درنگی کوتاه درباره شعار بیست و دومین دوره نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
راشد فلاحی
روزنامه نگار
بحث بر سر شعارهای نمایشگاه که از ابتدا وجود داشته، بحث مهم و قابل توجهی است. البته که معمولا به شعارهای جشنواره توجهی نمیشود و اصولا این شعارها چندان برجسته نمیشود که مورد توجه قرار بگیرد، ضمن اینکه بسیاری از روزنامهنگاران اعتقاد دارند که شعارهای هرساله نمایشگاه زینت المجالس است و اثری متعین و معلوم در روند برگزاری نمایشگاه ندارد. شعار امسال نمایشگاه «شفافیت و صداقت» است. به هر حال باید گفت صداقت و شفافیت جزو اصول اولیه روزنامهنگاری است.
راشد فلاحی
روزنامه نگار
بحث بر سر شعارهای نمایشگاه که از ابتدا وجود داشته، بحث مهم و قابل توجهی است. البته که معمولا به شعارهای جشنواره توجهی نمیشود و اصولا این شعارها چندان برجسته نمیشود که مورد توجه قرار بگیرد، ضمن اینکه بسیاری از روزنامهنگاران اعتقاد دارند که شعارهای هرساله نمایشگاه زینت المجالس است و اثری متعین و معلوم در روند برگزاری نمایشگاه ندارد. شعار امسال نمایشگاه «شفافیت و صداقت» است. به هر حال باید گفت صداقت و شفافیت جزو اصول اولیه روزنامهنگاری است. همان گونه که میگویند خبر باید دارای ارزشهای خبری و عناصر ششگانه باشد، عینیت و واقعگرایی و شفافیت و صداقت هم باید در ارائه خبر مد نظر قرار بگیرد.
همان گونه که در تنظیم خبر دو اصل دقت و سرعت از ویژگیهای خبرنویسی است صداقت و شفافیت نیز از اصول اولیه کار در مطبوعات و رسانهها است. اما متاسفانه در حال حاضر در بسیاری از رسانههای ما اعم از تصویری و نوشتاری و سایتها و خبرگزاریها این دو اصل صداقت و شفافیت مد نظر قرار نمیگیرد، متاسفانه وقتی در ارائه اطلاعات به مردم و خبرنگاران صداقت وجود نداشته باشد پس این اصل در رسانهها هم محقق نمیشود. تصور کنید در زمان انتخابات با موجی از وعدهها روبهرو میشویم که هیچ کدام عملی نمیشود. این یعنی نبود صداقت. حتی در نمایشگاه مطبوعات هم که بیست و یک سال را پشت سر گذاشته است ما فقط شاهد شعارهای مختلف بودهایم و به محض پایان نمایشگاه سناریو هم تغییر میکند. بهعنوان مثال وعده تشکیل انجمن صنفی روزنامهنگاران که مدتهاست مطرح است و از روزنامهنگاران پیشکسوت میخواهند انجمن را تشکیل دهند و آن را راهاندازی کنند اما بعد به همین پیشکسوتان میگویند خودتان نباید حضور داشته باشید. این هم دلیلی بر نبود صداقت در گفتار و عمل است.
وقتی در تعریف خبر میگوییم خبر، گزارش عینی از واقعیتها است و در واقع این همان اصل مسلم شفافیت و صداقت است. وقتی میخواهیم عینیتگرایی داشته باشیم باید آنچه را واقعیت مساله است عنوان کنیم چرا که در غیر این صورت خبر ما ارزش خبری نخواهد داشت و مورد توجه مردم هم نخواهد بود و اعتماد آنها را سلب میکند. بنابراین در کل میتوان گفت شعار شفافیت و صداقت در کل شعار خوبی است اما در اساس جنبه عینی و واقعگرایانه ندارد. در این جا یک نکته دیگر نیز مطرح است. آن هم اینکه اگر رسانههای ما نتوانستهاند به اهداف خود دست پیدا کنند و رسالتشان را ایفا کنند به دلیل محدودیتهایی است که در قانون بهخصوص قانون مطبوعات پیشبینی شده و مانع انتشار برخی اخبار در رسانهها میشود. البته برخی از این محدودیتها موقتی و مقطعی است. اما نکته دیگر این است که مدیران برخی رسانهها نیز به قانون اشراف ندارند و با انتشار مطالبی برای خود دردسر ایجاد میکنند. بهعنوان مثال مطبوعات حق ندارند محتوای جلسات غیر علنی مجلس شورای اسلامی را منتشر کنند و اگر این اتفاق رخ دهد با آنها برخورد میشود. اما از سوی دیگر در کنار این ماجرا برخی خود سانسوریها و نگرانیهای مدیران مطبوعات نیز موجب شده است شفافیتها دیده نشود. البته این موضوع میتواند ناشی از همان سختگیریهای مقطعی و قانونی باشد.
نکته دیگر که اهمیتش کم نیست موضوع مسائل اقتصادی است. در واقع مشکلات مالی و وابستگی رسانهها به آگهیهای بازرگانی تا حدودی شفافیت آنها را تحت تأثیر قرار داده و اجازه نمیدهد برخی مطالب را اطلاعرسانی کنند. به عبارتی آگهی گرفتن از برخی نهادها و سازمانها مانع انتشار اخبار شفاف مرتبط با آنها میشود. افزون براین باید بگویم که متاسفانه نبود نظارت بر این شبکهها باعث شده اخبار ناقص، جهت دار و حتی شایعهپردازی در این شبکهها قوت بگیرد به عقیده بنده اگر رسانههای رسمی بتوانند درحوزه شفافیت و عینیت و صداقت موفق باشند بیتردید قدرت رسانههای اجتماعی و غیر رسمی کم میشود.
پایان سخن اینکه اگر بگوییم کارکرد رسانه ایجاد شفافیت است و شفافیت نیز مانع فساد در سازمانها و نهادهای اجتماعی میشود پس میبینیم که این یک امر دو سویه است. یعنی اگر رسانه به شکل شفاف اطلاعرسانی کند از فساد نهادی جلوگیری میشود. در اینجا نهادها باید هم قوانین روشنی داشته باشند و هم اینکه این آمار و اطلاعات عملکردی خود را بیان کنند. به هر میزان که سوالهای رسانه ها دقیقتر باشد به سازمان کمک میکنند تا دستخوش فساد نشوند و عملکردشان را بهبود ببخشند و اعتماد مردم را نیز جلب میکنند. واقعیت این است که سازمانها متاسفانه به بیعدالتی گرایش دارند و اغلب از منابعی که در اختیار دارند به نفع خودشان و وابستگان سیاسی و خویشاوندی خود هزینه میکنند اما اینجاست که رسانهها میتوانند با ورود بهموقع مانع این امر شوند. اما در مورد صداقت باید گفت این صداقت را باید در گفتار مسوولان جست و جو کرد.
ارسال نظر