هدف آمریکا از افشای اسناد خانه بنلادن چه بوده است؟
اسناد پیشپا افتاده
هفته گذشته یک نهاد اطلاعاتی در آمریکا بخشی از اسناد به دست آمده از خانه رهبر القاعده را در سایت خود قرار داد. همزمانی آن با افشاگری سیمور هرش، روزنامه نگار برجسته آمریکایی در مورد نحوه همکاری پاکستان و آمریکا برای شکار بنلادن در سال ۲۰۱۱، آنیترین پاسخی بوده که میشد به افشای ناگهانی اسناد متعلق به بنلادن داد، اما برخی معتقدند هدف آمریکا از افشای این سند فراتر از این پاسخ آنی بوده است. پس از این افشاگری، پرسشهایی در این حوزه مطرح شد که بر ابهامات افشای این اسناد بیش از پیش افزود. اما مهمترین موضوع در این مورد، حجم اسناد افشا شده بود، که بهشدت سوالبرانگیز شده است.
هفته گذشته یک نهاد اطلاعاتی در آمریکا بخشی از اسناد به دست آمده از خانه رهبر القاعده را در سایت خود قرار داد. همزمانی آن با افشاگری سیمور هرش، روزنامه نگار برجسته آمریکایی در مورد نحوه همکاری پاکستان و آمریکا برای شکار بنلادن در سال 2011، آنیترین پاسخی بوده که میشد به افشای ناگهانی اسناد متعلق به بنلادن داد، اما برخی معتقدند هدف آمریکا از افشای این سند فراتر از این پاسخ آنی بوده است. پس از این افشاگری، پرسشهایی در این حوزه مطرح شد که بر ابهامات افشای این اسناد بیش از پیش افزود. اما مهمترین موضوع در این مورد، حجم اسناد افشا شده بود، که بهشدت سوالبرانگیز شده است. پس از 4 سال جنگ داخلی شدید و تاخیر غیرقابل قبول، جامعه اطلاعاتی آمریکا از هفته گذشته، اقدام به آزادسازی اسناد مربوط به شکار بنلادن در سال 2011 کرده است. اداره اطلاعات امنیت ملی آمریکا، هفته گذشته، دهها صفحه از اسناد مکشوفه از بنلادن را در سایت خود منتشر کرد و تاکنون افزون بر 100 صفحه از این اسناد در دسترس عموم قرار داده شده است.
در بیانیهای که از دفتر جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی آمریکا آمده است یک تیم با همکاری کاخ سفید در حال بررسی سایر اسناد باقیمانده هستند تا مشاهده کنند در صورتی که لطمهای به مبارزه آمریکا به القاعده وارد نمیکند، بخش دیگری از آن اسناد مکشوفه را منتشر کنند. در این بیانیه همچنین وعده داده شده است که در آیندهای نزدیک، پس از بررسی و تجزیه و تحلیل، اسناد بیشتری را در معرض دید عموم قرار خواهند داد. پس باید گفت که این کار تازه کلید خورده است اما هنوز شتاب زیادی نداشته است. حالا صحبت از هزاران اسناد اضافی دیگر است، که کنجکاوی همگان را تحریک میکند. در روز بعد از حمله، اوباما و تیم او به اندازه، و میزان اطلاعات بهدست آمده به شدت تبلیغ کردند. تام دونیلون، کسی که زمانی مشاور امنیت ملی باراک اوباما بوده است میگوید حجم و اندازه اسناد مکشوفه با کتابخانه یک کالج کوچک برابری میکند و سخنگوی پنتاگون نیز میگوید که اطلاعات بهدست آمده در اسناد مکشوفه در تاریخ مبارزه با تروریسم آمریکا بیسابقه بوده است. بر اساس گفتههای مایکل فلین، مدیر سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، اسنادی که از خانه بنلادن به دست آمده است بالغ بر یک میلیون سند است. اما جفری آنچوکایتس، سخنگوی آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا میگوید که رقم یک میلیون سند اصلا نمیتواند صحیح باشد. این در حالی است که این سازمان میزان حجم اطلاعات بهدست آمده را هم بهطور رسمی اعلام نکرده است و هنوز برخی تخمینهای فلین و برخی مقامات سابق اطلاعاتی را دقیق و نزدیک به واقعیت میدانند. در حالی که آزادسازی اسناد مکشوفه از خانه بنلادن بهعنوان یک پیروزی روشنگرانه در بوق و کرنا شده است، اما باید گفت مقدار اطلاعاتی که آزاد شده، بخش بسیار اندکی است که کشف شده است. البته در مقایسه با مقدار کمی از اسناد افشا شده، کیفیت مطالب افشا شده تا حدی از مقبولیت برخوردار است. پنج منبع اطلاعاتی آشنا با اسناد مکشوفه، در گفتوگو با هفتهنامه «استاندارد» میگوید که برخی از اطلاعات افشا شده در ارتباط با پاکستان است و در مورد نحوه همکاری پاکستان و القاعده اطلاعات قابل توجهی دارد.
در این میان همچنین مشخص شده است که بنلادن به چه رسانهها و نویسندگانی علاقهمند بوده و با چه نویسندگانی مشکل داشته است. اما مشکل اصلی اینجاست که در ورژنهای دولتی هنور در این زمینه شفافیت لازم بهعمل نیامده است.
بر اساس اطلاعات تایید شده از سوی مقامات اطلاعاتی سابق و جاری ایالات متحده، بنلادن عادت داشته تا در حاشیه کتابها و مجلات نظرات و تحلیلهای خود را بنویسد. در هر حال، مدیریت آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا این دسته از نسخههای کتابی را که از اهمیت بالاتری برخوردار است در معرض دید عموم قرار نداده است. در واقع آن بخش از کتابهایی که افشا شده در حکم یک کاتالوگ بوده و هنوز آن بخش از کتابهایی که وی میخوانده است بهعنوان اطلاعات طبقهبندی شده باقی مانده است. در فهرست آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا هیچگونه ارجاعی به گزارشهای اطلاعاتی ضد آمریکایی که توسط ویکیلیکس افشا شده، اشارهای نشده است. دادستانها در جلسه دادگاه بردلی منینگ، وی را متهم به این موضوع کرده بودند که منینگ در مورد مطالعاتی که بنلادن داشته، موجب نشت اطلاعات شده است. آسوشیتدپرس در سال ۲۰۱۳ در گزارشی نوشت که بنلادن از اطلاعاتی که در ویکیلیکس منتشر شده استفاده کرده و در میادین جنگی در افغانستان از آن برای ضربه زدن به گروه ائتلاف بهره می برده است.
ناتوانی در ارزیابی از توان القاعده
سازمان سیا و دولت اوباما در مورد القاعده قضاوت نادرستی داشتهاند. آنها معتقد بودند که بهار عربی ناقوس مرگی برای ایدئولوژی القاعده خواهد بود، زیرا قیامهای سال 2011 عمدتا مسالمتآمیز بود در حالی که القاعده استدلالش این بود که تنها از طریق خشونت است که میتوان دست به تغییرات سیاسی زد. پروندههای بنلادن نشان میدهد که القاعده معتقد بود که تنها از طریق آشفتگی در خاورمیانه و شمال آفریقا میتواند عملیاتهای خود را اجرا کند. خلأ امنیتی ناشی از حضور دیکتاتورها، پس از سقوط آنها به این معنا است که بنیادگرایان افراطی در حال حاضر به اتاق کارهای عملیاتیشان بازگشتهاند و با لذت تمام میتوانند عقاید خود را با آزادی کامل در سراسر دنیا بگسترانند. درست چند روز پیش از مرگ بنلادن، در 26 آوریل سال 2011، بنلادن در یک نامه نوشته بود: وظیفه ما در این مرحله این است که به میان مسلمانان برویم تا بتوانیم حامیان بیشتری جلب کنیم و درک درست از بینش خود را به آنها نشان و بسط دهیم. این فرصت برای بنیادگرایان افراطی موقعیت بیسابقهای را برای بنیادگرایان افراطی فراهم کرد. بنلادن و رحمان در مکاتباتی که با هم داشتهاند به این توافق رسیده بودند تا رهبران القاعده را به موطن خود بازگردانند تا از موقعیت استفاده و محیط تازهای را برای گروههای خود فراهم کنند. در این راستاست که ما مشاهده میکنیم که رهبران عملیاتی القاعده به لیبی و سایر نقاط اعزام میشوند.
در بیانیهای که از دفتر جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی آمریکا آمده است یک تیم با همکاری کاخ سفید در حال بررسی سایر اسناد باقیمانده هستند تا مشاهده کنند در صورتی که لطمهای به مبارزه آمریکا به القاعده وارد نمیکند، بخش دیگری از آن اسناد مکشوفه را منتشر کنند. در این بیانیه همچنین وعده داده شده است که در آیندهای نزدیک، پس از بررسی و تجزیه و تحلیل، اسناد بیشتری را در معرض دید عموم قرار خواهند داد. پس باید گفت که این کار تازه کلید خورده است اما هنوز شتاب زیادی نداشته است. حالا صحبت از هزاران اسناد اضافی دیگر است، که کنجکاوی همگان را تحریک میکند. در روز بعد از حمله، اوباما و تیم او به اندازه، و میزان اطلاعات بهدست آمده به شدت تبلیغ کردند. تام دونیلون، کسی که زمانی مشاور امنیت ملی باراک اوباما بوده است میگوید حجم و اندازه اسناد مکشوفه با کتابخانه یک کالج کوچک برابری میکند و سخنگوی پنتاگون نیز میگوید که اطلاعات بهدست آمده در اسناد مکشوفه در تاریخ مبارزه با تروریسم آمریکا بیسابقه بوده است. بر اساس گفتههای مایکل فلین، مدیر سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، اسنادی که از خانه بنلادن به دست آمده است بالغ بر یک میلیون سند است. اما جفری آنچوکایتس، سخنگوی آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا میگوید که رقم یک میلیون سند اصلا نمیتواند صحیح باشد. این در حالی است که این سازمان میزان حجم اطلاعات بهدست آمده را هم بهطور رسمی اعلام نکرده است و هنوز برخی تخمینهای فلین و برخی مقامات سابق اطلاعاتی را دقیق و نزدیک به واقعیت میدانند. در حالی که آزادسازی اسناد مکشوفه از خانه بنلادن بهعنوان یک پیروزی روشنگرانه در بوق و کرنا شده است، اما باید گفت مقدار اطلاعاتی که آزاد شده، بخش بسیار اندکی است که کشف شده است. البته در مقایسه با مقدار کمی از اسناد افشا شده، کیفیت مطالب افشا شده تا حدی از مقبولیت برخوردار است. پنج منبع اطلاعاتی آشنا با اسناد مکشوفه، در گفتوگو با هفتهنامه «استاندارد» میگوید که برخی از اطلاعات افشا شده در ارتباط با پاکستان است و در مورد نحوه همکاری پاکستان و القاعده اطلاعات قابل توجهی دارد.
در این میان همچنین مشخص شده است که بنلادن به چه رسانهها و نویسندگانی علاقهمند بوده و با چه نویسندگانی مشکل داشته است. اما مشکل اصلی اینجاست که در ورژنهای دولتی هنور در این زمینه شفافیت لازم بهعمل نیامده است.
بر اساس اطلاعات تایید شده از سوی مقامات اطلاعاتی سابق و جاری ایالات متحده، بنلادن عادت داشته تا در حاشیه کتابها و مجلات نظرات و تحلیلهای خود را بنویسد. در هر حال، مدیریت آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا این دسته از نسخههای کتابی را که از اهمیت بالاتری برخوردار است در معرض دید عموم قرار نداده است. در واقع آن بخش از کتابهایی که افشا شده در حکم یک کاتالوگ بوده و هنوز آن بخش از کتابهایی که وی میخوانده است بهعنوان اطلاعات طبقهبندی شده باقی مانده است. در فهرست آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا هیچگونه ارجاعی به گزارشهای اطلاعاتی ضد آمریکایی که توسط ویکیلیکس افشا شده، اشارهای نشده است. دادستانها در جلسه دادگاه بردلی منینگ، وی را متهم به این موضوع کرده بودند که منینگ در مورد مطالعاتی که بنلادن داشته، موجب نشت اطلاعات شده است. آسوشیتدپرس در سال ۲۰۱۳ در گزارشی نوشت که بنلادن از اطلاعاتی که در ویکیلیکس منتشر شده استفاده کرده و در میادین جنگی در افغانستان از آن برای ضربه زدن به گروه ائتلاف بهره می برده است.
ناتوانی در ارزیابی از توان القاعده
سازمان سیا و دولت اوباما در مورد القاعده قضاوت نادرستی داشتهاند. آنها معتقد بودند که بهار عربی ناقوس مرگی برای ایدئولوژی القاعده خواهد بود، زیرا قیامهای سال 2011 عمدتا مسالمتآمیز بود در حالی که القاعده استدلالش این بود که تنها از طریق خشونت است که میتوان دست به تغییرات سیاسی زد. پروندههای بنلادن نشان میدهد که القاعده معتقد بود که تنها از طریق آشفتگی در خاورمیانه و شمال آفریقا میتواند عملیاتهای خود را اجرا کند. خلأ امنیتی ناشی از حضور دیکتاتورها، پس از سقوط آنها به این معنا است که بنیادگرایان افراطی در حال حاضر به اتاق کارهای عملیاتیشان بازگشتهاند و با لذت تمام میتوانند عقاید خود را با آزادی کامل در سراسر دنیا بگسترانند. درست چند روز پیش از مرگ بنلادن، در 26 آوریل سال 2011، بنلادن در یک نامه نوشته بود: وظیفه ما در این مرحله این است که به میان مسلمانان برویم تا بتوانیم حامیان بیشتری جلب کنیم و درک درست از بینش خود را به آنها نشان و بسط دهیم. این فرصت برای بنیادگرایان افراطی موقعیت بیسابقهای را برای بنیادگرایان افراطی فراهم کرد. بنلادن و رحمان در مکاتباتی که با هم داشتهاند به این توافق رسیده بودند تا رهبران القاعده را به موطن خود بازگردانند تا از موقعیت استفاده و محیط تازهای را برای گروههای خود فراهم کنند. در این راستاست که ما مشاهده میکنیم که رهبران عملیاتی القاعده به لیبی و سایر نقاط اعزام میشوند.
ارسال نظر