«دنیای اقتصاد» با سریعترین مرد ایران گفت و گو می کند:
آقای وزیر، پیست تارتان لطفا!
دنیای اقتصاد، زیتون سیدزاده- دیار خراسان سریعترین مرد ایران را در خود جای داده است، احسان تفتیان که سهمیه المپیک برزیل را گرفته، تازه از فینال رقابتهای ارتشهای جهان بازگشته و همچنان مانند سالهای گذشته هر روز تمرین میکند تا سرسختیاش او را به هدف برساند. جوانی که تنها با ۲۲ سال سن رکورد دوی سرعت را در ایران زده، از اهالی تربت است و هیچگاه زمینخاکی این شهر دلسردش نکرده؛ او جنگجو و باانگیزه است و هنوز روزهای زیادی برای درخشش دارد.
لحظهای که استارت حرکتات در رشته دومیدانی زده شد، مربوط به چه زمانی است؟
من از همان اول به دومیدانی علاقه داشتم، اما استارت کار برایم زمانی خورد که در ۱۲سالگی در امتحانات ۵۴۰ متری که در مدرسه داشتیم به پیست دومیدانی رفته بودیم در آن امتحان در شهرستان مقام اول را به دست آوردم و معلم ورزش آن دورهام مرا تشویق کرد که در این زمینه استعداد دارم و اگر این رشته را ادامه بدهم، موفق خواهم شد.
لحظهای که استارت حرکتات در رشته دومیدانی زده شد، مربوط به چه زمانی است؟
من از همان اول به دومیدانی علاقه داشتم، اما استارت کار برایم زمانی خورد که در ۱۲سالگی در امتحانات ۵۴۰ متری که در مدرسه داشتیم به پیست دومیدانی رفته بودیم در آن امتحان در شهرستان مقام اول را به دست آوردم و معلم ورزش آن دورهام مرا تشویق کرد که در این زمینه استعداد دارم و اگر این رشته را ادامه بدهم، موفق خواهم شد.
دنیای اقتصاد، زیتون سیدزاده- دیار خراسان سریعترین مرد ایران را در خود جای داده است، احسان تفتیان که سهمیه المپیک برزیل را گرفته، تازه از فینال رقابتهای ارتشهای جهان بازگشته و همچنان مانند سالهای گذشته هر روز تمرین میکند تا سرسختیاش او را به هدف برساند. جوانی که تنها با 22 سال سن رکورد دوی سرعت را در ایران زده، از اهالی تربت است و هیچگاه زمینخاکی این شهر دلسردش نکرده؛ او جنگجو و باانگیزه است و هنوز روزهای زیادی برای درخشش دارد.
لحظهای که استارت حرکتات در رشته دومیدانی زده شد، مربوط به چه زمانی است؟
من از همان اول به دومیدانی علاقه داشتم، اما استارت کار برایم زمانی خورد که در ۱۲سالگی در امتحانات ۵۴۰ متری که در مدرسه داشتیم به پیست دومیدانی رفته بودیم در آن امتحان در شهرستان مقام اول را به دست آوردم و معلم ورزش آن دورهام مرا تشویق کرد که در این زمینه استعداد دارم و اگر این رشته را ادامه بدهم، موفق خواهم شد. با توجه به علاقهای که داشتم و استعدادی که مربی در من دیده بود مرا به یکی از مریبان خوب استان آقای رمضانزاده معرفی کرد و ایشان تا به امروز همچنان مربی من بودهاند.
چطور شد که سراغ فوتبال نرفتی؟ فوتبالی که هم پول بیشتری در آن بود و هم توجه بیشتر مسئولان را به خود جلب میکند.
(میخندد و میگوید اشتباه کردم.) متاسفانه چون امکانات ورزشی در مدارس و شهرستانها کمتر است بچهها در ورزشی فعالیت میکنند که امکانات چندانی نیاز نداشته باشد و طبعا به فوتبال روی میآورند؛ من هم مانند دیگران بودم، ابتدا هندبال را امتحان کردم و بعد از آن فوتبال بازی کردم اما در انتها دومیدانی رشته اصلی من شد. در شهرستان ما با توجه به این که پیست استاندارد تارتان وجود ندارد علاقمند کمتری به دنبال آن بود، اما از زمانی که من در این رشته قهرمانی به دست آوردهام جوانان بیشتری به دومیدانی روی آوردهاند.
احسان تفتیان که طعم دومیدانی را چشیده، چه تفاوتی بین این رشته و سایر ورزشها می بیند؟
من معتقدم تا کسی دومیدانی را امتحان نکرده باشد جذابیتش را درک نمیکند، باید به صورت حرفهای دومیدانی را کار کرده باشی تا لذتش را بچشی؛ برای من یکی از لذتهای زندگی زمانی است که با سرعت زیاد میدوم. باید توجه داشت که تمرینات دومیدانی تمریناتی خشک است، نه توپ دارد و نه وسیله کمک آموزشی، تنها دویدن است ودیگر هیچ، اما همین دویدن خالی اگر به صورت حرفهای انجام شود و تمرینات مخصوصش را انجام دهی، جذابیتهای خودش را دارد؛ من یازده سال است که در این رشته فعالیت میکنم و هنوز هم از دویدن لذت میبرم.
شما روی پای خودت ایستادی، این چیزی است که در اولین نگاه به راهی که طی کردهای به چشم میآید، نوجوانی 12 ساله در شهرستانی با امکانات کم که مصرانه به سوی چشماندازش قدم برمیدارد، برای کسی که اول راه است بگو چطور گام برداشتی؟
اگر بخواهم به طور کلی به این سوال نگاه کنم باید بگویم که هر انسانی در زندگی حرفهای خود هدفی دارد و اگر اساس زندگی براساس همان هدفگذاری باشد مطمئنا با مشکلات پیش رو بهتر کنار خواهد آمد؛ خدا را شکر من مربی خوبی داشتم که از همان سن کم مرا راهنماییهای بزرگی میکرد. رمضانزاده از همان ابتدا راه را نشان داد و شیوه زندگی حرفهای را به من آموخت؛ همیشه همراهم بود و نه فقط در ورزش که در زندگی اجتماعی هم مرا کمک میکرد.زندگی حرفهای فارغ از این که ورزش باشد یا هر چیز دیگر، پیشنیازهایی لازم دارد که نباید از آن غافل شد. مهمترین آنها نظم است؛ از همان دوازده، سیزده سالگی که بچه بودم بیوقفه این نظم را در زندگی خود پیاده میکردم، با هر روز تمرین کردن، با برنامه داشتن برای زندگی؛ من آن زمان مدرسه میرفتم و باید طوری برنامهام را هماهنگ میکردم که هم به تمرینات برسم و هم به وظایف تحصیلیام.
دومین عامل مهم برای من پشتکار بودهاست. بسته به هدف راه روبهرو تعریف میشود؛ هدفهای بزرگ، مشکلات بسیار بیشتری را با خود دارد، من حدود یازده سالی را که دومیدانی کار کردهام چیزی نزدیک به هفت سالش را واقعا خودم به تنهایی گذراندهام، فقط کمکهای مربیام بوده و خانوادهام؛ نه فدراسیون کاری برای من میکرد و نه هیچ ارگان خاصی؛ تا زمانی که قهرمانی آسیا را به دست آوردم و حالا حمایتهایی صورت میگیرد.
شیرینترین و بدترین رخدادهای ورزشیات را میتوانی نام ببری؟
تا به اینجا کسب سهمیه المپیک برایم تاثیرگذارترین و دلچسبترین گام بوده و مهمترین دستاوردم به حساب میآید؛ اما بدترین اتفاق زندگی حرفهای خود را مسابقات اینچئون میدانم که با حمایتهای همیشگی خانواده و مربیام آن را پشت سرگذاشتم.
احسان حدادی نمونه خوبی برای یک دومیدانیکار است که بیشتر از این که روی مسئولان حساب باز کند، به مسیرش فکر کرد؛ این حمایت نشدن حدادی برایت دلسرد کننده نبوده است ؟
ببینید اهمیت به ورزش در سیستم ما کمرنگ شده است، البته مشکلات اقتصادی چند سال اخیر هم چندان بیتاثیر نبوده و بودجه کمتری در اختیار ورزش گذاشته شد و این غیرقابل انکار است، اما این راهی است که ما انتخاب میکنیم، چه سرنوشت احسان حدادی برایم رقم بخورد و یا مورد حمایت قرار بگیرم، این میدان پیش روی من است و آن را ادامه خواهم داد؛ از طرفی به دنبال مدالها و افتخارات بیشتر هستم و از طرف دیگر نزدیک به دوازده سال از بهترین روزهای زندگی خود را صرف این ورزش کردهام و حالا نه راه پس دارم و نه راه پیش. (میخندد)
قله برای احسان تفتیان کجاست؟ طلای المپیک ؟
کسب طلای المپیک بسیار سخت است، من فعلا هدفم را گذاشتهام بر روی این که اولین آسیایی شوم که زیر ۱۰ ثانیه در المپیک میدود. بعد از به دست آوردنش به رکوردهای بهتر و اهداف بعدی فکر خواهم کرد.
و برای رسیدن به رکورد زیر 10ثانیه در المپیک چه امکاناتی را لازم داری؟
برنامه یک ورزشکار مثل من تشکیل میشود از مربی، اردوهایش و تامین مسائل مالی، ما درخواست غیرعرفی نداریم که هزینه بالایی برای فدراسیون داشته باشد یا خواسته عجیبی باشد؛ همین که این امکانات ورزش فراهم شود و دغدغه آینده را نداشته باشیم، کفایت میکند.
گویا قرار است وزیر ورزش در این هفته به مشهد بیاید، یک جمله به آقای گودرزی بگو.
یک بحث شخصی دارم و آن هم این است که ورزشکاران کشور ما برای آینده خود هیچ تضمینی ندارند، اگر فرضا من روزی مجبور شوم که ورزش حرفهای را کنار بگذارم هیچ آینده کاری را پیش روی خود ندارم و مشخص نیست که چطور میخواهم زندگی خود را بگذرانم؛ این مسالهای است که وزیر ورزش، آقای گودرزی به عنوان متولی اصلی ورزش کشور میتواند در آن تاثیر بگذارد و برایش راهکاری در نظر بگیرد.خواسته دیگر من به شهرم برمیگردد. در تربت حیدریه استعدادهای زیادی وجود دارد و بعد از مقام آوردن من جوانان بیشتری از دومیدانی استقبال کردند، اما مساله این است که ما در تربت امکانات مناسبی برای دومیدانی نداریم. تقاضای من احداث یک پیست تارتان استاندارد در این شهر است و مطمئنم که با این پیست استعدادهایی حتی بهتر از من هم کشف خواهند شد.
بیا تصور کنیم که 10 سال دیگر مدال المپیک داری و به چیزهایی که میخواستی رسیدهای؛ احسان 32 ساله آن موقع چه میکند؟
اگر روزی به جایی برسم که کاری از دستم برای این کشور بربیاید، قطعا ورزش پایه و نوجوانان را فراموش نمیکنم، من سختیهای زیادی کشیدم و میدانم بدون امکانات، ادامه دادن ورزش حرفهای تا چه اندازه سخت است و اگر روزی از دستم بربیاید سراغ استعدادهای نوجوان میروم تا مثل سایر ورزشکاران دنیا بتوانند حرفهای کارشان را ادامه دهند.
لحظهای که استارت حرکتات در رشته دومیدانی زده شد، مربوط به چه زمانی است؟
من از همان اول به دومیدانی علاقه داشتم، اما استارت کار برایم زمانی خورد که در ۱۲سالگی در امتحانات ۵۴۰ متری که در مدرسه داشتیم به پیست دومیدانی رفته بودیم در آن امتحان در شهرستان مقام اول را به دست آوردم و معلم ورزش آن دورهام مرا تشویق کرد که در این زمینه استعداد دارم و اگر این رشته را ادامه بدهم، موفق خواهم شد. با توجه به علاقهای که داشتم و استعدادی که مربی در من دیده بود مرا به یکی از مریبان خوب استان آقای رمضانزاده معرفی کرد و ایشان تا به امروز همچنان مربی من بودهاند.
چطور شد که سراغ فوتبال نرفتی؟ فوتبالی که هم پول بیشتری در آن بود و هم توجه بیشتر مسئولان را به خود جلب میکند.
(میخندد و میگوید اشتباه کردم.) متاسفانه چون امکانات ورزشی در مدارس و شهرستانها کمتر است بچهها در ورزشی فعالیت میکنند که امکانات چندانی نیاز نداشته باشد و طبعا به فوتبال روی میآورند؛ من هم مانند دیگران بودم، ابتدا هندبال را امتحان کردم و بعد از آن فوتبال بازی کردم اما در انتها دومیدانی رشته اصلی من شد. در شهرستان ما با توجه به این که پیست استاندارد تارتان وجود ندارد علاقمند کمتری به دنبال آن بود، اما از زمانی که من در این رشته قهرمانی به دست آوردهام جوانان بیشتری به دومیدانی روی آوردهاند.
احسان تفتیان که طعم دومیدانی را چشیده، چه تفاوتی بین این رشته و سایر ورزشها می بیند؟
من معتقدم تا کسی دومیدانی را امتحان نکرده باشد جذابیتش را درک نمیکند، باید به صورت حرفهای دومیدانی را کار کرده باشی تا لذتش را بچشی؛ برای من یکی از لذتهای زندگی زمانی است که با سرعت زیاد میدوم. باید توجه داشت که تمرینات دومیدانی تمریناتی خشک است، نه توپ دارد و نه وسیله کمک آموزشی، تنها دویدن است ودیگر هیچ، اما همین دویدن خالی اگر به صورت حرفهای انجام شود و تمرینات مخصوصش را انجام دهی، جذابیتهای خودش را دارد؛ من یازده سال است که در این رشته فعالیت میکنم و هنوز هم از دویدن لذت میبرم.
شما روی پای خودت ایستادی، این چیزی است که در اولین نگاه به راهی که طی کردهای به چشم میآید، نوجوانی 12 ساله در شهرستانی با امکانات کم که مصرانه به سوی چشماندازش قدم برمیدارد، برای کسی که اول راه است بگو چطور گام برداشتی؟
اگر بخواهم به طور کلی به این سوال نگاه کنم باید بگویم که هر انسانی در زندگی حرفهای خود هدفی دارد و اگر اساس زندگی براساس همان هدفگذاری باشد مطمئنا با مشکلات پیش رو بهتر کنار خواهد آمد؛ خدا را شکر من مربی خوبی داشتم که از همان سن کم مرا راهنماییهای بزرگی میکرد. رمضانزاده از همان ابتدا راه را نشان داد و شیوه زندگی حرفهای را به من آموخت؛ همیشه همراهم بود و نه فقط در ورزش که در زندگی اجتماعی هم مرا کمک میکرد.زندگی حرفهای فارغ از این که ورزش باشد یا هر چیز دیگر، پیشنیازهایی لازم دارد که نباید از آن غافل شد. مهمترین آنها نظم است؛ از همان دوازده، سیزده سالگی که بچه بودم بیوقفه این نظم را در زندگی خود پیاده میکردم، با هر روز تمرین کردن، با برنامه داشتن برای زندگی؛ من آن زمان مدرسه میرفتم و باید طوری برنامهام را هماهنگ میکردم که هم به تمرینات برسم و هم به وظایف تحصیلیام.
دومین عامل مهم برای من پشتکار بودهاست. بسته به هدف راه روبهرو تعریف میشود؛ هدفهای بزرگ، مشکلات بسیار بیشتری را با خود دارد، من حدود یازده سالی را که دومیدانی کار کردهام چیزی نزدیک به هفت سالش را واقعا خودم به تنهایی گذراندهام، فقط کمکهای مربیام بوده و خانوادهام؛ نه فدراسیون کاری برای من میکرد و نه هیچ ارگان خاصی؛ تا زمانی که قهرمانی آسیا را به دست آوردم و حالا حمایتهایی صورت میگیرد.
شیرینترین و بدترین رخدادهای ورزشیات را میتوانی نام ببری؟
تا به اینجا کسب سهمیه المپیک برایم تاثیرگذارترین و دلچسبترین گام بوده و مهمترین دستاوردم به حساب میآید؛ اما بدترین اتفاق زندگی حرفهای خود را مسابقات اینچئون میدانم که با حمایتهای همیشگی خانواده و مربیام آن را پشت سرگذاشتم.
احسان حدادی نمونه خوبی برای یک دومیدانیکار است که بیشتر از این که روی مسئولان حساب باز کند، به مسیرش فکر کرد؛ این حمایت نشدن حدادی برایت دلسرد کننده نبوده است ؟
ببینید اهمیت به ورزش در سیستم ما کمرنگ شده است، البته مشکلات اقتصادی چند سال اخیر هم چندان بیتاثیر نبوده و بودجه کمتری در اختیار ورزش گذاشته شد و این غیرقابل انکار است، اما این راهی است که ما انتخاب میکنیم، چه سرنوشت احسان حدادی برایم رقم بخورد و یا مورد حمایت قرار بگیرم، این میدان پیش روی من است و آن را ادامه خواهم داد؛ از طرفی به دنبال مدالها و افتخارات بیشتر هستم و از طرف دیگر نزدیک به دوازده سال از بهترین روزهای زندگی خود را صرف این ورزش کردهام و حالا نه راه پس دارم و نه راه پیش. (میخندد)
قله برای احسان تفتیان کجاست؟ طلای المپیک ؟
کسب طلای المپیک بسیار سخت است، من فعلا هدفم را گذاشتهام بر روی این که اولین آسیایی شوم که زیر ۱۰ ثانیه در المپیک میدود. بعد از به دست آوردنش به رکوردهای بهتر و اهداف بعدی فکر خواهم کرد.
و برای رسیدن به رکورد زیر 10ثانیه در المپیک چه امکاناتی را لازم داری؟
برنامه یک ورزشکار مثل من تشکیل میشود از مربی، اردوهایش و تامین مسائل مالی، ما درخواست غیرعرفی نداریم که هزینه بالایی برای فدراسیون داشته باشد یا خواسته عجیبی باشد؛ همین که این امکانات ورزش فراهم شود و دغدغه آینده را نداشته باشیم، کفایت میکند.
گویا قرار است وزیر ورزش در این هفته به مشهد بیاید، یک جمله به آقای گودرزی بگو.
یک بحث شخصی دارم و آن هم این است که ورزشکاران کشور ما برای آینده خود هیچ تضمینی ندارند، اگر فرضا من روزی مجبور شوم که ورزش حرفهای را کنار بگذارم هیچ آینده کاری را پیش روی خود ندارم و مشخص نیست که چطور میخواهم زندگی خود را بگذرانم؛ این مسالهای است که وزیر ورزش، آقای گودرزی به عنوان متولی اصلی ورزش کشور میتواند در آن تاثیر بگذارد و برایش راهکاری در نظر بگیرد.خواسته دیگر من به شهرم برمیگردد. در تربت حیدریه استعدادهای زیادی وجود دارد و بعد از مقام آوردن من جوانان بیشتری از دومیدانی استقبال کردند، اما مساله این است که ما در تربت امکانات مناسبی برای دومیدانی نداریم. تقاضای من احداث یک پیست تارتان استاندارد در این شهر است و مطمئنم که با این پیست استعدادهایی حتی بهتر از من هم کشف خواهند شد.
بیا تصور کنیم که 10 سال دیگر مدال المپیک داری و به چیزهایی که میخواستی رسیدهای؛ احسان 32 ساله آن موقع چه میکند؟
اگر روزی به جایی برسم که کاری از دستم برای این کشور بربیاید، قطعا ورزش پایه و نوجوانان را فراموش نمیکنم، من سختیهای زیادی کشیدم و میدانم بدون امکانات، ادامه دادن ورزش حرفهای تا چه اندازه سخت است و اگر روزی از دستم بربیاید سراغ استعدادهای نوجوان میروم تا مثل سایر ورزشکاران دنیا بتوانند حرفهای کارشان را ادامه دهند.
ارسال نظر