۲۰ ساله شدم باپولم چه کارکنم؟
آیا ۲۰ و اندی سالتان است و نمیدانید چطور باید درآمد خود را مدیریت کنید؟ خب شما تنها نیستید. تقریبا تمام کسانی که در دهه ۲۰ زندگیشان هستند و تازه راه کسب درآمد را آغاز کردهاند و یاد میگیرند که چطور پولشان را مدیریت کنند، با همین مشکل مواجه هستند و کلی نکته است که باید بیاموزند. آیا میدانید که چه چیزهایی را باید در اولویت قرار دهید؟ ما میخواهیم در اینجا دستورالعملی ساده برای رسیدن به اهداف در اختیارتان بگذاریم. اگر بتوانید طبق این دستورالعمل در دهه ۲۰ زندگی به برخی اهداف مالی خود برسید، میتوانید نسبت به وضعیت اقتصادی خود در آینده امیدوار و مطمئن باشید.
آیا 20 و اندی سالتان است و نمیدانید چطور باید درآمد خود را مدیریت کنید؟ خب شما تنها نیستید. تقریبا تمام کسانی که در دهه 20 زندگیشان هستند و تازه راه کسب درآمد را آغاز کردهاند و یاد میگیرند که چطور پولشان را مدیریت کنند، با همین مشکل مواجه هستند و کلی نکته است که باید بیاموزند. آیا میدانید که چه چیزهایی را باید در اولویت قرار دهید؟ ما میخواهیم در اینجا دستورالعملی ساده برای رسیدن به اهداف در اختیارتان بگذاریم. اگر بتوانید طبق این دستورالعمل در دهه 20 زندگی به برخی اهداف مالی خود برسید، میتوانید نسبت به وضعیت اقتصادی خود در آینده امیدوار و مطمئن باشید. اگر در دهه 20 زندگیتان و شاغل هستید، با خواندن این مطلب طوری کارتان را ادامه دهید که به این 6 هدف مالی برسید:
سعی کنید بدهکاری نداشته باشید. بسیاری از ۲۰ و اندی سالهها بعد از اتمام دانشگاه با کلی قرض و وام دانشگاهی مواجه میشوند و یک جیب خالی. باید سعی کنید بعد از اتمام دانشگاه تمام این بدهکاریها را پرداخت کنید تا بعد که وارد مرحله کار شدید فقط بتوانید پسانداز کنید یا روی پول خود، هر چقدر که هست، سرمایهگذاری کنید؛ مثلا سکه بخرید، طلا بخرید، سهام بخرید.
اتفاقاتی که در زندگی قرار است رخ دهد، هیچ وقت از قبل به شما هشدار نمیدهد؛ بنابراین سعی کنید همیشه یک مقدار، هر چقدر که در توان مالیتان است، بهعنوان پساندازی که اصلا نمیخواهید به آن دست بزنید، کنار بگذارید. به این جور پساندازها میگویند پسانداز «وای خدای من» که مثلا اگر درد دندان به سراغتان بیاید، یا هر مریضی دیگری که بگیرید، میتوانید از آن استفاده کنید و به بودجه ماهانهتان هم هیچ کاری نداشته باشید. در ابتدا با مقدار کم اما مشخصی شروع کنید، مثلا 100 هزار تومان بگذارید کنار، بعد به مرور هر ماه باز هم مبلغ مشخصی، مهم نیست چقدر باشد، بسته به درآمدتان، به آن مبلغ اولیه اضافه کنید.
به فکر درآمد بعد از بازنشستگیتان هم باشید. فکر میکنید برای فکر کردن به چنین چیزی هنوز خیلی جوان هستید؟ باید بدانید که شما هیچ وقت برای فکر کردن به امنیت ثبات مالی خود در آینده جوان نیستید. البته شاید در این سن به یک مدیربرنامه مالی نیاز نداشته باشید، اما حتما به یک برنامه مالی نیاز دارید. برای این کار سعی کنید؛ پولی را که مثلا بهعنوان پاداش به دست میآورید، کنار بگذارید. خیلی وقتها در کار پیش میآید که بهعنوان عیدی، یا پاداش فصلی یا سنوات و حق بیمه- البته اگر پرداخت شود- به طور ناگهانی به حقوقتان افزوده میشود. سعی کنید آن پولها را برای آینده پسانداز کنید؛ البته ناگفته نماند که پسانداز برای اتفاقهای غیرقابلپیشبینی و آینده در صورتی امکانپذیر است که حقوق دریافتی از محل کار در وهله اول کفاف خرجهای اولیه و یک زندگی عادی را بدهد یا اصلا آن پولهای ناگهانی به حقوق افزوده بشود.
برای خودتان یک هدف دراز مدت تعیین کنید. مثلا بگویید تا این سن من این قدر پول پسانداز میکنم. بعد نقشه پسانداز کردن آن مبلغ را بکشید و طبق آن عمل کنید. هدف داشتن به شما نظم میدهد؛ البته برای رسیدن به هدف باید اراده محکمی هم داشته باشید. چون هدف را خودتان برای خودتان تعیین میکنید؛ بنابراین بهراحتی هم میتوانید با تصمیم خودتان از مسیر منحرف شوید.
راه سرمایهگذاری را یاد بگیرید. در وهله اول، اولین و ارزشمندترین سرمایه شما تحصیلات است. پس تا آنجایی که توانتان اجازه میدهد ادامه تحصیل دهید، اما این را هم بدانید که خودتان به تنهایی و بدون دانشگاه رفتن هم میتوانید در یک رشته بهخصوص به صورت حرفهای مطالعه کنید؛ مثلا درباره همین شیوههای سرمایهگذاری.
هیچکس از فکر کردن به اتفاقهای بدی که میتواند در زندگیاش رخ دهد، خوشش نمیآید، اما به هر حال شما باید نسبت به خودتان و سرمایهتان احساس مسوولیت کنید. خودتان را بیمه کنید. اگر متاهل هستید که برای حفاظت و حمایت از خانواده و داراییهای خود حتما باید این کار را بکنید یا بقیه را هم تحت پوشش بیمه خود قرار دهید.
در نهایت هم این را به خاطر داشته باشید که باید از زندگیتان لذت ببرید. تمام برنامههای مالی که در اینجا به آن اشاره کردیم برای زندگی لازم است، اما اگر خودتان بهتنهایی از پسش برنمیآیید با کسی مشاوره کنید؛ مثلا یک وکیل یا دوستی که در این زمینه موفقتر از شما عمل کرده است. راههای سرمایهگذاری و پسانداز را از او بپرسید، اما یادتان نرود که شما جوان هستید؛ بنابراین برای شروع اشتباه و برنامهریزیهای ضعیف هنوز فرصت دارید. انتظارتان را از خودتان بالا نبرید. شما جایزید که خطا کنید و اجازه ندهید مشکلات یا خطاهای کوچک آزارتان دهد و شما را از ادامه راه ناامید کند؛ مثلا اگر یک شیوه سرمایهگذاری غلط را انتخاب کردید، از ایده سرمایهگذاری صرفنظر نکنید. شاید زمانبندیتان درست نبوده است یا بهسادگی شانس نداشتید. از خطر کردن نترسید. سرمایهگذاری علم ساخت موشک نیست. خیلی سادهتر از این حرفها است.
سعی کنید بدهکاری نداشته باشید. بسیاری از ۲۰ و اندی سالهها بعد از اتمام دانشگاه با کلی قرض و وام دانشگاهی مواجه میشوند و یک جیب خالی. باید سعی کنید بعد از اتمام دانشگاه تمام این بدهکاریها را پرداخت کنید تا بعد که وارد مرحله کار شدید فقط بتوانید پسانداز کنید یا روی پول خود، هر چقدر که هست، سرمایهگذاری کنید؛ مثلا سکه بخرید، طلا بخرید، سهام بخرید.
اتفاقاتی که در زندگی قرار است رخ دهد، هیچ وقت از قبل به شما هشدار نمیدهد؛ بنابراین سعی کنید همیشه یک مقدار، هر چقدر که در توان مالیتان است، بهعنوان پساندازی که اصلا نمیخواهید به آن دست بزنید، کنار بگذارید. به این جور پساندازها میگویند پسانداز «وای خدای من» که مثلا اگر درد دندان به سراغتان بیاید، یا هر مریضی دیگری که بگیرید، میتوانید از آن استفاده کنید و به بودجه ماهانهتان هم هیچ کاری نداشته باشید. در ابتدا با مقدار کم اما مشخصی شروع کنید، مثلا 100 هزار تومان بگذارید کنار، بعد به مرور هر ماه باز هم مبلغ مشخصی، مهم نیست چقدر باشد، بسته به درآمدتان، به آن مبلغ اولیه اضافه کنید.
به فکر درآمد بعد از بازنشستگیتان هم باشید. فکر میکنید برای فکر کردن به چنین چیزی هنوز خیلی جوان هستید؟ باید بدانید که شما هیچ وقت برای فکر کردن به امنیت ثبات مالی خود در آینده جوان نیستید. البته شاید در این سن به یک مدیربرنامه مالی نیاز نداشته باشید، اما حتما به یک برنامه مالی نیاز دارید. برای این کار سعی کنید؛ پولی را که مثلا بهعنوان پاداش به دست میآورید، کنار بگذارید. خیلی وقتها در کار پیش میآید که بهعنوان عیدی، یا پاداش فصلی یا سنوات و حق بیمه- البته اگر پرداخت شود- به طور ناگهانی به حقوقتان افزوده میشود. سعی کنید آن پولها را برای آینده پسانداز کنید؛ البته ناگفته نماند که پسانداز برای اتفاقهای غیرقابلپیشبینی و آینده در صورتی امکانپذیر است که حقوق دریافتی از محل کار در وهله اول کفاف خرجهای اولیه و یک زندگی عادی را بدهد یا اصلا آن پولهای ناگهانی به حقوق افزوده بشود.
برای خودتان یک هدف دراز مدت تعیین کنید. مثلا بگویید تا این سن من این قدر پول پسانداز میکنم. بعد نقشه پسانداز کردن آن مبلغ را بکشید و طبق آن عمل کنید. هدف داشتن به شما نظم میدهد؛ البته برای رسیدن به هدف باید اراده محکمی هم داشته باشید. چون هدف را خودتان برای خودتان تعیین میکنید؛ بنابراین بهراحتی هم میتوانید با تصمیم خودتان از مسیر منحرف شوید.
راه سرمایهگذاری را یاد بگیرید. در وهله اول، اولین و ارزشمندترین سرمایه شما تحصیلات است. پس تا آنجایی که توانتان اجازه میدهد ادامه تحصیل دهید، اما این را هم بدانید که خودتان به تنهایی و بدون دانشگاه رفتن هم میتوانید در یک رشته بهخصوص به صورت حرفهای مطالعه کنید؛ مثلا درباره همین شیوههای سرمایهگذاری.
هیچکس از فکر کردن به اتفاقهای بدی که میتواند در زندگیاش رخ دهد، خوشش نمیآید، اما به هر حال شما باید نسبت به خودتان و سرمایهتان احساس مسوولیت کنید. خودتان را بیمه کنید. اگر متاهل هستید که برای حفاظت و حمایت از خانواده و داراییهای خود حتما باید این کار را بکنید یا بقیه را هم تحت پوشش بیمه خود قرار دهید.
در نهایت هم این را به خاطر داشته باشید که باید از زندگیتان لذت ببرید. تمام برنامههای مالی که در اینجا به آن اشاره کردیم برای زندگی لازم است، اما اگر خودتان بهتنهایی از پسش برنمیآیید با کسی مشاوره کنید؛ مثلا یک وکیل یا دوستی که در این زمینه موفقتر از شما عمل کرده است. راههای سرمایهگذاری و پسانداز را از او بپرسید، اما یادتان نرود که شما جوان هستید؛ بنابراین برای شروع اشتباه و برنامهریزیهای ضعیف هنوز فرصت دارید. انتظارتان را از خودتان بالا نبرید. شما جایزید که خطا کنید و اجازه ندهید مشکلات یا خطاهای کوچک آزارتان دهد و شما را از ادامه راه ناامید کند؛ مثلا اگر یک شیوه سرمایهگذاری غلط را انتخاب کردید، از ایده سرمایهگذاری صرفنظر نکنید. شاید زمانبندیتان درست نبوده است یا بهسادگی شانس نداشتید. از خطر کردن نترسید. سرمایهگذاری علم ساخت موشک نیست. خیلی سادهتر از این حرفها است.
ارسال نظر