ویژگیهای دولت ایدهآل بریتانیا
ملیگرایان اسکاتلند وقتی میخواستند هموطنان خود را به سوی استقلالطلبی تشویق کنند، اغلب وعده میدادند که یک اسکاتلند مستقل میتواند همواره دولتی مردمی داشته باشد. بهعنوان یک مفهوم ساده، این موضوع درست است، چون در آن صورت دیگر نیازی نبود قوانین مربوط به حزب محافظهکار توسط رایدهندگان انگلیسی بر اسکاتلندیها تحمیل شود. اما این هم مثل بیشتر اظهارات کمپینهای ملیگرا یک وعده توخالی بود. از بعد از جنگ جهانی دوم، هیچ حزب سیاسی در بریتانیا نتوانسته بیش از ۵۰ درصد آرا را به دست آورد. و مردم هیچ گاه دولتی را که دقیقا خواهان آن باشند نداشتهاند؛ آنها همواره مجبورند بین سه یا چهار گزینه نهچندان جذاب، یکی را انتخاب کنند.
ملیگرایان اسکاتلند وقتی میخواستند هموطنان خود را به سوی استقلالطلبی تشویق کنند، اغلب وعده میدادند که یک اسکاتلند مستقل میتواند همواره دولتی مردمی داشته باشد. بهعنوان یک مفهوم ساده، این موضوع درست است، چون در آن صورت دیگر نیازی نبود قوانین مربوط به حزب محافظهکار توسط رایدهندگان انگلیسی بر اسکاتلندیها تحمیل شود. اما این هم مثل بیشتر اظهارات کمپینهای ملیگرا یک وعده توخالی بود. از بعد از جنگ جهانی دوم، هیچ حزب سیاسی در بریتانیا نتوانسته بیش از 50 درصد آرا را به دست آورد. و مردم هیچ گاه دولتی را که دقیقا خواهان آن باشند نداشتهاند؛ آنها همواره مجبورند بین سه یا چهار گزینه نهچندان جذاب، یکی را انتخاب کنند.
در فضایی خوشبینانه، تصور میکنیم که میخواهیم از دولتی که در انتخابات سراسری بریتانیا در ماه مه روی کار میآید، حمایت کنیم. اما فعلا گزینهای برای پیشنهاد دادن وجود ندارد. همه احزاب بزرگ بریتانیا خوبیها و البته کاستیهای جدی خود را دارند. محافظهکاران نگران توهمات بیگانه مانند مهاجران و بوروکراتهای اتحادیه اروپا هستند؛ اعضای حزب کارگر به نظر میرسد تنها گاهی به یاد میآورند که کشورشان بدهی دولتی گستردهای دارد؛ لیبرال دموکراتها هنوز هم نمیدانند در کنار قدرت چه چیزی میخواهند؛ حزب استقلال بریتانیا دقیقا میداند چه میخواهد، اما آنچه میخواهد اشتباه است.
یک دولت تمامعیار بریتانیایی، سیاست اقتصادی مشابه با سیاستهای ائتلاف محافظهکار- لیبرالدموکرات را که در سال 2010 به قدرت رسید دنبال میکند، اما باید یکی از فوتوفنهای حزب کارگر را هم قرض بگیرد. چنین دولتی روند کاهش کسری بودجه فعلی را ادامه میدهد و تا سال 2020 پرونده آن را میبندد. اما به هر حال، اگر اوضاع اقتصادی بهطور گستردهای وخیم شود، باید طرح کاهش کسری بودجه را کنار بگذارد، درست مثل کاری که جورج اوزبورن، وزیر دارایی بریتانیا در زمان اوج بحران حوزه یورو انجام داد. دولت جدید، مثل دولت حزب کارگر قبلی، هزینههای سرمایهای بالاتر را در مورد مدارس، جادهها و امثال آنها تحمل میکند، تا اقتصاد بریتانیا را در بلندمدت توسعه دهد.
دولت بریتانیا اجرای بهترین اصلاحاتی که دولت ائتلافی آن را آغاز کرده، سرعت خواهد بخشید. این یعنی استقلال بیشتر برای مدارس که مهمتر از هر چیزی است. تاکنون بسیاری از مدارس از نظارت انجمنهای محلی بیرون آمدهاند و این اتفاق باید برای بقیه مدارس نیز رخ دهد. در نتیجه، وزارت آموزش بریتانیا از دخالت مکرر در برنامههای آموزشی و امتحانات مدارس، منع خواهد شد. اصلاحات دیگری که دولت ائتلافی در بوق و کرنا کرده، یعنی تبدیل مزایای رفاهی به یک «اعتبار جهانی» واحد، ایده بسیار خوبی است که «دونکن اسمیت»، وزیر کار و مستمری بریتانیا، آن را بد مدیریت کرده است. پیشنهاد ما این است که این برنامه با برکناری او ادامه پیدا کند. دولت ایدهآل ما همچنین پلیس بریتانیا را اصلاح خواهد کرد، اما نه به شیوهای که دولت ائتلافی تلاش کرده این کار را انجام دهد.
کارت قرمز برای کمربند سبز
دولت ایدهآل بریتانیا، تا پایان سال 2015 برنامهای تثبیت شده برای ساخت یک باند فرودگاه دیگر در نزدیکی لندن، ترجیحا در غرب فرودگاه هیثرو (Heathrow) خواهد داشت. این دولت همچنین برای ساخت جادهها و خطوط راهآهن جدید پول خرج خواهد کرد، قطار سریعالسیر لندن به لیدز و منچستر را از رده خارج کرده و به جای آن، بودجهای برای افزایش ظرفیت خطوط راهآهن حاشیه شهرهای بزرگ که ترافیک آن بدترین وضعیت را دارد، اختصاص خواهد داد. در اقدامی جسورانهتر، به معایب طرحهای توسعه شهری توجه کرده و «کمربندهای سبز» اطراف لندن و دیگر شهرهای بزرگ را حذف خواهد کرد. مکانهای زیبا باید به پارک و مکانهای غیرقابل استفاده به حومههای شهری مفید تبدیل شوند. این کارها باعث میشود قیمت سرسامآور فعلی املاک تا حدی کاهش یابد.
این دولت، بیش از تمایل همه احزاب موجود در بریتانیا، سیاست آزادتری در مورد مهاجرت اتخاذ خواهد کرد؛ یعنی شرایط را برای اینکه شرکتها بتوانند کارگرانی از خارج بیاورند آسانتر کرده و برای دانشجویان خارجی ویزای طولانیمدتتری صادر خواهد کرد. برای عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا، رفراندوم برگزار خواهد کرد، اما برای ماندن در اتحادیه موانعی ایجاد نخواهد کرد. در این دولت، قدرت نامتمرکز است، بهخصوص در مورد شهرهایی مانند لندن و منچستر. با علم به دخالتهای بیپایان پارلمان، تعداد کارمندان دولتی کاهش خواهد یافت.
دولت جدید بریتانیا دولت همه استعدادها است؛ بهطوری که روش سوسیال دموکراتها را ادامه خواهد داد، محافظهکاران اصلاحطلب همانند اوزبورن و مایکل گوو را حفظ خواهد کرد و افراد سرسختی مانند اد بالز، تریسترام هانت و دیوید لاوز، از حزبهای کارگر و لیبرال دموکرات را اضافه خواهد کرد. همچنین سیاستمداران با استعداد، اما نادیده گرفته شدهای مانند مارگوت جیمز، دیوید ویلتز و لیام بیرن را برای مشاغل مهم در دولت بهکار خواهد گرفت.
همچنین شغل مناسبی برای دیوید کامرون، نخستوزیر فعلی پیدا خواهد کرد که البته با یک هشدار همراه است. کامرون که بهطور کلی سیاستمدار خوبی است، در دفاع از منافع بریتانیا در اروپا ضعیف عمل کرده است. بهمنظور جلوگیری از آسیبرسانی بیشتر کامرون، باید پاسپورت او توقیف شود!
در فضایی خوشبینانه، تصور میکنیم که میخواهیم از دولتی که در انتخابات سراسری بریتانیا در ماه مه روی کار میآید، حمایت کنیم. اما فعلا گزینهای برای پیشنهاد دادن وجود ندارد. همه احزاب بزرگ بریتانیا خوبیها و البته کاستیهای جدی خود را دارند. محافظهکاران نگران توهمات بیگانه مانند مهاجران و بوروکراتهای اتحادیه اروپا هستند؛ اعضای حزب کارگر به نظر میرسد تنها گاهی به یاد میآورند که کشورشان بدهی دولتی گستردهای دارد؛ لیبرال دموکراتها هنوز هم نمیدانند در کنار قدرت چه چیزی میخواهند؛ حزب استقلال بریتانیا دقیقا میداند چه میخواهد، اما آنچه میخواهد اشتباه است.
یک دولت تمامعیار بریتانیایی، سیاست اقتصادی مشابه با سیاستهای ائتلاف محافظهکار- لیبرالدموکرات را که در سال 2010 به قدرت رسید دنبال میکند، اما باید یکی از فوتوفنهای حزب کارگر را هم قرض بگیرد. چنین دولتی روند کاهش کسری بودجه فعلی را ادامه میدهد و تا سال 2020 پرونده آن را میبندد. اما به هر حال، اگر اوضاع اقتصادی بهطور گستردهای وخیم شود، باید طرح کاهش کسری بودجه را کنار بگذارد، درست مثل کاری که جورج اوزبورن، وزیر دارایی بریتانیا در زمان اوج بحران حوزه یورو انجام داد. دولت جدید، مثل دولت حزب کارگر قبلی، هزینههای سرمایهای بالاتر را در مورد مدارس، جادهها و امثال آنها تحمل میکند، تا اقتصاد بریتانیا را در بلندمدت توسعه دهد.
دولت بریتانیا اجرای بهترین اصلاحاتی که دولت ائتلافی آن را آغاز کرده، سرعت خواهد بخشید. این یعنی استقلال بیشتر برای مدارس که مهمتر از هر چیزی است. تاکنون بسیاری از مدارس از نظارت انجمنهای محلی بیرون آمدهاند و این اتفاق باید برای بقیه مدارس نیز رخ دهد. در نتیجه، وزارت آموزش بریتانیا از دخالت مکرر در برنامههای آموزشی و امتحانات مدارس، منع خواهد شد. اصلاحات دیگری که دولت ائتلافی در بوق و کرنا کرده، یعنی تبدیل مزایای رفاهی به یک «اعتبار جهانی» واحد، ایده بسیار خوبی است که «دونکن اسمیت»، وزیر کار و مستمری بریتانیا، آن را بد مدیریت کرده است. پیشنهاد ما این است که این برنامه با برکناری او ادامه پیدا کند. دولت ایدهآل ما همچنین پلیس بریتانیا را اصلاح خواهد کرد، اما نه به شیوهای که دولت ائتلافی تلاش کرده این کار را انجام دهد.
کارت قرمز برای کمربند سبز
دولت ایدهآل بریتانیا، تا پایان سال 2015 برنامهای تثبیت شده برای ساخت یک باند فرودگاه دیگر در نزدیکی لندن، ترجیحا در غرب فرودگاه هیثرو (Heathrow) خواهد داشت. این دولت همچنین برای ساخت جادهها و خطوط راهآهن جدید پول خرج خواهد کرد، قطار سریعالسیر لندن به لیدز و منچستر را از رده خارج کرده و به جای آن، بودجهای برای افزایش ظرفیت خطوط راهآهن حاشیه شهرهای بزرگ که ترافیک آن بدترین وضعیت را دارد، اختصاص خواهد داد. در اقدامی جسورانهتر، به معایب طرحهای توسعه شهری توجه کرده و «کمربندهای سبز» اطراف لندن و دیگر شهرهای بزرگ را حذف خواهد کرد. مکانهای زیبا باید به پارک و مکانهای غیرقابل استفاده به حومههای شهری مفید تبدیل شوند. این کارها باعث میشود قیمت سرسامآور فعلی املاک تا حدی کاهش یابد.
این دولت، بیش از تمایل همه احزاب موجود در بریتانیا، سیاست آزادتری در مورد مهاجرت اتخاذ خواهد کرد؛ یعنی شرایط را برای اینکه شرکتها بتوانند کارگرانی از خارج بیاورند آسانتر کرده و برای دانشجویان خارجی ویزای طولانیمدتتری صادر خواهد کرد. برای عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا، رفراندوم برگزار خواهد کرد، اما برای ماندن در اتحادیه موانعی ایجاد نخواهد کرد. در این دولت، قدرت نامتمرکز است، بهخصوص در مورد شهرهایی مانند لندن و منچستر. با علم به دخالتهای بیپایان پارلمان، تعداد کارمندان دولتی کاهش خواهد یافت.
دولت جدید بریتانیا دولت همه استعدادها است؛ بهطوری که روش سوسیال دموکراتها را ادامه خواهد داد، محافظهکاران اصلاحطلب همانند اوزبورن و مایکل گوو را حفظ خواهد کرد و افراد سرسختی مانند اد بالز، تریسترام هانت و دیوید لاوز، از حزبهای کارگر و لیبرال دموکرات را اضافه خواهد کرد. همچنین سیاستمداران با استعداد، اما نادیده گرفته شدهای مانند مارگوت جیمز، دیوید ویلتز و لیام بیرن را برای مشاغل مهم در دولت بهکار خواهد گرفت.
همچنین شغل مناسبی برای دیوید کامرون، نخستوزیر فعلی پیدا خواهد کرد که البته با یک هشدار همراه است. کامرون که بهطور کلی سیاستمدار خوبی است، در دفاع از منافع بریتانیا در اروپا ضعیف عمل کرده است. بهمنظور جلوگیری از آسیبرسانی بیشتر کامرون، باید پاسپورت او توقیف شود!
ارسال نظر