صادرات کلید پیشرفت اقتصادی-
مصطفی سلیمیفر*
از منظر اقتصاد کلان، صادرات یکی از اجزای تضاضای کل میباشد که سه جزء آن: مصرف خصوصی، مخارج دولت و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی است.
گرچه هر یک از این اجزاء نقش مهمی را در تحریک تقاضا و استمرار رونق اقتصادی میتوانند داشته باشند اما در این میان نقش صادرات در این مجموعه به دلایلی که ذکر میشود، بیبدیل است: ۱- میزان صادرات یک کشور مبین قدرت رقابتپذیری کالاهای صادراتی آن کشور در عرصه بینالمللی است، به این معنی که کالاهای کشور از جهت کیفیت و قیمت توانستهاند در رقابت با بازار رقابتی خارجی، گوی سبقت را از آن خود کرده و توسط مشتریان انتخاب شوند.
از منظر اقتصاد کلان، صادرات یکی از اجزای تضاضای کل میباشد که سه جزء آن: مصرف خصوصی، مخارج دولت و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی است.
گرچه هر یک از این اجزاء نقش مهمی را در تحریک تقاضا و استمرار رونق اقتصادی میتوانند داشته باشند اما در این میان نقش صادرات در این مجموعه به دلایلی که ذکر میشود، بیبدیل است: ۱- میزان صادرات یک کشور مبین قدرت رقابتپذیری کالاهای صادراتی آن کشور در عرصه بینالمللی است، به این معنی که کالاهای کشور از جهت کیفیت و قیمت توانستهاند در رقابت با بازار رقابتی خارجی، گوی سبقت را از آن خود کرده و توسط مشتریان انتخاب شوند.
مصطفی سلیمیفر*
از منظر اقتصاد کلان، صادرات یکی از اجزای تضاضای کل میباشد که سه جزء آن: مصرف خصوصی، مخارج دولت و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی است.
گرچه هر یک از این اجزاء نقش مهمی را در تحریک تقاضا و استمرار رونق اقتصادی میتوانند داشته باشند اما در این میان نقش صادرات در این مجموعه به دلایلی که ذکر میشود، بیبدیل است: ۱- میزان صادرات یک کشور مبین قدرت رقابتپذیری کالاهای صادراتی آن کشور در عرصه بینالمللی است، به این معنی که کالاهای کشور از جهت کیفیت و قیمت توانستهاند در رقابت با بازار رقابتی خارجی، گوی سبقت را از آن خود کرده و توسط مشتریان انتخاب شوند.۲- صادرات به معنی گسترش بازار هدف کشور بوده و مقیاس تولید را متاثر میکند که این امر به نوبه خود بر هزینه تولید تاثیر گذاشته و افزایش قدرت رقابتپذیری را به ارمغان میآورد لذا میتوان انتظار داشت که موجب بهبود مستمر جایگاه کشور در آن حوزه شود.۳- صادرات به معنی تحصیل ارز خارجی میباشد که میتواند راهگشای نیازهای ارزی کشور به منظور سرمایهگذاری در ایجاد ظرفیتهای جدید اقتصادی و دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفتهتر باشد.
این توفیق نیز میتواند قدرت رقابتی کشور را افزایش داده و صادرات بیشتر را در آینده نوید دهد. ۴- همانطور که گفته شد صادرات بیشتر به معنی تقاضای بیشتر برای تولیدات داخلی، رونق اقتصادی، ظرفیتسازیهای جدید و ایجاد فرصتهای اشتغال بیشتر در داخل کشور میباشد.۵- افزایش صادرات مستلزم برخورداری از دانش و فناوری روز دنیا بوده که این امر لاجرم کشور را در مسیر نوآوری و پیشرفت تکنولوژی قرار میدهد. اقتصادهای پررونق دنیا اقتصادهای مبتنی بر صادراتاند. توجه بر عملکرد کشورهایی مانند چین، مالزی، ترکیه، کرهجنوبی و سایر کشورهای شرق آسیا و برخی از کشورهای امریکای لاتین نشان از آن دارد که صادرات «موتور رشد اقتصادی» این کشورها بوده است.
۶- گرچه صادرات در کلیت خود آثار مثبت فراوانی در فرآیند پیشرفت اقتصادی یک کشور دارد، اما تنوع و ترکیب صادرات یک کشور اهمیتی بیش از کمیت صادرات آن دارد. اینکه کشور صادرکننده موادخام طبیعی باشد یا کالاهای صنعتی، صادرکننده کالاهای اولیه با فرآوری پایین از قبیل کالاهای کشاورزی، دامداری و برخی از صنایع دستی باشد یا صادرکننده خدمات تخصصی بسیار متفاوت است چراکه صادرات موادخام و کالاهای اولیه مراحل فرآوری را طی کرده و از ارزش افزوده نسبی پایینی برخوردارند، در حالیکه کالاهای صنعتی از فرآوری بالا و ارزش افزوده به مراتب بالاتری برخوردارند.
*عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
از منظر اقتصاد کلان، صادرات یکی از اجزای تضاضای کل میباشد که سه جزء آن: مصرف خصوصی، مخارج دولت و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی است.
گرچه هر یک از این اجزاء نقش مهمی را در تحریک تقاضا و استمرار رونق اقتصادی میتوانند داشته باشند اما در این میان نقش صادرات در این مجموعه به دلایلی که ذکر میشود، بیبدیل است: ۱- میزان صادرات یک کشور مبین قدرت رقابتپذیری کالاهای صادراتی آن کشور در عرصه بینالمللی است، به این معنی که کالاهای کشور از جهت کیفیت و قیمت توانستهاند در رقابت با بازار رقابتی خارجی، گوی سبقت را از آن خود کرده و توسط مشتریان انتخاب شوند.۲- صادرات به معنی گسترش بازار هدف کشور بوده و مقیاس تولید را متاثر میکند که این امر به نوبه خود بر هزینه تولید تاثیر گذاشته و افزایش قدرت رقابتپذیری را به ارمغان میآورد لذا میتوان انتظار داشت که موجب بهبود مستمر جایگاه کشور در آن حوزه شود.۳- صادرات به معنی تحصیل ارز خارجی میباشد که میتواند راهگشای نیازهای ارزی کشور به منظور سرمایهگذاری در ایجاد ظرفیتهای جدید اقتصادی و دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفتهتر باشد.
این توفیق نیز میتواند قدرت رقابتی کشور را افزایش داده و صادرات بیشتر را در آینده نوید دهد. ۴- همانطور که گفته شد صادرات بیشتر به معنی تقاضای بیشتر برای تولیدات داخلی، رونق اقتصادی، ظرفیتسازیهای جدید و ایجاد فرصتهای اشتغال بیشتر در داخل کشور میباشد.۵- افزایش صادرات مستلزم برخورداری از دانش و فناوری روز دنیا بوده که این امر لاجرم کشور را در مسیر نوآوری و پیشرفت تکنولوژی قرار میدهد. اقتصادهای پررونق دنیا اقتصادهای مبتنی بر صادراتاند. توجه بر عملکرد کشورهایی مانند چین، مالزی، ترکیه، کرهجنوبی و سایر کشورهای شرق آسیا و برخی از کشورهای امریکای لاتین نشان از آن دارد که صادرات «موتور رشد اقتصادی» این کشورها بوده است.
۶- گرچه صادرات در کلیت خود آثار مثبت فراوانی در فرآیند پیشرفت اقتصادی یک کشور دارد، اما تنوع و ترکیب صادرات یک کشور اهمیتی بیش از کمیت صادرات آن دارد. اینکه کشور صادرکننده موادخام طبیعی باشد یا کالاهای صنعتی، صادرکننده کالاهای اولیه با فرآوری پایین از قبیل کالاهای کشاورزی، دامداری و برخی از صنایع دستی باشد یا صادرکننده خدمات تخصصی بسیار متفاوت است چراکه صادرات موادخام و کالاهای اولیه مراحل فرآوری را طی کرده و از ارزش افزوده نسبی پایینی برخوردارند، در حالیکه کالاهای صنعتی از فرآوری بالا و ارزش افزوده به مراتب بالاتری برخوردارند.
*عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
ارسال نظر