«روزِ بزرگِ» قزاقها
حمیدرضا محمدی
روزنامهنگار
میخواهیم به سرزمینی سفر کنیم که مهد قوم «قَزاق» است؛ همانهایی که روسها «کازاخ» صدایشان میکنند؛ مردمی که حالا اجتماعشان در آن سرزمین، از پسِ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و اعلام استقلال، «قزاقستان» خوانده میشود. اگرچه ساکنانِ نخستینِ آن، «سَکا»های ایرانیتبار بودند اما حالا اهالی آن، مردمی با قاطبه نژاد تُرک هستند. البته در هزارههای کهن جزئی از گستره وسیع ایران بوده است؛ آنچه که امروز آن را با نام «ایرانِ فرهنگی» میشناسیم و البته واژه «قزاق» هم ریشهای ترکی دارد که «کوچنده» معنا میدهد و از «قَز» به معنای کوچیدن آمده است که اشاره به کوچرو بودن این قوم طی تاریخ دارد.
حمیدرضا محمدی
روزنامهنگار
میخواهیم به سرزمینی سفر کنیم که مهد قوم «قَزاق» است؛ همانهایی که روسها «کازاخ» صدایشان میکنند؛ مردمی که حالا اجتماعشان در آن سرزمین، از پسِ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و اعلام استقلال، «قزاقستان» خوانده میشود. اگرچه ساکنانِ نخستینِ آن، «سَکا»های ایرانیتبار بودند اما حالا اهالی آن، مردمی با قاطبه نژاد تُرک هستند. البته در هزارههای کهن جزئی از گستره وسیع ایران بوده است؛ آنچه که امروز آن را با نام «ایرانِ فرهنگی» میشناسیم و البته واژه «قزاق» هم ریشهای ترکی دارد که «کوچنده» معنا میدهد و از «قَز» به معنای کوچیدن آمده است که اشاره به کوچرو بودن این قوم طی تاریخ دارد.
این کشور را بیشتر با سه ویژگی مهم میشناسند؛ یکی آنکه با بیش از دو میلیون و ۷۰۰ هزار مترمربع، بزرگترین کشور محصور در خشکی و نهمین کشور پهناور در دنیا است و البته تراکم جمعیتش تنها ۶ نفر در هر کیلومترمربع و دیگر آنکه «بایکانور» که نخستین ایستگاه فضایی دنیا است، از سوی شوروی (سابق) در اینجا ایجاد شده و حتی «یوری گاگارین» هم به عنوان اولین انسان فضانورد، از همین ایستگاه به آنسوی زمین رفته است و آخر هم آنکه یکی از مهمترین منابع غنی نفت و گاز در آسیای مرکزی به حساب میآید.
اگر در نوروز، بنا شد مقصد سفرتان قزاقستان باشد، بدانید و آگاه باشید که آنجا حال و هوایی دیگرگون دارد. آنان نوروز را «نئوریز» صدا میزنند و «روز بزرگ مردم» میدانند که سنگ نیلگون سمرقند آب میشود. اما این آیین که از سال ۱۹۲۶ و به مدت ۶۲ سال در سراسر شوروی ممنوع بود، ریشهای چنان عمیق در میان مردم قزاقستان دارد که اگر در این روزها در خانوادهای فرزند پسر به دنیا آمد، «نئوریزبیک» نام میگیرد و اگر دختر بود «نئوریز» یا «نئوریزگل». از سوی دیگر، بارش برف در نوروز برای قزاقها نشانی از خوش یُمنیِ آن سال است.
در شب نوروز دختران روستایی با آخرین گوشت باقیمانده از گوشت اسب که «سوقیم» نام دارد، غذایی به نام «اویقی آشار» میپزند و میهمانان نیز هدایایی به آنها تقدیم میکنند که نامش «سلت اتکیتر» است. مردم قزاق در نوروز غذایی دارای هفت نوع ماده غذایی به نام «نوروزگوژه» طبخ میکنند که از انواع آشها است. همچنین آنها نوشیدنیای دارند که «نوروزکاژه» نام دارد. این نوشیدنی مختص این روزها و اصلا معنای آن نوشیدنی نوروزی است که از هفت نوع دانه آماده میشود و حتی امروز نیز آماده کردن آن برای نوروز مرسوم است.
مسابقات بومی نیز در این ایام برگزار میشود که برخی از آنها «قول توزاق»، «کوکپار»، «آودار یسپاق»، «قیزقوو»، «آلتی باقان» و «بیتبرک» نام دارد و هریک، یادآور نفوذ نوروز در گوشهای از فرهنگ قزاقها است.
ناگفته نماند در کنار حفظ مهمترین سنتهای نوروزی، امروز عناصر جدیدی نیز بر آن افزوده شده که در این باره باید به پاکسازی میدانها و خیابانهای شهر و مناطق اطراف اشاره کرد و این فارغ از آداب و سننی چون غرس نهال و درختان میوه، تمیز کردن منازل، تهیه غذاهای متنوع و تهیه سفره نوروزی است. رفتن به قبرستانها و قرائت قرآن بر سر مزار اموات نیز از جمله دیگر سنتهای نوروزی قزاقها بوده که البته همچنان هم ادامه دارد.
در گذشته، در صبح روز نوروز سه نفر که «جارچی» نام داشتند، لباس رنگارنگ بر تن میکردند و به کوچهها میرفتند و مشغول دعوت مردم به بزمگاه میشدند. البته آنان البسهای بر تن داشتند که سه قهرمان اسطورهای قزاق با نامهای «الدر کاسه»، «ژرینشا» و «قراشاش» را نشان میداد. جشن روز نوروز اما به همینجا ختم نمیشود و با مسابقه دو خواننده آثار منظوم شفاهی مردم به نام «آقین» به پایان میرسد.
گردشگری در قزاقستان
حالا بیایید به پایتختهای قزاقستان برویم. اگر میپرسید چرا نشانه جمع «ها» آمد، با ما همراه شوید تا به «آلماتی» و «آستانه» برویم و به پاسخ این علامت سوال برسید. «آلماتی» که به لحاظ لغوی «پدر سیب» معنا میدهد، از روزگار استیلای حکومت شوروی، پایتخت اینجا بود اما پس از استقلال، رئیسجمهور وقت، تصمیم گرفت مرکز کشور را به شهر «تسلیناگراد» انتقال دهد. ۵ سال بعد این تصمیم عملی شد و با تغییر نام همان شهر، «آستانه» که معنای واژگانیاش هم پایتخت معنا دارد، پایتخت شد.
آلماتی، بزرگترین شهر قزاقستان است و اگر خواستید به آنجا بروید، حوالی کلیسای جامع معراج مقدس، موزه دولتی هنرهای معاصر کاستیف را از دست ندهید که نمودی از هنر زمانه شوروی و برگرفته از نام نقاش شهیر قزاق، «ابیلخان کاستیف» است. ناگفته نماند بر بالای میدان جمهوری این شهر، مجسمه سرباز سکایی خودنمایی میکند. اما حالا نوبت آن است تا به پایتخت دیگر برویم که دومین پایتخت سرد جهان است و گاهی دمای آن تا منفی ۴۰ درجه هم میرسد.
آستانه را شهری میدانند که تا پیش از ۱۹۹۷، تقریبا چیزی نداشت اما حالا مملو از مظاهر مدرنیته است. یکی از نمادهای این شهر، برج «بایتِرِک» است که عرشه تماشای آن به احترام سال به پایتختی برگزیده شدن آستانه، ۹۷ متر است. اما شاید از آن مهمتر، «Central Concert Hall» باشد که ۸ سال پیش ساخته شده و با ۳۵۰۰ نفر گنجایش، بزرگترین تالار از این نوع در جهان است. بازدید از «موزه ملی جمهوری قزاقستان» و «مسجد نور» را هم فراموش نکنید که سومین مسجد بزرگ آسیای میانه است و ۵ هزار نفر ظرفیت دارد.
ارسال نظر