چگونه از یک سرآشپز به توسعه‌دهنده یک استارت‌آپ تبدیل شدم

نویسنده: Bart Mroz
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد

SUMO Heavy گروهی از استراتژیست‌ها، مشاوران، طراحان و توسعه‌دهندگان با تمرکز منحصربه‌فرد بر تجارت دیجیتال را گردهم جمع کرده است. شرکت SUMO Heavy یک شرکت مشاوره کوچک است و تقریبا 6 سال از عمر آن می‌گذرد. ما در این شرکت محصولات مشتریانمان (سایت‌های تجارت الکترونیک آنها) را تولید می‌کنیم. ما خرده‌فروشان آنلاین رو به رشد را ایجاد کرده و مرتبط می‌سازیم و روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کنیم.

در ابتدای حرفه‌ام، سرآشپز یک کترینگ بودم. اما حتی قبل از آن، در دوران دانشجویی در رستوران‌ها کار می‌کردم، در نتیجه اندکی تجربه در امور آشپزی و آشپزخانه داشتم. در بسیاری مواقع از کارم لذت می‌بردم و دفعاتی نیز بود که از کارم متنفر می‌شدم، همه آنها را هنوز به روشنی به خاطر می‌آورم، هرگز فکر نمی‌کردم که آن تجربیات در کسب و کاری که اکنون به راه انداخته‌ام نقشی داشته باشد؛ یک شرکت مشاوره‌ای استراتژی، طراحی و توسعه تجارت دیجیتال واقع در نیویورک با نام SUMO Heavy. در اینجا چهار مثال از درس‌های فوق‌العاده‌ای را که به‌عنوان یک سر‌آشپز آموخته‌ام بیان می‌کنم. درس‌هایی که نهایتا چارچوب فرهنگ، فرآیندها و دیدگاه کسب‌وکار شده؛ چارچوبی که تا امروز موجب رشد شرکت توسعه‌ای من شده است.

برنامه‌ریزی منو

برنامه‌ریزی برای منوی غذا پیچیده‌تر از آن چیزی است که اکثر افراد تصور می‌کنند. به‌عنوان یک سرآشپز، شما نیاز به تفکر و مشاهده در مورد تصویر کلی و بلندمدت دارید؛ چرا که می‌خواهید با مزه‌ها، مواد تشکیل‌دهنده و ظروفی که برای منوی خود انتخاب می‌کنید، داستانی را برای مشتری شرح دهید. این تم مربوط به آشپزخانه‌ باید به‌طور یکپارچه جریان یابد تا مشتریان را به سفر آشپزخانه‌ای منحصربه‌فرد و فریبنده‌ای راهنمایی کند؛ سفری که معرف سرآشپز و کارکنان او است. حوزه مهم دیگر در برنامه‌ریزی منو توجه خاصی است که یک سرآشپز باید برای ذائقه‌های مشتریانش قائل باشد؛ گرچه هنوز می‌تواند خلاقیت به خرج دهد تا اطمینان یابد که این منو از رقابت با سایرین جا نمی‌ماند. به‌عنوان یک سرآشپز من همیشه برای راضی کردن مشتریانم تلاش کردم. این نوع برنامه‌ریزی سطح بالا در منو، مشابه بهترین روش ممکن در طراحی وب و توسعه است. یک استراتژی جامع در توسعه وب باید هدف نهایی را تجسم کند و ببیند که چگونه المان ها با یکدیگر کار می‌کنند و این خیلی متفاوت از اطمینان یافتن از اینکه در آشپزی هر ظرف و ماده تشکیل‌دهنده دیگری را تکمیل می‌کند، نیست. در نهایت، سایت (مانند یک منوی رستوران) باید صریحا برای رفع نیازها و خواسته‌های مشتریان هدف مناسب باشد.

آماده‌سازی

من اغلب میزانی نامتناسب از زمان را برای آماده‌سازی صرف می‌کردم؛ مثلا بالای 6 ساعت را برای یک شام هدر می‌دادم. آماده‌سازی غذا ممکن است مسحورکننده نباشد؛ اما من آموخته‌ام که این یک فرآیند مهم است که به‌کار سخت و پشتکار نیاز دارد. تنها یک قدم اشتباه در آماده‌سازی در شلوغ‌ترین زمان ارائه خدمات، می‌تواند آشپزخانه شما را به آتش بکشد. آماده‌سازی برای توسعه وب هم زمان‌بر است و هم بسیار مهم. تجربه آشپزخانه‌ای من آن چیزی بود که مرا به توسعه جلسه استراتژی سومو SUMO's Strategy Session سوق داد؛ فرآیندی که ما در آن تحقیقات بسیاری انجام داده و استراتژی‌های اولیه را پیش از وارد شدن در یک پروژه مورد بحث قرار دادیم. ما زمان قابل‌توجهی را با مشتریان‌مان برای درک اهداف بزرگ‌تر مشتری و نقش وبسایت در دستیابی به این اهداف صرف کردیم. در توسعه وب، اطلاعات مانند ماده اولیه برای سرآشپزهاست؛ بنابراین پیش از اینکه بتوانید وظایف خاص را با یک دیدگاه مجرد در ذهن‌تان اولویت‌بندی‌ و اجرا کنید، باید همه اطلاعات اولیه را جمع‌آوری کنید. آنگاه آماده‌سازی بسیار آسان‌تر اجرا می‌شود. این چیزی است که من آموخته‌ام و می‌تواند برای سرآشپزها و توسعه‌دهنده‌ها به‌طور یکسان درست باشد.

آشپزی

آشپزی یک فرآیند چند مرحله‌ای است که نیاز به توازن کاملی بین اجرای سازماندهی شده و خلاقیت بسیار دارد. انطباق‌پذیر بودن ویژگی‌ای است که در اینجا از اهمیت خاصی برخوردار است. من با مشتریان بسیاری با درخواست‌های شخصی مواجه شده‌ام. بنابراین آموخته‌ام که آماده باشم و بتوانم سریعا خود را منطبق کنم. اما با وجود گرما و شلوغی در آشپزخانه، مشکلات رخ خواهند داد؛ اما مساله اصلی این است که چگونه فشارها را کنترل ‌کنید که بین آشپزخانه‌ای با عملکرد عالی و آشپزخانه‌ای که در آتش می‌سوزد، تفاوت ایجاد‌کند. مانند آشپزی، زمانی که شما با موانع پیش‌بینی نشده یا درخواست‌های جدید و لحظه آخری از مشتریان روبه‌رو می‌شوید، توسعه نیز می‌تواند پیچیده شود. از همه بدتر اینکه شیوع بحث بین تیم‌های پروژه امری غیرمعمول نیست. زمانی که مشاجره‌ها بالا می‌گیرد، من آموختم که به‌عنوان یک رهبر سازمان سریعا برای حل هر گونه مشکل، کنترل امور را به‌دست بگیرم و این درست چیزی بود که به‌عنوان یک سرآشپز انجام می‌دادم. چه در آشپزخانه و چه در اداره، وجود اختلافات داخلی پذیرفته شده نیست.

چگونگی ارائه غذا

سرآشپزها با غرور بی‌نهایت به مسیری که برای تولید محصول نهایی صرف کرده‌اند نگاه می‌کنند. یک ظرف غذای جذاب، یک ظرف غذای اشتهاآور است؛ بنابراین چگونگی ارائه آن بسیار مهم است. نگرش شخصی من قرار دادن مواد ترکیبی در مسیری است که جالب‌توجه باشد. درست مانند زمانی که در حال کشیدن یک پرتره هستم. یک سرآشپز همیشه باید یک بررسی آخر نیز انجام دهد تا پیش از ارسال به مشتریان، اطمینان یابد که هر چیزی بجا استفاده شده است. اهمیت زیبایی‌شناسی بصری در یک تجربه بزرگ وب نیز کاربرد دارد. اطلاعات باید دقیق باشد و سایت باید به‌طور درست فعالیت کند؛ اما آنچه مشتریان در نگاه اول مشاهده می‌کنند، می‌تواند علاقه آنها را بیشتر کند یا اینکه برعکس آنها را دور کند. وبسایتی که ضعیف طراحی شده باشد همان تاثیری را خواهد داشت که یک ظرف کثیف می‌تواند داشته باشد. بیشتر از آنکه بتوانم توصیف کنم، روزهایی که یک سرآشپز بودم در رشد شرکت توسعه‌ای من تاثیر داشت. دانش، کار تیمی، پافشاری، تکنیک و عشق باید در هر کدام از این دو کار وجود داشته باشند. گرچه اساسا این دو فعالیت به شدت از یکدیگر متمایزند؛ اما از نظر من آنها با یکدیگر در ارتباطند و سرانجام سرآشپز، توسعه‌دهنده و کارآفرینی که من امروز هستم را شکل داده‌اند.