آزادی بر فراز صندلیهای چرخدار
سارا تفکری sara. tafakori@gmail. com درباره نویسنده: سارا تفکری، دانشجوی دکترای جامعهشناسی در دانشگاه لندن (گلداسمیث کالج) است. او کارشناسی ارشد خود را در رشته «مطالعات توسعه و جنسیت» از همین دانشگاه دریافت کرده و پیشتر هم در کارشناسی علوم ارتباطات و رسانه، از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده است. «صندلیهای چرخدار» زیادتر هستند اینجا؛ نه که درصد افرادی که با مشکلات مختلف جسمانی دست و پنجه نرم میکنند زیادتر باشد؛ دلیلش خدمات مختلف اجتماعی و شهری است که در انگلستان برای افرادی با توانمندی کمتر جسمانی در نظر گرفتهاند.
سارا تفکری sara.tafakori@gmail.com درباره نویسنده: سارا تفکری، دانشجوی دکترای جامعهشناسی در دانشگاه لندن (گلداسمیث کالج) است. او کارشناسی ارشد خود را در رشته «مطالعات توسعه و جنسیت» از همین دانشگاه دریافت کرده و پیشتر هم در کارشناسی علوم ارتباطات و رسانه، از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده است.
«صندلیهای چرخدار» زیادتر هستند اینجا؛ نه که درصد افرادی که با مشکلات مختلف جسمانی دست و پنجه نرم میکنند زیادتر باشد؛ دلیلش خدمات مختلف اجتماعی و شهری است که در انگلستان برای افرادی با توانمندی کمتر جسمانی در نظر گرفتهاند. طراحی بخشهای مختلف شهر به شکلی است که معلولان، به راحتی به سر کار، رستوران و خیابانها سرازیر میشوند و از این بابت که ممکن است رفت و آمدشان وقتگیر شود، احساس ناآرامی و خجالت نمیکنند. نگران نیستند، استرس ندارند که ممکن است سرعت بقیه را کند کنند. سیستم شهرداری لندن، تمام ادارهها موسسات کوچک و بزرگ تجارتی و خدماتی، رستورانها و کافههای شهر را ملزم کرده که در کنار سرویسهای بهداشتی مردانه و زنان موجود، سرویسهای بهداشتی جداگانهای برای افرادی در نظر بگیرند که از صندلی چرخدار استفاده میکنند.
در طول اقامتم در لندن، بارها دیدهام صفهای چندنفره و منتظر پشت در سرویسهای بهداشتی، در حالی که سرویس بهداشتی معلولان حرکتی خالی است، اما مشتریان حاضر به استفاده از آنها نیستند که نکند همانوقت یکی بر صندلی چرخدارش بیاید داخل و مجبور شود منتظر بماند. این وضعیت، همهاش از سر هوشیاری شهروندان نیست، بلکه بیشترِ آن مدیون برنامهریزیهای دقیق فرهنگی، اجتماعی و شهری و نظارت بر نحوه و چگونگی عملی شدن آنها است.
اینجور است که دیگر در اتوبوسهای شهری، جای خود را به فردی دادن که تحملش برای ایستادن در ماشین کمتر است، به امر فراگیری تبدیل میشود که به درجه آگاهی شهروندی، دلسوزی و محبت انسانی یا خیر و گذشت افراد بستگی پیدا نمیکند. اینجا، روی صندلیهای مترو نوشتهاند که باید جای خود را به افرادی که صندلی چرخدار یا عصا دارند، بدهید. سیستم خدمات شهری، به محبت و گذشتِ هر از گاهیِ آدمها دل نمیبندد. اغراق نمیکنم اگر بگویم هیچ پلهای را بالا و پایین نمیروم که کنارش سطح شیبداری برای «صندلیهای چرخدار»نباشد. هیچ پیادهرویی نیست که ابتدا و انتهایش سطح شیبداری برای انتقال این صندلیها از خیابان به پیادهرو نباشد. وقتی میپرسم، میگویند اینها تغییراتی است که از اواخر دهه هشتاد میلادی کم کم جدیتر و همهگیرتر شدهاند. در تمام ورودیهای متروها، در کنار درهای ورودی معمولی، برای معلولان جایگاه جداگانهای تعبیه شده که معمولا عریضتر است و دستگاه بلیتخوانش هم نزدیکتر به سطح زمین. تمام اتوبوسها، مترو و قطارها، جایگاههای مخصوصی در واگنها تعبیه کردهاند که به افرادی که از صندلی چرخدار استفاده میکنند، اجازه میدهد بهراحتی
جای مناسبی در اتوبوسها یا قطارها برای صندلی خود پیدا کنند.
در چنین شهری، دیگر صندلی چرخدارت، مانعی برای تجربههای کوچک و بزرگ خوشبختی نمیشود...
ارسال نظر