تفرجگاه مرکزی پروژه آرمان؛ نمادی از بازگشت طبیعت به معماری
در قلب مرکز خرید و سرگرمی مجموعه تجاری، اقامتی و مسکونی آرمان، تفرجگاهی در حال ساخت است که به جرأت میتوان گفت در شهر مشهد و خصوصاً پیرامون حرم مطهر بینظیراست و این مجموعه را به یک جاذبه توریستی و تــفریحی مبدل خواهد کرد. این تفرجگاه، نمادی از بازگشت طبـیعت و هنرهای زیبا به درون معماری است. نمای بیرونی تفرجــگاه از مجمــوعه صــخــرهای عظیم تشکیـل شده و به آبشارها، باغـچـــهها و گـیاهـــان مناطق استوایی مزین شــده است. دو غار در پشت این صخرهها وجود دارد؛ یکی برای، ایجاد فضایی متفاوت برای مراجعان و تــقویت فضاهای مکث و استراحت که کــارکرد تقویت سیرکولاسیون حرکتــی را نیز دارد و دیگــری که به مجموعۀ ارائه و تناول غذا و نوشیدنی تبدیل خواهد شد.
در قلب مرکز خرید و سرگرمی مجموعه تجاری، اقامتی و مسکونی آرمان، تفرجگاهی در حال ساخت است که به جرأت میتوان گفت در شهر مشهد و خصوصاً پیرامون حرم مطهر بینظیراست و این مجموعه را به یک جاذبه توریستی و تــفریحی مبدل خواهد کرد. این تفرجگاه، نمادی از بازگشت طبـیعت و هنرهای زیبا به درون معماری است. نمای بیرونی تفرجــگاه از مجمــوعه صــخــرهای عظیم تشکیـل شده و به آبشارها، باغـچـــهها و گـیاهـــان مناطق استوایی مزین شــده است. دو غار در پشت این صخرهها وجود دارد؛ یکی برای، ایجاد فضایی متفاوت برای مراجعان و تــقویت فضاهای مکث و استراحت که کــارکرد تقویت سیرکولاسیون حرکتــی را نیز دارد و دیگــری که به مجموعۀ ارائه و تناول غذا و نوشیدنی تبدیل خواهد شد. در بخــشهای مختلف این مجموعه برای افزایش جذابیت، زیبایی و کیفیت فضا، تنــدیس و مجسمههایی قـرار داده خـواهد شد. بافت یا فرم مجسمــهها برای همـاهنگی بیشتر با صـخره، شبیه سنگ ساخته میشوند؛ از طرفی نیز دقت شده است تا هـیچ عنـصری بیش از حد در کمپوزیسیون کلی کار دیده نشود. فضای خارجی تفـرجـگاه آرمان دارای سه مجسمه است که مهــمترین آن، مجسمه پیرخـرد نام دارد؛ ارتفاع این
مجسمه چهارده متر بوده و به کمک فناوری روز و اداوات مــکانــیکی یکی از دستانش متحرک است و وظیفه دعوت و انتقال بازدیدکــننـدگان را به داخــل مجموعه (غار) خواهد داشت. دیگـری، بار هــستی نام دارد و مردی است که تخته سنگی بر پشت خویـش دارد و در آخر مجــسمه کودکی است که حبابی نورانی را در دست دارد. مجسمۀ پیر خرد در بافت و فرم، شبیه صخرههای اطـرافش خواهد بود؛ یعنی حجمی سنگی و تمثیلی از آدمی است و از طریق حرکت دستش، بازدیدکننده را به قلب خویش دعوت میکند و چون حدوداً شبیه صـخـره است، میتـوان گفت نمادی از طبیعت نیز هست که انسان را به درون خــویش فرا میخواند. همانـطـور که گفته شد دست مجسمه از روی سینهاش پایین میآید و بر دستش تخـــته سنگی مــیانتهی قراگرفته که شش نفر در آن جا می گیرند. دست مجسمه بالا رفته و به طرف سینهاش میرود. در این لحــظه از ابرهــای اطراف سر مجسمه پیر خرد، مه بیرون میآید، رعد و برق ظاهــر میشود و باران میبارد. همه چیز در ایـن تفــرجگاه تحت کنترل است و هــیچچیز خودبهخود اتفاق نخواهد افتاد. پس از آن، دری در سینــۀ مجــسمه باز میشود و کسانی که سوار بر مجسمــه هستند به درون غار میرونــد.
در، پشت سرشان بسته میشود و دست برای نوبت بعد پایین میآید. در درون غار، یک گالری تعبیه شده که نمونههایی از مجسمهها و اشیای هــنری از جمله مجسمه سهگانه مذکور با قیمت مناسبی به مردم عرضه خـواهد شد تا خاطرۀ این تجربه شیرین برایشان جاودان شود. در سمت چپ مجسمۀ پیر خرد، مجسمۀ مردی است که باری را بر پشت خویــش دارد و نامش بار هـستی است و بار آن تختــهسنگی بزرگ است. بدن مجسمه باز هم شبیه به صخره است. این مجـــسمه میتواند نماد مسئولیت سنگـینی باشد که بر دوش آدمی و در واقــع بر دوش افراد خردمند قرار دارد؛ یعنی بار امانت یا بار هســتی که بر دوش آدمی است. مجــسمه دیگر، کــودکی است که به طــرف نــور میرود یا نوری را در دســتانش گرفــته است که باز هــم مفهومی استعاری دارد. این سه مجسمه هر کدام بهتنهایی مــوضــوعی متفاوت دارند و مستقل از هم هستند. با این حــال میتوانند با هم نیز بار معنای درونی داشته باشند و هر کدام وجــهی از وجــوه انسان خردمند را به نمایش بگذارند. تفرجگاه مرکزی، در واقع تلفیقی از معماری، مجسمـهسازی، نقشبرجسته و نقاشی است. در این شکل از معــماری که آن را معــماری طبـیـعتگرا میخوانیم، بستری
برای بهـرهگیری از همۀ ظـرفـیـــتهای بیانی این سه رشته فراهم میشود. در این رابطه والتر گریپــوس، معـمار برجسته و بنیانگذار مدرسه مشهور باوهاوس میگوید: «در گــذشـته، هنرهای زیبا، بخش حیاتی و ضروری برای معماری بودند. معماری حقیقی یک سالن هنری بود که مجسمه و هنــرهای زیبـا، هر یک نقشی تکمیلی در آن داشتند. باید این وحـــدت را ایجــاد کنیم تا روح تـازهای در کالبد معماری دمیده شود.» آنچه مهم به نظر میرسد، این اســت که اجـــزای این بنا در اثر یک ضرورت درونی کنار هم قرار گرفتهاند و برای هــمـــین زیبا به نظر میرسد. هر عنصری در این اثر ناشی از یـک ضرورت کاربردی، در یک تــناسب طلایی و قوانین زیبـاشناسانه است؛ برای مثال اگر غاری طراحی شده، هــندسۀ درونــی آن شبیه به یک غار طبیعی است. همان طــور که گفتــه شد در پـشت این صـخــرهها، دو غــار نسبتاً طولانی قرار دارد. این دو غــار به شکل کــاملاً طبیــعی ساخته خــواهـند شد، یعنی همان المانهــایی که در اثر ضرورت در یک غـار طبــیعـی ایجاد میشود، با عناصری که خــاص یک غار طبیعی است، مثل آبشـارهای کوچک، در این غارها وجود دارد. قنـدیلهــایی نیز از سقف آویـزان است. در
غار بالایی که محل عبور مردم است، شکافهایی در دل سنگها ایجاد میشود که هم طبیعی است، هم حکم پنجره را دارد و برای عــبور نور و دیدن مناظر زیبایی است که در بیرون غار وجود دارد. در مسیری که مردم در آن حرکت میکنند، عـــلاوه بر جلوههای طبــیعی، دستاوردهای هنری مثل نقــش برجسته، طراحی روی سنگها، در گــوشه و کنار آن قرار خواهد گرفت. غار دیگـر همتراز طبقۀ همکف است و به محل ارائه و تناول غذا و نوشیدنی تبدیل خواهـد شد. معماران در گذشته ابزار و مصـالح محدودی داشتند، ولی با همین ابزار و مصـالح محدود دست به خلاقیتهای بینظیری میزدند. این خلاقیتها حتـی در قفل، کلید و کـوبۀ در نیز نمـود مییافـت. در واقع، همۀ عناصر معماری از صـافی زیباشـناسانۀ ذهــن معمار عبور میکرد. یک ستون برای معمار علاوه بر کارکرد سازهای، حجم یا خمیری برای بروز خلاقیتها بود که نتیجۀ آن آثاری مثل باغ دولت در یزد یا مسجد امام در اصفهان است. در صنعت و هنر معماری، دستاوردهای عظیمی چه در دوران کلاسیک و چه در دوران مدرن به وجود آمده است که در گذشتۀ بشر بینظیر است. تفرجگاه آرمان از چند جنبه متفاوت و متمایز خواهد بود؛ یکی خود صخرهها و نوع گیاهانی
که روی آن است؛ مطالعات مهندسی جامعی روی حجمهای صــخــره، بافت سنگی و گیاهی آن اعمــال شده است. دیگر اینکه چندین مجسمه در بیــرون صخرههـــا گذاشته شده است. در دو مجسمــه حرکت وجود دارد. مردم با یـکی از این مـجــسمهها ارتباط نزدیک برقرار میکنند و سوار دستش میشوند. چیزی که در کارهای قبلی وجود نداشته است. مجــسمۀ بار هــستی نیز حرکتی نامحسوس دارد. مجسمه دیگری هم هست که اگر کـنـــارش بنشینـید با شما حرف میزند. یکی از نقاط قوت و جذاب این پروژه، آبشار بزرگی است که در میان صخرههاست. نقـشبرجستهها، طــراحی روی دیوار، انواع آبشارهای کوچک، حجمها و قندیلهای سقــفی و خلاقــیتهای دیگر به تناسب موقعیت جذابیتهای بیشتری به فــضا میدهـند. عنصر آب به چند شکل در این صخره نمود خواهد یافت؛ به شکل آبشار، رقص آب و مه یا ابر. طراحی رقص آب یکی دیگر از جاذبــههای این تفرجگاه خواهد بود. یکی از دغدغههای هر مجتمع تجاری، جذب مردم و ایجاد وفاداری در مراجعان است؛ در کشورهای پیشرفتۀ دنیا تلاش میشود تا با ایجاد جاذبــهها و المانهایی از این دســت، به این مهــم دست یابند که مجتمع آرمان با انجام مطـالعات دقیق و درست توانـسته
همتراز با بهترین مجتمعهای دنیا در این مسیر در شهر مشهد و حتی ایران پیشتاز باشد.
ارسال نظر