از مرگ کیارستمی به سادگی نمی‌گذریم

علیرضا رئیسان

کارگردان و فیلمنامه نویس

 

چگونه است که حیات یک هنرمند، آنچنان در روح و روان جامعه‌اش اثر می‌گذارد که هرکسی سعی می‌کند خود را در غم از دست دادنش شریک بداند؟ حتی کسانی که مخاطب جدی فیم‌های عباس کیارستمی نبودند و شاید یک فیلم هم از او ندیده بودند، خود را شریک غم از دست‌دادن هموطنی می‌دانند که نبوغ و یگانگی‌اش، جهان را زیباتر و دوست داشتنی‌تر از پیش کرده و افتخاری ملی برای مردمش در جهان به شمار می‌آید. این اتفاق نشان‌دهنده کیفیت وجودی عباس کیارستمی است؛ چیزی که او را از دیگران متمایز و متفاوت می‌کند. خیلی سال باید بگذرد و بسیار دوران‌ها باید از سر بگذرانیم تا شاید و شاید چنان کسی چون کیارستمی به جهان ما بیاید و روزگار سینما را خوش کند.

البته عباس کیارستمی هم به سبب مشخصه‌های هنری در سینمایش و هم به واسطه ویژگی‌های شخصیتی‌اش تکرار ناپذیر است. او را می‌توان تقلید کرد اما تکرار نه. کیارستمی وارث دانایی بود و دانایی، سرچشمه حیات هنری‌اش بود. من در طول بیش از ده سالی که با او رفاقت صمیمانه و همکاری نزدیک داشته‌ام این را می‌گویم که عباس کیارستمی، تکرار ناپذیر است. البته این روزها رفقای گرمابه و گلستان بسیاری پیدا کرده. بسیاری چیزها از سوی برخی افراد درباره او گفته شده که جای شک و تردید دارد و نباید به آنها اعتماد کرد. با همه اینها کیارستمی هنوز بزرگ است و بزرگ می‌ماند. امیدوارم هرچه زودتر تکلیف پرونده پزشکی‌اش هم مشخص شود. تاسف بار است که چنین کسی به علت اشتباه پزشکی از دنیا رفته باشد. زیرا این دیگر یک اشتباه معمول پزشکی نیست، بلکه خطای بزرگی در برابر تاریخ و آینده است.

چه می‌توان گفت که هر چه باشد هم، ‌تازه کیارستمی سینما از دست رفته و هیچ کاری از هیچ‌کسی هم برنمی‌آید. با این همه لازم است تا پرونده پزشکی او هرچه سریع‌تر و دقیق‌تر بررسی شود و دست کم موضوع خطاهای پزشکی برای یک بار هم که شده با جدیت دنبال شود و یک ملت از شر چنین اتفاق‌های تاسف‌باری نجات پیدا کند. چنان‌که اعضای خانواده‌اش هم گفته‌اند، عمل او یک عمل ساده بوده و نباید هرگز چنین پیامدهایی به دنبال می‌داشت. امیدوارم این طور نباشد که با جمله همیشگی‌مان؛ «عمرش به دنیا نبود» و «قسمت نبود» و... به سادگی از موضوع مرگ این انسان بزرگ، ‌بگذریم. من اطلاع دارم که او برای بیست سال آینده‌اش هم برنامه داشت و کار می‌کرد. کیارستمی هم مثل تارکوفسکی و کیشلوفسکی و... فیلمنامه‌های بسیاری داشت که نساخت. امیدوارم این فیلمنامه‌ها روزی ساخته شوند. از خانواده محترم او می‌خواهم تا امکانی فراهم بیاورند که نوشته‌های کیارستمی جلوی دوربین بروند و نام و نشان این کارگردان بزرگ سینمای جهان، همچنان تکرار شود و آفرینشگری کند.