گفتوگو با حسین زمان خواننده پیشکسوت موسیقی پاپ:
مردم باید تابع حقیقت باشند
از خوانندگان پیشکسوت عرصه پاپ است که بنا به دلایلی، سالهاست عنوان ممنوعالفعالیت را با خود یدک میکشد. حسین زمان، از آن دسته خوانندگانی است که همواره سعی در ثبت امضای شخصی بر موسیقی خود داشته است و این امضا تقریبا در تمامی آثار او مشهود است. وی از سال ۱۳۷۸ تاکنون ممنوع الفعالیت است و به جرات میتوان او را رکورددار ممنوعالفعالیتی به لحاظ زمانی دانست. او که بهعنوان معاون طرح و برنامه و نیز عضو هیات علمی پردیس بینالملل دانشگاه صنعتی شریف به فعالیتهای اجرایی و تدریس در جزیره کیش مشغول است، تاکنون آلبومهای شب دلتنگی،قصه شب، شاپرک، مشق عشق، قصه نگفته و قرار عاشقی را منتشر کرده است.
از خوانندگان پیشکسوت عرصه پاپ است که بنا به دلایلی، سالهاست عنوان ممنوعالفعالیت را با خود یدک میکشد. حسین زمان، از آن دسته خوانندگانی است که همواره سعی در ثبت امضای شخصی بر موسیقی خود داشته است و این امضا تقریبا در تمامی آثار او مشهود است. وی از سال 1378 تاکنون ممنوع الفعالیت است و به جرات میتوان او را رکورددار ممنوعالفعالیتی به لحاظ زمانی دانست. او که بهعنوان معاون طرح و برنامه و نیز عضو هیات علمی پردیس بینالملل دانشگاه صنعتی شریف به فعالیتهای اجرایی و تدریس در جزیره کیش مشغول است، تاکنون آلبومهای شب دلتنگی،قصه شب، شاپرک، مشق عشق، قصه نگفته و قرار عاشقی را منتشر کرده است. همچنین تکآهنگهایی همچون فراق، وصل و هجران، غم پنهان، نیاز، گلایه، آیین همدردی، خورشید خونه، تونباشی، دخترکم کجاست، فکر تو و... را از او شنیدهایم. گفتوگو با این خواننده را میخوانید:
درخصوص ممنوعیت فعالیت شما روایت بسیار است و دلایل نامشخصی را برای این موضوع عنوان میکنند. اگر خودتان بفرمایید از چه تاریخی و دقیقا به چه دلیل ممنوع شدید، بسیاری از سوءتفاهمات رفع میشود.
از سال ۷۸ پخش کارهای من از صدا و سیما ممنوع شد. از همان زمان به دلیل موضعگیریهایی که از آنها تحت عنوان مواضع سیاسی یاد میشد، اکثر اجراهای زنده من مختل شد و نتوانستم اجرایی داشته باشم. از ابتدای دولت احمدینژاد بهطور علنی جلوی مجوزهایم گرفته شد و تا کنون مجوز اجرای صحنهای و تولید آلبوم نداشتهام.
هیچ وقت برای رفع ممنوعیتکاری، شخصا اقدام کردهاید؟
بله اقدام کردم؛ هم در دولتهای گذشته و هم در دولت فعلی بارها بهطور حضوری به دفتر موسیقی ارشاد مراجعه کرده ام ولی موفق به دریافت مجوز نشدم و در عین حال هر بار گفتهاند از بالا به ما دستور دادهاند تا به شما مجوز ندهیم.
بالا کجاست و چه کسانی در بالا هستند که دست شما به آنها نمیرسد؟
نمیدانم! فقط این را میدانم که آنقدر بالا هستند که یک وزارتخانه را در اختیار گرفتهاند. واقعا نمیدانم طی این همه سال چرا کسی نتوانسته گره ممنوعیتکاری من را باز کند و الان هم با همین مساله مشکل دارم که نمیدانم این گره به دست چه کسی باز خواهد شد.
من شخصا با توجه به شناختی که سالها است از شما دارم، فکر میکنم جایی اشتباهی رخ داده باشد! دقیقا شاید مرز سیاسی شدن، با روشنفکری اشتباه گرفته شده است. چون آن طور که شما را میشناسم افکار روشنفکرانه دارید و این افکار در کارهای موسیقی شما نیز به چشم میخورند. در این باره چه نظری دارید؟
در مملکت ما تعیینکننده و همه کاره سیاسیون هستند و سیاست مداران خط مشی تعیین میکنند. مملکت دستخوش سیاسی کاری و سیاسی بازی است بنابر این هر مخالفتی و هر اعتراضی از جانب هر طیفی موضعگیری سیاسی محسوب میشود. هنرمندی که از معضلات و مشکلات اجتماعی بگوید، دخالت در امور سیاسی کرده است. بنابر این هر صاحب فکر و اندیشهای اگر لب به سخن بگشاید میشود سیاسی.
به دولت مستقر خوشبین هستید؟ فکر میکنید ممکن است بتوانید در این دولت فعالیت خود را بهصورت مجاز و قانونمند از سر بگیرید؟
نه اصلا خوشبین نیستم. به نظرم دولت خیلی تصمیم گیر نیست و در بسیاری از مواقع دیگران تکلیف تعیین میکنند. بنابر این به دولتی که حتی در حوزه ماموریت خود بی اختیار است نمیتوان خیلی دل بست و انتظار داشت اتفاق خوبی بیفتد. حد اقل در حوزه فرهنگ و هنر دولت تقریبا بیاختیار است. پس حق دارم که نتوانم خوشبین باشم.
پس شما و دوستان هنرمندی که مانند شما سالهاست به عرضه هنری نپرداختهاند، چه باید کنید؟ به هر حال هر چیزی باید چارهای داشته باشد. و هر مشکلی راه حلی!
در کوتاهمدت خیلی بعید است ولی در دراز مدت اگر حداقل بین هنرمندان وحدت نظر بهوجود آید و اگر محافظه کاری را کنار بگذارند و از اعتبار و علاقه مردم به خودشان درست بهره ببرند شاید بتوان کارهای خوبی انجام داد. من نا امید نیستم ولی امیدم به دولت نیست بلکه به اراده مردم است و هنرمندان!
شما بهعنوان هنرمندی که بخشی از مردم پشت شما و هنر و تصمیمتان پنهان شده است، چه وظیفهای دارید؟
من بهعنوان یک هنرمند وظیفه ام شناخت درست از اوضاع جامعه است و تلاش برای تبیین هنرمندانه واقعیتهای جامعه. وظیفه من بهعنوان یک هنرمند،روشنگری و آگاهی بخشی است. قطعا سکوت و محافظه کاری آفت جان هنرمندان است و البته خیانتی است به مردم؛ مردمی که به اعتبار ایشان ما ایستادهایم!
عدم محافظهکاری همیشه ترس به همراه دارد. شاید از همین ترسهای کودکانه است که خیلی از هنرمندان در هنر و گلایههای هنری خود لب به سخن و اعتراض باز نمیکنند ولی اگر موقعیتش پیش بیاید، آنها تندتر و برندهتر باشند.
قبول دارم که فضای هنری در ایران در شرایط نابرابری و بیعدالتی به سر میبرد و حرف حق برای عدهای همیشه تلخ است و معترضان در معرض برخورد قرار دارند ولی وظیفه انسانی ما را به سکوت و خاموشی فرا نمیخواند. بهعنوان یک هنرمند موظف هستم در هنر روشنگری کنم و جامعه هنری نمیتواند چشم و گوشش را در برابر بیعدالتی هنری ببندد. مردم به ما اعتماد کردهاند و ما نمیتوانیم به آنها خیانت کنیم هر قدر هم هزینه چنین چیزی، بسیارسنگین باشد.
فکر میکنید در همه جای دنیا، هنر و بهخصوص موسیقی، سیاست زده باشد؟
هر کجای دنیا اگر هنر و هنرمند بخواهد به وظیفه خود عمل کند خواسته یا ناخواسته با سیاست درمیآمیزد. نمیتوان سیاست را از هنر جدا کرد چرا که سیاست زندگی ما را رقم میزند. اسم این حضور فعال هنرمندان در فضای اجتماع را نمیشود سیاست زدگی نامید.
از سال 78 تاکنون خودش یک عمر است. این یک عمر، عمده فعالیت شما چه بوده است؟ هنرمندی که به هنر نپردازد، عملا تعطیل است و باید عطای هنرش را به لقایش ببخشد. چرا از هنر دست نکشیدهاید؟
من با وجود محدودیتهایی که داشتهام، تاکنون به واسطه حضورم در شبکههای اجتماعی و انتشار چند ترانه طی سه سال اخیر توانستهام تا حد زیادی حضورم را حفظ کنم البته کار سختی بود ولی شدنی بود.
کارهایی آماده انتشار دارید که تصمیم به انتشارشان را داشته باشید؟
بله حداقل چهار ترانه دیگر در دست اقدام دارم که در آینده اطلاعات بیشتری از آنها خواهم داد.
در قالب آلبوم خواهند بود؟
نه آلبوم که اجازه انتشار در ایران را ندارم و از طرفی پر هزینه است و من هم در توانم نیست.
یعنی درکشورهای دیگر میتوانید آلبوم منتشر کنید؟
اگر پول داشته باشم و اسپانسر هم کمک کند بله ولی با دست خالی و بدون حامی خیردر هیچ جای دنیا چنین چیزی شدنی نیست.
اسپانسر و تهیهکننده و کلا قضایای مرتبط با انتشار آلبوم هم که کلا مافیای خودش را دارد.
بله، کاملا درست است و در این میان سهم ما گم میشود. کار کردن در چنین شرایطی خیلی سخت است و تقریبا شدنی نیست. هیچکس تا حالا این کار را نکرده است.
میخواهم بدانم آیا موسیقیهای سخیفی که امروزه در اینترنت و بهراحتی به دست نوجوانان و جوانان ما میرسد، از موسیقی شما کارکشتهتر و حرفهایترند که بهراحتی میتوان به آنها گوش سپرد و به راحتی در دسترس قرار میگیرد؟ جالب است که همینها بلافاصله پس از انتشار اولین قطعه غیرمجاز خود، به دنبال مجوز میروند و موفق میشوند. حتی آلبوم مجاز هم منتشر میکنند.
بحث بهتر بودن یا بدتر بودن نیست. من تصورم این است که شرایط موجود، همینگونه میخواهد. موسیقی که قابل دفاع نباشد، در دست باشد و بتوان به هر شکلی از آن استفاده ابزاری کرد. البته باید بگویم در همین فضا کارهای خوب و قابل دفاع زیادی نیز داشتهایم.
جز شما که جزیرهنشین شدهاید، خیلی از خوانندگان پیشکسوت هستند که این روزها دیگر شرایط حضور در عرصه موسیقی را ندارند. فکر میکنید این چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
متاسفانه شرایط نامناسب است. متاسفانه اینگونه رقم خورده است. البته من خیلی از این دوستان را بهخاطر سکوتشان نیز مقصر میدانم. اگر با شجاعت بیشتری به مقابله با این نابسامانیها میپرداختند شاید اینگونه نمیشد. نباید فضا را خالی میکردند.
شما نمیتوانید کمی از مواضع خود کوتاه بیایید تا اجازه فعالیت مجدد به شما داده شود؟ کاری که خیلیها میکنند.
من چیزی اضافه بر حقم نخواستهام و البته حاضر نیستم از حقوقم بگذرم.
درخصوص ممنوعیت فعالیت شما روایت بسیار است و دلایل نامشخصی را برای این موضوع عنوان میکنند. اگر خودتان بفرمایید از چه تاریخی و دقیقا به چه دلیل ممنوع شدید، بسیاری از سوءتفاهمات رفع میشود.
از سال ۷۸ پخش کارهای من از صدا و سیما ممنوع شد. از همان زمان به دلیل موضعگیریهایی که از آنها تحت عنوان مواضع سیاسی یاد میشد، اکثر اجراهای زنده من مختل شد و نتوانستم اجرایی داشته باشم. از ابتدای دولت احمدینژاد بهطور علنی جلوی مجوزهایم گرفته شد و تا کنون مجوز اجرای صحنهای و تولید آلبوم نداشتهام.
هیچ وقت برای رفع ممنوعیتکاری، شخصا اقدام کردهاید؟
بله اقدام کردم؛ هم در دولتهای گذشته و هم در دولت فعلی بارها بهطور حضوری به دفتر موسیقی ارشاد مراجعه کرده ام ولی موفق به دریافت مجوز نشدم و در عین حال هر بار گفتهاند از بالا به ما دستور دادهاند تا به شما مجوز ندهیم.
بالا کجاست و چه کسانی در بالا هستند که دست شما به آنها نمیرسد؟
نمیدانم! فقط این را میدانم که آنقدر بالا هستند که یک وزارتخانه را در اختیار گرفتهاند. واقعا نمیدانم طی این همه سال چرا کسی نتوانسته گره ممنوعیتکاری من را باز کند و الان هم با همین مساله مشکل دارم که نمیدانم این گره به دست چه کسی باز خواهد شد.
من شخصا با توجه به شناختی که سالها است از شما دارم، فکر میکنم جایی اشتباهی رخ داده باشد! دقیقا شاید مرز سیاسی شدن، با روشنفکری اشتباه گرفته شده است. چون آن طور که شما را میشناسم افکار روشنفکرانه دارید و این افکار در کارهای موسیقی شما نیز به چشم میخورند. در این باره چه نظری دارید؟
در مملکت ما تعیینکننده و همه کاره سیاسیون هستند و سیاست مداران خط مشی تعیین میکنند. مملکت دستخوش سیاسی کاری و سیاسی بازی است بنابر این هر مخالفتی و هر اعتراضی از جانب هر طیفی موضعگیری سیاسی محسوب میشود. هنرمندی که از معضلات و مشکلات اجتماعی بگوید، دخالت در امور سیاسی کرده است. بنابر این هر صاحب فکر و اندیشهای اگر لب به سخن بگشاید میشود سیاسی.
به دولت مستقر خوشبین هستید؟ فکر میکنید ممکن است بتوانید در این دولت فعالیت خود را بهصورت مجاز و قانونمند از سر بگیرید؟
نه اصلا خوشبین نیستم. به نظرم دولت خیلی تصمیم گیر نیست و در بسیاری از مواقع دیگران تکلیف تعیین میکنند. بنابر این به دولتی که حتی در حوزه ماموریت خود بی اختیار است نمیتوان خیلی دل بست و انتظار داشت اتفاق خوبی بیفتد. حد اقل در حوزه فرهنگ و هنر دولت تقریبا بیاختیار است. پس حق دارم که نتوانم خوشبین باشم.
پس شما و دوستان هنرمندی که مانند شما سالهاست به عرضه هنری نپرداختهاند، چه باید کنید؟ به هر حال هر چیزی باید چارهای داشته باشد. و هر مشکلی راه حلی!
در کوتاهمدت خیلی بعید است ولی در دراز مدت اگر حداقل بین هنرمندان وحدت نظر بهوجود آید و اگر محافظه کاری را کنار بگذارند و از اعتبار و علاقه مردم به خودشان درست بهره ببرند شاید بتوان کارهای خوبی انجام داد. من نا امید نیستم ولی امیدم به دولت نیست بلکه به اراده مردم است و هنرمندان!
شما بهعنوان هنرمندی که بخشی از مردم پشت شما و هنر و تصمیمتان پنهان شده است، چه وظیفهای دارید؟
من بهعنوان یک هنرمند وظیفه ام شناخت درست از اوضاع جامعه است و تلاش برای تبیین هنرمندانه واقعیتهای جامعه. وظیفه من بهعنوان یک هنرمند،روشنگری و آگاهی بخشی است. قطعا سکوت و محافظه کاری آفت جان هنرمندان است و البته خیانتی است به مردم؛ مردمی که به اعتبار ایشان ما ایستادهایم!
عدم محافظهکاری همیشه ترس به همراه دارد. شاید از همین ترسهای کودکانه است که خیلی از هنرمندان در هنر و گلایههای هنری خود لب به سخن و اعتراض باز نمیکنند ولی اگر موقعیتش پیش بیاید، آنها تندتر و برندهتر باشند.
قبول دارم که فضای هنری در ایران در شرایط نابرابری و بیعدالتی به سر میبرد و حرف حق برای عدهای همیشه تلخ است و معترضان در معرض برخورد قرار دارند ولی وظیفه انسانی ما را به سکوت و خاموشی فرا نمیخواند. بهعنوان یک هنرمند موظف هستم در هنر روشنگری کنم و جامعه هنری نمیتواند چشم و گوشش را در برابر بیعدالتی هنری ببندد. مردم به ما اعتماد کردهاند و ما نمیتوانیم به آنها خیانت کنیم هر قدر هم هزینه چنین چیزی، بسیارسنگین باشد.
فکر میکنید در همه جای دنیا، هنر و بهخصوص موسیقی، سیاست زده باشد؟
هر کجای دنیا اگر هنر و هنرمند بخواهد به وظیفه خود عمل کند خواسته یا ناخواسته با سیاست درمیآمیزد. نمیتوان سیاست را از هنر جدا کرد چرا که سیاست زندگی ما را رقم میزند. اسم این حضور فعال هنرمندان در فضای اجتماع را نمیشود سیاست زدگی نامید.
از سال 78 تاکنون خودش یک عمر است. این یک عمر، عمده فعالیت شما چه بوده است؟ هنرمندی که به هنر نپردازد، عملا تعطیل است و باید عطای هنرش را به لقایش ببخشد. چرا از هنر دست نکشیدهاید؟
من با وجود محدودیتهایی که داشتهام، تاکنون به واسطه حضورم در شبکههای اجتماعی و انتشار چند ترانه طی سه سال اخیر توانستهام تا حد زیادی حضورم را حفظ کنم البته کار سختی بود ولی شدنی بود.
کارهایی آماده انتشار دارید که تصمیم به انتشارشان را داشته باشید؟
بله حداقل چهار ترانه دیگر در دست اقدام دارم که در آینده اطلاعات بیشتری از آنها خواهم داد.
در قالب آلبوم خواهند بود؟
نه آلبوم که اجازه انتشار در ایران را ندارم و از طرفی پر هزینه است و من هم در توانم نیست.
یعنی درکشورهای دیگر میتوانید آلبوم منتشر کنید؟
اگر پول داشته باشم و اسپانسر هم کمک کند بله ولی با دست خالی و بدون حامی خیردر هیچ جای دنیا چنین چیزی شدنی نیست.
اسپانسر و تهیهکننده و کلا قضایای مرتبط با انتشار آلبوم هم که کلا مافیای خودش را دارد.
بله، کاملا درست است و در این میان سهم ما گم میشود. کار کردن در چنین شرایطی خیلی سخت است و تقریبا شدنی نیست. هیچکس تا حالا این کار را نکرده است.
میخواهم بدانم آیا موسیقیهای سخیفی که امروزه در اینترنت و بهراحتی به دست نوجوانان و جوانان ما میرسد، از موسیقی شما کارکشتهتر و حرفهایترند که بهراحتی میتوان به آنها گوش سپرد و به راحتی در دسترس قرار میگیرد؟ جالب است که همینها بلافاصله پس از انتشار اولین قطعه غیرمجاز خود، به دنبال مجوز میروند و موفق میشوند. حتی آلبوم مجاز هم منتشر میکنند.
بحث بهتر بودن یا بدتر بودن نیست. من تصورم این است که شرایط موجود، همینگونه میخواهد. موسیقی که قابل دفاع نباشد، در دست باشد و بتوان به هر شکلی از آن استفاده ابزاری کرد. البته باید بگویم در همین فضا کارهای خوب و قابل دفاع زیادی نیز داشتهایم.
جز شما که جزیرهنشین شدهاید، خیلی از خوانندگان پیشکسوت هستند که این روزها دیگر شرایط حضور در عرصه موسیقی را ندارند. فکر میکنید این چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
متاسفانه شرایط نامناسب است. متاسفانه اینگونه رقم خورده است. البته من خیلی از این دوستان را بهخاطر سکوتشان نیز مقصر میدانم. اگر با شجاعت بیشتری به مقابله با این نابسامانیها میپرداختند شاید اینگونه نمیشد. نباید فضا را خالی میکردند.
شما نمیتوانید کمی از مواضع خود کوتاه بیایید تا اجازه فعالیت مجدد به شما داده شود؟ کاری که خیلیها میکنند.
من چیزی اضافه بر حقم نخواستهام و البته حاضر نیستم از حقوقم بگذرم.
لیلا رضایی
ارسال نظر