عربستان در مسیر تحول
حسن احمدیان کارشناس مسائل خاورمیانه مهمترین مساله عربستان در آغاز خیزشهای انقلابی خاورمیانه، پیشگیری از تسری این خیزشها به درون این پادشاهی و کشورهای پیرامونی آن بود. حفظ وضع موجود مهمترین هدف محسوب میشد. مبارزه با تغییر به وسیله ابزارهای مختلف، اصلیترین رویکرد بود و عربستان در نهایت از تمامی ابزارهای نرمافزاری و سختافزاری خویش بهره گرفت تا حفظ وضع موجود امکانپذیر شود. با حفظ وضع موجود، ریاض که در سطح منطقهای ضعیف شده و در موضعی انفعالی قرار گرفته بود، به سوی ایفای نقشی فعالانه رفت و کنشی ابتکاری در بحرانهای فراگیر کشورهای عربی در پیش گرفت، البته آنچه انجام میگرفت با سابقه فعالیتهای عربستان در منطقه تفاوتی ماهوی داشت.
حسن احمدیان کارشناس مسائل خاورمیانه مهمترین مساله عربستان در آغاز خیزشهای انقلابی خاورمیانه، پیشگیری از تسری این خیزشها به درون این پادشاهی و کشورهای پیرامونی آن بود.
حفظ وضع موجود مهمترین هدف محسوب میشد. مبارزه با تغییر به وسیله ابزارهای مختلف، اصلیترین رویکرد بود و عربستان در نهایت از تمامی ابزارهای نرمافزاری و سختافزاری خویش بهره گرفت تا حفظ وضع موجود امکانپذیر شود. با حفظ وضع موجود، ریاض که در سطح منطقهای ضعیف شده و در موضعی انفعالی قرار گرفته بود، به سوی ایفای نقشی فعالانه رفت و کنشی ابتکاری در بحرانهای فراگیر کشورهای عربی در پیش گرفت، البته آنچه انجام میگرفت با سابقه فعالیتهای عربستان در منطقه تفاوتی ماهوی داشت. اعطای ماموریت سوریه و مجموع خیزشهای انقلابی به بندر بن سلطان، که در پرداختن به مسائل منطقه، همواره لوله تفنگ را مناسبتر از هر راه دیگری مییابد، آغازگر تحول یادشده بود، اما اخیرا بندر بن سلطان از ساختار قدرت کنار زده شد و عربستان اولین لیست رسمی گروههای تروریستی خود را منتشر کرد. لذا این پرسش مطرح میشود که آیا چرخشی نوین در سیاست خارجی و منطقهای عربستان در جریان است؟
حفظ وضع موجود بهعنوان یک هدف، از دیرباز در برابر بحرانهای داخلی و منطقهای، مورد نظر حکومت سعودی بوده است، اما در دوره خیزشهای انقلابی و با آمدن بندر بنسلطان به سازمان اطلاعات این کشور و تفویض پروندههای منطقهای به او، تغییر وضعیت موجود در کشورهایی که در برابر سیاست منطقهای عربستان سعودی قرار میگیرند مورد توجه قرار گرفت. لیبی و سوریه ازجمله این کشورها بودند. برون داد فعالیت بندر بنسلطان در قبال تحولات منطقهای، تغییر سیر تحولات از ماهیت مسالمتجویانه آنها به خشونتطلبی و گسترش نقش گروههای تروریستی و تکفیری بوده است. به هر تقدیر، بندر بنسلطان تا نیمه سال ۲۰۱۳ طراح و پیش برنده سیاست منطقهای عربستان سعودی بود. اما این وضعیت به تدریج و در نتیجه تحولات نوین منطقهای تغییر کرد.
انتخاب روحانی در ایران اولین تحول بود. در نتیجه این تحول، عربستان دیگر نمیتوانست مشی ستیزهجویانه خود در قبال ایران و متحدان منطقهای آن را در فضایی که ایران، ریاض را به تعامل و ایفای نقشی مبتنی بر بازی برد - برد دعوت میکرد، ادامه دهد. به عبارتی، صعود روحانی در ایران سیاست تقابلی عربستان با ایران را بیمحتوا کرده و لزوم تغییر را به ریاض گوشزد کرد. تحول دوم، تغییر در رابطه ایران و ۱+۵ بود. این تغییر حاکی از آغاز گشایشی احتمالی در روابط غرب و ایران است؛ امری که برای ریاض حاوی این پیام بود که در روابط ایران - عربستان، ریاض به تدریج در حال از دست دادن پشتوانه خویش در صحنه بینالمللی است. تحول سوم، به صحنه سوریه بازمیگردد. در واپسین ماههای سال ۲۰۱۳، صحنه سوریه تحولی جدی در موازنه قوا به سود نظام به خود دید. برای اولینبار از آغاز جدی بحران سوریه بود که این تحول صورت میگرفت و برای ریاض حاوی این پیام بود که تمامی تلاشهایش برای بهرهگیری از خشونت در پیشبرد اهداف خویش با این تحول به خطر افتاده است.
مجموع تحولات فوق ضرورت تغییر رویکردهای منطقهای ریاض را آشکار ساخت. به نظر میرسد رهبری عربستان نیز این ضرورت را به سرعت درک کرد. بهعبارتی، ناکامی کنشهای فعالانه عربستان در قبال تحولات منطقهای در کنار انتخاب روحانی در ایران، ناکارآمدی رویکردهای پیشین و لزوم در پیش گرفتن رویکردهایی متناسب با تحولات صورت گرفته را به مسالهای حیاتی برای تداوم نقش منطقهای عربستان تبدیل کرد. در پرتو چنین تغییری در نگرش ریاض بود که بندر بن سلطان از صحنه سیاسی منطقه حذف شد.
او مسوول اصلی پروندههای منطقهای ریاض در ۲ سال گذشته بود و با نگرشی خاص، بر لزوم رویارویی ستیزهجویانه با تغییرات منطقهای تاکید داشت. حذف بندر بنسلطان و مهمتر از آن، تفویض اداره پروندههای امنیتی داخلی و منطقهای عربستان به محمد بن نایف واقعگرا، حاکی از تغییری اساسی در رویکردهای منطقهای عربستان است.
در نتیجه تحول یادشده، انتظار میرود ۲ تغییر در رویکردهای امنیتی عربستان بروز کند: نخست آنکه تاکید بیش از اندازه بندر بن سلطان بر پروندههای منطقهای جای خود را به محوریت امنیت داخلی بدهد. دوم آنکه محوریت رقابت و رویارویی با سیاستهای منطقهای ایران جای خود را به تعاملی آرام، اما روبه رشد با این کشور بدهد. انتشار لیست رسمی گروههای تروریستی از سوی وزارت کشور عربستان نشاندهنده آغاز پیشبرد ۲ تغییر یادشده بود. لیست منتشر شده، به امنیت عربستان محوریت بخشیده و تمامی جریانها و گروههایی که تصور میشود توان به خطر انداختن امنیت حکومت را در داخل عربستان دارند در این لیست قرار گرفتهاند. افزون بر این و در راستای نشان دادن حسن نیت و آمادگی برای آغاز دورهای نوین با ایران و متحدان منطقهای آن از یکسو و نیز با هدف زدودن اتهام حمایت از تروریسم از دولت سعودی از سوی دیگر، داعش و جبهه النصره نیز در این لیست
جای گرفتند.
به این ترتیب، تغییر در ریاض آغاز شده است و انتظار میرود، با توجه به ماهیت محافظهکار نظام از یکسو و کُندی فرآیند تصمیمگیری در این پادشاهی از سوی دیگر، روند آن به آرامی پیش برود، اما نشانههایی که عربستان در ماههای اخیر در رابطه با تهران و نیز پروندههای منطقهای از خود نشان داده است، حاکی از جدیت آن در تغییر رویکردهای منطقهای خویش و آغاز دورهای نوین در تعامل با ایران است.
مساله اصلی که میتواند به چالشی در مسیر بهبود روابط ایرانی - عربستانی تبدیل شود، اولویتهای سعودی است. برای عربستان، تامین امنیت و گرفتن ضمانتهایی در این زمینه از اهمیت ویژهای برای ارتقا به سطوح بالاتر در روابط دوجانبه برخوردار است. این واقعیت در قرارداد امنیتی سال ۱۳۸۰ نیز تجلی یافت که بهبود جدی روابط در دوره پس از آن آغاز شد. در آینده نیز در راستای بهبود روابط باید به اولویتهای ریاض در این زمینه توجهی جدی کرد.
ارسال نظر