گفتوگو با امیر تاجیک خواننده سریال خاطرهانگیز «زیرآسمان شهر»
فروش محصول فرهنگی در سوپرمارکت اشتباه است
لیلا رضایی از خوانندههای دههای است که هر کسی به خود جرات خواننده شدن نمیداد و خواننده شدن نیازمند گذر از هفت خوان رستمی بود که در موسیقی در نظر گرفته شده بود. عبور از دیوار مستحکمی که کارشناسان سختگیر آن زمان ساخته بودند، توان خواننده شدن را از هر کس میگرفت و تنها کسانی موفق به انتشار آلبوم و فعالیت در عرصه موسیقی میشدند که از این سد عبور کنند. امیر تاجیک متولد هشتم شهریور سال ۱۳۴۷ در تهران است. وی فارغالتحصیل رشته مهندسی طراحی صنعتی است که موسیقی را در سال ۱۳۷۰ آغازکرد. از کارهای معروف وی میتوان به زیرآسمان شهر؛ آسمونه؛ و افتتاحیه جام جهانی کشتی و یه مسجد اشاره کرد.
لیلا رضایی از خوانندههای دههای است که هر کسی به خود جرات خواننده شدن نمیداد و خواننده شدن نیازمند گذر از هفت خوان رستمی بود که در موسیقی در نظر گرفته شده بود. عبور از دیوار مستحکمی که کارشناسان سختگیر آن زمان ساخته بودند، توان خواننده شدن را از هر کس میگرفت و تنها کسانی موفق به انتشار آلبوم و فعالیت در عرصه موسیقی میشدند که از این سد عبور کنند. امیر تاجیک متولد هشتم شهریور سال ۱۳۴۷ در تهران است. وی فارغالتحصیل رشته مهندسی طراحی صنعتی است که موسیقی را در سال ۱۳۷۰ آغازکرد. از کارهای معروف وی میتوان به زیرآسمان شهر؛ آسمونه؛ و افتتاحیه جام جهانی کشتی و یه مسجد اشاره کرد. او را به جرات میتوان محصول سالهای سخت موسیقی ایران دانست. او از معدود خوانندههایی است که در عرصه موسیقی پاپ توانست روی پاهای خود بایستد و تنها به واسطه صدا و توانمندیهایی که دارد، ماندگاری خود را تضمین و تثبیت کند. «یه مسجد» با صدای این خواننده در زمان خود یکی از بهترینها و مشهورترین قطعات بود و هم اکنون نیز جزو آثار ماندگار موسیقی در دهه 70 به شمار میرود. با شکلگیری فضایی که در بسیاری از مواقع غیرحرفهای بود، تاجیک کمکم گوشهگیر
شد و سالهای بسیاری از این عرصه دور ماند، اما به گفته خودش دوری او از عرصه موسیقی کشور دلیلی برای کار نکردن او نیست و طی این سالها در این حوزه فعالیتهای بسیاری انجام داده است که نتیجه آن انتشار آلبومی با عنوان «زندگی» است. «زندگی» که پیش از این «شیطان» نام داشت، آلبوم موفقی است که توجیه خوبی برای چند سال عدم حضور این خواننده در عرصه موسیقی به حساب میآید. با خواننده خاطرهانگیز سالهای نه چندان دور که خاطرات خوشی را برای مخاطبان خود بر جای گذاشته است، گفتوگو کردهایم: گویا تب خوانندگی در شما زود فروکش کرد که مدت زیادی را در کمای بیآلبومی به سر میبردید و خبری از شما و آلبومهایتان نبود. اگر ممکن است از این دوری طولانی بگویید. من هر چقدر هم که از موسیقی و فضاهای مرتبط با آن دور باشم، اما دلیلی نمیشود که از موسیقی دور باشم. شاید در ظاهر سالها از موسیقی دور بودهام و برای انتشار آلبوم اقدامی نکردهام، اما هرگز بی کار نبودهام. در این سالها من همچنان درگیر ساخت و تولید قطعات مختلفی بودهام که برخی از آنها در آلبوم «زندگی» منتشر شد. ضمنا من یک شبه خواننده نشدهام که یک شبه تبم فروکش کند و خوانندگی را رها
کنم. من در هر حالتی یک خواننده هستم و همیشه خود را یک خواننده میدانم. چرا دوری 10 ساله تنها منجر به انتشار یک آلبوم شد؟ همانطور که اشاره کردم، فقط چند قطعه از قطعاتی را که در این سالها ساختهام در این آلبوم منتشر کردم. ناگفته نماند با توجه به اینکه سالهاست آلبومی را روانه بازار نکرده بودم، شرایط چندان راحتی برای انتشار آن نداشتم. بعد از این همه سال قرار بود آلبومی منتشر کنم که علاوه بر اینکه ادامه کارهای قبلیام باشد، کاری درخور توجه و مطابق با معیارهای روز جامعه هم باشد. به همین دلیل وسواس زیادی داشتیم، هم من و هم عوامل آلبوم حساسیتهای زیادی داشتیم. نمیتوانستیم بدون در نظر گرفتن کارهای قبلی و نیز مخاطبان قبلی به انتشار آلبوم اقدام کنیم. چنین چیزی راه رفتن بر روی لبه تیغ بود. شاید آلبومی که از نظر شما یک آلبوم ایدهآل بوده برای شرکتها اینطور نبوده و به همین دلیل برای پیداکردن ناشر به مشکل برخوردید. اتفاقا همین اتفاق افتاد و من با شرکتها به توافق نرسیدم که آلبوم را برای انتشار به آنها بسپارم. برای انتشار آن با شرکتهای بسیاری حرف زدیم، اما هرچه بیشتر مذاکره کردیم و بیشتر حرف زدیم کمتر به نتیجه رسیدیم.
تمام هدفمان این بود که آلبوم را در شرایطی بسیار مناسب و ایدهآل به دست مردم برسانیم اما متاسفانه دیگر شرکتها مانند قبل نیستند که از آثار موسیقی و هنری حمایت کنند. همه به دنبال سود بیشتر هستند و فعالیت در زمینه موسیقی را به نوعی با تجارت یکی میدانند و درواقع از این راه میخواهند تجارت کنند. سرانجام هم به این نتیجه رسیدید خودتان آن را روانه بازار کنید؟ بله. چه کسی بهتر از خودم میداند هدفش از ارائه و انتشار آلبوم چیست؟ خودم بهتر میتوانستم دست به این کار بزنم. شاید امکان داشت از نظر اقتصادی متضرر میشدم، ولی توانستم از عهده کارهای خودم برآیم و به بهترین شکل ممکن آلبومم را روانه بازار موسیقی کنم. آلبوم دقیقا مانند فرزند آدم است و هیچ کس بهتر از خود صاحب اثر دلسوز آن نیست. من نیز برای کار خودم بیش از هر کس دیگری دلسوز بودم و همین دلسوزیها موجب شد تا دلم نیاید آن را به دست نااهل بسپارم و خودم تمامی کارهای انتشار و پخش آن را به عهده گرفتم. گویا با انتشار و پخش آلبوم در سوپرمارکتها نیز مشکل داشتید. در حالی که این روزها چنین چیزی میتواند کمک قابل توجهی به هر چه بهتر دیده شدن آلبومتان کند. چرا ؟ به نظر من جای یک
محصول فرهنگی در سوپرمارکت نیست. این که این روزها چنین چیزی باب شده اصلا روند اصولی و درستی برای بازاریابی کار فرهنگی نیست. من به عنوان خوانندهای که سالها کار کردهام دوست نداشتم کارم را لابه لای نخود و لوبیا و خواربار و لبنیات به دست مردم برسانم. ولی در همه جای دنیا نیز در فروشگاههای مواد غذایی و سوپر مارکتها چنین محصولاتی به فروش میرسد. شرایط اجتماعی هر جامعهای متفاوت از دیگر جوامع است. شما به این توجه کنید که ما در چه شرایطی رشد و زندگی کردهایم و آنها در چه شرایطی! شرایط مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تاثیر بسیاری بر روابط و شکل برخورد آنها دارد. این در حالی است که بدون در نظر گرفتن تمامی این جوانب فقط در مقام مقایسه قرار میگیریم و بیدلیل یک موضوع را در ایران با همان موضوع در اروپا و آمریکا مقایسه میکنیم. چنین چیزی اصلا اصولی نبوده و به نفع موسیقی و موزیسین و هنر و هنرمند نیست. من نمیخواستم چنین اتفاقی برای آلبومم بیفتد و سرنوشتش در سوپر مارکتها تعیین شود. هر کس در این باره نظری دارد و نظر من هم این است. پس چرا به چنین کاری تن در دادید؟ جبر! ما مجبور شدیم علاوه بر فروشگاههای
فرهنگی-هنری، آلبوم خود را از طریق سوپرمارکتها به دست مردم برسانیم، چون به دلیل اقتصاد کنونی مملکتمان این روزها مردم بیش از فروشگاههای فرهنگی، برای خرید به سوپرمارکتها میروند تا مایحتاج روزانه خود را تهیه کنند و در این میان مابین خرید روزانه خود شاید به خرید یک محصول فرهنگی نیز اقدام کنند. شاید اگر جبر اقتضا نمیکرد من هرگز راضی نمیشدم آلبومی را که سالها برای انتشارش زحمت کشیدهام، از این طریق به دست مردم، مخاطبان و طرفدارانم برسانم. اگر قرار باشد شرایط اقتصادی را کاملا در نظر گرفت، اصلا نباید به انتشار آلبوم اقدام کرد. بله و شدیدا با چنین چیزی موافقم. این قبیل کارها بیشتر کارهایی دلی است و فقط به علاقه و عشق افراد برمیگردد. بماند که عدهای بیآنکه موسیقی را بشناسند و در این زمینه زحمت کشیده باشند بهواسطه پولی که دارند یک شبه و از طریق اینترنت و کارهای غیرمجاز خود را مشهور میکنند، اما عدهای از دوستان بخصوص دوستانی که به این قضیه به شکل حرفهای نگاه میکنند و به قولی خاک این عرصه را خوردهاند، در حقشان ظلم شده است، چرا که اینها به دلیل عشق و علاقهشان و دلی کارکردنشان اصلا بحث مالی را در نظر
نمیگیرند و همین موجب متضرر شدن آنها میشود، حتی گاهی نیز از جیب خرج میکنند تا کارشان به دست مردم برسد مانند من که برای تولید و پخش این آلبوم شخصا هزینه کردم و شخصا تمامی کارهای آلبوم «زندگی» را انجام دادم تا بتوانم آن را به دست مردم برسانم. مثل اینکه قرار بود پیشترها آلبومی با عنوان «شیطان» را منتشر کنید که بعدها ترجیح دادید «زندگی»را روانه بازار کنید. «زندگی» همان آلبوم است که با رویکردی جدیدتر و تغییرات بسیار به آلبومی دیگر با مشخصات دیگری تبدیل شد اما کلیت کار همان آلبوم «شیطان» است. آیا به آلبوم «شیطان» مجوز داده نشد؟ نه ! این مسئله دلیلی کاملا شخصی دارد. شاید بهتر باشد بگویم که دوست داشتم با انرژی مثبت بعد از سالها وارد عرصه موسیقی شوم. «شیطان» هم در واقع طوری مبارزه با شیطانپرستی بود، ولی ترجیح دادم ابتدا «زندگی» را روانه بازار کنم و بعد اگر مجالی پیش آمد به انتشار آلبومی با عنوان «شیطان» اقدام کنم، ضمن اینکه در 10 سال اخیر برای موسیقی کشور اتفاقهای زیادی افتاد که گستردگی تکنولوژی و دنیای مجازی هم برای هنر بیتاثیر نبود، اما در عین حال در چند سال گذشته فضای موسیقی پاپ محدود بود و افراد مشخصی کار
خود را ارائه میدادند. تعداد خوانندهها محدود به چند نفر شده بود و دیگر همه خوانندههای حرفهای نمیتوانستند کنسرت بدهند و آلبوم منتشر کنند. ویژگی عمده آلبومتان حضور نوازندههای ترکیهای است. چرا به همکاری آنها مصر بودید؟ اصراری در کار نبود. از آنجایی که من ضبط برخی از قطعات را در آلمان انجام دادم، نمیتوانستم نوازندههای ایرانی را با خود از ایران ببرم و این بسیار هزینهبر بود. به همین دلیل ترجیح دادم از نوازندههای دیگر استفاده کنم، ضمن اینکه اصلا به مرزبندیها اعتقادی ندارم، هنرمند هر جا که باشد، هنرمند است. مسترینگ آلبوم نیز در آلمان انجام شده است. در تولید و ساخت آن بیش از هر چیز چه چیز را مد نظرداشتید و آن را ملاک قرار دادید؟ اول رضایت خودم و بعد سلیقه و رضایت مردم را، چرا که همیشه بر این باورم که اگر خودم به عنوان یک خواننده از کارم راضی نباشم، نمیتوانم مردم را با خود همراه کنم و رضایت آنها را جلب کنم. همیشه کارهایی که از دل بر آمدهاند بهتر از هر کار دیگر توانستهاند با مردم ارتباط برقرار کنند. من نیز برای این منظور مردم و سلیقهشان را نیز علاوه بر خودم در نظر داشتم و با وسواسی که داشتم سعی کردم هر
آنچه را که خود دوست دارم به مردم نیز ارائه کنم تا بر دلشان بنشیند. شاید به همین دلیل بود که آلبومم مدام در حال تغییر و در نتیجه در حال رشد بود. آلبومی که منتشر شد با آنچه پیش از این قرار بود روانه بازار شود تفاوتهای بسیاری دارد و این صرفا به دلیل توجه به مردم و سلیقه آنها بوده است. این همه وقت واقعا خارج از حوصله است. چگونه عوامل چنین چیزی را تحمل کردند؟ شاید به همین دلیل است که از حضور برادرم امید استفاده کردهام. او در کارش بسیار صبور و با حوصله است و به خوبی به نظرات و پیشنهادات من گوش میکند و آنها را درنظر میگیرد. چون معتقد است خواننده به دلیل تشخیصی که از صدای خود دارد، میتواند نظرات مثبت و سازندهای ارائه کند که در کلیت کار اثربخشی مثبت داشته باشد. شاید اگر صبوریها و تحمل امید نبود، من نمیتوانستم با آهنگساز دیگری همکاری کنم. امید به دلیل قرابت و نزدیکیای که با من دارد، به خوبی به خواستههای من واقف است و میداند که من از یک آهنگساز و آهنگش چه میخواهم و سلیقهام چیست و جای صدایم کجاست و نهایتا بر اساس اینها برایم ملودی مینویسد و کار میسازد. ضمن اینکه ما سالهاست که با هم کار میکنیم و در زمینه
همکاری با هم تجربیات بسیاری کسب کردهایم. به جرات میتوانم بگویم که شاید هیچ آهنگسازی به اندازه امید نتواند در موفقیت من سهیم باشد و لازم است بگویم که در این میان برادر بودن ما مهمترین دلیل چنین چیزی است. آلبوم دیگری در دست انتشار دارید؟ واقعیتش این است که من چندین قطعه دارم که میتوان با آنها آلبوم جمع کرد. قطعا کارهای دیگری را منتشر خواهم کرد، ولی فعلا نمیخواهم در این باره حرفی بزنم. این سالها که آلبوم عرضه نکردم کنسرتهای بسیاری داشتم و برنامههای زیادی برگزار کردم و همینها موجب کسب تجربیاتی جدید برای من شد تا در آینده از آنها در جهت بهتر شدن موسیقیام استفاده کنم. به هر حال هر تجربه جدید منجر به فعالیتهای بهتر و جدیدتری خواهد شد. در زمینه کنسرت چطور؟ بله. برنامههای بسیاری در این زمینه دارم و قرار است به زودی کنسرتهایی در تهران و شهرستانها برگزار کنم. اتفاقا قطعاتی نیز از آلبوم «زندگی» در این کنسرتها اجرا خواهیم کرد که اخبار آن هنگام برگزاری کنسرتها اعلام خواهد شد.
ارسال نظر