دنیای اقتصاد: انتخاب یک خودرو از میان گزینه‌های موجود در بازار شاید یکی از دشوارترین خریدهای ممکن باشد؛ چرا‌که اغلب باید بانگاهی بلند‌مدت به ماجرا نگریست. در این میان برخی هم هستند که با سرعت بیشتری خودروی خود را عوض می‌کنند. آنها نیز همیشه دوست دارند بدانند که خودروهای جدید کدام هستند و تفاوت‌ها و شباهت‌های آنها با خودرو کنونی‌شان چیست. در این صفحه سعی شده تا خودروهای مختلفی که از نظر قیمت یا قابلیت‌های فنی در یک کلاس قرار دارند با زبانی ساده با یکدیگر مقایسه شوند.‌ به‌‌گونه‌ای‌که در نهایت خواننده بتواند دید کلی درخصوص خودروهای کلاس‌های مختلف پیدا کند.


ولوو C70 یا بی‌ام‌و ۴۲۸

خودروهای کروک جزو جذاب‌ترین خودروها هستند به خصوص در فصولی که می‌توان سقف آنها را کنار زد و از سقف آسمان بهره برد. در این کلاس از بازار در میان خودروهای حاضر در بازار ایران بی‌ام‌و 428 و ولوو c70 حضور دارند. دو خودرویی که از جذابیت‌های فراوانی برخوردارند. موتور بی‌ام‌و کم حجم تر اما پر‌قدرت‌تر از ولوو است اما در عین حال قیمت بالاتری نیز دارد. هر دو خودرو از طراحی خوبی برخوردارند اما بی‌ام‌و خودرویی به‌روز‌تر است؛ چراکه آخرین مدل‌های ولووc70 در ایران مربوط به سال 2013 بوده از این‌رو چه در طراحی کابین و چه در طراحی بیرونی می‌توان بی‌ام‌و را به‌روز‌تر دانست این به‌روزتر بودن به امکانات نیز نفوذ کرده و بی‌ام‌و با امکانات بیشتری در دسترس قرار دارد اما اگر بخواهیم به گونه دیگری به دو خودرو بنگریم باید گفت که ولوو درون کابین فضای بیشتری را برای سر‌نشینان در نظر گرفته است و همچنین ایمنی بالاتری نسبت به بی‌ام‌و دارد اگر چه هر دو خودرو از نظر ایمنی در سطح بالایی قرار دارند اما نمی‌توان این نکته را انکار کرد که ولوو در زمینه ایمنی پیشرو بوده و با خیال آسوده‌تری می‌توان آن را انتخاب کرد. هر دو خودرو در بازار دست دوم و حتی صفر کیلومتر اقبال خوبی ندارند و افت قیمت زیادی دارند این در حالی است که 428 را می‌توان راحت‌تر از c70 به فروش رساند. مصرف سوخت هر دو خودرو به دلیل داشتن موتور‌های توربو بالا است اما این عدد در ولوو به دلیل حجم موتور بیشتر کمی بالاتر است. به‌طور کلی می‌توان گفت که اگر دنبال خودرویی کروک هستید که قیمت پایینی دارد و البته مدل هم برای شما مهم نیست می‌توانید ولووc70 را انتخاب کنید اما اگر شتاب و سرعت به قدری برای شما مهم است که حاضرید پول بیشتری بپردازید 428را حتما انتخاب کنید.




سانگ یانک اکتیون یا میتسوبیشی ASX

کره‌ای‌ها در بازار ایران جنگ را از ژاپنی‌ها برده‌اند و توانسته‌اند بازار را فتح کنند اما این کره‌ای نتوانسته از پس رقیب ژاپنی‌اش برآید؛ چراکه در بازار اگرچه هر دو خودرو کم‌اقبال هستند اماASX موفق‌تر است. اکتیون از چهره‌ای زیبا اما خاص برخوردار است که هر کسی آن را نمی‌پسندد اما میتسوبیشی چهره‌ای موجه‌تر دارد. موتور اکتیون هم پر‌حجم‌تر است و هم قدرت بیشتر تولید می‌کند اما در عین حال مصرف سوخت بالاتری دارد. درون کابین هر دو خودرو طراحی زیبایی دارد اما کیفیت مواد به کار رفته درون کابین میتسوبیشی بالاتر است اما فضای داخلی اکتیون برای سرنشینان را حت‌تر است. ASX خودرویی چابک‌تر از اکتیون بوده به‌طوری که با اختلاف زیاد از پس رقیب کره‌ای‌اش بر‌می‌آید اما این اکتیون است که می‌تواند در مسیرهای ناهموار و صعب‌العبور خودی نشان دهد چراکه از زیر‌بندی بهتری نسبت به رقیب خود برخوردار است و این برای افرادی که به دنبال کمی هیجان بیشتر هستند گزینه خوبی به حساب می‌آید اما فراموش نکنید که ASX پدال‌های تعویض دنده در پشت فرمان دارد که حس اسپرت بودن را به راننده القا می‌کند. هر دو خودرو در بازار دست دوم سرگردانند اما در این میان میتسوبیشی شانس بیشتری دارد. پراکندگی خدمات پس از فروش هر دو خودرو نیز چندان تعریفی ندارد اما کم استهلاک بودن هر دو خودرو نیز خیال شما را راحت می‌کند. در زمینه امکانات هر دو خودرو تقریبا در یک سطح قرار دارند. به‌طور کلی می‌توان گفت که اگر به دنبال خودرویی با خواص اسپرت تر هستید میتسوبیشی بخرید که البته از قیمت بالاتری نسبت به سانگ یانگ برخوردار است اما اگر به دنبال رفتن به دل طبیعت هستید سانگ یانگ با قیمتی کمتر در اختیار شماست.



لیفان X۵۰ یا هاوال M۴

دو خودروی کوچک که کمی هم قد بلند هستند ولی در بازار ایران به‌عنوان خودروی شاسی بلند به فروش می‌رسند. لیفان X۵۰ محصولی از کرمان موتور و هاوال M۴ محصولی از دیار خودرو.هر دو خودرو از طراحی زیبایی برخوردارند و نمی‌توان هیچ کدام را برتر دانست. هر دو خودرو از موتوری هم حجم بهره می‌برند اما موتور هاوال ۲ اسب‌بخار بیشتر قدرت تولید می‌کند، اما این به معنای شتاب بالاتر نیست چراکه M۴ از وزن بیشتری نسبت به X۵۰ برخوردار بوده و از این‌رو کمی تنبل‌تر است همچنین مصرف سوخت بالاتری نسبت به X۵۰ دارد. هر دو خودرو کوچک بوده و فضای زیادی برای سرنشینان قائل نیستند اما برای خانواده‌های کم جمعیت مناسبند. لیفان X۵۰ قیمت کمتری نسبت به هاوال M۴ داشت و همچنین در بازار ایران نیز با اقبال بیشتری همراه است این در حالی است که خدمات پس از فروش بسیار تعیین‌کننده است که در این زمینه نیز X۵۰ حرف اول و آخر را می‌زند اما مساله به اینجا ختم نمی‌شود. خریداران M۴ زمان زیادی را برای خرید این خودرو صرف کرده‌اند و حتی برخی از آنها دوسال منتظر تحویل خودروی خود بوده‌اند. به هر حال این را نمی‌توان انکار کرد که گریت وال بهترین خودروهای چین را تولید می‌کند و به خصوص در زمینه تولید SUV یکی از بهترین‌ها است. لیفان X۵۰ و M۴ هر دو در زمینه امکانات تقریبا در یک سطح قرار دارند و برتری از آن هیچ‌کدام نیست. به‌طور کلی اگر به دنبال خودرویی ارزان‌تر و با خدمات پس از فروش بهتر هستید لیفان X۵۰ را انتخاب کنید اما اگر برند برای شما مهم تر است خرید گریت وال هاوال M۴ گزینه مناسب تری خواهد بود.



کاپرا یا وینگل۵

خودروهای پیکاپ این روزها در بازار ایران مورد توجه قرار گرفته‌اند. خودروهایی که هم می‌توان به‌عنوان خودروی سواری از آن بهره برد هم مصارف باری. به هر ترتیب برای خریداران دو دیفرانسیل بودن آنها نیز مهم است؛ چراکه با وجود رقبای گران قیمتی چون هایلوکس افرادی با توان خرید ضعیف‌تر به سراغ این‌گونه خودروها می‌روند. در این میان چینی‌ها فرصت را غنمیت شمردند و به این کلاس از بازار هم چشم دوختند کاپرا که پیشتاز در این کلاس است توسط گروه بهمن راهی بازار می‌شود خودرویی پر فروش و موفق که توانسته سهم خوبی از بازار داشته باشد. در سوی دیگر یکی از بهترین چینی‌ها در این کلاس وینگل ۵ است. خودرویی که از نظر کیفیت به مراتب بالاتر از کاپرا است اما در بازار موفق نبوده است. هر دو خودرو از موتوری هم حجم برخوردارند این در حالی است که موتور وینگل قدرت بیشتری تولید می‌کند. همچنین وینگل ظرفیت حمل باربیشتری در حدود ۲۰۰کیلوگرم را دارد. هر دو خودرو دو دیفرانسیل بوده و توانایی عبور از مسیرهای ناهموار را دارند اما وینگل زیر بندی بهتری نسبت به کاپرا دارد. قیمت کاپرا نیز بالا تر از وینگل است این در حالی است که طراحی وینگل کمی به روز تر از کاپرا اما خدمات پس از فروش کاپرا موجب شده تا این خودرو بتواند در بازار ایران موفق تر از رقیبش باشد. به‌طور کلی اگر به دنبال خودرویی در این کلاس با قابلیت‌های بهتر هستید وینگل انتخاب بهتری است، اما این کاپرا است که در زمینه خدمات پس از فروش موفق است و همچنین در بازار نیز اقبال بهتری دارد.



زوتیZ۳۰۰ یا کیا سراتو۱۶۰۰

هر دو خودرو در خط تولید سایپا قراردارند یکی چینی و دیگری کره‌ای با این تفاوت که سراتو قیمت کمتری نسبت به زوتی دارد.هر دو خودرو از موتورهایی هم حجم برخوردارند اما سراتو موتور پرقدرت‌تری دارد. سراتو از گیربکس ۵سرعته دستی برخوردار است و زوتی گیربکس اتوماتیک را ارائه‌ می‌دهد که همین امر برگ برنده زوتی است. زوتی از امکانات بیشتری نسبت به سراتو برخوردار است با این تفاوت که سراتو از نظر کیفیت در رده بالاتری قرار دارد و در بازار ایران نیز نمونه‌های وارداتی آن امتحان خود را پس داده‌اند. طراحی هر دوخودرو زیبا است اما سراتو چهره‌ای قابل قبول‌تر دارد. شتاب‌گیری سراتو به مراتب بهتر از زوتی بوده و سرعت بیشتری دارد. در بازار ایران سراتو از اقبال بیشتری نسبت به زوتی برخوردار است. در زمینه خدمات پس از فروش نیز همگی زیر چتر گسترده سایپا قرار دارند و خریداران از این حیث مشکلی نخواهند داشت. فضای کابین هر دو خودرو و صندوق بار آنها نیز برای خانواده‌های پر جمعیت مناسب است. سراتو از وزن کمتری نسبت به زوتی برخوردار است و همین امر باعث می‌شود تا در مسیرهای پر شیب سراتو عملکرد بهتری داشته باشد. اگر به دنبال خودرویی با قیمت کمتر اما شتاب و سرعت بهتر هستید سراتو را انتخاب کنید، اما اگر داشتن گیربکس اتوماتیک و امکانات زیاد برای شما مهم است زوتی Z۳۰۰ را بخرید.


رنو داستریا جیلی امگرندX7

دو خودرویی که هر دو وارداتی هستند. یکی را چینی‌ها می‌سازند ودیگری را فرانسوی ها.این دو خودرو تفاوت‌های زیادی با هم دارند اما تقریبا در یک سطح قیمتی قرار دارند.X۷ از موتوری پر حجم تر و پر قدرت تر نسبت به داستر برخوردار بوده و همچنین گیربکس ۶سرعته اتوماتیک را ارائه می‌دهد این در حالی است که داستر از گیربکس ۴سرعته اتوماتیک برخوردار است. تا به اینجای کار کفه ترازو به سمت X۷ سنگینی می‌کند. اما این نکته را نباید فراموش کرد که این داستر است که از شتاب‌گیری بهتری برخوردار است؛ چراکه عملکرد گیربکس X۷ بسیار ضعیف بوده و تاخیر در تعویض دنده‌ها بالا است. اما جیلی ظاهر به مراتب بهتری از داستر دارد و همچنین درون کابین نیز از طراحی و کیفیت به مراتب بالاتری نسبت به داستر برخوردار است. مصرف سوخت داستر اما اقتصادی تر از جیلی بوده و داستر با توجه به داشتن زیر بندی بهتر عملکرد بهتری در مسیرهای ناهموار دارد. در بازار دست دوم نیز داستر موفق‌تر عمل کرده و بازار بهتری نسبت به X۷ دارد هر دو خودرو در بازار قیمت‌های کمتری نسبت به شرکت عرضه‌کننده دارند. همچنین در زمینه خدمات پس از فروش نیز هر دو خودرودر سطح معمولی قرار داشته اما وضعیت داستر کمی بهتر از جیلی است. به‌طور کلی اگر به دنبال خرید خودرویی زیبا تر با امکانات بیشتر هستید جیلیX۷ را بخرید، اما اگر به دنبال خودرویی با کیفیت بالاتر و همچنین شتاب و سرعت بهتر هستید داستر انتخاب بهتری خواهد بود.