گفتوگو با حسین علیشاپور به بهانه لغو کنسرتش در ماهشهر
یک بام و دوهوای عجیبی است
محمد عبداللهی حسین علیشاپور نیز از خوانندگانی است که کنسرتش لغو شده است. . او که قرار بود همراه مسعود شعاری در شهر ماهشهر کنسرت برگزار کند توسط افراد موسوم به خودسر از اجرای خود بازماند. با وجود آنکه فرماندار و رئیس انجمن موسیقی اهواز هم حضور داشتند اما به مخاطبانی که بلیت خریده بودند اجازه داده نشد تا از اجرای موسیقی سنتی لذت ببرند. در این کنسرت قرار بود یک نوازنده زن روی سن برود که همین نکته دلیل لغو برنامه راعنوان می شود. با این حال اما گفته میشود معترضان به بهانه مختلط بودن با تجمع در مقابل محل برگزاری کنسرت اعتراض خود را ابراز کردهاند.
محمد عبداللهی حسین علیشاپور نیز از خوانندگانی است که کنسرتش لغو شده است.. او که قرار بود همراه مسعود شعاری در شهر ماهشهر کنسرت برگزار کند توسط افراد موسوم به خودسر از اجرای خود بازماند. با وجود آنکه فرماندار و رئیس انجمن موسیقی اهواز هم حضور داشتند اما به مخاطبانی که بلیت خریده بودند اجازه داده نشد تا از اجرای موسیقی سنتی لذت ببرند. در این کنسرت قرار بود یک نوازنده زن روی سن برود که همین نکته دلیل لغو برنامه راعنوان می شود.با این حال اما گفته میشود معترضان به بهانه مختلط بودن با تجمع در مقابل محل برگزاری کنسرت اعتراض خود را ابراز کردهاند. معترضان با ادامه تجمع و نزدیک شدن به اذان مغرب، تصمیم به خواندن نماز در محل برگزاری کنسرت گرفتند و از اجرای برنامه جلوگیری کردند.آنچه میخوانید گفتوگو با این خواننده به بهانه لغو این کنسرت است.
علت لغو کنسرتتان چه بود؟
چند روز قبل از اجرای ما گویا روند لغو
کنسرت هاشروع شده بود. ابتدا بهانه کردند که چرا در ارکستر نوازنده خانم حضور دارد. یکی از نوازندگان ما همسر نوازنده دیگری بود که هر دو نیز سه تار میزدند. به دنبال افزایش حساسیتها برای حضور نوازنده خانم در گروههای موسیقی قرار شد که نوازنده خانم ما را همراهی نکند. همین نکته به فرمانداری و اداره اطلاعات و دفتر امام جمعه هم اعلام شد و حتی بنرها هم عوض شد اما روز قبل برگزاری کنسرت کلید لغو زده شد. بعد از نماز جمعه گروهی پلاکارد برداشتند و علیه کنسرت راهپیمایی هم کردند. با این حال روزی که قرار بود کنسرت بدهیم موتور سوارهایی را دیدیم که دم سالن ایستاده بودند و ما به هتل برگشتیم و با تلفن جویای اوضاع شدیم و فهمیدیم که جمعیت تجمع کننده زیادترشدهاند. با آقای شعاری مشورت کردم و صلاح دیدیم که کنسرت را برگزار نکنیم تا مشکلات بیشتری پیش نیاید. البته فرماندار هم در محل حاضر شده بود که مذاکراتش با تجمعکنندگان راه به جایی نبرد.
فکر میکنید از لغو این کنسرتها چه کسانی متضرر میشوند و چه کسانی سود میبرند؟
مسلم است که هنرمندان و عوامل مرتبط با کنسرت مهمترین متضرران کنسل شدن کنسرتها هستند. بی تردید با لغو کنسرتها نه بخش دولتی ضرر میکند نه آنهایی که میریزند وکنسل میکنند. اما اینکه چرا این روند شدت گرفته به گمانم علاوهبر گروکشیهای سیاسی، ریشه در بدعتهای بدی دارد که بنایش در حال شکلگیری است.
عمدهترین دلایل لغو کنسرتها از نظر شما چیست؟
حالا دیگر دلایل متعددی وجود دارد. گویا اراده بر آن است که یک چیزی بتراشند تا کنسرتها برگزار نشوند. مساله لغو کنسرت ما دغدغه مذهبی برهم زنندگان بود درحالیکه هیچگونه حساسیتی مرتبط با باورهای مذهبی وجود نداشت. بالاخره هرکنسرتی بهدلیلی لغو میشود. در حال حاضر مشکل بزرگ این است که نهادهای رسمی و گروههای خودسر همراستا عمل میکنند. یعنی نتیجه تلاش هردوشان یک محصول دارد؛ لغو کنسرت!
این روزها کنسرتهای سنتی بیشتر از کنسرتهای پاپ لغو میشوند. آیا با موسیقی فاخر مشکل دارند یا.... ؟
برای من هم همیشه این سوال مطرح بوده است. سه سال پیش کنسرت من با مهدی رستمی نوازنده سه تار که پژوهشی بود و اصلا سخنرانی همراه با ساز و آواز بود در آبادان لغو شد درحالیکه یک هفته بعد یک خواننده موسیقی پاپ در همان جا کنسرت برگزار کرد و اتفاقی نیفتاد و هیچکس هم مخالفت نکرد. بالاخره یک ارادهای وجود دارد که این اتفاقات میافتد و نمیشود گفت که قضا و قدری و شانسی است. درحال حاضر موسیقی جدی بیشتر گرفتاری دارد و حساسیتها گویا روی آن بیشتر است.
مگر این نوع موسیقی موجهترین نوع موسیقی نیست؟
وقتی تصمیمی گرفته میشود دیگربه موجه یا غیرموجه بودن آن توجهی نمیشود و این مساله از کمترین اهمیتی برخوردار نیست.
لغو شدن کنسرتها در دراز مدت چه تبعاتی دارد؟
بیتردید جریان فرهنگی دچار خلل میشود. ضمن اینکه این مساله تبعات فرامرزی ناگواری هم دارد. ما که نمیتوانیم کشور را در موضع انفعال و خفت ببینیم. اقداماتی از این دست واقعا منجر به نمایش چهره نامطلوبی از ایران میشود. موسیقی در همه جای جهان بهعنوان یک رسانه قدرتمند عمل میکند. در اینجا اما آنچه به عنوان عداوت با موسیقی صورت میپذیرد همان نقش را بازی میکند منتها در جهت عکس قضیه.
فکر میکنید سرانجام این موضوع به کجا ختم شود؟
کاش آنهایی که مانع برگزاری کنسرت میشوند کمی چشمهایشان را بر واقعیتها باز کنند. برای برگزاری یک کنسرت در یک شب برنامهریزی نمیشود که در یک شب تمامی برنامهها نادیده گرفته میشوند. یک تیم موسیقی ماهها برای برگزاری کنسرت زحمت میکشند تا بتوانند یک شب را به بهترین شکل ممکن روی سن روند اما به یکباره و در بازه زمانی کمتر از یک روز تصمیم به لغو گرفته میشود. کمی واقعبینانهتر باید به این موضوع نگاه کنیم تا زحمات دیگران را نادیده نگیریم.
اگر قرار باشد وضعیت به همین منوال پیش برود، اصلا نمیتوان خوشبین بود بلکه باید قید موسیقی را زد بهخصوص موسیقی فاخر که در این میانه مظلوم واقع شده است و همچنین هنرمندانی که در این زمینه فعالیت میکنند.
با این همه بازهم حاضرید از لحاظ معنوی و مادی متضرر شوید و در ایران کنسرت بگذارید؟
چراکه نه! من تمامی فعالیتهایم را در ایران انجام میدهم چراکه تاکنون در همین مملکت بوده و فعالیت کردهام. آموزش دیدهام، آموزش دادهام و خواندهام. من از این آب و خاکم و برای پیشرفت و ارتقای فرهنگی آن بازهم تلاش مستمر خواهم داشت.
دولتمردان در این میان چه نقشی باید داشته باشند؟
به نظر من کمی استحکام در رفتار و تصمیمهایشان لازم است. تنها با مذاکره و تفاهم کار پیش نمیرود و مشکل حل نمیشود. معاون اجتماعی ناجا مصاحبه کرده و گفته که مصوبه هیات وزیران است که برنامههای هنری باید از نیروی انتظامی مجوز بگیرند.
این کار را خیلی سخت میکند و اگر نیروی انتظامی به هر دلیل تشخیص دهد که برنامهای نباید برگزار شود، دیگر کاری نمیشود کرد. این اتفاقی بود که برای کنسرت کیهان کلهر افتاد و دلیلش هم آن بود که اماکن تشخیص داد آن کنسرت مساله امنیتی دارد. البته اماکن مشروعیت کارش را از مصوبه هیات وزیران دارد؛ یعنی اینجا گرهای وجود دارد که هیات وزیران به وجود آوردهاند وخودشان هم باید بازش کنند. در مورد دلایل رفتار خودسرها هم باید بگویم که اگر کنسرت فعل قانونی است پس برهم زنندگانش کار غیرقانونی انجام میدهند اما این کار غیرقانونی مورد تعقیب قانونی قرار نمیگیرد. خلاصه کلام اینکه یک بام و دوهوای غریبی است.
علت لغو کنسرتتان چه بود؟
چند روز قبل از اجرای ما گویا روند لغو
کنسرت هاشروع شده بود. ابتدا بهانه کردند که چرا در ارکستر نوازنده خانم حضور دارد. یکی از نوازندگان ما همسر نوازنده دیگری بود که هر دو نیز سه تار میزدند. به دنبال افزایش حساسیتها برای حضور نوازنده خانم در گروههای موسیقی قرار شد که نوازنده خانم ما را همراهی نکند. همین نکته به فرمانداری و اداره اطلاعات و دفتر امام جمعه هم اعلام شد و حتی بنرها هم عوض شد اما روز قبل برگزاری کنسرت کلید لغو زده شد. بعد از نماز جمعه گروهی پلاکارد برداشتند و علیه کنسرت راهپیمایی هم کردند. با این حال روزی که قرار بود کنسرت بدهیم موتور سوارهایی را دیدیم که دم سالن ایستاده بودند و ما به هتل برگشتیم و با تلفن جویای اوضاع شدیم و فهمیدیم که جمعیت تجمع کننده زیادترشدهاند. با آقای شعاری مشورت کردم و صلاح دیدیم که کنسرت را برگزار نکنیم تا مشکلات بیشتری پیش نیاید. البته فرماندار هم در محل حاضر شده بود که مذاکراتش با تجمعکنندگان راه به جایی نبرد.
فکر میکنید از لغو این کنسرتها چه کسانی متضرر میشوند و چه کسانی سود میبرند؟
مسلم است که هنرمندان و عوامل مرتبط با کنسرت مهمترین متضرران کنسل شدن کنسرتها هستند. بی تردید با لغو کنسرتها نه بخش دولتی ضرر میکند نه آنهایی که میریزند وکنسل میکنند. اما اینکه چرا این روند شدت گرفته به گمانم علاوهبر گروکشیهای سیاسی، ریشه در بدعتهای بدی دارد که بنایش در حال شکلگیری است.
عمدهترین دلایل لغو کنسرتها از نظر شما چیست؟
حالا دیگر دلایل متعددی وجود دارد. گویا اراده بر آن است که یک چیزی بتراشند تا کنسرتها برگزار نشوند. مساله لغو کنسرت ما دغدغه مذهبی برهم زنندگان بود درحالیکه هیچگونه حساسیتی مرتبط با باورهای مذهبی وجود نداشت. بالاخره هرکنسرتی بهدلیلی لغو میشود. در حال حاضر مشکل بزرگ این است که نهادهای رسمی و گروههای خودسر همراستا عمل میکنند. یعنی نتیجه تلاش هردوشان یک محصول دارد؛ لغو کنسرت!
این روزها کنسرتهای سنتی بیشتر از کنسرتهای پاپ لغو میشوند. آیا با موسیقی فاخر مشکل دارند یا.... ؟
برای من هم همیشه این سوال مطرح بوده است. سه سال پیش کنسرت من با مهدی رستمی نوازنده سه تار که پژوهشی بود و اصلا سخنرانی همراه با ساز و آواز بود در آبادان لغو شد درحالیکه یک هفته بعد یک خواننده موسیقی پاپ در همان جا کنسرت برگزار کرد و اتفاقی نیفتاد و هیچکس هم مخالفت نکرد. بالاخره یک ارادهای وجود دارد که این اتفاقات میافتد و نمیشود گفت که قضا و قدری و شانسی است. درحال حاضر موسیقی جدی بیشتر گرفتاری دارد و حساسیتها گویا روی آن بیشتر است.
مگر این نوع موسیقی موجهترین نوع موسیقی نیست؟
وقتی تصمیمی گرفته میشود دیگربه موجه یا غیرموجه بودن آن توجهی نمیشود و این مساله از کمترین اهمیتی برخوردار نیست.
لغو شدن کنسرتها در دراز مدت چه تبعاتی دارد؟
بیتردید جریان فرهنگی دچار خلل میشود. ضمن اینکه این مساله تبعات فرامرزی ناگواری هم دارد. ما که نمیتوانیم کشور را در موضع انفعال و خفت ببینیم. اقداماتی از این دست واقعا منجر به نمایش چهره نامطلوبی از ایران میشود. موسیقی در همه جای جهان بهعنوان یک رسانه قدرتمند عمل میکند. در اینجا اما آنچه به عنوان عداوت با موسیقی صورت میپذیرد همان نقش را بازی میکند منتها در جهت عکس قضیه.
فکر میکنید سرانجام این موضوع به کجا ختم شود؟
کاش آنهایی که مانع برگزاری کنسرت میشوند کمی چشمهایشان را بر واقعیتها باز کنند. برای برگزاری یک کنسرت در یک شب برنامهریزی نمیشود که در یک شب تمامی برنامهها نادیده گرفته میشوند. یک تیم موسیقی ماهها برای برگزاری کنسرت زحمت میکشند تا بتوانند یک شب را به بهترین شکل ممکن روی سن روند اما به یکباره و در بازه زمانی کمتر از یک روز تصمیم به لغو گرفته میشود. کمی واقعبینانهتر باید به این موضوع نگاه کنیم تا زحمات دیگران را نادیده نگیریم.
اگر قرار باشد وضعیت به همین منوال پیش برود، اصلا نمیتوان خوشبین بود بلکه باید قید موسیقی را زد بهخصوص موسیقی فاخر که در این میانه مظلوم واقع شده است و همچنین هنرمندانی که در این زمینه فعالیت میکنند.
با این همه بازهم حاضرید از لحاظ معنوی و مادی متضرر شوید و در ایران کنسرت بگذارید؟
چراکه نه! من تمامی فعالیتهایم را در ایران انجام میدهم چراکه تاکنون در همین مملکت بوده و فعالیت کردهام. آموزش دیدهام، آموزش دادهام و خواندهام. من از این آب و خاکم و برای پیشرفت و ارتقای فرهنگی آن بازهم تلاش مستمر خواهم داشت.
دولتمردان در این میان چه نقشی باید داشته باشند؟
به نظر من کمی استحکام در رفتار و تصمیمهایشان لازم است. تنها با مذاکره و تفاهم کار پیش نمیرود و مشکل حل نمیشود. معاون اجتماعی ناجا مصاحبه کرده و گفته که مصوبه هیات وزیران است که برنامههای هنری باید از نیروی انتظامی مجوز بگیرند.
این کار را خیلی سخت میکند و اگر نیروی انتظامی به هر دلیل تشخیص دهد که برنامهای نباید برگزار شود، دیگر کاری نمیشود کرد. این اتفاقی بود که برای کنسرت کیهان کلهر افتاد و دلیلش هم آن بود که اماکن تشخیص داد آن کنسرت مساله امنیتی دارد. البته اماکن مشروعیت کارش را از مصوبه هیات وزیران دارد؛ یعنی اینجا گرهای وجود دارد که هیات وزیران به وجود آوردهاند وخودشان هم باید بازش کنند. در مورد دلایل رفتار خودسرها هم باید بگویم که اگر کنسرت فعل قانونی است پس برهم زنندگانش کار غیرقانونی انجام میدهند اما این کار غیرقانونی مورد تعقیب قانونی قرار نمیگیرد. خلاصه کلام اینکه یک بام و دوهوای غریبی است.
ارسال نظر