گفتوگو با اکبر آزاد ترانه سرا، آهنگساز و خواننده
بچهام را خودم بزرگ میکنم
لیلا رضایی
اکبر آزاد شاعر و ترانهسرای نام آشنایی است. ترانه سرایی که برخی آثارش به خاطره جمعی ما بدل شده است. او سالها با آهنگسازان و خوانندههای نامدار ایرانی بهعنوان ترانه سرا کار کرده و از یک جایی به آهنگسازی هم روی آورد و حتی به خوانندگی هم رسید. او ترانهسرا، آهنگساز و خوانندهای است که همواره سعی میکند با وسواس در مسیر موسیقی ایران حرکت کند. حتی همین وسواس او باعث شده است تا سالها گوشه نشینی را به کار کردن در هر شرایطی ترجیح بدهد. ترجیح میدهد بهجای اینکه ترانهها و آهنگهایش را به دیگران بسپارد خود به اجرای آنها بپردازد.
لیلا رضایی
اکبر آزاد شاعر و ترانهسرای نام آشنایی است.ترانه سرایی که برخی آثارش به خاطره جمعی ما بدل شده است.او سالها با آهنگسازان و خوانندههای نامدار ایرانی بهعنوان ترانه سرا کار کرده و از یک جایی به آهنگسازی هم روی آورد و حتی به خوانندگی هم رسید. او ترانهسرا، آهنگساز و خوانندهای است که همواره سعی میکند با وسواس در مسیر موسیقی ایران حرکت کند.حتی همین وسواس او باعث شده است تا سالها گوشه نشینی را به کار کردن در هر شرایطی ترجیح بدهد. ترجیح میدهد بهجای اینکه ترانهها و آهنگهایش را به دیگران بسپارد خود به اجرای آنها بپردازد.اخیرا آهنگ جدیدی از او در فضای مجازی منتشر شد و قرار است به زودی آلبومهایی را هم به بازار بفرستد. اکبر آزاد یکی از نامهای مهم موسیقی ماست و آنچه میخوانید گفتوگو با اوست به بهانه کارهای اخیرش.
چرا فکر کردید میتوانید بخوانید و وارد این عرصه از موسیقی شدید؟ آیا بهتر نبود ترانه میسرودید و آهنگسازی میکردید؟
من هربار که برای یکی از خوانندگان آهنگی میساختم یا ترانهای مینوشتم یا برای آنها اتود میزدم، دوستان میگفتند خودت چرا نمیخوانی و حالا که خودم خواندهام، همه میپرسند چرا خودت خواندهای؟ جالب است! تا وقتی که معمولی باشی کسی کاری به کارت ندارد اما تا یک نفر کاری میکند همه به او حمله میکنند. وقتی هم کاری که کردهای در میان مردم گل کند، همه گارد میگیرند. اصولا اینجا هر کار موفقی مورد انتقاد و گارد گرفتن قرار میگیرد. من یاد دارم کاری را ضبط میکردیم که آقای فریدون شهبازیان ناظر آن بود و همانجا به من گفت این کارها خیلی خوب و با ارزش هستند و خودت نمیدانی که چه ساختهای و... گفت چرا خودت نمیخوانی؟ پاسخ دادم من اگر بخواهم بخوانم مانند خوانندگان نسل قبل از انقلاب میخوانم که امروزه از آن استقبال نمیشود. به راستی هم همینطور بود. میگفت یعنی آنچه که الان ساختهای را قبول نداری؟ در صورتی که حرف من این نبود.
پس کار آن قطعه به کجا کشید؟
من آن کار را ساختم و دادند آقای افتخاری بخواند اما بنا به مشکلات مالی این مهم صورت نگرفت. به همین دلیل به آقای بهرام حصیری واگذار شد اما به دلیل یک سری مشکلات این نیز انجام نشد.
بعد این همه شما تصمیم گرفتید از آن به بعد خودتان نیز وارد گود شوید و بخوانید. دلیلی جز این داشت؟
نه فقط این. ببینید وقتی خودت شاعر باشی و با ترکیب و تجزیه و این چیزها آشنایی داشته باشی، به راحتی میتوانی آن را در قالب آهنگ نیز اجرا کنی. آهنگسازی هم که خود صدا داشته باشد، بهتر میتواند احساسات و عواطفی که در شعر نهفته است را القا کند.تا خواننده بخواهد یاد بگیرد و بخواند و معروف شود، کلی زمان میبرد. خواننده باید حس داشته باشد تا بتواند با شعر و موسیقی عجین و آمیخته شود. خیلی از خوانندگان دهه ۵۰ اینگونه بودند و درکنار این حسها، تکنیک هم داشتند.
تفاوت اینکه شاعر باشید و نباشید در اجرای یک اثر چیست؟
فرقش این است که بچه خودم را خودم بزرگ میکنم. تا الان هم اشتباه میکردم که آنها را به دیگران میسپردم. احساس میکردم اینقدر آدمهای جدید میآیند که تو فراموش میشوی. بعد دیدم که هر کسی آمد فقط حرف زد و رفت و تک و توک کسانی آمدند که ماندنی شدند. واقعا حیف است اشعار خوب نصیب هر کسی شود.
انگار شما شعر را ازترانه جدا میدانید. در صورتیکه خیلیها بر این باورند که ترانه گونهای از شعر است. چرا؟
مرز بین شعر و ترانه وجود ندارد. من از ترانه خیلی وقت است که دور شدهام. باید مرز بین شعر و ترانه را دقت کرد .مثلا دل بازیگوش من تازگیا بلد شده ترانه است و در حالی که تمام بغض قناری ها صدات و ترسونده را که سال ها پیش نوشته ام شعر است.چیزی که آدم را ۴۰ سال درگیر کند، دیگر از ترانگی به دور است و شعر میشود.محمدعلی شیرازی سروده است: دنیای زندونی دیواره، زندونی از دیوار بیزاره. این شعر به زبان محاوره است و نزدیکی بسیار به ترانه دارد اما واقعا شعر گونه است.
خیلی سخت میگیرید. به اعتقاد من مردم باید شعر یک شاعررا بفهمند تا بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.در صورتی که شما جور دیگری فکر میکنید.
من هم همین گونه فکر میکنم اما حرفم این است که ترانه با مردم ارتباط تنگاتنگتری دارد تا شعر! ناگفته نماند که شخصا راه خیلی سختی را پشت سرگذاشتم تا بتوانم سرپا بمانم. زمانی که ما کارمان را شروع کردیم خیلی از خوانندگان آن زمان اصلا کسی را تحویل نمیگرفتند. من ترانهای داشتم به نام «غریبه» که آن زمان یکی از من پرسید این کار متعلق به چه زمانی است و وقتی فهمید مربوط به ۲۰ سالگی من است پرسید پس چرا ندادی من از کارهایت بخوانم که من هم بی تعارف گفتم از بس که غرور داشتید. به فلان خواننده سلام که میکردی اصلا تو را نمیدید و فقط سرش را بز به جای جواب سلام تکان میداد. یک بار یکی از این دوستان در تلویزیون که بودیم جواب سلام من را با تکان دادن سرش داد. من به او گفتم سر به آن بزرگی را تکان میدهی، زبانت را تکان نمیدهی؟ پرسید شما؟ گفتم: آدم حسابی تو ترانه من را خواندهای و من را نمیشناسی؟ خلاصه که وضع خوبی نبود.
پس چطور در چنین فضایی توانستید خودتان را بشناسانید؟
یک روز مرحوم حسین واثقی گفت که کارت کم است و بیا به آهنگسازان دیگری معرفیات کنم تا با آنها همکاری کنی. بعد از آن اولین کارم را با امیرپازوکی انجام دادم که ۱۰۰ تا یک تومنی به من داد. خیلی سعی میکردم کارهایم اصولی و حرفهای باشد. یک بار ترانهای با اسم من در مجله جوانان منتشر شد که فریدون شهبازیان خیلی از آن بدش آمده بود . هرچه گفتم این ترانه را من ننوشته ام فایدهای نداشت تا اینکه هفته بعد شاعر آن ترانه در همان مجله مصاحبه کرد و گفت ترانه من در هفته گذشته به اسم اکبر آزاد منتشر شده است.
از آهنگ جدیدتان بگویید و اینکه در چه مرحلهای است؟
واقعیتش این است که خیلی خصوصی منتشر شده اما هنوز پخش گسترده نشده است.«سیب سرخ حوا» عنوان این آهنگ است که آهنگ و ترانه آن از ساختهها و سرودههای خودم است.تنظیم آن توسط فرزندم انجام شده است و میکس و مستر آن را حمید آداب در استودیو پاپ انجام داده است. این کار برای مخاطب عام نیست اما هر یک از مخاطبان خاص گوش کرده است با آن ارتباط برقرار کرده است. این اولین کار من در جایگاه خواننده است. ترانه و آهنگ را داشتم، دیدم کسی نمیتواند بهتر از خودم بخواندو به همین دلیل خودم آن را خواندم.
از این به بعد شاهد فعالیت شما در زمینه خوانندگی باشیم؟
بله، قطعا همین کار را ادامه میدهم. اگر این کارم با استقبال روبرو شود که چه بهتر! و اگر رادیو و تلویزیون به خود اجازه پخش آن را بدهند که باز چه بهتر! این کار مجوز شعر و موسیقی از وزارت فرهنگ و ارشاد دارد و هیچ منعی برای انتشار آن وجود ندارد. گویا در ارشاد قانونی هست که فعالیت بالای ۶۰ سال دیگر مجوز نمیخواهد.در هر صورت این کار مجوز دارد.
فکر نمیکنید از انتشار آن متضرر شوید؟
کسی از کار خوب متضرر نمیشود. کسانی متضرر میشوند که خرج ارکستر و تنظیمهای آنچنانی میکنند یا برای یک کار بالای ۵ میلیون هزینه میکنند. امید دارم که این کار من گل میکند و از این پس مردم من را به اسم یک خواننده هم میشناسند.
ارسال نظر