واژگونی متعادل
سفیدی و خلأ همواره معانی یکسانی ندارند. این اولین جملهای است که ممکن است در مواجهه با نقاشیهای «بردیا اسمعیللو» در گالری «الهه» بر ذهن بیننده نقش ببندد، چراکه سفیدی و خلأ در آثار او سهمی به اندازه رنگها و حرکتهای طراحگونه دارند، به بیان سادهتر همه چیز درکار او وجهی «بیانگر» دارد حتی خلأ. دیدن آثار او بیدرنگ ذهن را به پس زمینهای از آثار هنرمندان معاصر ایرانی مانند فریده لاشایی و منوچهر یکتایی ارجاع میدهد. به بیان روشنتر بیننده در مواجهه با آثار بردیا با ذهن نقاشی روبهرو است که ضمن شناخت عمیق از گذشته تصویری جغرافیای خود، دست به بیانی شخصی و امروزی از دنیای خویش میزند.
سفیدی و خلأ همواره معانی یکسانی ندارند. این اولین جملهای است که ممکن است در مواجهه با نقاشیهای «بردیا اسمعیللو» در گالری «الهه» بر ذهن بیننده نقش ببندد، چراکه سفیدی و خلأ در آثار او سهمی به اندازه رنگها و حرکتهای طراحگونه دارند، به بیان سادهتر همه چیز درکار او وجهی «بیانگر» دارد حتی خلأ. دیدن آثار او بیدرنگ ذهن را به پس زمینهای از آثار هنرمندان معاصر ایرانی مانند فریده لاشایی و منوچهر یکتایی ارجاع میدهد. به بیان روشنتر بیننده در مواجهه با آثار بردیا با ذهن نقاشی روبهرو است که ضمن شناخت عمیق از گذشته تصویری جغرافیای خود، دست به بیانی شخصی و امروزی از دنیای خویش میزند. این بیان، جایی در مرز فیگوراتیو و آبستره حرکت میکند. «آرمین مالکی» در متنی که با عنوان «عکاسی از اشباح» برای این نمایشگاه نگاشته است؛ این موضوع را مطرح میکند که «مساله فیگور و فضا، که در این مجموعه در موازات یکدیگر مطرح میشوند، این بار به نفع فیگور حل شدهاست.» اما واقعیت این است که وجه انتزاعی کار به قدری با حرکتهای رنگی و طراحیهای خطی، پررنگ است که حتی فیگورهای انسانی نیز تحت تاثیر نشانههای تصویری موجود در فضای
کلی آثار، به نوعی ایهامگونه و انتزاعی به نظر میرسند. البته این مسلم است که برای درک فضای نقاشیهایی با این پس زمینه فکری باید وقت و زمانی هم وزن خود آثار صرف کنیم و شاید به همین دلیل است که نمایشگاه به مدت دوهفته یعنی تا پانزدهم مهرماه برپا خواهد بود.
ارسال نظر