یک دختر داشته باشید و یک زن استخدام کنید

مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد

در اینجا یکی از مطمئن‌ترین مسیرها برای اینکه مردان به زنان به‌طور برابر فکر کنند این است: یک دختر داشته باشید. طبق مطالعه جدیدی که محققان دانشگاه هاروارد انجام داده‌اند، در سیلیکون‌ولی، اگر سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیری که در استارت‌آپ‌های تکنولوژیک سرمایه‌گذاری می‌کنند، دختر داشته باشند، به‌طور قابل‌توجهی بیشتر مایل هستند که شریک سرمایه‌گذاری زن استخدام کنند. داشتن تیم‌‌هایی که از مردان و زنان تشکیل شده باشد، عملکرد مالی شرکت‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر را بهبود می‌بخشد و شواهد قابل سنجش نادری از مزایای تنوع در کسب‌و‌کار ارائه خواهد داد. تاثیر دختر داشتن، سازگار با پژوهش قبلی است که نشان می‌دهد پدران دختران بیشتر نقش‌های جنسیتی تساوی‌طلبانه را حمایت می‌کنند و قانون‌گذاران، قاضیان و مدیران اجرایی شرکتی مذکری که دارای دختر هستند، احتمال بیشتری دارد که برابری و سیاست‌های جنسیتی که به زنان منفعت می‌رساند را حمایت کنند.

تحقیق مذکور دریافته است که حتی مردانی که نقش‌های جنسیتی سنتی را در زندگی‌های شخصی خود ایفا می‌کنند، دوست دارند دخترانشان مستقل و موفق باشند. به‌نظر می‌رسد داشتن دختر آنها را از تبعیض جنسیتی آگاه‌تر می‌کند یا آنها را در معرض چالش‌های متفاوتی از چالش‌های خودشان قرار می‌دهد. مایا سن، استاد دانشگاه هاروارد می‌گوید «اگر من یک مرد سفیدپوست مسن هستم شاید نتوانم از روش قدیمی خود دست بردارم و با زنان جوان کار کنم.» او می‌افزاید «اما اگر من یک دختر داشتم و در ارتباط با او و دوستانش بودم، در نتیجه این مساله منجر به نقض لزوم تجمع افراد همفکر می‌شود.» خانم سن در مطالعه جدید شرکت نکرده بود اما در مطالعه قبلی دریافته بود که قاضی‌ها در آمریکا، اگر دختر داشته باشند، احتمال بیشتری دارد که در مسائلی مانند تبعیض جنسیتی به نفع زنان رای دهند. عموما در دنیای واقعی دشوار است که شواهدی بیابیم که سوگیری کاهنده و استخدام تیم‌های متمایزتر مستقیما منجر به عملکرد بهتر می‌شود. محققان آن پل گامپرز، استاد دانشکده کسب‌و‌کار هاروارد و سوفی ونگ، دانشجوی مقطع دکترای اقتصاد این دانشگاه بودند.

احتمال موفقیت یک شرکت سرمایه‌گذاری، در شرکت‌هایی که شرکای سرمایه‌گذاری آنها دختران بیشتری دارند حدود ۳ درصد بالاتر است. نرخ بازگشت وجوه آن نیز ۳ درصد افزایش می‌یابد. محققان عواملی مانند اندازه شرکت، سن و ترکیب جمعیتی را نیز تحت نظر داشتند. لری سامرز، اقتصاددان دانشگاه هاروارد و وزیر سابق خزانه‌داری آمریکا می‌گوید «این یک نوع آزمون خالص است تا منبع مجزایی از تغییرپذیری داشته باشیم و دریابیم که این تنوع و دگرگونی خوب است.» او آن را یک مطالعه هوشمند و مهم می‌نامد که برای طیف متنوعی از حرفه‌ها قابل کاربرد است. سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر حتی بیش از سایر صنایع، تمایل به همگن بودن دارد؛ اغلب مردان سفیدپوست یا آسیایی-آمریکایی با تحصیلات و زمینه‌های کاری مشابه. این سرمایه‌گذاران میلیاردها دلار را کنترل می‌کنند؛ بنابراین حتی سوگیری‌های کوچک در استخدام اثرات گسترده‌ای در سراسر صنعت دارد.

بنابر داده‌ها تنها حدود ۱۰ درصد استخدام‌های جدید در این صنعت را زنان تشکیل می‌دهند و سه‌چهارم شرکت‌ها هرگز سرمایه‌گذار زن ارشد نداشته‌اند. محققان با مقایسه شرکت‌ها دریافتند که به‌طور متوسط حضور یک دختر بیشتر به‌جای یک پسر برای هر شریک ارشد احتمال استخدام یک سرمایه‌گذار ارشد زن را نسبت به یک مرد تا ۲۴ درصد افزایش می‌دهد. در شرکت‌هایی که مدیران آن دختران بیشتری داشته باشند، ۱۲ درصد استخدام‌های جدید زن بودند؛ این مقدار در شرکت‌هایی با مدیران دارای پسر بیشتر ۹ درصد بوده است. محققان از پایگاه داده Dow Jones VentureSource برای پیگیری استارت‌آپ‌های مخاطره‌محور و سرمایه‌گذارهای آنها از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ استفاده کرده‌اند. آنها با استفاده از اطلاعات در دسترس و با ارسال ایمیل‌های شخصی، یک مجموعه داده از کودکان سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر ایجاد کردند.

این مجموعه داده از کودکان «نماینده» محسوب نمی‌شوند؛ چرا‌که آنها نتوانستند داده‌ای برای هر سرمایه‌گذار پیدا کنند اما ۱۴۰۳ نفر از ۳۳۲۹ نفر را شامل می‌شدند. محققان می‌خواستند بدانند که آیا کار کردن تنها با افرادی با زمینه‌های مشابه یک نکته مثبت است یا خیر؛ چرا‌که این امر می‌تواند ارتباطات را آسان‌تر و کارآتر کند یا برعکس مضر باشد؛ چون می‌تواند منجر به تفکرات گروهی زیان‌آور شود. از نظر آقای گامپرز مورد آخر به‌نظر می‌رسد درست باشد. او می‌گوید «اگر شما ۵ مرد سفیدپوست داشته باشید که همه به مدرسه کسب‌‌و‌کار هاروارد رفته و در گوگل کار کرده باشند، احتمالا زمانی که سرمایه‌گذاری یا مشکل یا تصمیمی را می‌بینند، آن را در روش مشابه شکل می‌دهند.» «داشتن مجموعه متنوعی از افراد واقعا به این معناست که احتمال بسیار کمتری وجود دارد که شما نقطه ضعف داشته باشید.»

به گفته محققان دلیل دیگری برای این نتایج، می‌تواند این باشد که مجموعه‌ زیادی از زنان واجد شرایط هستند که هنوز از آنها استفاده نشده است؛ زنانی که می‌توانند منجر به بازدهی‌های بالاتر شوند. زنان همچنین تمایل به داشتن شبکه‌های متنوع بیشتری دارند؛ بنابراین به طیف بزرگ‌تری از معاملات دسترسی دارند. به‌نظر می‌رسد مزایای این شرکت‌ها در این مطالعه از افزایش خالص در سوگیری جنسیتی از داشتن دختر ناشی می‌شود. پژوهش دیگر نشان داده است که افزایش‌های مصنوعی در تنوع و گوناگونی مانند سهمیه‌بندی‌هایی که سهم مشخصی برای مدیران اجرایی زن قائل می‌شوند، اثر اندکی بر کسب‌و‌کارها دارند. همه مدیران اجرایی و سیاست‌گذاران نمی‌توانند دختر داشته باشند. اما این تحقیق ارزش داشتن مجموعه متنوعی از افراد در یک تیم را نشان می‌دهد.