درسهای بورسی برای تازهواردها
سرمایهگذاری در بازار سهام نیاز به پول هنگفتی ندارد و میتوان با هر میزان سرمایه، وارد این بازار شد. این یکی از تفاوتهای جذاب بازار سهام با دیگر بازارهای سرمایهگذاری است. این امکان برای هر فرد با هر میزان سرمایهای مهیا است تا بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در بورس سرمایهگذاری کند. برای سرمایهگذاری مستقیم در این بازار نیاز به کسب اطلاعات، افزایش سطح دانش بورسی و رصد روزانه روند بازار و سایتهای تحلیلی معتبر است. طبیعتا عموم افراد نمیتوانند اطلاعات کافی از روند متغیرهای اثرگذار بر روند بازار سهام داشته باشند.
سرمایهگذاری در بازار سهام نیاز به پول هنگفتی ندارد و میتوان با هر میزان سرمایه، وارد این بازار شد. این یکی از تفاوتهای جذاب بازار سهام با دیگر بازارهای سرمایهگذاری است. این امکان برای هر فرد با هر میزان سرمایهای مهیا است تا بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در بورس سرمایهگذاری کند. برای سرمایهگذاری مستقیم در این بازار نیاز به کسب اطلاعات، افزایش سطح دانش بورسی و رصد روزانه روند بازار و سایتهای تحلیلی معتبر است. طبیعتا عموم افراد نمیتوانند اطلاعات کافی از روند متغیرهای اثرگذار بر روند بازار سهام داشته باشند. علاوه بر آن آموختن دانش تحلیلهای بنیادی و تکنیکال نیازمند گذراندن دورههای آموزشی است و بدون گذراندن این دورهها نمیتوان بر اساس این موضوع به سرمایهگذاری در بورس تهران پرداخت.
با این حال نکته مهمی که افراد عادی و علاقهمند به بورس باید به آن توجه داشته باشند، این است که نوع نگاه یک فرد به سرمایهگذاری در بورس باید نسبت به یک فرد حرفهای تفاوت داشته باشد. برای تشریح بیشتر باید گفت افرادی که تا حدودی با اقتصاد و متغیرهای مختلف آن آشنا هستند، میتوانند با یک چشمانداز از هر کدام از متغیرهای اثرگذار بر بورس که در گزارش قبلی تشریح شد، وارد معاملات سهام شوند اما با دید بلندمدت. تجربه نشان داده است که غالب افراد از این گروه معاملهگران که با دید بلندمدت وارد بازار سهام میشوند، در نهایت بازدهیهای قابل قبولی کسب میکنند. مشکل وقتی پیش میآید که افراد عادی با دیدگاه کوتاهمدت وارد معاملات سهام میشوند و انتظار کسب سود در مقایسه با افراد حرفهای دارند. افراد غیرحرفهای علاقهمند به سرمایهگذاری در بورس باید بدانند وارد شدن به بورس در دیدگاه کوتاهمدت و فرآیند کسب سود در بازار سهام نیاز به مهارت و دقت زیاد دارد که اگر با آن با سهلانگاری برخورد کنند، اغلب نتیجه مطلوبی بهدنبال نخواهد داشت. در اینجا اهمیت مفهوم هدفگذاری و استراتژی در معاملات بیش از پیش هویدا میشود. همانطور که دانش افراد مختلف علاقهمند به سرمایهگذاری در بورس با هم متفاوت است، باید نحوه هدفگذاری و استراتژی آنها نیز باید با هم متفاوت باشد.
شاید شنیده باشید زمانی که روند قیمتها در بازار سهام نزولی گزارش میشود، و بسیاری از سهامداران از ورود خود به معاملات سهام گلهمند هستند، برخی افراد دیگر در حال کسب سود از داد و ستدهای بورس تهران هستند. ریشه این موضوع به همان تفاوت تجربه و دانش معاملهگران بازمیگردد. طبیعی است که یک فرد ناآشنا با ساز و کار معاملات نباید انتظار داشته باشد به اندازه یک فرد حرفهای بازدهی کسب کند. بهترین پیشنهاد به این دسته از معاملهگران هدفگذاریهای بلندمدت برای سرمایهگذاریهای خود در بورس است. علاوهبر این تعیین زمان ورود به بازار سهام نیز اهمیت ویژهای دارد.
موضوعی که پیش میآید تعیین نقطه ورود به بازار سهام است. بسیار مشاهده شده است که بسیاری از افراد همزمان با مشاهده یک روند کسب سود ازسوی سهامداران غافل از ارزندگی سطوح قیمتی سهمها وارد معاملات سهام میشوند. در این برهه زمانی که نمادها پیشتر افزایش قیمت را تجربه کردهاند، برخی افراد در مرحله شناسایی سود قرار میگیرند و درصدد فروش سهام بر میآیند. قیمتها افت میکند و تازهواردها با زیان مواجه میشوند. علاوه بر این، تجربه نشان داده که در جریان فراز و فرود بازار سهام، اغلب بیش از هر چیز اخبار و تحلیلهای «نادرست» به سرمایهگذاران مخابره میشود. بسیاری از تحلیلگران و منابع خبری ممکن است در زمان اوج قیمت بنابر دیدگاه خود سرمایهگذاران را خواسته یا ناخواسته تشویق به خرید کنند یا در شرایط افت قیمت سهام، اخباری به بازار میرسد که از به کف رسیدن قیمتها و آغاز رشد سهام در آینده نزدیک خبر میدهد. این موضوعات در صورتی که یک فرد ناآشنا با معاملات سهام آنها را مدنظر قرار ندهد، منجر به زیانهای سنگین میشود. برای فهم بیشتر این موضوع به مثال زیر در زمان رشد قیمتها توجه کنید:
فرض کنید از ابتدای بهار، بورس در یک مسیر رشد قیمتی حرکت و بازدهیهای مناسبی را نصیب سهامداران خود کرده است. خبر کسب این سودها وقتی تیتر یک رسانهها قرار میگیرد و برخی افراد عمدا یا سهوا افراد را به وارد شدن به سهام برخی نمادها تشویق میکنند؛ در نتیجه برخی افراد در شرایطی وارد میشوند که پیش از آن قیمتها رشد مناسبی را تجربه کردهاند. زمان ورود این افراد سهامدارانی که پیش از این در بازار بودهاند، در مرحله شناسایی سود قرار میگیرند. از این رو بعید نیست پس از ورود سهامداران غیرحرفهای، سهامداران با شناسایی سود فروشنده شوند و با فشار عرضهها موجب افت قیمتها شوند. از این رو قیمت سهامی که فرد تازهوارد خریداری کرده افت میکند و فرد با زیان مواجه میشود. پس از آن بسیاری از این تازهواردها که عموما دید کوتاهمدت دارند با زیان از بازار خارج میشوند و تا مدتها نیز نسبت به بورس بیاعتماد میشوند.
این موضوع ریشه در دو معضلی دارد که سرمایهگذار کمتر آشنا با بورس با آنها مواجه است. اول آنکه موقع ورود به بازار تحلیل خاصی از روند آتی سهام و همچنین سطوح ارزندگی در آن برهه زمانی نداشته و به صرف دنبالهروی از اخبار و افراد وارد معاملات شده است. دوم آنکه لزوم داشتن دیدگاه بلندمدت برای سرمایهگذاری در این بازار را مدنظر قرار نداده است. چه بسا فردی که در معاملات سهام باقی میماند، بدون توجه به سیکلهای مقطعی در بلندمدت بتواند سود کسب کند. موضوعی که اتفاقا نمونههای آن را در سالهای اخیر کم نداشتهایم.
ارسال نظر