وسوسه مدرکگرایی
نامحتمل است که کسی پیدا شود و منکر نیاز به علم و دانش برای اداره امور باشد، بهخصوص هر چه حوزه مدیریت بزرگتر باشد، نیاز به مدیریت علمی و محک خورده با دانش روز، بیشتر است؛ یعنی در حالی که متخصصان و کارشناسان حوزهای نادیده گرفته میشوند، نمیتوان ادعای مدیریت کلان آن حوزه را داشت. حال با این وصف، پرسش اینجاست که برای تامین نظر متخصصان، چه کسی شایستگی تکیه زدن بر مسند وزارت را دارد؟ پیش از پاسخ بهتر است کمی بیشتر این سوال باز شود. به جای انتخاب وزیر برای وزارتخانه، به عنوان یک مثال ساده و ملموس در نظر بگیرید قرار است برای یک باشگاه فوتبال مدیر انتخاب شود.
نامحتمل است که کسی پیدا شود و منکر نیاز به علم و دانش برای اداره امور باشد، بهخصوص هر چه حوزه مدیریت بزرگتر باشد، نیاز به مدیریت علمی و محک خورده با دانش روز، بیشتر است؛ یعنی در حالی که متخصصان و کارشناسان حوزهای نادیده گرفته میشوند، نمیتوان ادعای مدیریت کلان آن حوزه را داشت. حال با این وصف، پرسش اینجاست که برای تامین نظر متخصصان، چه کسی شایستگی تکیه زدن بر مسند وزارت را دارد؟ پیش از پاسخ بهتر است کمی بیشتر این سوال باز شود. به جای انتخاب وزیر برای وزارتخانه، به عنوان یک مثال ساده و ملموس در نظر بگیرید قرار است برای یک باشگاه فوتبال مدیر انتخاب شود. احتمالا این مطالبه به حق وجود دارد که کسی مدیر باشد که اهل فوتبال باشد و مدیریت افراد غیرمرتبط، تنها باعث هدر رفتن سرمایه انسانی و مالی میشود، اما منظور از اهل فوتبال چه کسانی است؟ اگر اهل فوتبال، فوتبالیستها باشند؛ یعنی باید مدیریت یک باشگاه را به بازیکنان قدیمی آن سپرد؟ قاعدتا یک فوتبالیست موفق در دوران بازیگریاش، بیشتر وقت و عمر خود را روی فوتبال قرار داده و اگر اینطور نبوده، اساسا نمیتوانسته به موفقیت در دنیای حرفهای دست پیدا کند. حالا چگونه
میتواند مدیریت یک باشگاه را به عنوان یک سازمان با نیروی انسانی قابلتوجه و اجرائیات دیگر مثل تامین کردن نیازهای مالی و دعاوی حقوقی و چیزهایی از این قبیل به راحتی به عهده بگیرد؟ اما از طرف دیگر، خروجی یک باشگاه فوتبال هم، چیزی جز ورزش فوتبال و قوانین حاکم بر آن نیست و ملاک ارزیابی موفقیت یک مدیر در ارتقای سطح ورزشی آن باشگاه است. قاعدتا کسانی که زمان بسیاری در این رشته فعالیت کرده و موفق بودهاند، شایستهترین گزینه برای پیشبرد این هدف هستند. حال فرض کنید که بناست برای وزارتخانه بهداشت، وزیر انتخاب شود. از طرفی اگر وزیر انتخابی، پزشکی مجرب باشد، برای رسیدن به موفقیت در دنیای حرفهای حتما نیاز بوده که زمان بسیاری را صرف پژوهش و کارهای تخصصی رشتهاش بکند و قاعدتا زمانی نداشته تا بتواند برای مدیریت حوزه سلامت، تجربه کسب کند و از طرف دیگر ، اگر خود اهل آن وزارتخانه نباشد، بعید است که پزشکان به راحتی تصمیمهای او را به اجرا بگذارند و حتی بعید است که به درستی بداند که از اساس چه تصمیمی باید گرفته شود و چه تصمیمی گرفته نشود. اما این دوگانه ظاهرا متناقض چگونه قابلرفع است؟ گویا پاسخ سادهتر از آن چیزی است که به نظر
میرسد. راهحل در مطرح کردن درست صورت مساله است. اگر بنا باشد که وزیر، فردی تصمیمگیر و به عبارتی سیاستگذار آن بخش باشد، تناقض بالا پیدا میشود، اما نهاد وزارت برای کارکردی بس متفاوت طراحی شده است. همان مثال باشگاه فوتبال را در نظر بگیرید. وظیفه فنی و امور ورزشی باشگاه همواره برعهده کسانی است که مستقیما با فوتبال و زمین چمن درگیر هستند. در هیچ کجای دنیا معمول نیست که مدیرعامل باشگاه بخواهد مثلا سرمربی یا مدیر فنی تیم نیز باشد و از طرفی، معقول نیست که مدیریت یک باشگاه را به دست کسانی سپرد که تخصصشان نه در امر مدیریت که در ورزش تخصصی خودشان است. وضعیت وزارتخانه هم به همین منوال است. اگر قرار باشد که وزرا در نقش سیاستگذار و تصمیمگیر عمل کنند، نقض غرض میشود. آنها نه رییس حوزه مربوطه برای سیاستگذاریهای داخلی بلکه مسوول ارتباط ذینفعان آن حوزه با خارج هستند. به عبارت دیگر، وزیر بناست نقش یک مدیر اجرایی را ایفا کند و نه یک تئوریسین و نظریهپرداز. سیاستگذاری و نظریهپردازی در کسوت و کفایت متخصصان آن حوزه است که باید در ساختار بوروکراتیک وزارتخانه یا ادارات دولتی و غیردولتی کشور لحاظ شود. در این صورت
دقیقتر میتوان پرسید که فرد با کفایت برای تصدی یک حوزه، باید متخصص چه امری باشد؟ البته نباید اشتباه کرد. یک پزشک میتواند یک مدیر و وزیر موفق بهداشت باشد ولی این مساله، لزوما ربطی به رشته تحصیلیاش ندارد. قاعدتا مدیریت کلان حوزه سلامت به این نیاز ندارد که شما به طور دقیق درباره غدد مغزی پژوهش کرده باشید؛ اما برای حل مشکلات پژوهشی پزشکان و در نتیجه درمان بسیاری از بیماریها، شما نیازمند آن هستید که معاونان یا مدیرانی داشته باشید که اطلاع کافی و مناسب درباره حوزههای پژوهشی خاص داشته باشند. به همین صورت نیز، احتمالا تخصص وزیر نه در معنی مستقیم که در معنی توانایی برای سازگاری با دنیای بیرون آن وزارتخانه تعریف میشود.
ارسال نظر