همهچیز درباره تنظیمات ISO در عکاسی
چرا پای ISO به میان عکاسی دیجیتال آمده است؟
بد نیست بدانید که اصطلاح ISO در جاهایی استفاده میشود که نیاز به سنجش میزان حساسیت وجود دارد و درواقع کوتاه شده International Standards Organization یا سازمان بینالمللی استانداردهاست که وظیفه آن تعیین استانداردهای جهانی در موارد مختلف است؛ از کیفیت هوایی که تنفس میکنیم تا میزان چربی موجود در بستنی! درواقع منشأ ورود این عبارت به دنیای عکاسی از فیلمهای عکاسی است که روی آنها عددی نوشته شده بود که حساسیت آن فیلم به نور را نشان میداد.
چرا پای ISO به میان عکاسی دیجیتال آمده است؟
بد نیست بدانید که اصطلاح ISO در جاهایی استفاده میشود که نیاز به سنجش میزان حساسیت وجود دارد و درواقع کوتاه شده International Standards Organization یا سازمان بینالمللی استانداردهاست که وظیفه آن تعیین استانداردهای جهانی در موارد مختلف است؛ از کیفیت هوایی که تنفس میکنیم تا میزان چربی موجود در بستنی! درواقع منشأ ورود این عبارت به دنیای عکاسی از فیلمهای عکاسی است که روی آنها عددی نوشته شده بود که حساسیت آن فیلم به نور را نشان میداد. برای مثال اگر یک فیلم عکاسی را با ایزوی 1600 یا 3200 تهیه میکردید، در مقایسه با یک فیلم با ایزوی 100 یا 50، نیاز کمتری به دریافت نور برای ثبت تصویر داشت. به مرور زمان ISO به دوربینهای دیجیتال هم راه پیدا کرد و حالا معیاری برای سنجش حساسیت به نور در آنهاست.
اگر کمی با عکاسی دیجیتال آشنا باشید میدانید که میزان نوردهی با سه عامل گشادگی دیافراگم، سرعت شاتر و درنهایت ISO تعیین میشود. همانطور که سرعت شاتر و گشادگی دهانه دیافراگم عوامل تعیینکنندهای هستند و با تغییر آنها کیفیت تصویر هم تغییر میکند، ISO هم نقش فعالی در امر عکسبرداری دارد و اگر بخواهیم بحث را فنیتر و تخصصیتر کنیم، میتوانیم بگوییم برای تغییر استاپ دیافراگم و شاتر، باید استاپ ایزو را هم در جهت مخالف تغییر داد.
تنظیمات پایه ISO
یکی از کابوسهای عکاسی آنالوگ، این بود که عکاس مجبور بود در هنگام خرید فیلم عکاسی، تنظیمات ایزوی 24 یا 36 عکس بعدی که قصد ثبت آنها را دارد را تعیین کند و از این نظر محدود بود. یکی از مزایای اصلی عکاسی دیجیتال این است که عکاس میتواند برای هر شات یا عکسی که میگیرد، ایزوی دلخواه و مناسب خود را تعیین کند. گرچه دوربینهای دیجیتال تنظیمات زیادی برای ISO دارند، اما تنظیم اصلی آنها روی ایزوی 100 یا 200 است که بهترین تنظیمات محسوب میشوند. عکاس میتواند بسته به شرایط ایزو را افزایش یا کاهش دهد که البته افزایش آن درهرصورت ایجاد نویز -خواه کم یا زیاد- را در پی دارد که بهاصطلاح در تصویر grain ایجاد میشود.
تنظیمات و گستره معمولی ISO
تولیدکنندگان دوربین معمولا دوربینهای خود را با یک گستره استاندارد ایزو روانه بازار میکنند که در اغلب مواقع بین ۱۰۰ تا ۶۴۰۰ است. این بازه معمولا شامل اعدادی است که بهترین تنظیمات و قابل قبولترین آنها را به عکاس ارائه میکند و اگر ایزو بالاتر از آن باشد، درواقع عکس خراب میشود و سازنده نیازی به گنجاندن اعداد بالاتر در تنظیمات دوربین نمیبیند. بااینحال عکاسانی هستند که میخواهند تصاویری غیرمعمول بگیرند یا به هر دلیلی نیاز به ایزوی بالاتر داشته باشند. تولیدکنندگان دوربینهای دیجیتال به فکر آنها هم هستند و تنظیماتی در دوربین است که میتوان با آن گستره ایزوی استاندارد را انبساط داد.
تنظیمات ایزوی پایینتر از حد معمول با تصاویر چه میکند؟
تصاویری که تحت ایزوی 64 یا 50 به ثبت میرسند، از نویز بیشازحدی که در ایزوهای بالا پدید میآید رنج نمیبرند، اما به قول معروف از طرف دیگر بام به پایین سقوط میکنند! این تصاویر کیفیتی معادل تصاویری که در ایزوی 100 یا کف استاندارد به ثبت رسیدهاند، ندارند و درواقع برخی عوامل در آنها قربانی ایزوی بیش از حد کم شده است. در اینگونه تصاویر شاهد جزئیات کمتر هستیم و داینامیکرنج هم در آنها محدودتر شده است که همه اینها منجر به کاهش کیفیت سایهها و روشناییها در تصویر میشود. در نهایت پیشنهاد میشود از گستره استاندارد ایزو پایینتر نیایید که عاقبتی جز کاهش کیفیت تصویر ندارد!
انواع نویز ایجادشده در ایزوی بالا
هرچه میزان حساسیت به نور افزایش یابد، میزان نویز ایجاد شده در تصویر هم بیشتر میشود؛ مخصوصا در محیطهای کم نور و تاریک. این نویز ایجاد شده در دو نوع دیده میشود؛ اولی نویز رنگی یا Chroma و دومی نویز درخشنده یا Luminance که هر دو حالتهایی از رنگ و روشنایی مختلف در پیکسلها هستند که چون تصویر را بد جلوه میدهند به آنها نویز گفته میشود. نوع اول یا همان نویز رنگی را میتوان آزار دهندهتر از نوع دوم دانست، چراکه تصویر را غیرطبیعی نشان میدهد؛ اما نویز Luminance قابل قبولتر است. میزان و پراکندگی نویز در واحد مساحت، به همان اندازه در کیفیت عکس تاثیر دارد که اندازه دانههای آن میتواند موثر باشد. نویز با بسامد کمتر، بافت خشنی به تصویر میبخشد که قابل تحمل نیست و حتی در برخی موارد نویز با بسامد بالاتر و اندازه درشتتر از تصویری با نویز کمتر موردپسندتر و طبیعیتر جلوه میکند که برای درک بهتر این مورد میتوانید به مقایسه اینگونه تصاویر نویزدار بپردازید.
کاهش نویز
بد نیست بدانید که خود دوربینها سیستمی به نام کاهش نویز دارند که با الگوریتمهای پیچیده و تحلیل تصاویر، میتواند نویز موجود در تصویر را تشخیص داده و از تاثیر آن بکاهد. اگرچه استفاده از این سیستم برای کاهش نویز رنگی منجر به کاهش اشباع رنگها و برای کاهش نویز Luminance در نهایت باعث کاهش جزئیات و نرمشدن بافت تصویر میشود. گاهی هم دوربین برای برطرف کردن این نرمی در تصویر، اقدام به شارپتر کردن تصویر میکنند که میتواند باعث آبرنگی شدن -خطوط درشت دور عناصر تصویر و رنگ یکنواخت بین آنها- تصویر شود که البته تنها با برش 100 درصد میتوان به آن پی برد. درنهایت این نکته مهم است که اگر هم نیاز به ثبت تصویر با ایزوی بالا پیدا کردید، آن را در فرمت RAW یا خام ذخیره کنید تا بعدها بتوانید با نرمافزارهای ویرایش تصویر، اقدام به تصحیح اشکالات یا کاهش نویز تصویر کنید.
ارسال نظر