ظهیرالدوله و گذشته پرافتخار ما
چراغ و دریچهای به کوچه خوشبخت
زهرا آزموده اگر به خانه من آمدی ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به کوچه خوشبخت. . . دختر کنار گور نشسته است و همچنان شعر میخواند، شمعها روشناند و گلهای زرد و قرمز بر روی شعر حک شده بر سنگ گور پخش شدهاند، دور و بر دختران و پسران جوانی ایستادهاند و گوش میدهند؛ در دست برخی کتاب شعر فروغ و دیگر شاعران معاصر دیده میشود، سرها پایین است و همه در احترام به شاعر همراهند. اینجا گورستان ظهیرالدوله است، گورستانی در شمال پایتخت و در میانه راه میدان قدس تا دربند؛ بسیاری از نامآوران عرصه هنر، عرفان، ادبیات و حتی سیاست ایران زمین در ظهیرالدوله آرام گرفتهاند.
زهرا آزموده اگر به خانه من آمدی ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به کوچه خوشبخت... دختر کنار گور نشسته است و همچنان شعر میخواند، شمعها روشناند و گلهای زرد و قرمز بر روی شعر حک شده بر سنگ گور پخش شدهاند، دور و بر دختران و پسران جوانی ایستادهاند و گوش میدهند؛ در دست برخی کتاب شعر فروغ و دیگر شاعران معاصر دیده میشود، سرها پایین است و همه در احترام به شاعر همراهند. اینجا گورستان ظهیرالدوله است، گورستانی در شمال پایتخت و در میانه راه میدان قدس تا دربند؛ بسیاری از نامآوران عرصه هنر، عرفان، ادبیات و حتی سیاست ایران زمین در ظهیرالدوله آرام گرفتهاند. از مشروطه، شاعرش ملکالشعرا آنجا است و حسن تقیزاده که از برجستهترین نمایندگان مجلس بود. ایرج میرزا نیز با آن شوخطبعی و جسارت در ظهیرالدوله زبان به کام گرفته است. رهی معیری شاعر معاصر و سرپرست برنامه گلهای رنگارنگ رادیو دیگر شاعر این گورستان پرآوازه است. از اهالی مطبوعات نام محمد مسعود، سردبیر روزنامه مرد امروز از اسامی آشنای ظهیرالدوله است، دور تا دور گورش را شیشه نصب کردهاند، شاید حریم ایمنی باشد برای روزنامهنگاری که در زندگی از گزند سیاست مصون
نماند و با تپانچهای در اوج فعالیت مطبوعاتی و در 42 سالگی کشته شد. پرونده این روزنامهنگار 10 سال در دادگستری باقی ماند. مخالفان رژیم پهلوی، آن رژیم را عامل مرگ او میدانستند اما پس از انقلاب مطابق با اسناد وزارت اطلاعات این قتل به خسرو روزبه از اعضای حزب توده نسبت داده شد. رشید یاسمی از اهالی ادبیات ظهیرالدوله است، این شاعر و نویسنده و مترجم کرمانشاهی در سال 1330 در این گورستان به خاک سپرده شد، اما ظهیرالدوله جایی است که اهالی موسیقی هم در آن آرام گرفته اند، از مهمترین آنها میتوان به روحالله خالقی، ابوالحسن صبا، درویش خان، داریوش رفیعی، برادران محجوبی، حسین تهرانی، حبیبالله سماعی و بانوی آواز ایران، قمرالملوک وزیری اشاره کرد. اما محمدحسین لقمان ادهم هم از پیشکسوتان طب و پزشکی است که آرامگاهش در گوشهای از ظهیرالدوله واقع شده است. او نوه فخرالاطبا، طبیب مخصوص ناصرالدینشاه بود. در سال 1318 عازم فرانسه شد و در دانشکده پزشکی پاریس تحصیل کرد، پس از بازگشت، محمدحسین پزشک مخصوص احمدشاه شد. از فعالیتهای مهم او در دوران زندگیاش میتوان به جدا کردن کلاس طب از دارالفنون که بعدها به دانشکده پزشکی تبدیل شد و
ایجاد انستیتو پاستور اشاره کرد. بیمارستان 300 تختخوابی که اکنون نام لقمان را دارد، به نام دکتر محمدحسین لقمان ادهم نامگذاری شده است. اما دو چهره سرشناس در این گورستان تدفین شدهاند که هر دو در جوانی و آن هم به واسطه تصادف اتومبیل کشته شدهاند، جالب است که یکی از آنها در امیریه متولد شد و دیگری در امیریه جان باخت. اولین آنها درویش خان است که در 34 سالگی بر اثر سانحه رانندگی جان باخت و به این ترتیب عرصه موسیقی ایران یکی از نوابغ خود را از دست داد. درویش خان در موسیقی مبتکر و صاحب سبک بود و در تکامل سازها و فرمهای موسیقی ایران نقش موثری داشت. پیش از درویش خان تار 5 سیم داشت، اما او یک سیم دیگر نیز به این ساز اضافه کرد. این استاد موسیقی دورههای خاصی را برای شاگردان خود تعریف کرده بود و پس از پایان دوره به آنها گواهینامه موسیقی مدال تبرزین میداد. کلنل علینقی وزیری، ابوالحسن صبا و مرتضی نیداود از جمله شاگردان درویش خان بودند، در آن دوره همچنین اولین کلاس موسیقی خانمها توسط خواهر درویش خان تاسیس شد. فروغ فرخزاد نیز همانند درویش خان در اثر تصادف اتومبیل کشته شد. پیکر او را در روزی برفی در ماه بهمن، بزرگترین
شاعران و هنرمندان کشور تا گورستان ظهیرالدوله تشییع کردند تا شاعر 32 ساله را به خاک بسپارند. مراسم تدفین او نشان از دست رفتن شاعری بزرگ از میان ما بود و پس از آن نیز مرثیههای بیشماری در فقدانش توسط برجستهترین شاعران ایران نظیر شاملو، اخوان و سهراب سروده شد. در گورستان ظهیرالدوله گرچه آرامگاههای رهی معیری و ملکالشعرای بهار به واسطه فرم متفاوت آن بیشتر به چشم میآید اما آنجا که شلوغتر است، آرامگاه فروغ است. عموما گلبرگها شعر حک شده بر سنگ قبر را پوشاندهاند و شمعی نیز روشن است تا خواسته شاعر برآورده شود، آنجا که گفت: «اگر به خانه من آمدی، ای مهربان چراغ بیاور...» سوال ابتدایی را که ممکن است در ذهن هر بیننده ایجاد شود، در آخر پاسخ میدهیم، چرا ظهیرالدوله؟ علیخان ظهیرالدوله فرزند محمد ناصرخان، وزیر دربار ناصرالدین شاه و داماد او سهشنبه بیستوچهارم 1342 هجری قمری از دنیا رفت، او را در باغش در قبرستان عمومی دفن کردند، از آن زمان نام گورستان را ظهیرالدوله نام نهادند و تنها اشخاص خاص را در آن به خاک سپردند، آخرین فرد در سال 1359 در این گورستان آرام گرفت. اگر اهل ادبیات، موسیقی، عرفان یا حتی پزشکی هستید،
میتوانید پنجشنبه یا جمعه سری به این گورستان در حدفاصل میدان قدس و میدان دربند بزنید. فضای پر درخت و خنکی هوای بالای شهر در کنار قبور کسانی که افتخار سرزمین ما هستند، بیشک به سپری کردن زمان در خیابانهای شلوغ یا کافههای پر دود و رستورانهایی یکشکل بیشتر میارزد. کتاب شعر فراموشتان نشود.
ارسال نظر