نقدی بر کارآمدی شوراها
آیا وظیفه نظارتی شوراها محقق شده است؟
محمد میرزایی شهر مرکز فرصت و محیطی برای ارائه تواناییهای بالقوه انسانی است. تمرکز روزافزون افراد در نواحی شهری و رشد سریع شهرنشینی باعث پدید آمدن مشکلاتی در شهر میشود. برای رفع این مشکلات ما نیازمند یک نظام مدیریت شهری کارآ هستیم. در سادهترین تعریف میتوان گفت این نظام مدیریت شهری کارآ با هدف اداره مطلوب امور و فعالیتهای شهر، سعی دارد روابط میان سازمانها و نهادهای شهری را هماهنگ سازد. در ایران با توجه به ساختار حاکمیت، نظام مدیریت شهری برعهده سازمانها و نهادهای مختلفی است. از یک طرف بر عهده سازمانهایی مانند وزارت راه و شهرسازی، وزارت کشور، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و.
محمد میرزایی شهر مرکز فرصت و محیطی برای ارائه تواناییهای بالقوه انسانی است. تمرکز روزافزون افراد در نواحی شهری و رشد سریع شهرنشینی باعث پدید آمدن مشکلاتی در شهر میشود. برای رفع این مشکلات ما نیازمند یک نظام مدیریت شهری کارآ هستیم. در سادهترین تعریف میتوان گفت این نظام مدیریت شهری کارآ با هدف اداره مطلوب امور و فعالیتهای شهر، سعی دارد روابط میان سازمانها و نهادهای شهری را هماهنگ سازد. در ایران با توجه به ساختار حاکمیت، نظام مدیریت شهری برعهده سازمانها و نهادهای مختلفی است. از یک طرف بر عهده سازمانهایی مانند وزارت راه و شهرسازی، وزارت کشور، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و.. است که بیشتر نقش حکومتی دارند و از طرف دیگر برعهده نهادهایی همانند شهرداریها و شورای اسلامی شهر است که بیشتر نقش حکمروایی دارند. اما در این بین شهرداریها و شورای شهر به عنوان دو بازوی نظارتی و اجرایی نظام مدیریت شهری، نقش موثر و اساسیتری در روند اداره شهر ایفا میکنند. با پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به تغییر بنیادین نظام سیاسی کشور، بر اداره شورایی کشور در سطوح مختلف کشوری، استانی، شهری و روستایی در قانون اساسی تاکید ویژهای شده،
به طوری که یک فصل از قانون اساسی به شوراها اختصاص یافته است. مطابق اصل 100 قانون اساسی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی، اداره امور هر شهر با نظارت شورایی به نام شورای شهر صورت میگیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب میکنند. با توجه به اینکه شورای اسلامی شهرها، کارآمدترین ابزار حکمروایی محلی برای مدیریت شهری و در راستای نهادینه شدن مشارکت مردم در ساختارهای تصمیمگیری محلی هستند، توسعه نقش آنها در امور مدیریت شهری ضرورت بسیاری دارد. با این حال جایگاه قانونی شورای شهر جایگاهی نیست که ناظر بر تمامی فعالیتهای امور شهری باشد. بر اساس قانون شوراهای اسلامی با عنوان «قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شورای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران» که با تغییرات و اصلاحات متعددی مورخ 1/3/ 1375 توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است هدف از تاسیس شوراها به این شرح است: «بهمنظور پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، پرورشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم و نظارت بر امور روستا، بخش، شهر و شهرک شوراهایی به نام شورای اسلامی روستا، بخش، شهر و شهرک براساس مقررات قانون تشکیل
میشود.» از مهمترین چالشهای این قانون این است که باید تمامی ادارات و سازمانهای وابسته به دولت را مکلف کند تا تمامی اطلاعات مرتبط با وظایف شورا را در صورت درخواست در اختیار شورا قرا دهند. این ماده قانونی در قانون تشکیلات شورای اسلامی سال 61 و اصلاحیه سال 65 وجود داشت که متاسفانه در قانون سال 75 نسخ شد. شرح وظایف 29 گانه شورای اسلامی شهر درماده 71 قانون تعیین شده است. اگرچه شورای شهر بهعنوان یکی از عناصر زیر سیستم تصمیمگیری مدیریت شهری در سطح محلی عمدتا باید وظیفه تصمیمگیری، نظارت و هماهنگکنندگی را داشته باشد، اما وظایف تعیین شده برای شورای شهر را میتوان در چند گروه عمده 1-سیاستگذاری، قانونگذاری، برنامهریزی و نظارت 2ـ امور سازمانی و تشکیلاتی و امور مالی 3ـ امور فنی و عمرانی 4ـ امور خدماتی طبقهبندی کرد. این درحالی است که در حال حاضر شورای شهر فقط بر کار شهرداری نظارت دارد و اختیار قانونی برای تصمیمگیری و نظارت بر سایر ادارات و سازمانهای مرتبط با مدیریت شهری را ندارد. شوراها در ذیل فصل قانونی مجلس شورای اسلامی به عنوان نهادی برای مسوولیتپذیری و نظارت بر امور تصدیگری تدوین شدهاند و به عبارتی یکی
از عمدهترین نقشهای اجتماعی و اصلی شوراها، نقش نظارتی است. به بیانی دیگر میتوان گفت شوراها تبلور مسوولیت اجتماعی مردم است که به شکل نهادی و قانونمند توسط افراد منتخب مردم اعمال میشود. اما در حال حاضر شوراهای شهر هنوز فاصله بسیاری از نقش اصلی خود یعنی نظارت دارند و از آنجا که هیچ دستگاه دولتی و ارگانی خود را موظف به پاسخگویی در برابر شوراها نمیداند و وظیفهای قانونی در برابر شوراها ندارد عملا کار شورا تنها مربوط به حسن اجرای مصوبات شورا و طرحهای مصوب در امور شهرداری و سایر سازمانهای تابعه شهرداری است؛ آن هم در صورتی که مطابق بند 3 ماده 71 قانون شوراها مصوب 1375، نظارت بر طرحهای مصوب در امور شهری به شرط آنکه مخل جریان عادی شهرداری نباشد، از وظایف شورای اسلامی شهر است. از طرف دیگر بر اساس ماده 75 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شورای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران کلیه اموال منقول و غیرمنقول در اختیار شورای اسلامی شهر متعلق به شهرداری مربوط است و نیازهای مالی و تدارکاتی شورا از طریق بودجه شهرداری همان شهر تامین میشود و همین امر باعث میشود که شورای شهر عملا تبدیل به شورایی نه برای شهر بلکه شورایی برای
شهرداری باشد. این در حالی است که شورای شهر یک نهاد تصمیمگیری، سیاستگذاری و ناظر و مستقل از شهرداری، بر تمامی شهر باید باشد.
ارسال نظر