مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد مردم عاشق عبارت «نوآور منحصربه‌فرد» هستند؛ اما این مفهوم نادرست است. شرکت‌های موفق معمولا با ترکیب حداقل دو نفر شروع می‌کنند و موفق می‌شوند. مانند Yin و yang، سازنده و فروشنده، رویاپرداز و عمل‌گرا، حال هرچه می‌خواهید اسم آنها را بگذارید. در حقیقت، مردم ممکن است یک موسس را به‌عنوان نوآور بشناسند اما برای یک فعالیت اقتصادی جدید، نیاز به یک تیم است. در برخی نمونه‌ها، اولین پیرو اولین مشتری است؛ اما در اغلب مواقع اولین پیرو، دومین کارمند یک شرکت بوده که یکی از موسسان شرکت است. چندین عامل وجود دارند که می‌توانند یک شرکت را موفق‌تر و جذاب‌تر نسبت به یکی از موسسان تاثیرگذار کنند. چندین عامل وجود دارند که می توانند یک شرکت را ناموفق‌تر نسبت به یکی از موسسان بی‌کفایت و تنبل کنند. این مقاله هنر انتخاب یکی از موسسان را توضیح می‌دهد. موسسان نیاز به تشابهات و تفاوت‌هایی دارند تا یک شرکت را به موفقیت برسانند. ابتدا در اینجا راه‌هایی را که شما و یکی از موسسان‌تان باید با هم مطابقت داشته باشید را آورده‌ایم:
نگرش
گرچه این کلمه به کرات توسط رویاپردازان استفاده شده است. اما به این معنی است که موسسان یک نگرش مشابه را درباره چگونگی رشد استارت‌آپ‌ها و بازارها به اشتراک می‌گذارند. برای مثال، اگر یک موسس معتقد باشد که کامپیوترها یک ابزار کسب‌و‌کار برای سازمان‌های بزرگ هستند و برخی دیگر معتقد باشند که در آینده کامپیوترهای شخصی کوچک، ارزان و قابل استفاده برای همه خواهند بود، اینها با هم منطبق نیستند.
اندازه
همه نمی‌خواهند یک امپراتوری را تشکیل دهند. همه یک کسب‌و‌کار در سبک زندگی را نمی‌خواهند. اینها انتظارات درست و غلط نیستند؛ اینها فقط انتظاراتی هستند که یا منطبق هستند یا نیستند. به این معنی نیست که موسسان می‌توانند همه چیز را در ابتدا بدانند، اما بسیار خوب است اگر آنها حداقل هم عقیده باشند.
تعهد
موسسان باید همان سطح از تعهد را به اشتراک بگذارند. آیا استارت‌آپ، خانواده یا زندگی متوازن باید در ابتدا مطرح شود؟ ساخت یک استارت‌آپ زمانی که موسسان اولویت‌های متفاوتی دارند، دشوار است. یک موسس می‌خواهد دو سال کار کند و استارت‌آپ را برای یک فروش سریع آماده کند و دیگری می‌خواهد شرکتی ایجاد کند که برای دهه‌ها دوام بیاورد. ایده‌آل این است که موسسان با حداقل 10 سال فعالیت یک استارت‌آپ موافق باشند. تفاوت‌های مطلوبی وجود دارد چون یک استارت‌آپ با چالش‌های زیادی مواجه است که مهارت‌ها و چشم‌اندازهای مختلف ضروری به نظر می‌رسند. در اینجا راه‌هایی که شما و موسس شما باید متفاوت باشید آورده شده است.
تخصص
در کمترین حالت، یک استارت‌آپ نیاز به حداقل یک نفر دارد که محصول را تولید کند (Steve Wozniak) و یک نفر دیگر که محصول را بفروشد (Steve Jobs)..موسسان برای ایجاد یک سازمان بزرگ ، نیاز به تکمیل یکدیگر دارند.
جهت‌دهی
برخی از افراد همواره علاقه به دقیق شدن در جزئیات دارند (میکروسکوپ). برخی به جزئیات اهمیتی نمی‌دهند و همواره نگران مسائل بزرگ هستند (تلسکوپ). یک استارت‌آپ برای موفق شدن نیاز به هر دو نوع این موسسان دارد (ژیروسکوپ).
چشم‌انداز
چشم‌اندازهای بیشتر، موفقیت بیشتر. این می‌تواند شامل جوان در برابر پیر، ثروتمند در برابر فقیر، مرد در برابر زن، شهر در برابر روستا، مهندسی کردن در برابر فروش، اندروید در برابر ios و سیستم عامل مکینتاش در برابر ویندوز شود.
پروسه پیدا کردن یکی از موسسان با ریسک همراه است چون بازداشتن یکی از موسسان فرآیندی دشوار و زمان‌بر است. این مشابه انتخاب همسر از طرق مختلف است چرا که همیشه ریسک طلاق وجود دارد. برخی مفاهیم را باید به خاطر بسپارید که در ذیل به آنها اشاره می‌کنیم.
شتاب نکنید
ممکن است موسسان دهه‌ها با یکدیگر کار کنند، بنابراین طوری آنها را انتخاب کنید که گویی می‌خواهید همسری برگزینید. درست مانند ازدواج، بهتر است دیرتر ازدواج کنید تا اینکه زود اقدام به آن کنید. زمان را کش بدهید چرا که شکست خوردن بسیار سخت است.
موسسان را برای افزایش جذب سرمایه اضافه نکنید
دلیل آوردن شرکای اضافی و هر کارمند دیگر قوی‌تر کردن استارت‌آپ‌تان و موفق شدن آن است. از خود بپرسید «آیا اگر نیاز به سرمایه‌گذاری نداشتیم، باز هم این فرد را استخدام می‌کردیم؟» اگر پاسخ شما نه بود، قطعا استخدام آن فرد عملی احمقانه خواهد بود.
بهترین حالت را در نظر بگیرید اما برای بدترین حالت برنامه‌ریزی کنید
تیم‌های سرمایه‌گذاری همیشه توسعه می‌یابند. ممکن است استارت‌آپ شما یک استثنا باشد اما فقط در صورتی که هر فردی (از جمله خودتان) در طول زمان موجودی‌اش را وارد سرمایه کند این امر از خروج افراد بعد از تساوی حقوق در کمتر از چهار سال جلوگیری می‌کند. این معادل کارآفرینی در یک توافق قبل از قرارداد است.
یک نکته عملی‌تر و تاکتیکی‌تر را متذکر می‌شویم که ما آن را «آزمایش مرکز خرید» می‌نامیم. فرض کنید شما در یک مرکز خرید هستید و فردی را می‌بینید که او را به‌عنوان یکی از موسسان‌تان مناسب می‌بینید. اما آن فرد هنوز شما را ندیده است. انتخاب‌های پیش روی شما چنین است: سریع به سمت او بروید و رودررو به او سلام بگویید یا اینکه به مغازه دیگری بروید. اگر عکس‌العمل اولیه قوی شما رفتن به سوی آن فرد نیست، او را یکی از موسسان خود نکنید. این دومین رابطه مهم شما و شاید مهم‌ترین آن، در طول زندگی‌تان است. پس آرام گام بردارید، آن را درست و با امید انجام دهید.
منبع: mbadepot