هر کس پشت میکروفون رفت خواننده نیست
مهدی رفعتی کارشناس ارشد آهنگسازی افرادی که از هر عرصه دیگری وارد عرصه موسیقی میشوند، تعدادشان نه تنها در ایران که در دنیا نیز کم نیست. همه جای دنیا مردم دوست دارند، عرصهای جذاب مانند موسیقی را برای یک بار هم که شده تجربه کنند. این اتفاق حتی برای هنرمندان عرصههای دیگر نیز میافتد مثلا طرف بازیگر است، دوست دارد خوانندگی را تجربه کند، یا کارگردان است و میخواهد وارد عرصه خوانندگی شود و اتفاقا این مساله را گریزی نیست، جز تحمل! در وهله اول لازم است بگویم که تمامی افرادی که عرصههای دیگر را به سمت خوانندگی دور میزنند، دلیلی جز این ندارد که خوانندگی تنها عرصه از موسیقی است که تفاوت باسواد و بی سواد در آن مشخص نمیشود.
مهدی رفعتی کارشناس ارشد آهنگسازی افرادی که از هر عرصه دیگری وارد عرصه موسیقی میشوند، تعدادشان نه تنها در ایران که در دنیا نیز کم نیست.
همه جای دنیا مردم دوست دارند، عرصهای جذاب مانند موسیقی را برای یک بار هم که شده تجربه کنند. این اتفاق حتی برای هنرمندان عرصههای دیگر نیز میافتد مثلا طرف بازیگر است، دوست دارد خوانندگی را تجربه کند، یا کارگردان است و میخواهد وارد عرصه خوانندگی شود و اتفاقا این مساله را گریزی نیست، جز تحمل!
در وهله اول لازم است بگویم که تمامی افرادی که عرصههای دیگر را به سمت خوانندگی دور میزنند، دلیلی جز این ندارد که خوانندگی تنها عرصه از موسیقی است که تفاوت باسواد و بی سواد در آن مشخص نمیشود. چرا که خوانندگی نیاز به امکانات و الزامات خاصی ندارد. البته در باور عمومی اینگونه جا افتاده است که خوانندگی کاری بسیار آسان و راحت است و همه میتوانند به راحتی وارد آن شوند و سربلند بیرون بیایند.
اکثر کسانی که از بیرون به عرصه موسیقی وارد میشوند، خوانندگی را انتخاب میکنند؛ چرا که باور عوام بر این است که خواندگی سادهترین و راحتترین راه وارد شدن با این عرصه است. فکر میکنند برای ورود به آن فقط یک میکروفون لازم دارند و هیچگونه تبحر خاصی نیاز نیست.
از آنجایی هم که خوانندگی میتواند به راحتی و در طول یک شب، طرف را به شهرت زیادی برساند همه علاقهمندند دراین عرصه از موسیقی فعالیت کنند که اتفاقا نیاز به سرمایهگذاری خاصی هم ندارد. این چنین میشود که فرد با اجرای یک قطعه شهرتی برای خودش دست و پا میکند و روی خود نام خواننده میگذارد و در بین مردم محبوبیت پیدا میکند.
این مقوله ضررها و آسیبهای بسیاری را متوجه موسیقی و خوانندگی میکند. یکی از آسیبهای بسیار جدی که از این موضوع بر سر موسیقی وارد میشود، این است که از ارزشهای این کار کاسته میشود و همین طور از ارزش حرفه ایهایی که در این عرصه تبحر دارند، به شدت کم میشود. در این صورت مدعیان این کار زیاد خواهند شد و مردم قدرت انتخاب خود را از دست خواهند داد. در چنین صورتی موسیقیهای بد به تولید انبوه خواهد رسید.
در واقع میتوان گفت این کار هیچگونه نقطه مثبتی ندارد و نخواهد داشت.
باور بر این است که هر کس پشت میکروفون میرود و میخواند و آهنگی از وی منتشر میشود، اسم او در لیست خوانندگان جای میگیرد در حالی که این طور نیست. هر کس که دهانش را باز میکند و میخواند، خواننده نیست. این مقوله است که کلا هنر خوانندگی و نهایتا موسیقی را بی ارزش میکند و هر کسی به خودش اجازه میدهد، بدون داشتن کمترین اطلاعات لازم خود را وارد این عرصه کند و با اعتماد به نفس کاذب خود را به همگان نیز معرفی کند.
خوانندگی این نیست که این دوستان فکر میکنند و از آن توقع دارند. خوانندگی نیاز به دورههای آموزشی ویژهای دارد و یک اتفاق یک شبه نیست. در حالی که متاسفانه در ایران این فرهنگسازی در ارتباط با خوانندگی و چه بسا موسیقی صورت نگرفته است. کسانی در این زمینه موفق میشوند که دورههای آموزشی را میگذرانند و میتوانند با اصول اولیه آن آشنا شده و آنها را لحاظ کنند، اما اینها نیز نیازمند یادگیریهای بیشتری هستند.
هنرپیشهها وورزشکارانی هم هستند که در زمینه خوانندگی موفق شدهاند، اما اگر پیگیر شوید، خواهید دید که آنها نیز در بحث آموزش کارهایی کردهاند که توانستهاند در خوانندگی حرفی برای گفتن داشته باشند. ولی وقتی کسی را توی فروشگاه پیدا میکنند و از او میخواهند در سینما و موسیقی سرک بکشد، همین میشود که میبینید.
این کار نیاز به صنف خاصی دارد که بتواند تمامی این نکات را زیر ذره بین خود داشته باشد. به صورتی که یک گروه تصمیمگیرنده باشند که چه کسی شایستگی خوانندگی را دارد و چه کسی ندارد. باید یک سری کارشناس باشند، تا صداها را کارشناسی کنند و فقط به کسانی که شایستگی خوانندگی دارند، اجازه خواندن بدهند. تست گرفتن خیلی خوب است. قبلا نیز این راه نتایج خوبی داشت و نشان داد که هر کسی از گرد راه رسید نمیتواند، خواننده شود و بخواند. باید آموزش ببیند، صدای خوب داشته باشد و موسیقی را بشناسد، تا بتواند در این زمینه فعالیت کند. یادم است زمانی وقتی کسی میخواست خواننده شود و این راه را برای آینده خود انتخاب کرده بود، حتما باید در دو سه مرحله امتحان میداد، تا قبول شود. اما امروزه به لطف حضور و استفاده اشتباه از تکنولوژیهای رسیده، همه خواننده شدهاند.
باید فیلتر و تست گرفتن بی غرض باشد تا فقط عدهای که در این زمینه تبحر دارند، وارد این مقوله شوند.
زمان ثابت کرده که همه بر این باور هستند که هنرپیشگی و خوانندگی در ایران نیاز به تبحر خاصی ندارد. شاید این قضیه این شکل نباشد، ولی واقعا کسی که بخواهد یکی از این دو مقوله را انتخاب کند، کار شاقی نیاز نیست که انجام بدهد.
چرا کسی در زمینه نوازندگی این کار را نمیکند؟ چون کسی نمیتواند به دروغ ادعا کند که نوازنده است. اگر کسی چنین ادعایی کرد حتما باید کاری انجام بدهد و بنوازد. ما برای ۷۰ میلیون جمعیت تعداد نوازندههای کمی داریم. میدانید چرا؟ چون هر کسی توانایی نوازنده شدن را ندارد. هر کسی نمیتواند مدعی شود که نوازنده است. نوازندگی مستلزم این است که حتما طرف برود و آموزش ببیند، تا بتواند بنوازد. این همه آدمی که در این عرصه فعالیت میکنند کدامشان موفق شدهاند؟ اگر بتوانند یک نفر را مثال بزنند جای امیدواری دارد، اما واقعا نمیشود کسی را نام برد. ممکن است مثلا ورزشکار یا هنرپیشهای هنگام وارد شدن به موسیقی به صورت مقطعی با صدایش مورد استقبال مردم قرار بگیرد، اما همانظور که گفتم کاملا به صورت مقطعی است. مردم بیش از هر چیزی برای کنجکاوی به سمت آنها میروند نه برای کاری که ارائه کرده است
و خوب بودن آن کار.
توصیه که نه، پیشنهادم به این عزیزان این است که اگر میخواهند به صورت حرفهای موسیقی را دنبال کنند، حتما به دنبال بحث آموزش نیز باشند و دورههای مورد نیاز را بگذرانند تا استعدادشان را از دریچهای تایید کنند و پرورش دهند. هر کسی توی یک محفل خصوصی بخواند و همه او را مورد تشویق قرار دهند، خواننده نیست. اینکه هر کسی بخواند و از او بخواهیم که آلبوم بدهد، کار درستی نکرده ایم. چرا که از میان این همه کسانی که آلبوم منتشر کردهاند اگر الان بخواهیم کسی را به عنوان یک وزشکار موفق در خوانندگی مثال بزنیم، نمیتوانیم این کار را بکنیم. میتوانیم؟
ارسال نظر