تفاوت‌های طبقه متوسط و طبقه مرفه
بر‌اساس آمار و ارقام نشریه فوربس، ثروت تنها 400 نفر از ثروتمندترین شهروندان آمریکایی روی هم از سرمایه کل 150 میلیون آمریکایی فقیر بیشتر است، اما تکلیف آن دسته‌ای که در این میان قرار دارند، چه می‌شود؟ همان طبقه متوسط را می‌گویم؛ طبقه‌ای که هر تغییر و تحولی در جامعه دهد، بیشترین آسیب را می‌بیند. اگر جزو طبقه متوسط هستید، نه فقیرید و نه ثروتمند. البته آمارهای اخیر نشان می‌دهد که هر چه جلوتر می‌رویم انگار این طبقه متوسط در تمام کشورهای دنیا دارد آب می‌رود؛ دلیلش هم بحران اقتصادی است که گریبان کل دنیا را گرفته؛ بحرانی که پولدارها را پولدارتر می‌کند و طبقه متوسط را به سمت طبقه فقرا سوق می‌دهد. با این اوصاف اگر وضع دنیا به همین منوال پیش برود، احتمالا طی چند سال آینده، مخاطب طبقه متوسط، نیستید، یا فقیرید یا ثروتمند؛ حالا بنشینید کلاهتان را قاضی کنید، ببینید می‌خواهید جزو کدام طبقه باشید.اگر می‌خواهید جزو طبقه مرفهان باشید، بهتر است از همین حالا به فکر بیفتید. ما هم در این راه به شما کمک می‌کنیم و تفاوت‌های میان طبقه متوسط و مرفه را برایتان برمی‌شماریم.

طبقه متوسط بی‌دغدغه زندگی می‌کند، سر طبقه مرفه برای دغدغه درد می‌کند
پیتر مک‌ویلیامز می‌گوید: «دغدغه و سختی را با آغوش باز بپذیرید. با سختی کشیدن راحت باشید. شاید زندگی به کامتان تلخ شود اما می‌گذرد؛ این بهایی است که شما برای داشتن یک زندگی رویایی می‌پردازید.»
یک شغل «امن» داشتن کار ساده‌ای است. خیلی راحت است که برای دیگری کار کنید. طبقه متوسط فکر می‌کند، راحت بودن مساوی است با خوشحال بودن، اما پولدارها این حقیقت را می‌دانند که اگر زندگی‌شان را در شرایط سخت قرار دهند، نتایج رویایی به دست خواهند آورد. اگر بخواهید خودتان را راه بیندازید، قاعدتا خطر می‌کنید و خب خطر کردن هم کار آسانی نیست، اما کمی خطر کردن شاید به نفع خودتان باشد؛ چرا که در نهایت به آرامش‌تان منجر می‌شود. شاید در ابتدای این راه شکست بخورید، اما باید بدانید که شکست خوردن اتفاق خوشایندی است. اگر شکست نخورید یعنی زیاد به خودتان زحمت نداده‌اید.

طبقه متوسط از نردبان بالا می‌رود، طبقه مرفه مالک آن نردبان است
«ثروتمندترین افراد دنیا به دنبال راه‌اندازی یک شرکت یا شبکه هستند؛ همه دنبال کار هستند.» طبقه متوسط همیشه گرایش به کار کردن برای دیگری دارد. بله اشتباه نکنید؛ آنها برای خودشان شغل دارند. پول درمی‌آورند، اما پولدارها خودشان رئیس خودشان هستند و شغل ایجاد می‌کنند. پولدارها همیشه صاحب یک بیزنس هستند. آنها در واقع نردبان طبقه متوسطند. پولدارها این را می‌دانند که برای پول بیشتر درآوردن نیاز به نیروهای بیشتری دارند، بنابراین نردبان‌های بیشتری تولید می‌کنند.

طبقه متوسط با همه دوست هستند
ثروتمندان با عقل و احتیاط برای خود دوست پیدا می‌کنند. «همیشه بهتر است با کسانی که بهتر از شما هستند، معاشرت کنید. کسانی را برای دوستی انتخاب کنید که به لحاظ رفتاری از شما بهترند و می‌توانید آنها الگوبرداری کنید.»
پولدارها می‌دانند که اگر دور و برشان پر از آدم‌های موفق باشد، موفقیت به سراغشان خواهد آمد. بنابراین سعی کنید بیشتر با آدم‌های موفق دوستی کنید؛ دوستی با بازنده‌ها شما را به هر آنچه که دارید، راضی نگه می‌دارد؛ چه به لحاظ رفتاری چه اجتماعی. این موفق‌ترها و بهترها هستند که می‌توانند روی شما تاثیر بگذارند، البته این را هم باید بدانید که پولدار بودن صرفا به معنای بهتر بودن افراد نیست. اما اگر درآمدتان کم است و می‌خواهید درآمد بیشتری داشته باشید، سعی کنید با افرادی که درآمدشان از شما بیشتر است و از شان اجتماعی خوبی هم برخوردارند، معاشرت کنید.
طبقه متوسط کار می‌کنند که پول دربیاورند، ثروتمندان کار می‌کنند که یاد بگیرند
«‌وقتی جوان هستید، کار کنید تا یاد بگیرید نه اینکه صرفا پول دربیاورید.» طبقه متوسط به آسانی در مقابل پیشنهاد شغلی که درآمدش از درآمد شغل فعلی‌شان بیشتر است، کارشان را عوض می‌کنند. پولدارها می‌دانند که کار کردن صرفا به معنای پول درآوردن نیست، به خصوص در دوران جوانی. البته که این تعریف در کشورهای مختلف دنیا متفاوت است. با این حال پولدارها می‌دانند که کار کردن در ابتدای راه مساوی است با توسعه و بهبود مهارت‌ها و در نهایت رسیدن به پول. یعنی شاید در ابتدای راه کارشان را با فروشندگی آغاز کرده باشند تا دنیای فروش کالا را بهتر درک کنند و در نهایت خودشان بشوند صاحب یک شرکت پوشاک. اگر می‌خواهید پولدار باشید، باید مهارت‌های لازم برای پولدار شدن را یاد بگیرد. مطمئن باشید که تمام پولدارهای دنیا از همان ابتدا با دریافت دستمزدهای آنچنانی
پولدار نشدند.

طبقه متوسط روی پول درآوردن تمرکز می‌کند، طبقه مرفه روی پس‌انداز کردن
پس‌انداز کردن از اهمیت زیادی برخوردار است. سرمایه‌گذاری شاید حتی مهم‌تر باشد، اما به هر حال پول درآوردن شالوده هر دوی اینها است. شما باید این را بدانید که پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کنید، اما برای رسیدن به اهداف بزرگ‌ قاعدتا باید بیشتر پول دربیاورید. پولدارها این را می‌دانند؛ بنابراین بیشتر کار می‌کنند تا بیشتر پول دربیاورند و بیشتر پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کنید. اگر می‌خواهید پولدار شوید اول توانایی‌های درآمدزایی‌تان را بالا ببرید، بعد روی توانایی‌های پس‌انداز و
سرمایه‌گذاری خود کار کنید.