۵+۲۰
پانتهآ غلامی این روزها با پوسترها و ایمیلهای زیادی روبهرو میشویم که خبر از برگزاری نمایشگاههای گروهی مختلفی میدهند. شخصا بازدید از نمایشگاههای گروهی برایم بسیار جذابتر از نمایشگاههای انفرادی است. بهخصوص اگر هنرمندان آن جوان باشند. چرا که در این گونه نمایشگاهها با تنوع فضاهای شخصی و تجربههای جدید و حرفهای تازهتر بیشتری روبهرو خواهم شد و به نظر من این تنوع به مخاطب اجازه میدهد تا فضای خودش را در بین آثار بیابد و در آن غرق شود. اما متاسفانه در بیشتر موارد در مواجهه با نمایشگاههای گروهی که اخیرا برگزار میشود هیچیک از انتظارات فوق برآورده نمیشود.
پانتهآ غلامی این روزها با پوسترها و ایمیلهای زیادی روبهرو میشویم که خبر از برگزاری نمایشگاههای گروهی مختلفی میدهند. شخصا بازدید از نمایشگاههای گروهی برایم بسیار جذابتر از نمایشگاههای انفرادی است. بهخصوص اگر هنرمندان آن جوان باشند.
چرا که در این گونه نمایشگاهها با تنوع فضاهای شخصی و تجربههای جدید و حرفهای تازهتر بیشتری روبهرو خواهم شد و به نظر من این تنوع به مخاطب اجازه میدهد تا فضای خودش را در بین آثار بیابد و در آن غرق شود. اما متاسفانه در بیشتر موارد در مواجهه با نمایشگاههای گروهی که اخیرا برگزار میشود هیچیک از انتظارات فوق برآورده نمیشود. نمایشگاه گروهی نقاشی با عنوان «۵+۲۰» که جمعه هفته گذشته در گالری «هوم» برگزار شد، از این قاعده مستثنی نبود. وارد گالری که میشوی، اثری از«زینب موحد» را میبینی که در فاصله یکسال گذشته بیش از چند بار (شما بخوانید صد بار) در گالریهای مختلف تهران به نمایش گذاشته شده است. بسیار رایج است که آثار یک مجموعه در گالریهای مختلف نمایش داده شود، اما این امر باید در شهرها یا کشورهای مختلف صورت بگیرد نه در گالریهایی که به فاصله چند خیابان با هم فاصله دارند. این اتفاق کم و بیش برای آثار«عسل فلاح» یا «زرتشت رحیمی» هم افتاده بود، به گونهای که بهطور مداوم هنرمند در آثارش به تکرار خود میپردازد و در مقایسه با آثار قبلی خود، حرف تازهای ندارد. حال این سوال پیش میآید که اگر حرف تازه یا کار
جدیدی برای ارائه نداریم، چرا برای شرکت در نمایشگاههای جدید آنقدر شتابزده عمل میکنیم؟! هدف از شرکت در یک نمایشگاه تازه، اضافه کردن یک خط به روزمه است یا برداشتن یک قدم به جلو؟ از تکراری بودن برخی آثار که بگذریم، ایراد دیگری که بر نمایشگاه وارد است، عدم ارتباط آثار با یکدیگر است. شاید در اینگونه موارد باید بیشترین خرده را بر کیوریتور-نمایشگاهگردان- نمایشگاه گرفت. مگر نه اینکه حاصل نمایشگاهی که یک کیوریتور سعی در برگزاری آن دارد باید همانند یک اثر هنری دارای تفکر و انسجام باشد؟ اما مشکل دقیقا از اینجا شروع میشود که واژه کیوریتور در ایران بیشتر در ارتباط با افرادی بهکار میرود که از چند هنرمند مختلف، تعدادی کار جمعآوری میکنند و صرفنظر از ارتباط یا عدم ارتباط آثار با یکدیگر، آنها را در یک گالری به نمایش در میآورند. برخلاف تصور رایج ما که فقط نمایشگاههای گروهی نیاز به کیوریتور دارند، در سایر نقاط دنیا، کیوریتورها نمایشگاههای انفرادی را هم مدیریت میکنند). همین تصور غلط از کیوریتورشیپ سبب شده است تا این کار امری ساده تلقی شود و درحالیکه ما حتی رشته دانشگاهی یا دورههای آزاد کیوریتورشیپ در ایران
نداریم، شاهد آمار روزافزون کیوریتورهایی بشویم که نه از لحاظ دانش تئوریک و نه از لحاظ سن و تجربه قادر به انجام این کار هستند.
ارسال نظر