از دردسرهای حق پخش تا عدم استقبال از مزایده سرخابیها
سرمایهگذاری در قفس شیر!
گروه ورزش- رسول بهروش: در شرایطی که شنیده میشد همین روزها قرار است بخشی از مبلغ حق پخش تلویزیونی مسابقات فصل جاری به حساب فدراسیون فوتبال ریخته شود، ناگهان همه چیز گره خورد. در نخستین روز هفته جاری اظهارنظری از وزیر ورزش منتشر شد مبنی بر اینکه مسوولان صداوسیما پرداخت مبلغی تحت عنوان حق پخش را غیرقانونی دانستهاند. در همین راستا قرار شده جلسهای بین گودرزی و سرافراز، رئیس جدید سازمان صداوسیما برگزار شود تا طرفین در مورد این موضوع صحبت کنند. در این بین، عجیبترین موضعگیری ممکن اما متعلق به علی کفاشیان بود؛ رئیس فدراسیون فوتبال که مدعی شد در این صورت اجازه پخش مسابقات باشگاهی را به تلویزیون نخواهد داد! کفاشیان در حالی از قدیمیترین تهدید فدراسیون علیه صداوسیما استفاده میکند که همین چند ماه پیش این مساله اجرایی شد و هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد.
گروه ورزش- رسول بهروش: در شرایطی که شنیده میشد همین روزها قرار است بخشی از مبلغ حق پخش تلویزیونی مسابقات فصل جاری به حساب فدراسیون فوتبال ریخته شود، ناگهان همه چیز گره خورد. در نخستین روز هفته جاری اظهارنظری از وزیر ورزش منتشر شد مبنی بر اینکه مسوولان صداوسیما پرداخت مبلغی تحت عنوان حق پخش را غیرقانونی دانستهاند. در همین راستا قرار شده جلسهای بین گودرزی و سرافراز، رئیس جدید سازمان صداوسیما برگزار شود تا طرفین در مورد این موضوع صحبت کنند. در این بین، عجیبترین موضعگیری ممکن اما متعلق به علی کفاشیان بود؛ رئیس فدراسیون فوتبال که مدعی شد در این صورت اجازه پخش مسابقات باشگاهی را به تلویزیون نخواهد داد! کفاشیان در حالی از قدیمیترین تهدید فدراسیون علیه صداوسیما استفاده میکند که همین چند ماه پیش این مساله اجرایی شد و هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد. در چنین شرایطی معلوم نیست چرا او و دوستانش دوباره گزینهای مثل راه ندادن دوربینها به ورزشگاهها را روی میز گذاشتهاند؟!
فوتبال، بازنده بزرگ
تجربه عدم پخش مسابقات که پاییز ۹۳ رخ داد، به وضوح نشان میدهد بازنده بزرگ چنین سیاستی فدراسیون فوتبال است. این درست که همه جای دنیا حق پخش تلویزیونی بخش بسیار مهمی از درآمدهای باشگاهها را تشکیل میدهد، اما به هر حال در ایران صداوسیما زیر بار این موضوع نمیرود و در گذر زمان هم ثابت شده کسی قدرت متقاعد کردن این سیستم را ندارد. در چنین شرایطی اصرار فدراسیون برای عدم پخش مسابقات، نتیجهای غیر از آسیب زدن به فوتبال و هواداران آن ندارد. به یاد داشته باشیم بخش مهمی از مخاطبان این رشته ورزشی را زنان تشکیل میدهند که قانونا اجازه ورود به استادیومها را ندارند و اگر قرار به عدم پخش مسابقات باشد، کلا راهی برای پیگیری بازیها پیش پای آنها باقی نمیماند. این مساله به نوعی دیگر در مورد هواداران شهرستانی پرسپولیس و استقلال صدق میکند. غیر از این، اتفاقی که نوبت قبلی رخ داد این بود که دارنده حق تبلیغات محیطی مسابقات لیگ برتر به خاطر عدم پخش مسابقات، خودش را متضرر دید و این زیان وارده را از رقم قرارداد با فدراسیون کسر کرد! طبیعی است که آنها تبلیغات دور زمین را برای میلیونها بیننده تلویزیونی میگیرند، نه چند صد نفری که به وزشگاهها میروند و البته ماجرای عدم پخش هم تاثیر چندانی روی افزایش تعداد آنها نداشت. به این ترتیب فدراسیون نه تنها نتوانست با راه ندادن دوربینها به استادیوم، صداوسیما را تحت فشار قرار بدهد و مبلغ حق پخش را به شکلی قابل توجه بالا ببرد، بلکه از ناحیه تبلیغات محیطی دچار زیان هم شد.
تلویزیون راه چاره دارد، فوتبال نه
تجارب همه این سالها و بهخصوص چند ماه اخیر که موضوع حق پخش به شکل جدیتر مطرح بود، نشان داد فدراسیون فوتبال برای پخش مسابقاتش «هیچ» گزینه دیگری به جای صداوسیما ندارد. نه شبکههای ماهوارهای، نه تولید به سبک نمایش خانگی و نه حتی پخش از طریق اپراتورهای تلفن همراه نمیتوانند جای تلویزیون را برای فوتبال بگیرند. در نقطه مقابل اما صداوسیما به جای فوتبال داخلی، آلترناتیوهای دیگری دارد که مهمترین آنها فوتبال خارجی است. در همان مدتی که رقابتهای ایرانی پخش نمیشد، شبکه سه تعداد قابل توجهی از مسابقات اروپایی را از کانال ورزش گرفت و بعد از قرار دادن در کنداکتور خودش، هر کدام از آنها را با تبلیغات فراوان روی آنتن برد. در چنین شرایطی صاحبان کالا هم میتوانستند با تعرفههای بسیار ارزانتر نسبت به مسابقات داخلی، صنایعشان را در ساعات ابتدایی و انتهایی شب آگهی کنند و راضی باشند. این در حالی است که اخیرا راه جدیدی نیز باز شده برای گنجاندن آگهیهای ایرانی در فضای دور زمین مسابقات اروپایی؛ شیوهای مدرن که از رهگذر توافق با صاحب اصلی حق پخش ممکن میشود و برای نمونه، یک شرکت خدمات اینترنتی ایرانی به کمک آن توانست برندش را در دربی مادرید تبلیغ کند! حالا هم اگر دوربینها را دوباره به استادیوم راه ندهند، تلویزیون میتواند مثل قبل تا حدودی گلیمش را از آب بیرون بکشد، اما دود این آتش مستقیما به چشم فوتبال کشورمان خواهد رفت. توجه داشته باشید که نوشتن چنین مطالبی به معنای دادن حق به صداوسیما نیست، بلکه صرفا طرح واقعیت ناگوار موجود است؛ واقعیتی که چارهای غیر از سازش با آن نیست.
سرمایهگذاری در قفس شیر!
اینکه سرمایهگذاران داخلی از مزایده پرسپولیس و استقلال استقبال نکردهاند، حالا به یکی از بحثهای مهم فضای ورزشی و اقتصادی کشور تبدیل شده است. پی بردن به چرایی این مساله اتفاقا نباید کار چندان سختی باشد. به هر حال هر سرمایهگذاری برای کسب سود سراغ پروژههای مختلف میرود. کسانی هم که قرار است سرخابیها را بخرند، قطعا به دنبال منافع مادی هستند، اما از چه راهی؟ تکلیف کپیرایت و بلیتفروشی و این داستانها که روشن نیست، میماند ماجرای حق پخش که میبینیم حتی پرداخت همین رقم ناچیز توافق شده هم هر لحظه ممکن است به بنبست بخورد! وقتی حتی وزیر مملکت که به راحتی قدرت دیدار با رئیس سازمان صداوسیما را دارد هم نمیتواند حق پخش واقعی را بگیرد، سرمایهگذار مستقل با چه پشتوانهای باید برای خرید پرسپولیس و استقلال اقدام کند؟
ارسال نظر