(Entry and Exit) نشان داده میشود که تعداد بنگاههای حاضر در صنعت بیشتر از بهینه اجتماعی است.
یکی از راهحلهای موجود برای افزایش کارایی و استفاده از صرفههای مقیاس(Economic of Scale) ناشی از بزرگشدن بنگاهها ادغام(Merger) است. در دنیا و حتی ایران مسئله ادغام بیشتر در ادغامهای عمودی دیده میشود. در ادغام عمودی(Vertical Integration)، یک شرکت تامینکنندگان و توزیعکنندگان محصول خودش(شرکتهای مکمل در تولید) را خریداری میکند تا ضمن افزایش کنترل خود بر بازار، از برخی صرفههای مقیاس نیز بهره بگیرد. ادغام افقی (Horizontal Integration) نوع دیگری از الحاق بنگاههاست که در آن بنگاههای تولیدکننده محصول مشابه، به یک شرکت جدید تبدیل میشوند. دغدغه اصلی پیرامون این نوع ادغام، افزایش انحصار و قدرت بازاری شرکت جدید و لذا کاهش رفاه مصرفکنندگان است. در حالیکه منافع این ادغام گاهی بسیار شگرف و بزرگ است. به عنوان مثال احتمال دارد با تغییر ساختار هزینهای بنگاه، شاهد افت قیمت محصول نیز باشیم. همچنین هزینههای تحقیق و توسعه در شرایط جدید توجیه دارند. صرفههای مقیاس و گسترش بازارهای جدید و تنوع بیشتر محصولات از دیگر منافع این نوع ادغام هستند. هر چند در دنیا موانع قانونی برای این نوع ادغام وجود دارد اما پس از
اطمینان از نبود آسیب به رفاه اجتماعی، اجازه آن را صادر میکنند.
ادغام افقی علاوه بر کاربرد در صنعت، در صنف خردهفروشی(Retail) نیز به کار میآید. در دنیا نمونههای موفقی از خردهفروشی وجود دارد اما ما خردهفروشی را با ایجاد مغازههای کوچک یک و دو نفره اشتباه گرفتهایم. شرکتهایی مثل وال-مارت در جهان چندین میلیارد دلار فروش دارند. خردهفروشی به عنوان آخرین عنصر زنجیره تولید که با مصرفکننده نهایی در ارتباط است، ظرفیت مناسبی برای اجرای بازیهای برد-برد به وجود میآورد. یعنی با طراحی برخی مکانسیمهای تخفیفی، تبعیض قیمت و یا بستهبندی(Bundling) علاوه بر افزایش فروش خود، موجبات افزایش مطلوبیت خریداران را نیز فراهم کنند. همچنین به طور غیرمستقیم با کاهش هزینههای مبادلاتی نظیر هزینههای جستوجو و سایر عدم تقارنهای اطلاعاتی، رفاه اجتماعی را بالا ببرند. همانطور که اشاره شد منافع ادغام واحدهای تجاری کوچک فقط محدود به مصرفکنندگان نیست. اگر چند بنگاه به یک شرکت جدید تبدیل شوند، امکان گسترش بازار و حتی کسب بازارهای جدید نیز وجود دارد. تبلیغات، استخدام نیروهای ماهر، قراردادهای طولانیمدت نیز برای شرکت جدید توجیه بیشتری خواهند داشت. به عنوان مثال راهاندازی یک شبکه اینترنتی
تحویل محصولات برای یک سوپرمارکت به صرفه نیست، در حالیکه همین ایده برای یک فروشگاه زنجیرهای شدنی خواهد بود. با توجه به اهمیتی که در کشور ما به موضوع اشتغال داده میشود، از همین رهگذر با بزرگ شدن بنگاهها و گسترش افق اقتصادی، امکان استخدام نیروهای بیشتر و در نتیجه کاهش بیکاری نیز وجود دارد.
*دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد
دانشگاه صنعتی شریف
ارسال نظر