دستور کار جدید در بافتهای فرسوده
وزارت راه و شهرسازی جزئیات دستور کار جدید برای رفع پوسیدگی هسته شهرها و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی حاشیه شهرها را تشریح کرد. سیاست جدید این وزارتخانه برای محدوده بافتهای فرسوده و مناطق حاشیهنشین، بر اجرای نظام جامع «بازآفرینی شهری» پایهریزی شده است به این معنا که نقش دولت و شهرداریها از مداخلهگر و مجری پروژههای فاقد مشارکت جمعی ساکنان بافت فرسوده و حاشیهنشین، به اعمال شبکهای از اقدامات حمایتی و انگیزشی برای نوسازی بافت فرسوده با مشارکت سرمایهگذاران و مالکان و همچنین سازماندهی مناطق حاشیهنشین از طریق توانمندسازی حاشیهنشینها و تامین خدمات سکونتی این مناطق، تغییر پیدا میکند.
وزارت راه و شهرسازی جزئیات دستور کار جدید برای رفع پوسیدگی هسته شهرها و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی حاشیه شهرها را تشریح کرد. سیاست جدید این وزارتخانه برای محدوده بافتهای فرسوده و مناطق حاشیهنشین، بر اجرای نظام جامع «بازآفرینی شهری» پایهریزی شده است به این معنا که نقش دولت و شهرداریها از مداخلهگر و مجری پروژههای فاقد مشارکت جمعی ساکنان بافت فرسوده و حاشیهنشین، به اعمال شبکهای از اقدامات حمایتی و انگیزشی برای نوسازی بافت فرسوده با مشارکت سرمایهگذاران و مالکان و همچنین سازماندهی مناطق حاشیهنشین از طریق توانمندسازی حاشیهنشینها و تامین خدمات سکونتی این مناطق، تغییر پیدا میکند.
وزارت راه و شهرسازی با اجرای سیاست جدید برای دگرگونی مناطق سکونتی ۱۹ میلیون نفر جمعیت شهری در کشور، دو هدف «کاهش فقر شهری» و همچنین «افزایش تابآوری شهری» را دنبال میکند. هدف اول در قالب کاهش جمعیت بدمسکن و تامین توام نیاز به سرپناه و خدمات سکونتی در بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی قرار است تحقق پیدا کند و هدف دوم نیز به شکل نوسازی و مقاومسازی محلههای مستعد تخریب در اثر حوادث و بلایای طبیعی، به سرانجام میرسد. بازآفرینی شهری سیاستی جامع و یکپارچه برای حل مشکلات شهرها است به نحوی که منجر به ارتقای شاخصهای زیستپذیری و کیفیت زندگی شهروندان شود. بازآفرینی شهری در برگیرنده شبکهای از اقدامات و برنامههای منعطف در مقیاسهای فضایی مختلف و در مسیر اهداف توسعه پایدار است. این رویکرد همهجانبه، مشارکتی، فرآیندمبنا، راهبردی، شهرنگر و اجتماعمحور است بهطوریکه سیاستها و برنامههای بازآفرینی است در تمامی سطوح، مشارکت حداکثری کنشگران و ذینفعان، بهویژه مردم ساکن محلات هدف را به همراه دارد.
آسیبشناسی صورت گرفته توسط وزارت راه و شهرسازی درباره اشکال و نارسایی سیاستهای قبلی دولت در بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی نشان میدهد: عـدم همسویی سیاستها و اقدامات دستگاهها، فقدان سیاستگذاری یکپارچه و روشن در مواجهه با مسائل بافتهای ناکارآمد شهری و همچنین عـدم همکاریهای میان بخشی، بهعنوان سه آسیب اصلی سیاستها و اقدامات گذشته، زمینهساز تدوین «سند ملی بازآفرینی شهری» شد. با گذشت بیش از دو دهه از شروع برنامهها و اقدامات بهسازی و نوسازی در ایران، تعریف و تبیین یک چارچوب نظری برای این دسته از برنامهها و اقدامات منطبق بر ویژگیهای پهنههای ناکارآمد و نیز تبیین سندی یکپارچه برای الزامآور کردن این برنامه و سیاستها ضرورت یافت. بازاندیشی در انگارههای توسعه شهری با تاکید بر ارتقای شاخصهای زیستپذیری و کیفیت زندگی شهری در قالب سیاست بازآفرینی شهری نخستین گامی بود که در دولت یازدهم در برنامه و اقدامات بهسازی و نوسازی شهری مورد توجه قرار گرفت و اکنون نیز مطابق آنچه پایگاه اطلاعرسانی وزارت راه و شهرسازی اعلام کرده، قرار است توسط این وزارتخانه دنبال شود.
وزارت راه و شهرسازی در گام اول پس از تصویب سند ملی بازآفرینی شهری در دولت، ستاد ملی بازآفرینی شهری را تشکیل داد. این ستاد هر دو هفته یکبار، به ریاست وزیر راه و شهرسازی و نمایندگانی از دستگاههای دولتی و شهرداری، تشکیل جلسه میدهد تا برنامههای محوری و مشترک برای بازآفرینی شهری در این ستاد، جمعبندی شود. این ستاد سبب ایجاد عزم ملی بین کلیه دستگاههای دخیل و نمایندگان آنها و توسعه و تقویت مدیریت فرابخشی و یکپارچه در سطح استانی و شهری شده است. تشکیل کارگروههای تخصصی پنجگانه زیرمجموعه ستاد ملی(کارگروه پیشگیری، کارگروه اجتماعی، کارگروه اقتصادی، کارگروه مدیریت روستاهای واقع در حریم) و همچنین انعقاد تفاهمنامههای همکاری مشترک از جمله مهمترین اقدامات همسوکننده دستگاهها و نهادهای عضو ستاد ملی بهشمار میرود. در حال حاضر دامنه پوشش سیاست بازآفرینی شهری، ۲۷۰۰ محله در ۴۹۵ شهر را در بر میگیرد. محدوده تحت پوشش سیاست بازآفرینی شهری و اقدامات زیرمجموعه سند ملی بازآفرینی شهری شامل ۱۰۰۰ محله در ۴۹۵ شهر به وسعت ۶۰ هزار هکتار بافت ناکارآمد میانی شهرها (بافت فرسوده درون شهرها)، ۶۰۰ محله به وسعت ۲۵ هزار هکتار بافت تاریخی در ۱۶۸ شهر و ۱۱۰۰ محله در ۹۱ شهر به وسعت ۴۵ هزار هکتار سکونتگاه غیررسمی (مناطق حاشیهنشین) است.
ستاد ملی بازآفرینی شهری، ۱۸ وظیفه برای تحقق سیاست تعریف شده در محدودههای هدف دارد از جمله آنکه این ستاد متشکل از تمامی دستگاههای تصمیمگیر و درگیر بازآفرینی شهری، نقش هدایتگر بخش دولتی و عمومی را برای اجرای برنامههای احیا و بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و پیشنگری از گسترش آنها برعهده دارد. فرهنگسازی برای ایجاد وحدت رویه و زبان مشترک بین کلیه دستگاههای اجرایی در مورد محدودهها و محلات هدف برنامههای احیا، بهسازی و نوسازی شهری درچارچوب سندملی راهبردی احیا، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، وظیفه مهم دیگر این ستاد است. برنامهریزی و تدارک منابع مالی حاصل از مشارکت مالی ساکنان و کمکها و تسهیلات قابل اختصاص عمومی و دولتی و اقدام نسبت به اجرای تدریجی طرحهای تهیه شده از طریق دستگاههای اجرایی ذیربط با تنظیم برنامه مرحلهای، بررسی و تصویب راهکارهایی به منظور استفاده از تجارب فنی و منابع مالی بینالمللی با رعایت ضوابط مربوطه، بازنگری در قوانین و مقررات محدودکننده دسترسی اقشار کمدرآمد به تسهیلات و امکانات شهری و همچنین بررسی و تصویب راهکارهایی به منظور تعیین تکلیف املاک واقع در محدوده شهر و بررسی و تصویب راهکارهایی به منظور گنجانیدن محلات هدف در برنامهریزی محلی از جمله وظایف مهم ستاد بازآفرینی شهری تعیین شده است. ستادهای بازآفرینی شهری در سطح استان به ریاست استانداران و دبیری مدیران کل ادارات راه و شهرسازی و همچنین در سطح شهرستان به ریاست فرمانداران و دبیری شهرداران و با عضویت دستگاههای مرتبط تشکیل میشود.
درحال حاضر موضوع ساماندهی و توانمندسازی بافتهای ناکارآمد به یکی از اولویتهای نظام برنامهریزی کشور در پیوند با نظام برنامهریزی توسعه ملی تبدیل شده است. در این میان، بافتهای فرسوده قرار است در تامین حدود ۳۵ درصد از نیاز سالانه مسکن کشور، نقشپذیر شود بهطوریکه ۶۰ درصد از حجم تخریب و نوسازی بناهای مسکونی ناپایدار در شهرها، در داخل بافت فرسوده اتفاق بیفتد. در این راستا مهمترین و کلیدیترین نقشآفرینان دراین فرآیند، مردم، ساکنان مناطق هدف و شهروندان هستند. دومین حلقه مفقوده در این فرآیند که زمینهساز حضور بخشخصوصی در عرصه اقدامات بازآفرینی شهری میشود نیز نهاد توسعهگر است. برنامهریزی برای تبیین ساختار نهاد توسعهگر در محلات هدف بهعنوان نهاد تخصصی بخشخصوصی هماهنگکننده کلیه مجریان، مدیریت ریسک سرمایهگذاری و ضمانت کیفیت و خدمات حرفهای در محدودههای هدف، تامینکننده منابع مالی و مدیریت و راهبری برنامههای مشارکت با ساکنان و مالکان نیز اقدام کلیدی دیگر در حوزه نهادسازی است. در ارکان این نظام سه جایگاه ویژه مورد توجه بوده است: دولت بهعنوان سیاستگذار، حمایتکننده و تسهیلگر و شهرداریها بهعنوان نهاد محوری مدیریت برنامههای عملیاتی و بخشخصوصی بهعنوان مجری.
هماکنون با آسیبشناسی به عمل آمده که حاکی از ناکارآمدی طرحهای تهیه شده به شیوههای رایج است، مشخص میشود نظام طرحریزی دراین فرآیند دچار تحولی عظیم شده است. طرحهای پروژه محور، کمی، کالبدمبنا، غیرمنعطف و بیتوجه به خواست و نیاز مردم کنار گذاشته شده و علاوه برمحتوای جدید در یک نظام طرحریزی نوین، طرحهای فرآیندمحور، دارای ابعادی منعطفتر، شهرنگر و ازسوی دیگر، محله مبنا، مشارکتی و منطبق با خواست و نیاز ساکنان، تدوین و به اجرا گذاشته شدهاند. طرحهای نوین بازآفرینی شهری در این چارچوب ضمن برخورداری از یک نگاه شهری و سرزمینی به مولفههای واقعی زندگی ساکنان این مناطق در مقیاس و فرآیندی حقیقی میپردازند.
ارسال نظر