«دنیای اقتصاد» به بهانه روز جهانی مطبوعات بررسی میکند:
مطبوعات خراسان در گذر تاریخ
دنیای اقتصاد، ضحی زردکانلو، عماد نصرآبادی- روزنامهنگاری همیشه مهم بوده است. مطبوعات همیشه نقش آگاهیدهنده داشتهاند و مردم برای یافتن و بهدست آوردن به آنها رجوع میکنند. مطبوعات در ارتباطات اجتماعی جایگاه بسیار رفیعی داشته و در پیشرفت و طی کردن قلهها به چراغی میماند. روزنامهنگاری میتواند بر احساسات و روند آن تاثیر بگذارد وخلق و خوی یک جامعه را شکل بدهد تا مردم بتوانند بهتر زندگی کنند. همه این وظایف بر دوش یک نفر است. روزنامهنگار است که تاثیر میگذارد. در مقابل فساد ایستادگی میکند و کمکاری و بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را شرح میدهد تا چارهای اتخاذ گردد و مشکلات سریعتر حل شود.
دنیای اقتصاد، ضحی زردکانلو، عماد نصرآبادی- روزنامهنگاری همیشه مهم بوده است. مطبوعات همیشه نقش آگاهیدهنده داشتهاند و مردم برای یافتن و بهدست آوردن به آنها رجوع میکنند. مطبوعات در ارتباطات اجتماعی جایگاه بسیار رفیعی داشته و در پیشرفت و طی کردن قلهها به چراغی میماند. روزنامهنگاری میتواند بر احساسات و روند آن تاثیر بگذارد وخلق و خوی یک جامعه را شکل بدهد تا مردم بتوانند بهتر زندگی کنند. همه این وظایف بر دوش یک نفر است. روزنامهنگار است که تاثیر میگذارد. در مقابل فساد ایستادگی میکند و کمکاری و بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را شرح میدهد تا چارهای اتخاذ گردد و مشکلات سریعتر حل شود. از طرفی دیگر نیاز به اطلاعات از جمله مقولههای ضروری بشر است. به معنای وسیع کلمه مطبوعات به عنوان یک آموزشگاه کمکی در خدمت تاریخ معاصر است تا برای آیندگان باقی بماند چرا که این مجلات و روزنامهها شاهد و بازیگر حیات ملی و بینالمللی بوده و اسناد مهم در وجهههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... محسوب میشوند و نقش آن در تحولات اجتماعی غیرقابل کتمان است.
برشی از تاریخ
روزگاری را به یاد آورید که طنین «روزنامه روزنامه» خیابانها را پر کرده؛ مردم به هیچ اطلاعاتی دسترسی ندارند و باید با یک ورق کاغذ از دور و بر خود با خبر شوند. پسرهای کوچکی که راه میرفتند و با شوق عجیبی خبرهای روز را فریاد میزدند تا مردم به سمت آنها بیایند و با مبلغ کمی روزنامهای از آنها بخرند. همان زمانی که با قدمتترین روزنامه ایران تاسیس شد. ۱۹ تیر ۱۳۰۵ عصر روز یکشنبه «اطلاعات» تاسیس شد تا به مردم خدمت کند و هنوز هم به کار خود ادامه میدهد. نزدیک به ۹۰ سال است که مردم «اطلاعات» میخوانند یا اطلاعات را از روزنامههای دیگر دنبال میکنند. اطلاعات را عباس مسعوی بنیان گذاشت؛ آن هم بعد از چندین سال خبرنگاری برای روزنامههای دیگر. در دفتری کوچک ابتدای خیابان لالهزار، در کوچه وثوق نظام. میگویند همان زمان که روزنامهاش را منتشر کرد دوره ششم مجلس شورای ملی افتتاح شده بود و همه میخواستند بدانند که در آن چه خبر است؛ عباس مسعوی تک برگی خود را منتشر کرد و چهار شاهی بابت آن گرفت تا مردم را با خبر کند. این قسمتی از تاریخ است که خاطراتی را زنده میکند. میشود به گوشههای دیگر آن هم سر زد و از اطلاعات فاصله گرفت و به خواندنیها پرداخت. مجلهای که ابتدا ماهیانه و بعد هفتهای شروع به کار کرد.گلچین مطالب مطبوعات بدون دخالت در آن. همه دوستش داشتند چرا که به همه جا میپرداخت و کفه به سمت فرد خاصی سنگین نمیکرد.کار «خواندنیها» همین بود که دوست داشته شود و مخاطبانش را از خریدهای زیاد بینیاز کند. شعارش هم این بود : «آن چه خوبان همه دارند، تو تنها داری» این مجله ابتکار مردی به نام علی اصغر امیرانی گروسی یک کارگر ساده چاپخانه بود اما رفته رفته توانست خود را بالا بکشد و ۳۹ سال مجله خود را منتشر کند. دنیای مطبوعات بزرگ است و میشود ساعتها برای آن نوشت. از مجلههای رنگارنگی که در کنار عکسهای بازیگران روز در دکه دیده میشدند و هنوز هم دیده میشوند. از کیهان بچهها که مخاطب خودش را راحت انتخاب کرد تا کتاب هفته که محصول تلاش و پشتکار جمعی از نویسندگان و مترجمان برجسته بود و به سرعت مخاطب خود را پیدا کرد. حال بماند پدر جد گل آقا یعنی «بابا شمل» چه جایگاهی داشت و چگونه با فکاهی، هجو و طنز جای خود را در دل مردم باز کرد وشماره اولش به سرعت نایاب شد. سر مقالهاش درد بابا شمل نام داشت و به جای برهان قاطع، از برهان قاطر سخن میگفت. شعرهای مشهور را تضمین میکرد و در ستون آوازهای کوچه باغی میآورد. در صفحاتش کاریکاتور هم داشت. مدیرش رضا گنجهای از اهالی تبریز بود که در شماره اولش نوشت «داش ما هم آمدیم» و همان جا اراداتش را به دخو، علیاکبر دهخدا نشان داد.گنجهای طاقت نیاورد و بعد از مخالفتهای زیاد و کینه دوستان شماره ۲۷ بابا شمل را بیرون نفرستاد و مجله را تعطیل کرد. بدون شک عجیبترین تعطیلی برای یک مجله است آن هم در این روزگار که تعطیل شدن عجیب است؛ یاد فکاهی خود تعطیلگر بخیر که برگی از تاریخ است.
برشی از خراسان
روزنامه و روزنامه نگاری در خراسان سابقه طولانی نداشت و اولین روزنامه در چهارم رمضان 1318 ه.ق مطابق با 1901 میلادی به نام ادب در مشهد به مدیریت میرزا صادق امیری منتشر شد. نخستین روزنامههای خراسان دارای مدیران و مسئولان ادیب و شاعر بودند که به درستی در راه وطن قلم میزدند و به سرعت همگی در خط سیاست افتاده و تمام هنر و دانش خود را در این راه به کار میبردند تا آثار قابلتوجهای را به طبع برسانند. از دیگر روزنامههای مهم، روزنامه خراسان است که در سال 1300 توسط میرزا سید محمد طباطبایی فرزند سید محمد باقر منتشر شد و به مدت چهار سال به طور هفتگی جای خود را پیدا کرد.
توقیف خراسان
انتشار روزنامه خراسان بدون حادثهآفرینی نبوده است، قبل از انتشار و در ضمن تقاضای انتشار روزنامه برخوردهایی وجود داشته است که اطلاعات ما از چند و چون آنها اندک است، همین اندازه طبق اسناد به دست آمده که ارائه میشود، میدانیم بعد از نوشتن مقالات تند و تیز بر ضد سفیر آمریکایی توسط سید محمد و شکایت وی به اداره معارف و عدلیه نسبتهای تندی به او داده میشود که مشکلاتی سر راه او سبز میگردد. از طرف دیگر او هم به چند شخص مهم حکومتی نامهنگاری میکند که جلوی سید محمد را بگیرد و از جهتی بعد از نامهنگاریهای فراوان موفق میشود و خراسان توقیف میگردد.
سید محمد مدیر روزنامه خراسان بعد از رویداد قتل کلنل محمدتقیخان و برکناری سفیر آمریکایی و احضار او به تهران محیط را مساعد یافته و به مدت چهار سال به انتشار روزنامه خراسان ادامه میدهد و به علت خط مشی سیاسی خود دچار مشکلات فراوان میشود، به طوری که بر اثر اقدامات و نوشتههای روزنامه خراسان و هتک احترام دو نفر از بزرگان شهر مشهد به نامهای صدرالتجار و شیخالرئیس،روزنامه او توقیف و خود سید محمد تبعید میشود. اما مردم و طرفداران سید محمد بعد از اعتراض باعث میشوند وضعیت او بهتر شود و بتواند از طریق دیگر به کار خود ادامه بدهد. وزارت داخله به والی خراسان اعتراض و آن را محکوم میکند والی هم در پاسخ اینگونه مینویسد: «در چند ماه قبل هتاکی مدیر خراسان موجب هیجان اهالی و ایجاد فتنه بزرگی شده بود، نظر به مسئولیتی که داشتم برای جلوگیری یک ماه او را از شهر خارج کردم ... روزنامه او هم به هیچ وجه از طرف ایالت توقیف نشده است». سید محمد طباطبایی در سال 1304 به تهران رفته و روزنامه فریاد را منتشر و در آنجا انتقادات تندی به والی خراسان میکند. البته ناگفته نماند این اولین روزنامهای است که با این نام منتشر شد و بعد از آن دو روزنامه دیگر نیز به این نام منتشر گردید که چاپ آخرین آن را محمد صادق تهرانیان از سال 1328 آغاز کرد. نخستین چاپ آن در چهار صفحه و در قطع کوچک منتشر شد و شعاری که روی آن چشمنوازی میکرد این بود: «برادر جان خراسان است اینجا / سخن گفتن نه آسان است اینجا». امروز از شعار اولیه روزنامه 66 سال میگذرد و این روزنامه پرتیراژ ترین روزنامه شرق کشور است.
اخلاق رسانهای و تحلیل پیامهای آن
شاید مهمترین فاکتوری که در هر حرفهای مطرح میشود رعایت اصول اخلاقی در آن حرفه است، در روزنامهنگاری و مطبوعات رعایت این اصول اگر از سایر مشاغل پررنگتر نباشد کمرنگتر هم نیست، در تحلیل پیامهای ارتباطی ممکن است موضوع تحلیل، اخلاق رسانهای باشد اما آنچه که مهم است این است که ما از اخلاقیات در یک نظام آموزشی چه تصوراتی داریم و اصولا اولین سوال این است که آیا رسانهها میتوانند اخلاقی باشند؟ پاسخ این است که رسانه با ارائه فضیلت و نیکی میتواند طراحی ضداخلاقی باشد و همچون دانشگاه رسالت هدایتگرانه داشته باشد هر رسانهای یک چارچوب اخلاقی دارد که آن را ملزم به اجرای آن میکند این مسائل ممکن است حتی در یک گزارش جنگی یا اقتصادی مطرح شود. از آنجایی که حریم خصوصی انسانها در همه جوامع مهم است این سوال مطرح میشود که آیا رسانهها میتوانند به زندگی خصوصی مردم وارد شوند؟ بنابراین بسیاری از نظریهپردازان که در حوزه اخلاقیات رسانهای کار کردهاند وظیفه اخلاقی رسانهها را حمایت از هنجارهای صحیح اجتماع میدانند نظریهپردازانی مانند دنیس مککوئیل اخلاقیات رسانه را در سه مقدمه مطرح میکنند: الف) درستی ، انصاف و رعایت زیبایی یک گزارش. ب) اهمیت رفتار گزارشگر از نظر دانش و مهارت ارتباط برقرار کردن او با منابع خبری. ج) خودداری رسانهها از درگیر شدن در منافع گروههای مختلف.
ازین رو رعایت اصول اخلاقی رسانهها بسیار متنوع و متعدد است. نظریهپردازان رسانه، اصول اخلاقی رسانهها را در مواردی مانند: سوگند خوردن کارکنان رسانهها که اخلاق رسانهای را رعایت خواهند کرد، ارائه واحد درسی به نام اخلاق رسانهای و تشکیل کلاسهای خاص برای اعضای رسانه، تشکیل مجامع صنفی که بر عملکرد اخلاقی رسانهها نظارت کنند و وضع آییننامهها و قوانین و مقررات برای اجرای درست اصول اخلاقی بیان کردهاند.
برشی از تاریخ
روزگاری را به یاد آورید که طنین «روزنامه روزنامه» خیابانها را پر کرده؛ مردم به هیچ اطلاعاتی دسترسی ندارند و باید با یک ورق کاغذ از دور و بر خود با خبر شوند. پسرهای کوچکی که راه میرفتند و با شوق عجیبی خبرهای روز را فریاد میزدند تا مردم به سمت آنها بیایند و با مبلغ کمی روزنامهای از آنها بخرند. همان زمانی که با قدمتترین روزنامه ایران تاسیس شد. ۱۹ تیر ۱۳۰۵ عصر روز یکشنبه «اطلاعات» تاسیس شد تا به مردم خدمت کند و هنوز هم به کار خود ادامه میدهد. نزدیک به ۹۰ سال است که مردم «اطلاعات» میخوانند یا اطلاعات را از روزنامههای دیگر دنبال میکنند. اطلاعات را عباس مسعوی بنیان گذاشت؛ آن هم بعد از چندین سال خبرنگاری برای روزنامههای دیگر. در دفتری کوچک ابتدای خیابان لالهزار، در کوچه وثوق نظام. میگویند همان زمان که روزنامهاش را منتشر کرد دوره ششم مجلس شورای ملی افتتاح شده بود و همه میخواستند بدانند که در آن چه خبر است؛ عباس مسعوی تک برگی خود را منتشر کرد و چهار شاهی بابت آن گرفت تا مردم را با خبر کند. این قسمتی از تاریخ است که خاطراتی را زنده میکند. میشود به گوشههای دیگر آن هم سر زد و از اطلاعات فاصله گرفت و به خواندنیها پرداخت. مجلهای که ابتدا ماهیانه و بعد هفتهای شروع به کار کرد.گلچین مطالب مطبوعات بدون دخالت در آن. همه دوستش داشتند چرا که به همه جا میپرداخت و کفه به سمت فرد خاصی سنگین نمیکرد.کار «خواندنیها» همین بود که دوست داشته شود و مخاطبانش را از خریدهای زیاد بینیاز کند. شعارش هم این بود : «آن چه خوبان همه دارند، تو تنها داری» این مجله ابتکار مردی به نام علی اصغر امیرانی گروسی یک کارگر ساده چاپخانه بود اما رفته رفته توانست خود را بالا بکشد و ۳۹ سال مجله خود را منتشر کند. دنیای مطبوعات بزرگ است و میشود ساعتها برای آن نوشت. از مجلههای رنگارنگی که در کنار عکسهای بازیگران روز در دکه دیده میشدند و هنوز هم دیده میشوند. از کیهان بچهها که مخاطب خودش را راحت انتخاب کرد تا کتاب هفته که محصول تلاش و پشتکار جمعی از نویسندگان و مترجمان برجسته بود و به سرعت مخاطب خود را پیدا کرد. حال بماند پدر جد گل آقا یعنی «بابا شمل» چه جایگاهی داشت و چگونه با فکاهی، هجو و طنز جای خود را در دل مردم باز کرد وشماره اولش به سرعت نایاب شد. سر مقالهاش درد بابا شمل نام داشت و به جای برهان قاطع، از برهان قاطر سخن میگفت. شعرهای مشهور را تضمین میکرد و در ستون آوازهای کوچه باغی میآورد. در صفحاتش کاریکاتور هم داشت. مدیرش رضا گنجهای از اهالی تبریز بود که در شماره اولش نوشت «داش ما هم آمدیم» و همان جا اراداتش را به دخو، علیاکبر دهخدا نشان داد.گنجهای طاقت نیاورد و بعد از مخالفتهای زیاد و کینه دوستان شماره ۲۷ بابا شمل را بیرون نفرستاد و مجله را تعطیل کرد. بدون شک عجیبترین تعطیلی برای یک مجله است آن هم در این روزگار که تعطیل شدن عجیب است؛ یاد فکاهی خود تعطیلگر بخیر که برگی از تاریخ است.
برشی از خراسان
روزنامه و روزنامه نگاری در خراسان سابقه طولانی نداشت و اولین روزنامه در چهارم رمضان 1318 ه.ق مطابق با 1901 میلادی به نام ادب در مشهد به مدیریت میرزا صادق امیری منتشر شد. نخستین روزنامههای خراسان دارای مدیران و مسئولان ادیب و شاعر بودند که به درستی در راه وطن قلم میزدند و به سرعت همگی در خط سیاست افتاده و تمام هنر و دانش خود را در این راه به کار میبردند تا آثار قابلتوجهای را به طبع برسانند. از دیگر روزنامههای مهم، روزنامه خراسان است که در سال 1300 توسط میرزا سید محمد طباطبایی فرزند سید محمد باقر منتشر شد و به مدت چهار سال به طور هفتگی جای خود را پیدا کرد.
توقیف خراسان
انتشار روزنامه خراسان بدون حادثهآفرینی نبوده است، قبل از انتشار و در ضمن تقاضای انتشار روزنامه برخوردهایی وجود داشته است که اطلاعات ما از چند و چون آنها اندک است، همین اندازه طبق اسناد به دست آمده که ارائه میشود، میدانیم بعد از نوشتن مقالات تند و تیز بر ضد سفیر آمریکایی توسط سید محمد و شکایت وی به اداره معارف و عدلیه نسبتهای تندی به او داده میشود که مشکلاتی سر راه او سبز میگردد. از طرف دیگر او هم به چند شخص مهم حکومتی نامهنگاری میکند که جلوی سید محمد را بگیرد و از جهتی بعد از نامهنگاریهای فراوان موفق میشود و خراسان توقیف میگردد.
سید محمد مدیر روزنامه خراسان بعد از رویداد قتل کلنل محمدتقیخان و برکناری سفیر آمریکایی و احضار او به تهران محیط را مساعد یافته و به مدت چهار سال به انتشار روزنامه خراسان ادامه میدهد و به علت خط مشی سیاسی خود دچار مشکلات فراوان میشود، به طوری که بر اثر اقدامات و نوشتههای روزنامه خراسان و هتک احترام دو نفر از بزرگان شهر مشهد به نامهای صدرالتجار و شیخالرئیس،روزنامه او توقیف و خود سید محمد تبعید میشود. اما مردم و طرفداران سید محمد بعد از اعتراض باعث میشوند وضعیت او بهتر شود و بتواند از طریق دیگر به کار خود ادامه بدهد. وزارت داخله به والی خراسان اعتراض و آن را محکوم میکند والی هم در پاسخ اینگونه مینویسد: «در چند ماه قبل هتاکی مدیر خراسان موجب هیجان اهالی و ایجاد فتنه بزرگی شده بود، نظر به مسئولیتی که داشتم برای جلوگیری یک ماه او را از شهر خارج کردم ... روزنامه او هم به هیچ وجه از طرف ایالت توقیف نشده است». سید محمد طباطبایی در سال 1304 به تهران رفته و روزنامه فریاد را منتشر و در آنجا انتقادات تندی به والی خراسان میکند. البته ناگفته نماند این اولین روزنامهای است که با این نام منتشر شد و بعد از آن دو روزنامه دیگر نیز به این نام منتشر گردید که چاپ آخرین آن را محمد صادق تهرانیان از سال 1328 آغاز کرد. نخستین چاپ آن در چهار صفحه و در قطع کوچک منتشر شد و شعاری که روی آن چشمنوازی میکرد این بود: «برادر جان خراسان است اینجا / سخن گفتن نه آسان است اینجا». امروز از شعار اولیه روزنامه 66 سال میگذرد و این روزنامه پرتیراژ ترین روزنامه شرق کشور است.
اخلاق رسانهای و تحلیل پیامهای آن
شاید مهمترین فاکتوری که در هر حرفهای مطرح میشود رعایت اصول اخلاقی در آن حرفه است، در روزنامهنگاری و مطبوعات رعایت این اصول اگر از سایر مشاغل پررنگتر نباشد کمرنگتر هم نیست، در تحلیل پیامهای ارتباطی ممکن است موضوع تحلیل، اخلاق رسانهای باشد اما آنچه که مهم است این است که ما از اخلاقیات در یک نظام آموزشی چه تصوراتی داریم و اصولا اولین سوال این است که آیا رسانهها میتوانند اخلاقی باشند؟ پاسخ این است که رسانه با ارائه فضیلت و نیکی میتواند طراحی ضداخلاقی باشد و همچون دانشگاه رسالت هدایتگرانه داشته باشد هر رسانهای یک چارچوب اخلاقی دارد که آن را ملزم به اجرای آن میکند این مسائل ممکن است حتی در یک گزارش جنگی یا اقتصادی مطرح شود. از آنجایی که حریم خصوصی انسانها در همه جوامع مهم است این سوال مطرح میشود که آیا رسانهها میتوانند به زندگی خصوصی مردم وارد شوند؟ بنابراین بسیاری از نظریهپردازان که در حوزه اخلاقیات رسانهای کار کردهاند وظیفه اخلاقی رسانهها را حمایت از هنجارهای صحیح اجتماع میدانند نظریهپردازانی مانند دنیس مککوئیل اخلاقیات رسانه را در سه مقدمه مطرح میکنند: الف) درستی ، انصاف و رعایت زیبایی یک گزارش. ب) اهمیت رفتار گزارشگر از نظر دانش و مهارت ارتباط برقرار کردن او با منابع خبری. ج) خودداری رسانهها از درگیر شدن در منافع گروههای مختلف.
ازین رو رعایت اصول اخلاقی رسانهها بسیار متنوع و متعدد است. نظریهپردازان رسانه، اصول اخلاقی رسانهها را در مواردی مانند: سوگند خوردن کارکنان رسانهها که اخلاق رسانهای را رعایت خواهند کرد، ارائه واحد درسی به نام اخلاق رسانهای و تشکیل کلاسهای خاص برای اعضای رسانه، تشکیل مجامع صنفی که بر عملکرد اخلاقی رسانهها نظارت کنند و وضع آییننامهها و قوانین و مقررات برای اجرای درست اصول اخلاقی بیان کردهاند.
ارسال نظر